eitaa logo
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
1.6هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
79 فایل
[امیــرالعـشقـ❣ والرضــوان] شہــیداحــمدمحمــدمشلبــ🌸🍃 نفرہفــ7ـٺم ٺڪنولوژےاطلاعــاٺ📱 ملقـــب بهـ شہیدBMWســوار🚘 لقبـ جہادےغــریب طوســ💔 ولادٺ1995 🤱 شہادٺ 2016 🖤 شرایطمونه😍 : @sharayet_tarigh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️کلیپ 📲؛ استوری 👤 استاد رائفی_پور 🔺 بچه‌هاتون رو نذر شهادت در راه امام‌زمان کنید... 🤱تربیت_مهدوی ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ #ʝѳiɳ ↴ •| طَریقْ أَحْمَدْ |• ➣ @TarighAhmad
زنده بودن نصف زندگیست اما... امید داشتن همه زندگیست! هر لحظه ی زندگیتون پر از امید Join⬇️ @TarighAhmad
« حـــدیـث روز » امام حسن عسکری (ع) : ↫◄ عبادت به زیادی نماز و روزه نیست،❎ ↫◄بلکه حقیقتِ عبادت، زیاد اندیشیدن در کار خداست✔️ ~📕[تحف العقول؛ص448]~ ╔═.🍃.══════╗ 🇮🇷@TarighAhmad🇱🇧 ╚══════.🍃.═╝
چرا قرآن را حفظ نمیکنیم⁉️ مقام معظم رهبری: ✍️ ...شماها چرا قرآن را حفظ نمى‌کنید؟ شماها جوانید. والله مکرر اتفاق افتاده که با خودم فکر کرده‌ام و گفته‌ام که اگر ممکن باشد، 🔹هرچه دارم، بدهم و حفظ قرآن را بگیرم؛🔹 ولى افسوس که ممکن نیست‼️. در این سن، من دیگر نمى‌توانم قرآن را حفظ کنم...✍️ @TarighAhmad 💢
هدایت شده از تنهامسیر زندگی
تنها مسیر 1_جلسه بیست و ششم پارت 4.mp3
5.25M
🌱 راهبردِ اصلے در نظامِ تربیتِ دینے 🔔 پارت 4 گوش جان بسپاریم 😌🌸
پارت4 🍁👆🏼 🔹محبت منهای تصاحب ارزش داره، ولی متاسفانه این محبت امروزه فهمیده نمیشه. 🔹زبیر دوست نداشت توسط پیغمبر (ص) تصاحب بشه دوست داشت پیغمبر (ص) رو تصاحب بکنه. *رفقا الان هم اوضاع همینه ها شماها دوست دارید توسط ولی خدا تصاحب بشید یا ولی خدا رو تصاحب کنید 🍃🌱↷ 『@TarighAhmad
~فکر کن وقتی آقامون ظهور کردن، توی لیست یارانشون اسم تک تک دخترای چادری نوشته شده باشه. ...چقدر قشنگه". 😍 🍃🌱↷ 『 @TarighAhmad
🔥 ~میگفت: هر گناهی که دلت کشید انجام بدی، به این فکر کن که شاید الآن به عنوان شهید آینده انتخاب شده باشی...٫ نکنه یه وقت پاکش کنی!`! .•.•.•.•.•.•~♥️~•.•.•.•.•.•. 🍃🌱↷ 『 @TarighAhmad
⏰ ~ یـہ دعـاےفـرج بـخۅنٻـم بـراےآقامـوݩ,♥️ 🤲 •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈• @TarighAhmad •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
آقاجان‌مبارک‌است‌ردای‌امامتت😍🌱~|
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
#مسیر عشق 42 ناامید شده بودم.تنها چیزی که اون لحظه تو ذهنم گذشت که از خدا کمک بگیرم یه میز ک
