eitaa logo
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
1.6هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
79 فایل
[امیــرالعـشقـ❣ والرضــوان] شہــیداحــمدمحمــدمشلبــ🌸🍃 نفرہفــ7ـٺم ٺڪنولوژےاطلاعــاٺ📱 ملقـــب بهـ شہیدBMWســوار🚘 لقبـ جہادےغــریب طوســ💔 ولادٺ1995 🤱 شہادٺ 2016 🖤 شرایطمونه😍 : @sharayet_tarigh
مشاهده در ایتا
دانلود
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
✿❀بِسمِـ الرَّبِّ الشُّهداء والصِّدیقین❀✿ 💞 #ازســـوریہ_ٺامنـــا🕊 💞 قسمت #چهل_وهشت تا صبح فردا
✿❀بِسمِـ الرَّبِّ الشُّهداء والصِّدیقین❀✿ 💞 🕊 💞 قسمت ــ الو... ــ اَ... اَلـ... ــ ببخشید قطع و وصل میشه. همراه حاج آقا عظیمی؟ ــ بله... بفر... اَلـ... ــ حاج آقا من همسر صالح صبوری هستم. الو... توروخدا یه خبری بهمون بدید... الو صدامو می شنوید؟ ــ بله... فرمودید از بستگان کی هستید؟ ــ همسر صالح صبوری. حاج آقا اونجا چه خبره؟ ــ والا خواهرم خودم هنوز تو شوکم. خدا برا باعث و بانیش نسازه. نمی خوام دلتون رو بلرزونم اما اینجا اتفاقی نیفتاده، فاجعه رخ داده کار از اتفاق گذشته. ــ از همسرم چه خبر؟ دیروز تاحالا هیچکی پاسخگو نیست. توروخدا بگید چی شده؟ ــ بخدا خودمم نمی دونم. کاروان ما یه ساعت قبل از اون اتفاق اونجا بودیم. خدا رو شکر کسی چیزیش نشده اما ایرانیای زیادی زیر دست و پا موندن. من زیاد نمی تونم حرف بزنم. ــ فقط بگید صالح سالمه؟ ــ شرمندم... نمی دونم... دلم فرو ریخت. "یعنی چی؟ اینا که میگن کاروانشون اونجا نبوده؟ پس صالح چی شده؟" ــ حقیقتش خواهرم... چند تا از آقایونی که ناتوان بودند، اونروز از ما جاموندند و نیومدند منا. ما که برگشتیم گفتن باید مارو ببرید برای رمی جمرات منم نمی تونسنم بقیه رو رها کنم. صالح با چند تا جوون دیگه اونا رو بردن سمت منا الان ازشون خبری نیست. در به در دارم دنبالشون می گردم. الهی که هیچکس نبینه اینجا چه خبره دلم ضعف رفت و دستم را روی شاسی تلفن گذاشتم. خیره به گل قالی، تصاویر ارسالی از منا، که بیش از صد بار از تلویزیون دیده بودم، از ذهنم گذشت. خدایا یعنی صالح من هم... بی حال و ناتوان گوشه ی دیوار تکیه دادم و زانوهایم را توی شکمم جمع کردم. "یعنی میشه صالحم برگرده؟ الان کجاست؟ زنده س؟ یا..." بی قرار بلند شدم و چادرم را سرم انداختم و به سازمان حج و زیارت رفتم. کار دیگری از دستم بر نمی آمد ادامه دارد... دسترسی به پارت اول🦋✨ https://eitaa.com/Tarighahmad/11398 🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ به قلم ✍؛طاهره ترابی ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ #ʝѳiɳ ↴ •| طَریقْ أَحْمَدْ |• ➣ @TarighAhmad
