بسمِربِّالهادے✨|~
.
.
🌹امام هادی علیه السّلام:
🌻مردم در دنیا به وسیله ثروت و تجمّلات شهرت می یابند.
💠ولی در آخرت به وسیله اعمال محاسبه و پاداش داده خواهند شد.
3روزتاغدیر 💚
امروز←دوشنبه
4مرداد و 15ذی الحجه
┌───✾❤✾───┐
@TarighAhmad
└───✾❤✾───┘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•|میدونستم برات غیر شهادت✋🏻🍃
•|توی این زندگی معنا نمیده💔⚡️
#برادر_شهیدم
#شهیداحمدمشلب
#کلیپ
╭─┅═ঊঈ🇮🇷ঊঈ═┅─╮
🆔 @TarighAhmad
╰─┅═ঊঈ🇱🇧ঊঈ═┅─╯
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
🖋ناحله 💎 #قسمت_دویست_و_چهار آب دهنم و قورت دادم و سعی کردم یه جمله ی درست بگم _لطف کردین ممنون. با
🖋ناحله 💎
#قسمت_دویست_و_پنج
گریه ام به هق هق تبدیل شده بود .
_محمد نمیدونم چرا ولی حس میکنم دیگه صداتو نمیشنوم،محمد به خدا همه ی وجودم داره کنده میشه با هر زنگ تلفن ، با هر زنگ در ده سال از عمرم کم میشه.محمد برگرد زودتر،زینب خیلی دلتنگی میکنه.قسمت میدم زود برگرد
_چشم عزیزم اروم باش،قول میدم زودتر برگردم +قول میدی؟
_اره قول میدم تا چهار روز دیگه ورِ دلت باشم،نگران نباش.
میدونستم داره سر به سرم میزاره برای همین چیزی نگفتم
+میتونی زینب و بیدار کنی؟
_نمیدونم بیدار شه اذیت میکنه
+خب برو بیدارش کن یکم گریه کنه صداشو بشنوم،دلم واسش یذره شده
_واسه من چی؟
+شما دل ما رو بردی هم خیالت راحت نشد؟دلم واسه زینب تنگ شده فقط
ولی دل من واسه تو رفته،خیلی وقته که رفته!_محمد خیلی عاشقتم!
صداش رو خیلی اروم کرد و گفت
+من بیشتر _چیکار میکنی؟
+نشستم دارم خاطرات اولین روزی که دیدمت تا الان رو مرور میکنم.
_چقدر قشنگ
+راستی ریحانه خوبه؟
_اره خوبه. دلش واست خیلی تنگ شده.
همچنین مامان بابا
+به مامان بابا که خیلی زحمت دادم شرمندشونم واقعا،حلالیت بگیر ازشون
_اهاااان اینو یادم رفته بود راستی واسم شفاعت نامه نوشتی ؟دور حرم چرخوندی؟حضرت زینبو شاهد قرار دادی؟
+اره اره خیالت راحت
_خیلی خب،حالا دیگه حلالت کردم.
میتونی با خیال راحت شهید شی
با صدای بلند زدزیر خنده
_شام خوردی؟
+نه بچه ها دارن میخورن ولی من ازاونجایی که بهت قول دادم تو اولین فرصتی که پیدا شد باهات تماس بگیرم اومدم انجام وظیفه کنم.
_اها چه سرباز وظیفه شناسی هستی
_بله دیگه
میخواستم بگم برو شامتو بخور که با بلند شدن صدای زینب منصرف شدم
رفتم تو اتاقشو بچه رو بغل کردم
+زینبم بیدار شد؟
_اره انقدر لجباز شده که نگو
+دختر باباست دیگه،میگن دخترا بابایین واسه فراق از باباش داره اینجوری گریه میکنه
خندیدم و_بله شما راست میگی
+اره
_راستی برو زودتر شامتو بخور گرسنه نمونی+چشم
_قربون چشمات،خیلی مراقب خودت باش+چشم
_چشمت بی بلا. تونستی بازم زنگ بزن . نگران میشم+چشم ،امر دیگه ای ندارین؟
_نه عزیزم .برو شامتو بخور
+چشم
_اره بچه هم گریه میکنه برم ارومش کنم
+مواظب خودتون باشین.به بقیه هم سلام برسون بگو به یادشون هستم.