43 نمیدونم شایان چیشد اما سنگینی نگاه بچه‌ها رو،روی خودم حس میکردم نگاهم افتاد به آینه توی ماشین موهای اشفته،صورت خونی وقرمز دست زخمی وبریده،درد شکمم این من بودم یعنی؟ چرا اینطور شده بودم ماشین حرکت کرد،کسی حرفی نمیزد شیشه ماشین رو پاین دادم بااینکه ساعت ۳عصر بود،اما باز هواخنک بود سرمو تکیه دادم به شیشه،باد نفس کشیدنم رو راحتر کرده بود چشمامو بستم،به هیچ چیز نمیخواستم فکرکنم،فقط بی‌صدا اشک ریختم -سارا،شرمنده ما باعث این حال تو شدیم قول میدم بهت کار شایان بی‌جواب نمیمونه نمیخواستم اسمشو بشنوم،بدترین روز زندگیم بود انگاری تمام دردهای زندگیم باز زنده شده بود برام غم عجیبی سراغم اومده بود نمیدونم کی رسیدیم درخونه باترمز ماشین فهمیدم که رسیدیم کولمو برداشتم و پیاده شدم -سارا منم پیشت میمونم نگاهی بهش انداختم -نه میخوام تنها باشم -سارا لطفا بزار باشم یکم بهتر شدی من بعد میرم -هه،من خوبم در رو باز کردم وارد حیاط شدم. کامران وشیوا رفتن یه نگاهی به دور و بر حیاط انداختم این خونه هم سرد بود مثل این هوا، سرد و بی روح وارد سالن شدم به سمت پناهگاهم رفتم،اتاقی که از زمان بچگیم بامن بوده وشاهد روزهای سخت من بوده کولم رو گوشه‌ای پرت کردم پنجره اتاقمو باز کردم روی تختم نشستم،به عکس خودم رو دیوار زل زده بودم یادم به لحظه‌ای افتاد که تواون شرایط خدا رو زدم من چند ساله باخدا کاری نداشتم چیشد اون لحظه صداش زدم؟ یعنی اومدن کامران کار خدا بود؟ یعنی واقعا اون صدای منوشنید؟ اختیار اشکام دست خودم نبود،بی وقفه میریخت بلند شدم،وسط اتاقم وایسادم،نگاهی به سقف انداختم خـــــــدا؟ اصلا مگه تو وجود داری،اصلا مگه منو میبینی توهیچوقت منو ندیدی چون تو وجود نداری اگر وجود نداره پس چرا امروز صداش زدی؟چرا امروز ازش کمک خواستی بلند بلند گریه میکردم،صدام ازاد شده بود هی خدا خدایی، که اگر هم باشی فرق میزاری بین بنده‌هات اصلا چطور خدایی هستی که میبینی من اینهمه رنج کشیدم و کمکم نکردی بزار یاداوری کنم از بدر تولدم طعم مادر رو نچشیدم،روزه‌های سخت با نامادری پدری کنارم نبود،محبتی ندیدم برای اولین بار که معنی دوست داشتن رو فهمیدم و چشیدم عشقمو ازم گرفتی😔 ارامشی نزاشتی برام،منو یه ادم بی هدف قرار دادی مگه عروسک دست توام چرا منو افریدی،دوست داری رنج کشیدن منو ببینی اینم از امروز،این از تحقیر کردنم،کتک خوردنم،نزدیک بود ابروم بره توکجایی پس اهای خدا توکه شاهدی کجایی پس ؟ روی پاهام نشستم ،به هق هق افتاده بودم.دلم شکسته بودازاین همه بی عدالتی نویسنده(منیرا-م) @TarighAhmad
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
آقاجان‌مبارک‌است‌ردای‌امامتت😍🌱~|
✍امام زمان(عج) فرمودند: به اخبار شما علم داریم. هیچ چیزی از اخبار شما بر ما پوشیده نیست. از لغزش و کاستی‌های عملکرد شما آگاهیم و چیزی بر ما پوشیده نمی‌ماند. 📚بحارالانوار، ج۵۳،ص ۱۷۵ تاج زیبـای ولایـت به شــما می‌نازد علی آن شاه هدایت به شما می‌نازد مـهدی فاطمه ای منتقم خون حسین تو امامی و امامت به شـما می‌نازد... 🌹سالروز آغاز امامت و زعامت حضرت مهدی صاحب الزمان (عج) مبارک باد. ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ @TarighAhmad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقا مبارک است ردای امامتت...💚😇 آغاز امامت قطب عالم امکان، حضرت مهدی موعود(عج) مبارک باد🌱 💚🌱||@TarighAhmad||
