بر اساس آیات قرآن کریم، کسی که به علم خود عمل نکند، اهل تعقل نیست و مورد خشم و نفرت خدا است. چنین کسی بی شک صلاحیت تربیت ایمانی و اخلاقی دیگران را نخواهد داشت.
در حدیث قدسی خطاب به یکی از پیامبران، چنین آمده است:
عِظْ نَفْسَک اَوَّلاً فَإن اتَّعَظْتَ فَعِظِ النّاسَ وَ اِلّا فَاسْتَحِی مِنّی
نخست، خودت را پند بده؛ اگر پند پذیر شدی، دیگران را پند بده و گرنه از من شرم کن.
🍀 #خانه_و_خانواده مان راآباد کنیم !
امام رضا(ع)می فرمایند :
✅ برای #خانه هایتان بهره ای از قرآن قرار دهید ؛چرا که اگر درخانه ،قرآن خوانده شود ،کار ها براهالی آن خانه آسان می شود ،خیرِ آن خانه زیاد می شود وساکنانش در فزونی برکت خواهند بود .
✅ اما اگر درخانه اصلاً قرآن خوانده نشود ،کارها براهل خانه سخت می شود ،خیر آن خانه کم می شود وساکنانش درکمبودِ برکت خواهند بود .
عدۀ الداعی ،ص 287
✅ #مربی ،بايد ابتدا هدفش را بشناسد
🔶استاد علی صفایی حائری:
مربی،بايد ابتدا هدفش را بشناسد بداند كه شاگردانش را تا كجا مىخواهد برساند؟ راه رسيدن به اين هدف كدام است؟ ابزار و لوازم عبور چيست و موانع حركت چه مىباشد؟ و از همه مهمتر، متعلم بايد ضرورت حركت را حس كند،بايد عشق به حركت را در او آفريد.
ساخت ما ساختى است براى رفتن ، اين است كه ماندن مشكل است، نه رفتن. وقتى شاگرد ضرورت حركت را حس كرد، مىتوان برايش مشخص كرد كه:به سمت چى مىخواهى بروى، قلههايت كجاست و سپس موانع حركت (بيرونى - درونى) را بررسى كرد. البته، فقط توجه به قلّه مىتواند موانع را بردارد،بايد از درگيرىها به قدرت رسيد. و مذهب هم جهت حركت را نشان مىدهد و هم آداب حركت را نشان مىدهد و هم عشق به حركت را ايجاد مىكند و هم پاى دويدن را عطا مىكند.
📚 #تربیت_کودک ص۱۷
🌿
کسی که عمل نمی کند، بهره ویژه ای از علم خود نمی برد و دانش او تنها در سطح فهم حصولی و یافته طوطی وار ذهنی باقی می ماند؛ لذا نمی تواند در انتقال مؤثر آن، موفق باشد؛ به تعبیر دیگر، حس و حرارت متناسب با اهمیت آن را نمی تواند به مخاطب عطا کند و در تبیین جزئیات و ظرافت های آن نیز ناکام است.
از طرفی اگر وضعیت او در معرض دید متربی باشد، یعنی شنونده ببیند که او به گفته خود عمل نمی کند، دیگر انگیزه ای برای به کار بستن توصیه های او ندارد و گویی این توصیه ها را قابل تخلف و مستحق سرکشی می بیند
✅لزوم طرح و نقشه برای کارها
🔶استاد علی صفایی حائری:
كسى كه از ريشههاى عمل و از انگيزهها و هدفها اطلاع دارد، نمىتواند از شرايط بىخبر باشد. عمل ، در طرح معنا مىدهد.بدون طرح، عمل خوب تو، سلام نخواهد بود، كه خرابكارى و دوبارهكارى گريبانگير تو خواهد شد.بدون نقشه، هر كارى در جاى خود نمىنشيند و ناچار طعمهى نقشهدارها مىشوى. آنها كه تو را و سرزمين تو و نيروهاى تو را جزء منافع خود مىشمارند و براى دستيابى به منافع خود، از هيچ كارى دريغ نمىكنند؛ از جنگ و از ترور و از خريد و فروش آدمها و فتنهگرىها و آتشافروزىها.
