•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
«بِسمِ رَبِّ الشُّهَدا وَ صِدّیقین»
✧شهیدمصطفیاحمدیروشن✧
◈❘ تاریخ ولادت: ۱۷ شهریور ۱۳۵۸
◈❘ وضعیت تاهل: متاهل با یک فرزند
◈❘ تاریخ شهادت: ۲۱ دی ۱۳۹۰
◈❘ محل شهادت: ابتدای خیابان گل نبی تهران
📚مـنـبـع: بصیرت
❅اَلـلّـﮪُمَّ عـَجـِّل لـِوَلـٻَۧـکَ الـفـَࢪَج وَ الـعـافـٻَۧـه وَ النَّصࢪَ❅
#میهماناحمد
#شهیدمصطفیاحمدیروشن
#باشهداتاظهور....
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
@TarighAhmad
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
«بِسمِ رَبِّ الشُّهَدا وَ صِدّیقین» ✧شهیدمصطفیاحمدیروشن✧ ◈❘ تاریخ ولادت: ۱۷ شهریور ۱۳۵۸ ◈❘ وض
#چِــگــونـــہ_شـَـﮪـیـد_شـَـویــم⁉
✨ویـژگـے هـاــے شـَﮪـیـد✨
🔸 خیلی مخلص بود. هر کاری که می کرد، فقط برای خدا بود و اصلاً دوست نداشت کسی متوجه شود.
🔹 علاقه شدید به امام زمان (عج) داشت. علاقه فوق العاده زیاد. ما مشکلمان این است که فکر می کنیم امام زمان قراره است ده سال، بیست سال، ۵۰سال دیگر بیاید. انگار هنوز باور نکردیم امام زمانمان را، اما مصطفی این طور نبود. این عشق شدیدش به امام زمان باعث می شد که با انگیزه و فشرده کار کند و سختی ها را تحمل کند. دعای فرج را هم خیلی دوست داشت. خیلی مهم فکر می کرد.
🔸 هیچ وقت تک بعدی نبود. نمی گفت فقط درس یا فقط یک چیز خاص. خیلی ابعاد زیادی داشت. به همه چیز با هم توجه داشت. به خاطر همین هم بود که هیچ وقت دل زده نمی شد. با عشقی که به امام زمان داشت، هرگز خسته نمی شد. همیشه با انگیزه مشغول بود.
🔹 خیلی خنده رو بود. خیلی شوخ طبع بود. همه مصطفی را با همان حالت شوخی و خنده هاش می شناختند. حتی همان وقت ها هم که خوابگاه بود، می گفتند هر اتاقی که می رفت پر از خنده و شوخی می شد. در عین حال سر کارش با هیچ کس شوخی نداشت. هرگز به زیر دستش زور نمی گفت، شاید به رئیسش و بالا دستیاش زور می گفت، اما به زیر دستانش هرگز.
🔸 دوران دانشجویی اش شدیداً فعال بود. تو کارهای فوق برنامه خیلی فعال بود.
خیلی سر کلاس ها نمی رفت، ولی خیلی باهوش بود و خوب از پس امتحان ها بر می آمد. در عین حال با استادها خیلی ارتباط خوبی داشت و استادان خیلی دوستش داشتن. خیلی فعال بود.
🔹 مصطفی بدون هیچ پارتی، وارد سایت شد. وقتی که فارغ التحصیل شد، آزمون داد و نه ماه منتظر شد برای ورود به سایت. در واقع، یک رونمایی کاملاً هدفمند داشت، برای زندگی و آینده اش، کاملاً برنامه ریزی شده.
🔸 کف خانه را دستمال می کشید. همیشه می خواست با نفس خودش مبارزه کند هرگز اهل غرور نبود. هرگز خودش را بزرگ نمی دید.
🔹 به حاج احمد متوسلیان ارادت و علاقه خاصی داشت. به شهدا ارادت عجیبی داشت.
🔸 (رهبری) را خیلی دوست داشت. البته هیچ وقت اهل حرف و فقط «آقا آقا» گفتن نبود. این علاقه اش به آقا را در عمل واقعاً نشان می داد.
🔹 مصطفی از چند جا پیشنهاد برای رفتن داشت، اما نرفت. می گفت باید همین جا خدمت کرد. پس اگر خواستید برای ادامه تحصیل خارج بروید، حتماً برگردید و اینجا خدمت کنید.
🔸 شرط ازدواج مصطفی با همسرش این بوده که اگر یک روز ازدواج کردیم و من خواستم به لبنان بروم و شهید شوم، حق نداری جلوی مرا بگیری. مصطفی یک عموی شهید داشت که برایش اسطوره بود.
🔹 مصطفی همیشه رشد می کرد و دلیل این مسئله آن بود که تا آنجا که می توانست مبارزه می کرد و برای پیشبرد اهدافش می جنگید و هیچ وقت عقب نشینی نمی کرد. مصطفی می گفت باید تا آنجا که می شود، صرفه جویی کرد. بیت المال برای مصطفی خیلی مهم بود، اما پیش از بیت المال، حق الناس برایش مهم بود.
🔸 مصطفی این طور نبود که کورکورانه مسئله ای را قبول کند. مثلاً اگر به ولایت فقیه اعتقاد داشت، اعتقادش روی تفکر بود و همواره در حال استدلال برای مسائل بود. مصطفی همیشه با اعتقاد پیش می رفت و برای پیشرفت شغلی، مسائل را مثل بعضی ها مطرح نمی کرد و آگاهانه نسبت به این مسائل اعتقاد داشت.
🔹 همیشه می گفت باید کاری کنیم که امریکا و اسرائیل نابود شوند. می گفت اگر ما نباشیم، چه کسی این کار را انجام دهد؟ مصطفی ارزش خودش را خوب می دانست.
🔸مصطفی کاری که فکر می کرد درست است، انجام می داد هیچ کس نیست بگوید مقام را دوست ندارد. مصطفی هم دوست داشت پست بگیرد، ولی پست را برای این می خواست که کار انجام دهد.
📚بصیرت
.................«شادی روح پاکش صلوات».................
❅اَلـلّـﮪُمَّ عـَجـِّل لـِوَلـٻَۧـکَ الـفـَࢪَج وَ الـعـافـٻَۧـه وَ النَّصࢪَ❅
#شهیدمصطفیاحمدیروشن🌹
#راهشهادتــــ...
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
@TarighAhmad
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─