بسم‌رب‌مهدی🌱♥️ . . پیامبرگرامی (ص) : 💠المَهدِی طاووسُ أَهلِ الجَنَّةِ. 🔸مهدی(عج) طاووس اهل بهشت است. 📚|الشِّهاب‌ فی‌الحِکَمِ و الآداب، ص ١٦ امروز :شنبه 24مهر و 9ربیع‌الاول ✾✾✾══♥️══✾✾✾ @TarighAhmad ✾✾✾══♥️══✾✾✾
من تو را ز همہ خلق جدا میدانم :)♥️ ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌ •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• @TarighAhmad ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌ •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
☀️‌‌پست اینستاگرامی حساب رهبر معظم انقلاب: 🔻وجود مقدس حضرت بقیةالله (ارواحنافداه) استمرار حرکت نبوت‌ها و دعوت‌های الهی است از اول تاریخ تا امروز؛ یعنی همان‌طور که در دعای ندبه می خوانید، از «فبعض اسکنته جنّتک» - که حضرت آدم است - تا «الی ان انتهی الامر» - که رسیدن به خاتم‌الانبیاء (صلّی‌الله‌علیه‌واله) هست - و بعد مسأله‌ی وصایت و اهل بیت آن بزرگوار، تا میرسد به امام زمان(عج)، همه، یک سلسله‌ی متصل و مرتبط به هم در تاریخ بشر است 🔻این، بدین معناست که آن حرکت عظیم نبوت‌ها، آن دعوت الهی به‌وسیله‌ی پیامبران، در هیچ نقطه‌یی متوقف نشده است. 🔻بشر به پیامبر و به دعوت الهی و به داعیان الهی احتیاج داشته است و این احتیاج تا امروز باقی است و هر چه زمان گذشته، بشر به تعالیم انبیا نزدیکتر شده است. 🌱🌙@TarighAhmad
چه کنیم امام زمان (عجل الله فرجه) ما را دوست داشته باشد؟ 🚨 نیازی به کارهای سخت و عجیب و غریب نیست. 👈🏻انسان ابتدا باید واجباتش را انجام دهد.در مرحله بعد باید تمام تلاشش را در ترک همه گناهان انجام دهد،هر وقت گناهی صورت گرفت سریع توبه کند و عزم کند دیگر سراغ آن کار نرود.حتی اگر دوباره تکرار کرد باز هم توبه کند و هیچ وقت نباید از توبه کردن خسته شد، سپس در ادای حق الله و حق الناس کوشش کند. ~~~~~~~🌸~~~~~~~ @TarighAhmad ~~~~~~~🌸~~~~~~~
~دختـرم! تـو ریحـانـۂ خـدایۍ... بـہ آنـچہ بـازیچـۂ دسـت دیـگران اسـت *عروسڪ* می ڱـوینـد.🎎 تـو بـالاتـر از آنـی ڪـہ عروسـک باشـے". 🍃🌱↷ 『 @TarighAhmad
💥 آدم مغرور هرچقدر هم خودش رو بزرگ ببینه، نمیتونه هم قد کوه بشه؛ هر چقدر پاهاشو محکم به زمین بذاره، نمیتونه زمین رو بشکافه. ~یادت باشه عزرائیل منتظر دستور خداست... و نیروی تو هرچند زیاد، به قدرت خدا غالب نیست پس چرا غرور؟!؟ 🍃🌱↷ 『 @TarighAhmad
⏰ ~ یـہ دعـاےفـرج بـخۅنٻـم بـراےآقامـوݩ,♥️ 🤲 •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈• @TarighAhmad •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