📚 #نامه_های_بلوغ ص۱۶۶
🌿
به طور قطع به ثبوت رسیده و تجربه قطعی نیز تأیید کرده که علوم عملی -یعنی علومی که به منظور عمل کردن و به کار بستن فرا گرفته می شود- وقتی می تواند در مرحله عمل به طور کامل نتیجه دهد که فراگرفتنش ضمن تمرین و آزمایش باشد؛ زیرا کلیات علمی اگر بر جزئیات و مصادیقش تطبیق نشود، تصدیق آن و ایمان به صحتش برای نفس، سنگین و دشوار خواهد بود؛ چون اصولاً انسان در همه عمر، سر و کارش با جزئیات محسوس است...؛ مثلاً کسی که درباره خوبی شجاعت چیزهایی آموخته و آن را تصدیق کرده؛ ولی هیچ گاه به آن عمل نکرده است، وقتی به یکی از مواقف خطرناک برخورد کند که دل انسان را پر از وحشت و ترس می نماید، نمی تواند از معلوماتی که درباره خوبی شجاعت آموخته، استفاده کند؛ زیرا قوه واهمه اش در این موقع او را به احتراز از مقاومت وامی دارد و هشدارش می دهد که مبادا متعرض هلاکت جسمانی و از دست دادن حیات شیرین مادی شود. این کشمکش میان واهمه و عقل برای ترجیح یکی از دو طرف، دچار حیرت و سرگردانی اش می سازد. سرانجام در این نبرد، غلبه با قوه واهمه اش خواهد بود؛ چون حس او مؤید و کمک کار واهمه است.
🍀 تربیت اقتصادی کودک
از امام صادق(ع) نقل شده است:
📌 «جایز نیست پسربچه به خرید و فروش گماشته شود. او تا وقتی که به سن پانزدهسالگی نرسیده یا محتلم نشده یا موهایش نروییده، (منظور بالغ نشده )از آب وگل در نمیآید.»
✅ «تربیت اقتصادی» یکی از عرصههای #تربیت کودک است. اما در این راستا، باید به تواناییهای #کودک در سنین مختلف نیز توجه داشت.
الكافي، ج۷، ص۱۹۸
پس بر هر متعلمی که می خواهد علوم عملی را فرا گیرد، لازم است فراگرفته های خود را به کار بسته و تمرین کند، تا آن که به عمل عادت کند و به این وسیله، اعتقاداتِ مخالفی که در زوایای دلش هست، به کلی از بین برود و تصدیق به آنچه که آموخته است، در دلش رسوخ کند؛ زیرا مادام که عمل نکرده است، احتمال می دهد که شاید این عمل ممکن نباشد؛ ولی وقتی مکرر عمل کرد، رفته رفته این احتمالات از بین می رود؛ چرا که بهترین دلیل بر امکان هر چیز، وقوع آن است؛ لذا می بینیم انجام عملی که انسان، سابقه انجام آن را ندارد، به نظر دشوار، بلکه محال است؛ ولی وقتی برای بار اول آن را انجام داد، امتناعی که قبلاً در نظرش بود، به امکان مبدل می شود...؛ لذا گفته اند: همان طور که شر، عادت می شود، خیر هم عادت می گردد.
این قاعده کلی است که هر مربی و سرگروهی که بخواهد در تعلیم و تربیت، موفقیتی کسب کند، باید خود به گفته ها و دستورات خود عمل کند. برای علم بی عمل تأثیری نیست؛ زیرا همان طور که برای الفاظ، دلالت هست، عمل هم دارای دلالت است؛ به این معنا که اگر عمل بر خلاف قول بود، دلالت می کند بر این که در نفس صاحبش حالتی مخالف گفته های او است که گفته هایش را تکذیب می کند و می فهماند که گفته هایش جز نوعی کید و حیله برای فریب دیگران نیست.
لذا می بینیم دل های مردم از شنیدن مواعظ اشخاص بی عمل، نرم نمی شود و نفوسشان منقاد نصایح آنان نمی گردد....
عادتاً محال است مردی ترسو، شاگردی شجاع و دلیری بی باک تربیت کند یا مکتبی که مکتب دارش لجوج و متعصب است، دانشمندی آزاده در آرا و نظریات علمی بیرون دهد. خداوند تعالی از قول حضرت شعیب علیه السلام می فرماید:
وَ ما أُرِیدُ أَنْ أُخالِفَکمْ إِلی ما أَنْهاکمْ عَنْهُ إِنْ أُرِیدُ إِلَّا الْإِصْلاحَ مَا اسْتَطَعْتُ؛
من هرگز نمی خواهم چیزی که شما را از آن باز می دارم، خودم مرتکب شوم. من جز اصلاح – تا آنجا که توانایی دارم- نمی خواهم.