اگه کاری نداری خداحافظ
_خدا به همرات عزیزدلم مواظب خودت باش +چشم خداحافظ
_خداحافظ و صدای بوق قطع تماس..
زینب از دیشب حتی یک ساعت هم دست از گریه نکشیده بود .انقدر گریه میکرد که واقعا نمیدونستم باید چیکارش کنم.انقدر که اذیتم کرده بود میخواستم بشینم گریه کنم.کلی تو دلم از محمد گله کردم که رفت و منو با این بچه تنها گذاشت .از خود اذان صبح یک دم گریه کرد.زنگ زدم به ریحانه و قرار بود بیاد دنبالم تا بریم خونه ی خودمون رو مرتب کنیم که وقتی محمد برگشت تمیز باشه .
رفتم و از تو یخچال شربت استامینیوفن برداشتم که با قطره چکان بریزم تو دهن زینب.این مدل گریه اش بی سابقه بود
هم جاش تمیز بود هم شیرشو خورده بود.تازه حمومش هم کرده بودم .
عجیب بود واسم که چرا انقدر گریه میکنه.مشغول نق زدن بودم که ریحانه در زد درو براش باز کردم تا بیاد بالا. سلام علیک که کردیم زینب رو دادم دستش تا برم حاضر شم .کیف زینب رو جمع کردم و شیرخشک وپوشک و دو دست لباس انداختم توش. چادر خودمم سر کردم و رفتم پایین .
بعد از قفل کردن در، سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم سمت خونه ی خودمون
تمام مدت زینب بغل ریحانه بود . ریحانه هم خیلی تعجب کرده بود ازاینکه چرا بچه به این ارومی اینجوری شده .
داشتم از اخرین تماسم با محمد برای ریحانه تعریف میکردم که رسیدیم .
ماشین رو تو پارکینگ پارک کردم و رفتیم بالا. لباسامون رو که عوض کردیم
شوینده ها رو در اوردم و مشغول شدم
سقف هارو گردگیری کردم و جارو برقی کشیدم فرش هارو تمیز کردیم
بخار شوی رو در اوردم و مبل ها و پرده رو بخارشوی کشیدم . زینب هم ریحانه ی بیچاره رو حسابی به خودش مشغول کرده بود.
هم باهاش بازی میکرد هم اتاقا رو تمیز میکرد .رفتم تو اشپزخونه و واسش شربت درست کردم و با شکلات براش بردم .+دستت درد نکنه گلوم خشک شده بود دیگه
_قربونت نوش جان،میگم ریحانه
+جانم؟_اون روز که روی لباس محمد بستنی ریختم؟یادته
خندیدو +تو پارک دیگه؟اره چطور؟
_اومد خونه چیزی نگفت؟
+نه چیزی که نگفت، ولی اگه کس دیگه ای بود چون خیلی رو تمیز بودن لباساش و نظافت حساسه کلی نق میزد ولی به نظرم خوشحالم شده بود تو روش بستنی ریختی .چندین بار تعریف کرد و خندیدیم.تمام مدت لبخند از لبش کنار نمیرفت.خندیدم و چیزی نگفتم
ساعت حدودا دوازده و نیم شده بود .
از خستگی نای پلک زدن نداشتم
با این وجود دوتا همبرگرسرخ کردم و با ریحانه مشغول شدیم....
📝 #ادامهـ_دارد
🔸#بهـ_قلمـ_غینـ_میمـ_و_فاء_دآل 🔶
‼️ #رمانـ_واقعیٺ_ندارد ❗️
🔹 #اما_محمد_ہا_بسیارند 🔷
┄•●❥ @TarighAhmad
✨
💙✨💙
✨💙✨💙✨
💙✨💙✨💙✨💙
ای مهربانترين پدر
شمایی که فرمودهاید:
امور خود را به ما واگذاريد!