پارت5 🌷🌸 🔹اصلا محبت معنیش اینه که بیا طرف من تا خوشم بیاد 🔹اخلاص یعنی به طرف خودت نکشی 🔹مبارزه با هوای نفس فلسفه اش برای اینه که این نفس مکنده و کشنده کوچک بشه. 🔹پیامبر اکرم (ص) : ای اباذر برای هر عملت نیت داشته باش حتی برای خور و خوابت هم نیت داشته باش. اباذر اگر نیت نداشته باشی برای اعمالت جزو غافل ها قرار خواهی گرفت. 🔹غافلان همان کسانی هستند که خداوند در قرآن می‌فرماید ( مانند چهارپایانند بلکه ذلیل تر ) 🔹اگر خواستی ببینی در تو خیری هست ببین اگر اهل طاعت رو دوست داری و از اهل معصیت بدت میاد در تو خیری هست ولی اگه دیدی اهل معصیت دوست داری از اهل طاعت بدت میاد بدون در تو خیری نیست. پ.ن : رفقا بعد اونوقت میگن شاگردا دور امام (ره) جمع میشدن امام بهشون میگفت :«چیکار دارید دور من جمع می شید برید پی کارتون.» امام (ره) میخواست تصاحب شود . ..🍃🌱↷ 『@TarighAhmad
هدایت شده از تنهامسیر زندگی
تنها مسیر 1_جلسه بیست و ششم پارت 5.mp3
5.41M
🌱 راهبردِ اصلے در نظامِ تربیتِ دینے 🔔 پارت 5 ارزش، تنها مسیر است 😊🌷
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
#مسیرعشق 43 نمیدونم شایان چیشد اما سنگینی نگاه بچه‌ها رو،روی خودم حس میکردم نگاهم افتاد به
44 قلبم به درد اومده بود،حالم بد خراب بود😭 خسته شده بودم،از ادمای اطرافم،از این زندگی مسخره باید یبار برای همیشه خودمو راحت میکردم تنهایی طاقتم رو بریده بود باید خودم رو از دست همه چی راحت میکردم اما نمیدونستم چطوری،دفعه قبل که زنده موندم به سمت کشوی میزم رفتم یه بسته تیغ بود،اونو برداشتم سویچ ماشینم رو برداشتم ،ماشینم رو از پارکینگ بیرون اوردم حرکت کردم اما کجا؟ کجا رو داشتم برم؟ فقط پامو روی پدال گاز فشار میدادم ضبط رو روشن کردم اهنگ همیشگی بود،خیلی وقت بود سوار ماشینم نشده بودم اون اهنگ تجلی خاطراتم شد،بیشتر دلم به درد اومد فقط گریه میکردم و بدون هدف رانندگی میکردم بعد از نیم ساعت چرخیدن توخیابونها از شهر خارج شدم میدان رو خواستم دور بزنم بنر یک شهید بود. نگاهی به بنر کردم سرعتم کم شد اما اون شهید چیکار برای من میتونست بکنه؟ یجای خلوت وایسادم،سرمو گذاشتم روی فرمون بلند بلند گریه کردم چقدر ضعیف شده بودم. من این نبودم،سارای که صدای خنده‌اش سکوت هرجایی رو میشکست الان صدای هق هقش فضا رو پرکرده بود بسته تیغ رو از روی صندلی برداشتم و یک تیغ بیرون اوردم دستمو اوردم جلو،چشمامو بستم،خواستم بزنم رگ دستم رو اما نتونستم نمیدونم چرا جراتشو نداشتم من که از همه چی بریده بودم چرا نمیتونستم باز امتحان کردم تیغ رو گذاشتم بخاطر فشاری که داده بودم کمی برید اما باز نتونستم بکشم تیغ رو پرت کردم بیرون خاک به سرت سارا عرضه اینکار هم نداری نویسنده(منیرا-م) @TarighAhmad
بسم‌رب‌المهدی🌱 . . : ایمان خود را قبل از ظهور تکمیل کنید، چون در لحظات ظهور، ایمان‌ها به سختی مورد امتحان و ابتلا قرار می‌گیرند. ج۶ص۳۶۰ امروز : یکشنبه ۲۵مهر و ۱۰ربیع‌الاول ❀•┈••❈✿♥️✿❈••┈•❀ @TarighAhmad ❀•┈••❈✿♥️✿❈••┈•❀