eitaa logo
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
1.6هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
79 فایل
[امیــرالعـشقـ❣ والرضــوان] شہــیداحــمدمحمــدمشلبــ🌸🍃 نفرہفــ7ـٺم ٺڪنولوژےاطلاعــاٺ📱 ملقـــب بهـ شہیدBMWســوار🚘 لقبـ جہادےغــریب طوســ💔 ولادٺ1995 🤱 شہادٺ 2016 🖤 شرایطمونه😍 : @sharayet_tarigh
مشاهده در ایتا
دانلود
~| دلنوشته♥️ |~ این روزا.. اگر ڪھ دیدید حالمون خوش نیست؛ بے قراریم! همش تو فڪریم.. چیزے نیست! اینا طبیعیه آخھ ما ڪربلامون دیر شدھ دیرھ دیرم نھ هـا ڪم شده... راستش این وسـطا بعضیـامون هستن! تا حالا ڪربلا نرفتن.. اصلا ما هیچ! بھ حالِ ڪربلا نرفتھ ها دعا ڪنین.. التماس‌دعای‌حال‌خوب🤲🏻🌿 〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰 @TarighAhmad
بسم‌رب‌المهدی🌱🌙 . . 🌴امام باقر عليه ‏السلام : 🔹كانَ أثَرُ السُّجُودِ فِي جَميعِ مَواضِعِ سُجُودِهِ فَسُمِّىَ السَجّادُ لِذلِكَ؛ 🔹اثر سجده در تمام مواضع هفت گانه سجده او نمايان بود ؛ از اين جهت «سجّاد» ناميده شد. 📗بحار الأنوار ، ج ۴۶ ، ص ۶ ◼️◾️ شهادت امام زین العابدین علیه السلام تسلیت باد. امروز :جمعه ۱۲شهریور و ۲۵محرم •💌• ↷ ʝøɪɴ ↯ @TarighAhmad
امام خمینی(ره) ⬇️ "من نمی توانم اسم رهبر روی ایشان بگذارم، بزرگتر از این است! نمی توانم بگویم شخص اول است، برای اینکه دومی در کار نیست! ما ایشان را نمی توانیم با هر تعبیری تعبیر کنیم، إلّا همین که "مهدی موعود" است؛ آنی است که خدا ذخیره کرده است برای بشر." 📚صحیفه امام، ج۱۲، ص۴۸۲ 💚🌱||@TarighAhmad||
~زن بۍ حجاب مثل کٻکی میمونہ که بسته بندےشو باز کنۍ؛🍰 ...ممکنہ مگس بشینه روش🪰 و چـہ بخۅای ݘـہ نخوای خشڪ میشـہ و دیگہ قابـݪ خوردن نیسٺ...٫😬 🤲 •┄═━❝✨🌸✨❞━═┄• @TarighAhmad •┄═━❝✨🌸✨❞━═┄•
📿 تسلیم ؛ تمامِ حقیقت سجده است! سَری بر نیزه، و سر دیگر بر سجده‌ ... سجده‌ای در اوج قلّه‌ی تسلیم؛ که مایه فخر "أهل السّمٰوات" است! هرچه ما روضه شنيديم تمامش را دید اتش و سوختن اهل خیامش را دید💔 ~🏴یاسیدالساجدین~ ~🏴شهادت‌امام_سجاد (علیه السلام)~ ┅═══✼🖤✼═══┅┄ @TarighAhmad ┅═══✼🖤✼═══┅┄
⭕️نحوه عملکرد کیپاپ ⭕️ 🔴دولت کره با صنعت K-pop همان گونه رفتار می کند که دولت آمریکا با صنعت مهندسی و سیستم بانکی رفتار می کند. آن‌ها با دقت از آن‌ها محافظت می کنند اما چرا؟🧐 🔹🔸🔹 ⚪️یوني هونگ :مقامات کره جنوبی ، به ویژه در ساخت مکان‌های بزرگ کنسرت ، برای محافظت فعال از کپی رایت برچسب آهنگ‌ها و حتی حمایت از پیشرفت‌ها در زمینه فناوری هولوگرافی برای کنسرت‌های دیدنی ، سرمایه گذاری کرده اند. 🔵 این حجم از حمایت از یک موسیقی بنظر شما چه اهدافی را به دنبال دارد؟جای تامل دارد... 🔴نوجوانی که خود را به کی پاپ در آورده در واقع در گودالی افتاده و دلخوش به چیزی شده است که با واقعیت‌های پیرامون او فاصله زیادی دارد... 🔴اسارت کی پاپ شاید از دیدن و شنیدن چند تصویر یا صدا شروع شود اما به تغییر سبک زندگی و بی هویتی فرهنگی خواهد رسید. اسارت روح از اسارت جسم بدتر است. •┈┈••✾•🍃🕊🍃•✾••┈┈• @TarighAhmad •┈┈••✾•🍃🕊🍃•✾••┈┈•