✿❀بِسمِـ الرَّبِّ الشُّهداء والصِّدیقین❀✿ 💞 🕊 💞 قسمت (قسمت آخر) سه روز بود که از آن فاجعه ی هولناک می گذشت... و ما کوچکترین خبری از صالح نداشتیم. پدر جون حالش بد بود و از فشار عصبی به حمله ی قلبی دچار شده بود و در بیمارستان بستری شد. علیرضا و سلما پابند بیمارستان شده بودند و من پابند زنگ خانه و تلفن. امیدم رفته رفته از دست می رفت. خبرهای اینترنتی و اخبار شبکه های مختلف را دنبال می کردم و بیشتر بی قرار می شدم. خودم را آماده کرده بودم برای به غیر از خبر صالح تمام وجودم لبریز از استرس و پریشانی بود و دلم معلق شده بود توی محفظه ی خالی قفسه ی سینه ام. حال بدی داشتم و حسی بدتر از بلاتکلیفی و انتظار را تا آن زمان حس نکرده بودم. "خدایا... سرگردانم... کجا باید دنبال صالحم بگردم. دستم از همه جا کوتاهه... شوهرم تو کشور غریب معلوم نیست چه بلایی سرش اومده. خودت یه نظر بنداز به زندگیمون. تو رو به همون اماکن مقدس قسم... بمیرم برا دلای منتظر شهدای گمنام" با سلما تماس گرفتم و جویای احوال پدر جون شدم. خدا را شکر خطر رفع شده بود اما هنوز به استراحت و بستری در بیمارستان احتیاج داشت. زهرا بانو و باباهم بلاتکلیف بودند. آنها هم نمی دانستند چه کاری از دستشان بر می آید. یک لحظه مرا تنها نمی گذاشتند و با سکوتشان تمام نگرانی دلشان را به رخ می کشیدند. یکی از حاجیان محله مان که قرار بود فردا بازگردد.. شهید شده بود بنر های خوش آمدگویی رادرآوردند و بنرهای مشکی تسلیت را جایگزین کردند. دلم ریش می شد از دیدن این ظلم و نامردی با مسئول کاروان صالح مدام تماس می گرفتم. خجالت می کشیدم اما چاره چه بود؟ او هم از من خجالت زده بود و هر بار به زبانی و حالی خراب به من جواب می داد و می گفت که متاسفانه هیچ خبری از صالح ندارد.. عصر بود که با حاج آقا عظیمی تماس گرفتم. فکر می کنم شماره را می شناخت بس که زنگ زده بودم بلافاصله جواب داد و با صدایی متفاوت از تماس های قبلی گفت: ــ سلام خواهرم. مژده بده دلم ضعف رفت و دستم را به گوشه ی دیوار تکیه دادم. ــ خبری از صالحم شده؟ ــ بله خواهرم. بدونید که خدا رو شکر زنده س... صدای گریه ام توی گوشی پیچید و زهرا بانو و بابا را پای تلفن کشاند. همانجا نشستم و زار زدم و خدا را شکر گفتم. ــ خواهرم خودتونو اذیت نکنید. نگران نباشید توی بیمارستان بستری شده. حالش الان خوبه. خدا بهش رحم کرده وگرنه دو نفر از همون جمع متاسفانه شهید شدن. صدای گریه و بغضم با هم ترکیب شده بود. ــ می تونم باهاش حرف بزنم؟ تو رو خدا حاج آقا... کنیزی تونو می کنم. حالش خوبه؟ ــ این حرفو نزنید خواهر... چشم... من برم بیمارستان تماس می گیرم. تا یه ساعت دیگه منتظر باشید. الحمدلله زنده س. کمی صورتش کبوده و دنده هاش شکسته... من زنگ می زنم. منتظرم باشید. تماس که قطع شد همانجا سجده ی شکر به جا آوردم. یک ساعت انتظار کشنده به بدترین نحو ممکن تمام شد و صدای زنگ تلفن سکوت خانه را شکست. گوشی را با تردید برداشتم. ــ اَ... الو... صدای گرفته ی صالحم خون منجمد در رگهایم را آب کرد. ــ الو... مهدیه ی من "الهی... صد هزار مرتبه شکرت" دلتون شاد و لبتون خندون... سپاس از همراهیتون. "پایان" دسترسی به پارت اول🦋✨ https://eitaa.com/Tarighahmad/11398 🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ به قلم ✍؛طاهره ترابی ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ #ʝѳiɳ ↴ •| طَریقْ أَحْمَدْ |• ➣ @TarighAhmad