بدین ترتیب هر چه استاد و مربی مراحل عالی تری از عمل را پیموده باشد، تأثیر سخنش بیش تر خواهد بود. که سخن کز دل برون آید نشیند لاجرم بر دل
نکته
آیا مربی و سرگروه باید به تمام دستورالعمل هایی که برای متربیان صادر می کند، به همان ترتیب عمل کرده باشد؟
برای پاسخ به این سؤال باید گفت: برخی توصیه ها عام است و هر کسی از جمله مربی در هر شرایطی باید بدان ملتزم باشد؛ اما برخی توصیه ها که بسته به شرایط خاص و ویژگی های فردی صادر شده است و برای رساندن متربی به یک غایت خاص ارائه می شوند، ممکن است برای مربی لازم الاجرا نباشد. فضایل ایمانی، مانند قله هایی هستند که از راه های مختلف می توان بدان نزدیک شد. اگر فرض کنیم کسی بر قله فضیلت قرار داشته باشد، دیگر نیازی به برنامه و دستورالعمل برای به دست آوردن آن فضیلت ندارد. از طرف دیگر، از آنجا که روحیات و شرایط افراد و نیز ریشه رذایل آنان متفاوت است، برنامه اخلاقی آن ها نیز برای رفع رذایل متفاوت خواهد بود.
⬛⬛⬛⬛⬛⬛⬛⬛
🍃✨🍃✨امام جواد (ع) فرمود:
❤️🍃سه چيز است كه اگر در كسى باشد سبب خوشنودى خداست:
✳️✨زياد استغفار كردن
❇️✨ و همنشينى خوب
✳️✨ زياد صدقه دادن
❤️🍃 و سه چيز است كه هركس دارا باشد پشيمان نمى شود
✳️✨پرهيز از عجله و شتاب
❇️✨مشورت در كارها
✳️✨توكل بر خدا وقتى تصميم به انجام كارى گرفت
📚الفصول المهمه 274/275
⬛⬛⬛⬛⬛⬛
آخرین ویژگی مربی و سرگروه
#توانمند_بودن_در_تربیت است.
از امروز به روش ها و اصول تربیتی و توضیحاتی درباره تربیت می پردازیم.
#روش_تربیتی
از نظر مرحوم علی صفایی
روش تربیت انسان را میتوان در دو فصل از زندگی بررسی کرد؛
⭕ قبل از بلوغ و ⭕ بعد از آن.
روش تربیت کودک (انسان قبل از بلوغ) متناسب با محیط تربیتیِ او انتخاب میشود. از این منظر جامعهها (محیطهای تربیتی) سه نوعاند: بسته، متضاد و متحرک.
در جامعۀ بسته و سنّتی، تنها یک فکر جریان دارد. کودک آنچه را که از مادرش میشنود، همان را از پدر، برادر و استادش و از تمام مردها و ریشسفیدها نیز میشنود و این است که دچار شک نشده و در اعتقادش محکم میماند و پیش میرود.
May 11
🍀 تفاوت تعلیم وتربیت
✅ تفاوت #تربیت با #تعلیم این است که جهت تعلیم از خارج به داخل است؛ اما تربیت، از داخل به خارج شکل میگیرد.
✅ تعلیم مثل این است که از حوضِ معلم آبی برداشته و درحوض متعلم ریخته شود؛ به بیان دیگر از منبع معلم، حوضچه متعلم پرآب میشود.
✅ در تربیت، بحث درباره کشف و شکوفایی استعدادهای انسان است. مثل چاه که برای زایندگی، آبکشی میشود، مربی هم موانع درونی متعلم را برمیدارد و او را به ابراز نظر و پرسش و زایندگی میکشاند.
✅اِنّا للّهِ و انّا الَيْهِ راجِعُونَ
🔶استاد #علی_صفایی_حائری:
اِنّا للّهِ و انّا الَيْهِ راجِعُونَ. ما براى خدا هستيم. از آنِ او هستيم. از آنِ او. نه براى هوسها و حرفها و جلوهها... ما براى او هستيم و اين است كه به سوى او باز مىگرديم و دادهها را در راه او مىريزيم.