🍃 ✨ 🍂 بگـو ݘـند جـمعـہ گذشتۍ ز خـۅابـت...؟⏰ ݘـہ اندازه در ندبـہ ها زار یارۍ؟!؟💔 بـہ شـانـہ ڪشیدۍ غـم سیـنـہ اش را...؟🥀 و ٻـا ݘـون بقیـہ تـو سر بار یـارۍ".🔥 🤲 ~┄┅┅✿❀💛❀✿┅┅┄~ @TarighAhmad
⏰ یـه دعـای فـرج بـخونیم بـرای آقامـون❤️ 🤲 •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈• @TarighAhmad •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
✅«نه! بر نمی‌دارم!» 📍جمع با واکنش جدی و آمیخته با قاطعیت آقا روبه‌رو می‌شود: «نه! بر نمی‌دارم!» حرف ماسک است. یادداشتی آمده و یحتمل به‌دلایل فنیِ تصویربرداری، درخواست برداشتن ماسک را از آقا کرده. فضای جلسه به‌خودی‌خود همین‌جور سنگین است، جدیت خود آقا هم این سنگینی و ثقل را دوچندان کرده، طوری که وقتی یادداشت مزبور رسید (فاصله‌ها بسیار زیاد بود و طبق منطق ما برداشتن ماسک بلامانع) جمع با واکنش جدی و آمیخته با قاطعیت و البته با رگه‌هایی از عتاب ایشان روبه‌رو می‌شود: «نه! بر نمی‌دارم!» در جلسه شورای‌عالی هماهنگی اقتصادی (۱۳۹۹/۰۹/۰۴) ☑️ @TarighAhmad 🌿✨
با سلام و درود خدمت دوستداران شهید و شهادت ✋🌱 ان شاءالله از امشب با شبی یک پارت رمان جدید" مسیر عشق "در خدمت شما عزیزان هستیم😊 ان شاءالله بخونید و لذت ببرین ✋🙃
🌺بسم الله الرحمن‌الرحیم🌺 1 صبح باصدای گوشی ازخواب بیدار شدم. هرچند دوست ندارم تخت گرم رو رها کنم.اما مگه میشه از دست بهار اسوده بخوابی. بیخیال خوابیدن شدم بایک کش وقوسی به خودم بلاخره از تخت اومدم پاین،تخت رومرتب کردم به سمت دستشویی خواستم برم که هوای بیرون نظرموجلب کرد. برگشتم پنجره رو بازی کردم.نم نم بارون کوچه روخیس کرده بود.عمیق نفس کشیدم .بوی نم بارون رو خیلی دوست دارم.نسیم خنکی صورتمو نوازش کرد.هوشیارتراز قبل ومسمم ترازقبل شدم که به بیرون برم.پنجره روبستم وخواستم برم بیرون از اتاق که تلفنم زنگ خورد. رفتم کنارتخت و گوشیو برداشتم بهاربود. الو.سلام سلام...چه عجب شما ایندفعه سلام کردی.چیزی خورده به سرت.یاهنوز خوابی وای بهار اول صبحی چقدر حرف میزنی خب کارتو بگو.😒 نه واقعا خودتی خیالمو راحت کردی.عزیزم یکم مودب باشی من قول میدم رسوات نکنم بین بقیه.😉 وای بهار.کارتومیگی یاقطع کنم خیلخوب حالاتوام.انگارطلب داره.هیچی زنگ زدم بگم بیدارشدی یانه.بعدش که نمیخواد ماشین برداری خودم شخصا میام دنبالت. خوب کاری میکنی وظیفته.بهارجون الحق پرویی .نمیشه یبارم ملاحظت کنن.پس حاضرباش من پشت درمعطل نشم.خدافظ بهارتنها دوست منه.تنها کسی که من باهاش درارتباطم.