🌸یامَن هُو لِمَن دَعاه مُجیب🌸 ✨ای آنکه نزدیک میشوی به هر کس که به تو تقرب جوید ای آنکه دست رد بر سینه ی بندگان پرتوقع نمی زنی💕 یادت را از خاطرم مبر به من الهام کن که در برابر آنچه عطایم کرده ایی تو را ثنا گویم✨ ♡پنج شنبه ♡ ●|۸ آبان ماه |● ۱۲ ربیع الاول ╔═...💕💕...══════╗ @TarighAhmad ╚══════...💕💕...═╝
شیعه با یاری نکردن دین خدا دو ضربه می زند: یکی به خودش، که راه مستقیم و پر آرامش الهی را ترک می کند و در راه پر از چاه و سنگلاخی قدم می گذارد که جز زجر و سختی و بی حاصل در زندگی اش نتیجه ای نمی بیند...😞 و دوم هم به خودش! ظاهرا امام غریب و تنها می شود ، اما امام همیشه در رضایت و اطمینان قلبی زندگی می کند. سختی ها و زجر ها برای امام، چون در زیر نگاه الهی است و چون انجام تکلیفی است که خدا بر عهده اش قرار داده است، عین رضایت آرامش است.😇 اما برای شیعه غافل، یعنی تنهایی پر اضطراب،😖 سختی های پر از حادثه ی تلخ،😟 شیرینی های زهر آلود برای خودش.😔 زندگی اگر بر مدار امام نچرخد، چون گردابی می شود که همه چیز را در خود خفه می کند... .. 🌺『@TarighAhmad』🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پایــ🍁ـیز ثانیه به ثانــ⏰ـیه سپری می شود... یادت نرود اینجا کسی هست 🙃 که به اندازه تمام برگ های رقصان پاییز دلتنگت است 💔🍂 🎥 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃@TarighAhmad 🍂 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مردم‌شھرتورادلبرِ‌من‌میدانند آبروداری‌کن‌ مرادوست‌بدار حسین :)❤️ ✾✾✾══♥️══✾✾✾ @TarighAhmad ✾✾✾══♥️══✾✾✾
قضاوت و پیش داوری درمورد یک شخص مشخص نمیکند او کیست بلکه مشخص میکند شما کیستید .... 🍁روز بیست و ششم چله 💚 /ʝסíꪀ➘ ⇝ @TarighAhmad
نائب المهدی امام خامنه ای : مسلمانان هنرمند و وارد به شیوه های گوناگون در عالم، با بیان و تبلیغ و تبیین راجع به شخصیت معظم پیامبر(ص)، کار علمی، فرهنگی، هنری و تبلیغی بکنند. باید کار هنری و تبلیغی را با شیوه های جدید و با استفاده از تکنیک های موجود شروع کنیم و نه فقط در جمهوری اسلامی بلکه در همه انحای جهان اسلام آن را انجام دهیم. 📗۱۳۶۸/۰۷/۲۲ 💕🍃|@TarighAhmad
تلنگر⚠️ ما سر‌ِکوچک‌ترین چیزها از دلمون نمیتونیم ! بعد چطوری میشه که آرزوۍ میکنیم! ⁉️ /ʝסíꪀ➘ ⇝ @TarighAhmad