ما براى او هستيم و او جهت حركت ما و هدف ما و بازگشت ماست.
هركس كه داراست؛ داراى نعمتى، ثروتى، قدرتى، همتى، فكرى و انديشهاى، داراى قلمى، قدمى، درمى... هر كس كه داراست مسئول است كه آنچه كه داشته كجا خرج كرده و براى چه مصرف كرده و به سوى كه بازگردانيده.
📚 #مسئولیت_وسازندگی ج۱ص۲۸
#مربیان_تربیتی
#دوری_از_حسادت
امام صادق عليه السلام:
قالَ لُقمانُ لاِبنِه ِ: .... وَ لِلْحَاسِد ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ يَغْتَابُ إِذَا غَابَ وَ يَتَمَلَّقُ إِذَا شَهِدَ وَ يَشْمَتُ بِالْمُصِيبَة
لقمان به فرزندش گفت: حسود را سه نشانه است:
⭕پشت سر غيبت مى كند،
⭕روبه رو تملّق مى گويد
⭕و از گرفتارى ديگران شاد مى شود.
خصال ص 121
#مهارت_های_معلمی
🌸 دربارهی موضوعی که میخواهید صحبت کنید، اطلاعات بسیاری جمعآوری کنید (حتی اگر هنگام صحبت، از همهی آن اطلاعات استفاده نکنید).
🌺 اگر دیگران احساس کنند که شما دربارهی موضوع صحبتتان تخصص کافی ندارید، به ندرت پیش میآید که وقتشان را در اختیار شما بگذارند.
🌼 اکثر افراد، علاقهای ندارند به صحبتهای کسی گوش بدهند که چیزی به آنها اضافه نمیکند.
روش تربیت کودک (انسان قبل از بلوغ) متناسب با محیط تربیتیِ او انتخاب میشود. از این منظر جامعهها (محیطهای تربیتی) سه نوعاند: بسته، متضاد و متحرک.
در جامعۀ بسته و سنّتی، تنها یک فکر جریان دارد. کودک آنچه را که از مادرش میشنود، همان را از پدر، برادر و استادش و از تمام مردها و ریشسفیدها نیز میشنود و این است که دچار شک نشده و در اعتقادش محکم میماند و پیش میرود.
در جامعۀ متضاد، فکرهای گوناگون با کودک روبرو میشوند. او از مادر چیزی میشنود و از پدر کارمند چیز دیگری و معلمش حرف سومی میزند. برادر دانشجویش نیز حرفی دارد و دیگر برادرها و خواهرهایش هم برای خود نظری و طرحی دارند.
بسم الله الرحمن الرحیم
برای آنکه بتوانیم از روش های صحیح تربیتی در اسلام سخن به میان آوریم لازم است که پیش از آن به دوره های تربیتی پرداخته و تفاوت های آن ها را مد نظر قرار دهیم. سپس بر اساس دوره های تربیتی و زمینه هایی که ما را به سمت شکل خاصی از تربیت می خواند، روش هایی را به کار گیریم.
به طور کلی هر جا سخن از روش های تربیتی اسلام آمده، به مساله تفاوت دوره های زندگی انسان توجهی نشده است و عموما تربیت را منحصر در دوره کودکی کرده و درنتیجه با همین زاویه نگاه به بیان روش هایی پرداخته اند که از آنها به طور اجمال سخن گفتیم.
زندگی هر انسانی با توجه به قرار گرفتن در روند تربیت به دو دوره تقسیم می شود:
1- دوره کودکی و پیش از بلوغ
2- دوره پس از بلوغ
انسان با توجه به ویژگی ها و ظرفیت ها و استعدادهایی که در هر یک از این دوره ها دارد، شیوه های تربیتی او هم متفاوت می شود.
برخی ممکن است بگویند از آن رو که فرد بالغ فرآورده دوره کودکی می باشد، پس تربیت مختص زمان پیش از بلوغ است و یا به تعبیر دیگر بالغ محصول دوران کودکی است و هرآنچه که در دروه کودکی کاشته شود، در دوران بلوغ برداشت می شود. به همین لحاظ تربیت برای بالغ معنایی ندارد.