برم حاضر بشم تا نیومده پله ها روبه پاین طی کردم. اتاق من ازبقیه اتاقها جداس.خونه خیلی بزرگی نیست.اما خب دلبازو روشن هست.چیدمان خونه هم که به سلیقه خودم هست عالیتره. زودی صبحونه مختصری خوردم.نون وپنیر گردو همیشه صبحها میچسبه.😋 بعد رفتم صورتمو ابی بزنم.همه میگن چرابرعکسه کارای تو.اول چیزی میخوری بعد صورتتو میشوری خب هرکسی یجوره.منم اینطورم. جمعه ها رو دوست ندارم خیلی سکوتش دلگیره.خانواده ام که نبودن رفته بودن بیرون ازشهر. رفتم تواتاقم یه موزیک ملایم گذاشتم.گوش دادن اهنگ همیشه منو اروم میکرد. بعد از انتخاب یه مانتو وشلوارو روسری زود حاضر شدم. و یه تماس با پدرم گرفتم و هماهنگ کردم که بیرون میرم تا وقتی اومدن از نبود من نگران نشن.هرچند فکر نکنم از بودن یا نبودن من کسی نگران بشه توهمین فکرا بودم که صدای بوق ماشین بهار خلوت کوچه رو شکست. ترجیح دادم زود برم بیرون تا بیشتر از این سروصدا نکرده. کیف وکفشمو برداشتم وسریع ازاتاق زدم بیرون .باسرعت تمام پله ها رو یکی پس از دیگری طی کردم.کفشامو پوشیدم و ازحیاط خارج شدم. دروبستم و سمت ماشین رفتم.دیدم بهارمیخنده. درماشینو بازم کردم.چته چرامیخندی.مردم ازار چرا دستتو از بوق برنمیداری خب بشینم گریه کنم.بااین شتابی که تودر خونه روباز کردی و زدی بیرون فکر کردم چیزی دنبالت کرده. یه نگاه بهش کردم و گفتم حوصله خندیدن ندارم. بهار-خیلخوب حالا اخماتو بازکن ببینم.اول ببرمت یجای خوب تا حال وهوات بیاد سرجاش به اسرار بهار قبول کردم یه روز جمعه دراختیار بهار باشم و بدون هیچ سوالی هرجا رفت همراهش برم. اهای ساراخانوم کجاها داری سیرمیکنی توکدوم فکر وخیالی. سارا-هیچی.حالاکجا قراره اول صبحی بریم عجله نکن میفهمی دخترخوب. خب چرانگه داشتی برو. بهار-میگم نکنه واقعا فکر کردی من راننده شخصیتم.حالا بگو ببینم باشیرکاکائو داغ چطوری؟ اصلا چی دوست داری بگیرم سارا-دختربرشکست نشی یهومنواوردی بیرون شیرکاکائوبهم بدی؟ بهار-الحق که پرویی.به سلیقه خودم میگیرم میام دست به چیزی نزنی دخترجون ساراــ برو بابا حالا میخواد یه چیزی بگیره خیلخوب رفتم باخنده درماشینو باز کردورفت اونطرف خیابون کنار یه سوپرمارکت بهاردخترخوبیه.به دلم میشینه بااینکه روزای اول اشنایممون تو مدرسه خیلی اذیتش کردم ولی بعد یه مدت شدبهترین دوستم. یه دختر خیلی شوخ بامزه.دخترمذهبی،همیشه بایه چادرقشنگ همه جامیره. اما خیلی اخلاقش جالبه بامن که هست خیلی بامزه حرف میزنه ولی محیطی که پسر باشه خیلی جدی میشه بطوری که من گاهی تعجب میکنم @TarighAhmad
بسم‌رب‌الحسین🖤🌱 . . ✍امام علی(ع): سیاست و برنامه ریزی نادرست، کلید فقر است. امروز : شنبه ۱۳شهریور و ۲۶محرم •┄🍃🌹🍃┄• @TarighAhmad •┄🍃🌹🍃┄•
~حجاب سـنگـریسـت آغـشتـہ به خون مـن ڪہ اگر آن را حـفـظ نڪنید بـہ خـون من خـیانـت ڪـرده اید..., ✍شهید احـمد پناهی درچه 🤲 ┈┈••✾••✾••┈┈ @TarighAhmad ┈┈••✾••✾••┈┈