✍ مختصری از زندگینامه بسیجی نوجوان، شهید محمدحسین فهمیده ❇️ شهید محمدحسین فهمیده، متولد ۱۶ اردیبهشت سال ۱۳۴۶، در محله پامنار قم بود. دوم راهنمایی را تازه تمام کرده بود که جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، شروع شد. او در همان روزهای ابتدایی جنگ، به جبهه رفت و با وجود اینکه سیزده سال بیشتر نداشت، با تلاش فراوان توانست به خط مقدم، راه پیدا کند. در طول جنگ، دوبار هم مجروح و در بیمارستان بستری شد؛ اما با عشقی که او به امام‌خمینی و آرمان‌های انقلاب داشت، برای رفتنِ دوباره به جبهه، سر از پا نمی‌شناخت ... 🌷 سرانجام در ۸ آبان سال ۱۳۵۹، در آن سوی شطّ خرمشهر، در حالی که چند دستگاه تانک عراقی، در حال حمله و محاصره رزمندگان اسلام بودند، محمدحسین چند نارنجک به کمر می‌بندد و به زیر یکی از تانک‌ها می‌پرد و آن را منفجر می‌کند و خود نیز به شهادت می‌رسد. در این هنگام، عراقی‌ها به خیال اینکه آن منطقه، مین‌گذاری شده، عقب‌نشینی می‌کنند ... 🔰 با اعلام خبر شهادت محمدحسین فهمیده از صدای جمهوری اسلامی، امام‌خمینی (رحمة‌الله‌علیه) در پیامی فرمود: «... رهبر ما آن طفل سیزده‌ساله‌ای است که با قلب کوچک خود، که ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگتر است، با نارنجک، خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید.» 🌷بقایای پیکر مطهر این شهید قهرمان را به تهران آوردند؛ و در بهشت زهرا به خاک سپردند. ✅ به همین مناسبت بود که سالروز شهادتش، به نام "روز بسیج دانش‌آموزی" و "روز نوجوان" نامگذاری شد؛ تا همیشه الگویی باشد برای نوجوانان این مرز و بوم. 💐نثار روح پاکش صلوات هدیه بفرمائید 💐 @Tarighahmad |←
کاش بگذرن این روزا که دلتنگیم اما چاره ای جز تحمل نیست ..‌😷 _ مراقب خودت باش بهترینم💖 ~~~~~~~🌸~~~~~~~ @TarighAhmad ~~~~~~~🌸~~~~~~~
| ✨ "ڪسےڪہ‌اهݪ دنیانیسٺ! "فقط‌باشهادٺ آرام‌مےگیرد...♡✨      ✨الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرَج✨ 📿 ❣ •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈• @TARIGHAHMAD |√←
NAMAAZ15.mp3
3.48M
15 🎧آنچه خواهید شنید؛👆 سبک شمردن نماز؛ درحقيقت سبک شمردن خودته! کسی می تونه؛ خوراک روحش رو قطع کنه؛ که حقیقت روحش،براش ارزشی نداشته باشه 🕊 ╔═🍃🕊🍃═════╗ @TarighAhmad ╚═════🍃🕊🍃═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گلهای خوشگل و صورتی 😍 مخصوص با سلیقه هامون✨ 💡 ━━𖡛⪻𖣔🌸𖣔⪼𖡛━━ @TarighAhmad ━━𖡛⪻𖣔🌸𖣔⪼𖡛━━
بنام او که دل را آفرید❤️ تا خانهٔ او باشد و بــــس🚫 🗓 { ۹ آبان ماه } |•جمعه•| اللهم صَل علی مُحمّد وال مُحمّد و عجل فرجهم ••●❥❤️❥●•• @TarighAhmad
ا┅═ঊঈ❁❀❁ঊঈ═┅ا 🌠سلام وعده‌ی ادیان! دلم چقدر تنگ است برای دیدارتان ... شما بگویید این دل دردمندِ بیقرار چقدر تاب بیاورد ؟ ... شما بگویید این چشمان خیس تا کی به راه بماند ؟ ... شما بگویید این دست های خالی تا کی رو به آسمان باشد ؟ ... نخواهید که آرزوی بوییدن و دیدنتان را به گور ببرم ... من تنها به این امید زنده ام که در هوای شما نفس بکشم ... ╰┅═ঊঈ❁❀❁ঊঈ═┅╯ ... 🌺『@TarighAhmad』🌺
