eitaa logo
تࢪاۅُش🫀✍🏻
115 دنبال‌کننده
46 عکس
19 ویدیو
0 فایل
💜✍🏻 ° گمشده‌ای حیران میان روزگار° درپی روحم می‌نویسم و عشق را میان واژه‌هایم پیدا می‌کنم🫀🌱 آمنه‌سادات‌حکیم|•مبٺݪآ•| https://harfeto.timefriend.net/17152507383474 •°•°• https://www.instagram.com/Im_mobtala
مشاهده در ایتا
دانلود
دکتر... دلبر که رفت... پاییز شدم... زمستون شدم... یه نیمه شب نشستم کنج حیاط زل زدم به عکس ماه، تو صورت حوض گفتم _دِ آخه لامصب، چجوری دلش تنگ نمی‌شه؟ مگه شهرشون شب نداره؟! آسد روح‌الله دست گذاشت رو شونه‌ام چش دوخت به دل سیاه آسمون و گفت _شهرا که خیلی وقته روز نداره، اما درد این‌که دلا دیگه دل نیست... راست می‌گفت دکتر! دلا نم کشیده... بوی نا میده:) ✍🏻زهرابلنددوست
مےگم دڪتر؟ دیدے یہ‌‌‌‌ وقتایے بدون هیچ دلیلے از یڪے خوشت نمیاد؟! از اون خوش نیومدنایی ڪہ‌‌‌‌ عینهو تنفره... ؟ از اونا ڪہ‌‌‌‌ هربار از خودت مےپرسی «خب چرا؟! چہ‌‌‌‌مرگتہ‌‌‌‌؟!» اما هیچ جوابے ندارے و همچنان بےدلیل متنفرے... دڪتر... من مےگم شاید این آدما تو زندگے قبلیمون، با سنگ زدن دلمونو شکستن... جورے ڪہ‌‌‌‌ حتے نتونستیم خورده‌هاشو جمع ڪنیمو فقط دست و بالمون زخمی شد..:) ✍🏻زهرابلنددوست
دکتر! دم عصری دیوونه‌ی اتاق بغلی ازم پرسید «تاحالا صدای شکستن دلتو شنیدی؟!» بهش گفتم « تاحالا، شکسته‌های دلتو جمع کردی؟! جوری که دست و بالت، خونی‌شه؟» دکتر، جای زخمارو ببین آسد روح‌الله میگه از لای این زخما، جای چرک، نور میزنه بیرون:) راست میگه؟! ✍🏻زهرابلنددوست