این سخن شاید در محیط های بسته حرف درستی باشد اما در محیط های باز که فرد می تواند هر راهی را برگزیند این اتکا فقط به تربیت در دوران کودکی حرف صحیحی نیست. همچنین علاوه براینکه نمونه های بسیاری می توان ارائه کرد مبنی برتغییر افراد پس از بلوغ، شاهدیم که در ادیان الهی تربیت برای بعد از بلوغ است و انبیا الهی برای تربیت انسان های بالغ آمده اند و اگر در دوران کودکی هم دستوری برای تربیت فرزند ارائه نموده اند با توجه به همان تربیت بعد از بلوغ بوده و به منظور آماده سازی فرد برای رسیدن به هدف تربیتی است که برای انسان بالغ در نظر گرفته اند. برای مثال وقتی ما در بلوغ انتظار داریم فرد خود انتخاب کند، باید در دوره کودکی تربیت متناسب صورت پذیرد.
ما اگر بخواهیم به روش تربیتی صحیح دست پیدا کنیم و یا حتی درصدد ارزیابی روش های مطرح باشیم باید منبعی را به این منظور اتخاذ نماییم. اکنون سوال این است که این منبع چه چیز می باشد؟
پیشتر به مناسبت بحث تعریف تربیت به طور کلی به این مساله پرداختیم که ما برای پرورش هر چیزی از انسان گرفته تا درخت و گیاه، باید قواعد حاکم بر شیء مورد تربیت و استعدادها و ویژگی های آن را بشناسیم. بر همین اساس اولین منبع ما شناخت استعدادهای شیء مورد تربیت است.
همچنین به لحاظ اینکه افراد در سنین کودکی به خاطر نوع استعدادها و ویژگی ها بسیار متاثر از محیط اطراف می باشند، دومین منبع ما شناخت محیطی است که کودک در آن حضور دارد. در اینجا باید به این نکته دقت کرد که شناخت محیط باید از این حیث باشد که آیا این محیط می تواند با استعدادها و قواعد حاکم بر کودک همراه شود یا در مقابل آنها قرار می گیرد.
سومین منبعی را هم که می توان نام برد هدفی است که در تربیت مد نظر قرار دارد. ما برای تربیت باید روشی را به کار ببندیم که ما را به هدف مدنظر برساند. طبیعی است که برای رسیدن به مقصد باید از راه خودش رفت. برای رسیدن به هدف تربیت کودک باید دید در کتاب و سنت چه هدفی را برای کودک ترسیم کرده اند.
پس سه منبع برای شناخت روش تربیت کودک و ارزیابی روش های مطرح، وجود دارد که از این سه، دو منبع مشترک میان دوره کودکی و دوران بلوغ است.
دوران کودکی:
1- ظرفیت های کودک
2- محیط کودک
3- هدف تربیت کودک
دوران بلوغ:
1- استعدادهای بالغ
2- هدف تربیت بالغ
در مورد بالغ محیط مطرح نمی باشد چرا که با توجه به ویژگی های دوران بلوغ، افراد می توانند از شرایط الزام کننده محیط و جهت دهی های آن، آزاد شوند و راهی را که می خواهند انتخاب نمایند.
در جامعۀ متضاد، فکرهای گوناگون با کودک روبرو میشوند. او از مادر چیزی میشنود و از پدر کارمند چیز دیگری و معلمش حرف سومی میزند. برادر دانشجویش نیز حرفی دارد و دیگر برادرها و خواهرهایش هم برای خود نظری و طرحی دارند.
هنگامی که جامعه تضادهایش را حل کرد، به جامعۀ متحرک میرسد و فکر و مذهب مسلطی که از درگیریها، سرفراز بیرون آمده، پذیرفته میشود. در جامعۀ متحرک سنّتها متحرکند؛ چون زیربنا دارند. در سطح جامعه تضادی نیست. گرچه در درون افراد شیطان و رسول، عقل و غرائز فعالند؛ اما این تضاد اغتشاشی ندارد، بلکه موجب حرکت میگردد.
⬛⬛⬛⬛⬛
امام محمد باقر عليه السلام می فرمایند :
اندك روزي خدا را براي خود فراوان شمار، تا بدين وسيله شكرش را بجاي آورده باشي.
إستَكثِر لِنفسِكَ مِنَ الله قَليلَ الرِّزقِ تَخَلُّصاً إلي الشُّكرِ.
تحف العقول، صفحه 285
⬛⬛⬛⬛⬛