🌹هر ڪس سراغ خدا را گرفت و دلش تنگ بود آدرس شـهــ🌷ــدا را به او بدهید ...🕊 ••●❥❤️❥●•• @TarighAhmad
چیزی از اخبار شما برما پوشیده نمی ماند 🙃 _حواسمون هست ؟! •═•🍃🌼🍃•═• @TarighAhmad •═•🍃🌼🍃•═•
...♥️ 🍃 تر از خدا کہ نداریم❗️ 😌وقتے است حتے در برابر او هم داشتہ باشے، یعنے ے حجاب چیز دیگرے است... ❤️ یقین داشتہ باش صحبت از است❗️ 🌸 بحث، بحثِ ے یک زن است❗️ 😉 میدانے ڪہ... ✨ تو ے خلقتے... ••●❥🍃🌸✦🌸🍃❥●•• @TarighAhmad
- خداوندا مرا فقیرۍ بی‌نیاز گردان تا زیبایی‌هاۍ مادی‌ چیزۍ از عظمت تو در نظرم نکاهد  ! [ شھید‌؛‌چمران‌‌‌ِ‌عزیز ] 🍂روز بیست و هفتم چله🍂 💚 ┄•●❥ @TarighAhmad
💞در امر ، هیچ کس ایده آل نیست!! نائب المهدی امام خامنه ای : در امر ازدواج، هیچ کس ایده آل نیست انسان نمی‌تواند ایده آل خود را پیدا کند. و زندگی کنند. ۱۳۷۶/۹/۶ ♨️ آدم، اول که نگاه می‌کند، همه‌اش حُسن است. بعد که وارد می‌شود اخلاقیّاتی هست، نقایص و کمبودهایی هست، ضعفهایی وجود دارد که به تدریج در یکدیگر کشف می‌کنند. 🌸 اینها . باید با این کمبودها ساخت، چون بالاخره مردِ ایده آل بی‌عیب و زنِ ایده آل بی‌عیب در هیچ کجای عالم پیدا نمی‌شود. ۱۳۷۸/۱/۲۴ 〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰 @TarighAhmad
ﺩﺭ ﮔﯿﻼﻧﻐﺮﺏ ﭘﺎﯾﺶ ﺍﺯ ﺑﺎﻻﯼ ﺯﺍﻧﻮ ﻗﻄﻊ ﺷﺪ ، ﺑﻄﻮﺭی ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯﭘﺎﯼ ﻣﺼﻨﻮعی ﺭا ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺷﺖ . ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺪﺕ ﮐﻮﺗﺎهی ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ به ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺑﺮﮔﺸﺖ ، ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎ یک ﭘﺎ ﺩﺭ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺷﺮﮐﺖ کرﺩ ، ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﮐﻮﻫﺴﺘﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻏﺮﺏ ﭘﺎ ﺑﻪ ﭘﺎی ﺑﻘﯿﻪ ﺑﺎﻻ می ﺁﻣﺪ . ﺑﻪ ﻧﻘﻞ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺶ ﺍﯾﻦ ﻋﮑﺲ👆 ﺩﻗﺎیقی ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺗﺶ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺟﻔﯿﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪﻩ ، ﮐﻪ توسط ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎﯼ ﺩﺷﻤﻦ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﺳﺘﻮﻥ ﻧﯿﺮﻭﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺻﺎﺑﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ..... |❥ •• @TARIGHAHMAD
‌ ‌‌ آسمـٰان‌رشـک‌بَـرد‌بھـرِزمینــےکِھ‌دراو؛‌ ‌ ‌ ‌ دوسہ‌یـٰاری‌دوسہ‌دَم‌بھرِخـدابِنشینند ! 🌸 ‌ ‌ ~~~~~~~🌸~~~~~~~ @TarighAhmad ~~~~~~~🌸~~~~~~~