چون بر ما واجب است كه شمارا،
به مقصد برسانيم،
همان گونه كه در ابتدا،
در مسیر قرار دادیم.۱
و اين سخن،
دل مرا تا پايان عمر،
آرام مى كند...:)💚
۱. بحارالانوار،جلد٥٣،صفحهی١٧٩
#مهدویت
#اللهمعجللولیڪالفرج
💚🌱||@TarighAhmad||
╔
💕
╝
◆
◈
◆
|🌱| پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله:
شرف مقنعه ای که زن بر سر دارد از دنیا و آنچه در آن است ارزنده تر می باشد...✨
📚 پوشش زن در اسلام، ص 104
#حجاب
#ریحانه
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
@TARIGHAHMAD |√←
غیرازشمابہپیشِکسےرونمیزنمـ
یا«محسنُبِحقِّحَسَن»ڪـربلابـدھ💔
🦋|~#دوشنبههایامامحسنے
🌸اللهمصلعلیمحمدوالمحمدوعجلفرجهم🌸
╔═...💕💕...══════╗
@TarighAhmad
╚══════...💕💕...═╝
زوال عقل جو بایدن!
پزشک سابق کاخ سفید در دورههای ریاست جمهوری اوباما و ترامپ پیشبینی کرد:
بایدن گیج است و گمشده به نظر میرسد!
او با یک بیماری جدی مواجه است و مجبور خواهد شد پیش از پایان دوره مسئولیتش استعفا دهد!
✾✾✾══♥️══✾✾✾
@TarighAhmad
✾✾✾══♥️══✾✾✾
💠رهبرانقلاب:
💢برجسته ترین صفت امیرمومنان قربانی کردن هوای نفسِ خود و خودیها بود!
۶۵/۳/۲
#نائب_برحق_مولا
~||●@TarighAhmad ||●
شب جمعه بود😢
بچه ها جمع شده بودند تو سنگر
برای دعای کمیل🤲😞
چراغارو خاموش کردند💡
مجلس حال و هوای خاصی گرفته بود
هر کسی زیر لب زمزمه می کرد
و اشک میریخت😢
یه دفعه اومد گفت اخوی بفرما
عطر بزن ...ثواب داره
- اخه الان وقتشه؟
بزن اخوی ..بو بد میدی ..امام زمان نمیاد تو مجلسمونا
بزن به صورتت کلی هم ثواب داره
بعد دعا که چراغا رو روشن کردند
صورت همه سیاه بود😂
تو عطر جوهر ریخته بود...😁
بچه ها م یه جشن پتوی حسابی براش گرفتند.😉😂
#بخندمؤمن😂
#طنزجبهه
✾✾✾══😂══✾✾✾
@TarighAhmad
✾✾✾══😂══✾✾✾
#تلنگر
زیارت عاشورا میخونی میگی «بِاَبی اَنتَ و اُمّی...»💔
اونوقت می ترسی یکی رو امر به معروف یا نهی از منکر کنی بگه به تو چه؟🤭
‼️سکوت در مقابل گناه یعنی موافقت با گناه‼️
چطور از ته دل میخونی«انی سلمٌ لمن سالمکم و حربٌ لمن حاربکم...»؟⚔
یکی از اهداف مهم قیام امام حسین علیه السلام امر به معروف و نهی از منکر بود.✨
پای اهداف امامت هستی یا فقط پای سفره شونی؟😅
#بیدارباش
#اَلـلّـﮪُمَّ_عـَجـِّل_لـِوَلـٻَۧـکَ_الـفـَࢪَج
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
@TarighAhmad
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
#خلاصه_نویس_جلسه_بیست_دوم
پارت2 🌸🌱
🔹نفست رو ذلیل کن به تحمل کسی که داره با تو مخالفت میکنه (و نسبت به تو برتری داره)
🔹فحشا در غرب ریشه اش تساوی زن و مرد است.
🍃🌱↷
『@TarighAhmad』
هدایت شده از تنهامسیر زندگی
تنها مسیر 1_جلسه بیست و دوم پارت 2.mp3
5.18M
#تنہامسیر 🌱
راهبردِ اصلے در نظامِ تربیتِ دینے
🔔 #جلسه_بیست_دوم پارت 2
کنکاش در هر جلسه از تنها مسیر
باعث بهتر فهمیدنش میشه 👆🏼