💥 دݪ ڪـه شـہید شـود؛ در نہایـت انـسان شهید می شود... برای شهید شدن گـاهی یڪ خلـوت سـحر هم ڪافی اسـت". 🤲 ┈┈••✾••✾••┈┈ @TarighAhmad ┈┈••✾••✾••┈┈
کسی نیست که بگه خُدارو دوست ندارم! همه خدارو دوست دارن ؛ اما شرطِ دوست داشتن اطاعت کردنه ؛ اگه خدارو واقعا دوست داری به احترامش گناه نکن...!💔 ~| آیت‌الله‌ناصری💙~ •═•••◈🌙◈•••═• @TarighAhmad •═•••◈🌙◈•••═•
🌱 • . و هرکه کشتھ شود از بهر نگه داشتن دین،مال یا اهل خود 'شهید' بود. 🎙•|شهید سید مرتضی آوینی ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌ •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• @TarighAhmad ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌ •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
با سلام خدمت همه عزیزان ✋💚 خواهشمندیم برای سلامتی مادر بزرگواری که در بستر بیماری هستن و حالشون مساعد نیست لطف کنید یک حمد شفا بخونید 😔 ان شاءالله همگی در صحت و سلامتی باشین 🌱 یا علی ✋
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
«بِسمِ رَبِّ الشُّهَدا وَ صِدّیقین» ✧شهید امیر سلیمانی✧ ◈❘ تاریخ ولادت: ۲ آبان ۱۳۷۸ ◈❘ محل ولادت: ارومیه ◈❘ وضعیت تاهل: مجرد ◈❘ تاریخ شهادت: ۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ ◈❘ محل شهادت: سرو ❅اَلـلّـﮪُمَّ عـَجـِّل لـِوَلـٻَۧـکَ الـفـَࢪَج وَ الـعـافـٻَۧـه وَ النَّصࢪَ❅ ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─ @TarighAhmad ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
«بِسمِ رَبِّ الشُّهَدا وَ صِدّیقین» ✧شهید امیر سلیمانی✧ ◈❘ تاریخ ولادت: ۲ آبان ۱۳۷۸ ◈❘ محل ولادت
⁉ ✨ویـژگـے هـاــے شـَﮪـیـد✨ ✍به روایت مادر: 🔸 پدرش ڪارگر شهردارۍ بود و منم تو ڪارچاپ بودم. امیر از وقتۍ ڪه ڪلاس پنجم بود شب ها تو قطعه بندۍ مرغ ڪارمیڪرد و روزها درس میخواند؛ وقتۍ اعتراض میڪردم میگفت: بہ غیرتم بَر میخوره شما ڪار ڪنید و من درس بخونم .... 🔹 پسر من عین همه جوانان دیگہ بود؛؛خوش تیپ بود ؛؛خوش پوش بود؛؛ اهل خنده و شوخۍ بود جوان بود با ڪلۍ انرژۍ اهل ریا نبود. 🔸 حسینی بود و عاشق اربابش. عاشق حضرت علی و حضرت فاطمه بود. تاسوعا و اربعین بساط چایی داشت و نوکری اربابش رو میکرد و به این کار می بالید. 🔹 با خانواده و فامیل بسیار خوشرو بود و صدای بلندش را فقط موقع خندیدن می شنیدیم. 🔸 می‌گفت: مامان هر وقت کارت گره افتاد به خانم رقیه سلام الله علیها متوسل شو. 🔹 وقتی خبر شهادت حاج قاسم سلیمانی رو شنیدم خیلی شوکه شده بودم و گریه می کردم ؛امیر گفت: مامان چرا غصه میخوری؟ شهید شدن لیاقت میخواد و هر کسی لایق این اسم نیست. 🔸 تکواندو کار بود و چند مقام کشوری و بین المللی داشت. ❅اَلـلّـﮪُمَّ عـَجـِّل لـِوَلـٻَۧـکَ الـفـَࢪَج وَ الـعـافـٻَۧـه وَ النَّصࢪَ❅ 🌹 ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─ @TarighAhmad ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
⏰ یـه دعـای فـرج بـخونیم بـرای آقامـون❤️ 🤲 •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈• @TarighAhmad •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
🔳▫️نحوه عملکرد کیپاپ▫️🔳 🔵در کنار صنعت به ظاهر جذاب کی پاپ، سیستم نظارتی و سخت گیرانه ای وجود دارد که اجازه دسترسی آزاد و واقعی به زندگی ایدل‌ها را سلب کرده است. ایدل‌ها فقط حق دارند بر اساس سیاست‌های تبلیغی کمپانیها در فضای رسانه ای حضور داشته باشند و حتی از آنها سابقه ای منتشر می‌شود که به صلاح کمپانی باشد. 🔵در واقع شما از ایدل‌ها فقط چهره جذاب شان را می‌بینید و در نظامی سختگیرانه هیچگاه اجازه انتشار عیب‌ها و انحرافاتی که به ضرر صنعت کی پاپ باشد داده نمی‌شود. و این یعنی فریب دادن شما نوجوانان... ❌خیلی از نوجوانان کیپاپ را درمان افسردگی میدانند درحالیکه در کی پاپ و خصوصا بی تی اس هیچگاه درمان افسردگی اتفاق نمی افتد بلکه درون شما بجای توجه به خود و نیازهای واقعی به جریانی بیرونی توجه می‌کند و درد روحی و حالت افسردگی را موقتا فراموش می‌کند. اکثر کی پاپرها بعد از مدتی به حالت شدیدتری از افسردگی برمی‌گردند. •┄❁🌹❁┄• @TarighAhmad •┄❁🌹❁┄•
🌿امام خامنه ای: 💢عظمت شهدای کربلا به این است یعنی برای احساس تکلیف که همان جهاد در راه خدا و دین بود از عظمت دشمن نترسیدند از تنهایی خود احساس وحشت نکردند . ❁❁═༅═🍃🌸🍃═ ═❁❁ @TarighAhmad ❁❁═༅ ═🍃🌸🍃═ ═❁❁
👌بہ‌ غیبت‌ڪردن‌خیلی‌ حساس‌بود ، میگفت‌: هر‌ صبح‌ در‌ جیبتان مقدارۍ‌ سنگ‌ بگذارید ، براۍ‌‌ هر‌ غیبت‌ یڪ‌ سنگ‌ بردارید و‌ در‌ جیب‌ دیگرتان‌ بگذارید. شب‌ این‌ سنگ‌ها را‌ بشمارید ،✍🙏 این‌ طوری‌ تعداد‌ غیبتها‌ یادمان نمیرود 👋‌ سعی‌ میڪنیم‌ تعداد‌ سنگ‌ها‌ را ڪَم‌ ڪنیم .👀😎 شھید علی‌اڪبر‌ جوادی🌱|~ ...•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•.... @TarighAhmad ....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
🌺بسم الله الرحمن‌الرحیم🌺 #مسیرعشق 1 صبح باصدای گوشی ازخواب بیدار شدم. هرچند دوست ندارم تخت
2 بهار-پخ😂 سارا-چته دیونه شیشه شکست. بهار-شیشه شکست یا فکرای توتیکه پاره شده خب بگو ببینم باز تو کدوم خیال سفر میکردی. هیجا فعلا که شدم همسفرتو. به شیرکاکائودمت گرم 😋 دختر تواین هوای سرد شیر کاکائو واقعا میچسبه. ممنون بهار-اصلا تعارف نکنیا یهو شرمنده مهمونم میشم.خوبه اصلا چیزی نمیخواستی. ولی نوش جونت بخاطر اون تشکرت سارا-بهارمیدونی جای چی الان خالیه بهار-جای چی؟ سارا-یه موزیک ملایم بهار-اع چه خوب گفتی صبرکن الان فضا رواماده میکنم سارا-باچشمای متعجب زده نگاهی کردم به بهار. برای اولین بار موافق بود باموزیک. خدایا این دختراصلا تعادل روحی نداره نه واقعا میخواد موزیک بذاره. بهارفلاش روگذاشت و صدای ضبط هم به اندازه زیاد کرد. یهومداحی شروع کرد به خوندن. فلاش رو دراوردم.روبه بهار گفتم مسخره کردی منو.چیه این اول صبحی گذاشتی.مگه کسی مرده بهارگفت مگه باید کسی بمیمره.خب من اینا روگوش میدم وازگوش دادنش هم لذت میبرم. روبه بهارکردم و گفتم بهار. گفت جانم.گفتم دلت نمیگیره اینا رو گوش میدی گفت نه. گفتم بابا افسرده میشی. نگاهی بهم انداخت بعد خیره شده ب خیابون و گفت مگه من الان افسرده ام؟ به شوخی گفتم تو نه افسرده نیستی ولی یه روانی غیر قابل تحملی هستی که نگو. بهارغش کرد ازخنده گفت عزیزم دوستی باتو درمن اثر کرده. بعدازچند ثانیه سکوت.گفت اتفاقا دلم اروم میگیره اینا روگوش میدم. گفتم باشه هرطور راحتی بهرحال هرکسی سلیقه ای داره. بعد بهش گفتم بهارمیگی کجا میریم. گفت پیش دوستم. اع خب چرا زودتر نگفتی .من میشناسم دوستتو . گفت نه. گفتم اسمش کیه؟ گفت علی چــــــــــــــــی؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!😳 بهار-چته بابا گوشم کر شد علی دوستته؟بلند خندیدم. به بهار خانم ما روباش.بابا دمت گرم خوب زیرابی میریا. حالا علی اقا چندسالشه.کجا اشنا شدی. بهار-عجله نکن باهاش اشنا میشی. خب بگو بهار من خیلی کنجکاو شدم. لااقل یه اطلاعاتی بده تا تابلو بازی درنیارم. سارا عجله نکن پنج دقیقه دیگه میرسیم. حالا چرا خارج از شهر قرار گذاشتی کلک.ردگم کنی هستش اره.😏 وا سارااین چه حرفیه الان میرسیم. بعدازحرف بهاردیگه هیچ کدوممون حرفی نزدیم. توذهنم هزار تا سوال میچرخید.خیلی شوکه شدم از کار بهارولی به من چه اونم هم حجابو داره هم دوست پسر. ماشین از حرکت وایساد.بهارگفت پیداه شو رسیدیم. نگاه ب دور و بر خودم انداختم دیدم اومدیم قبرستان شهر. بهارجا ملاقات قحط بود. خاک ب سرت بااین قرارملاقات.اخه اینجا کجاس دیگه. بهار چادرشو مرتب کردو اومدطرف من دستمو گرفت واون شاخه گلهای که از قبل گرفته بود رو برداشت و منو همراه خودش میکشوند. گفتم کجا میری حالا گفت پیش علی اقا. خیلی کاراش برام علامت سوال شده بود متاسفانه باید همراش میشدم تا بفهمم قضیه از چیه. یکی یکی میان قبرها رد شدیم.بعد رفتیم یجای به اسم گلزارشهدا. بهارسرعتش کم کرد اروم میرفت. منم پشت سرش.تااینکه گفت خب رسیدیم. گفتم کو این علی اقاتون اشاره کرد به یه سنگ قبری گفت اینهاش. گفتم چــــــــــــی؟؟؟؟؟؟!!!!! سارا چته تو امروز قصد کردی منو کر کنی عزیزم گوشام مشکلی نداره اروم بگی میشنوم. بابهت نگاش کردم گفتم بهاراول صبحی من باتو شوخی دارم. بهارنشست کنار قبر وشاخه گلها رو چیدروی قبر. نگاه بهم کرد و گفت بشین تا بهت بگم. @TarighAhmad