#یادآۅرۍ⏰ ~ یـہ دعـاےفـرج بـخۅنٻـم بـراےآقامـوݩ,♥️ #اَلـلّـﮪُمَّ_عـَجـِّل_لـِوَلـٻَۧـکَ_الـفـَࢪَج🤲 •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈• @TarighAhmad •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•

#مسیرعشق 16 بااعلام کردن شما حاضره پدرم سوالی نکرد دیگه تلویزیون رو خاموش کرد ورفت طرف اشپزخونه پدرمن بااینکه مرد ارومی هست اما گاهی خیلی مرموز میشه. هیچوقت نمیتونم بفهمم چی تو سرش میگذره. بااینکه پدر زیاد به دین و این چیزا کار نداره اما عجیبه با دوستی من و بهار شاکی نمیشه. -سارا نکنه رژیمی که نمیای شام بخوری. -اع کجا بودی سحر صدات نمیومد -بله دیگه ملت خواهر دارن منم خواهر دارم اصلا کمبود من تو این خونه حس میشه؟ سحر خواهر کوچکترمنه البته ارومتر از منم هست. سینی چای رو برداشتمو بطرف اشپزخونه رفتم. بوی کوکوسبزی فضای اشپزخونه رو پرکرده بود. کوکوسبزی و ترشی دلم ضعف میره . نشستم وکنار خانواده شام رو خوردم. سر میز اصولا کسی حرف نمیزنه فقط من حرف میزنم که پدرم هم، همیشه شاکی میشه میگه دور از اداب غذا خوردنه. اما کو گوش شنوا. بعد از خوردن یه شام مفصل سبک ،ظرفا رو چیدم توماشین ظرفشویی و میز رو مرتب کردم وبا شب بخیر راهی اتاقم شدم. نمیدونم چرا اصلا حوصله‌ اینکه بشینم کنار خانوادم رو نداشتم. بیشتر دوست دارم تو اتاقم تنها باشم. ترجیح دادم یه دوش اب گرم بگیرم . حولمو برداشتم به سمت حمام رفتم اب گرم اونم وقتی هوا سرده جوونی دوباره ب بدن میده کمتر از ده دقیقه دوش گرفتم لباسمو پوشیدم و موهامو لاب لای حوله پیچوندم تا خشک بشه. رفتم تو اتاق خودم. احساس سبکی میکردم موهامو از لای حوله بیرون اوردم نشستم روبروی میز ارایشم و موهامو سشوار کشیدم. حوصلم واقعا سر رفته بود خواستم برم دفترمو بیارم و با نوشتن خودمو سرگرم کنم که حس نوشتن هم نداشتم. دوست داشتم با یکی حرف بزنم رفتم سمت گوشی پیامک بهار رودیدم .نوشته بود فردا صبح داره میره. انگار حس کردم باز تنها میشم. حس بدیه فکر کنی کسی رو نداری یه پیام دیگه هم بودازنغمه. بیداری سارا؟ نه دارم با جغدا رقابت میکنم تو شب زنده داری. اخه خودش شبا بیدار روزها خواب جواب پیامشو دادم ؛اره بیدارم -فرداعصر قراره با بچه‌ها بریم بیرون ساعت‌۵میام دنبالت. -کجا.؟ -تولد شیوا هست کامران مهمونی گرفته. -باشه حله گوشی رو گذاشتم رو سایلنت. روتخت دراز کشیدم. این شیوا هم چه دل خوشی داره هرماه یه دوست پسر جدید خوبه بااین کامران زود کات نکرده نویسنده(منیرا- م) #ادامه_دارد @TarighAhmad

بسم‌رب‌الحسین🖤🌱 . . 🔻امام حسن مجتبی(ع): لَیْسَتِ العِفَّةُ بِدافِعَةٍ رِزْقا وَ لاَ الْحِرْصُ بِجالِبٍ فَضْلاً فَاِنَّ الرِّزْقَمَقْسومٌ وَ اسْتِعْمالُ الْحِرْصِ اسْتِعْمالُ الْمَآثِمِ. ❇️ نه پاکدامنى، روزى را از انسان دور مى کند و نه حرص، روزى زیاد مى آورد؛ چون روزى قسمت شده است و حرص زدن باعث مبتلا شدن به گناهان مى شود. 📚تحف العقول، ص ۲۳۴ ‌ امروز : یکشنبه 28شهریور و 12صفر ┅═══✼🖤✼═══┅┄ @TarighAhmad ┅═══✼🖤✼═══┅┄

‹ نیست مرا جز تو دوا ✨ ! › #برادرشهیدم #شهیداحمدمشلب #پروفایل ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌ •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• @TarighAhmad ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌ •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••

آیت‌الله‌مجتھدی یڪے از فواید نمازاول‌وقت این است که به برڪت امام زمان(عج) نمازهای ما مقبول می‌شود چون امام زمان عــــج اول وقت نماز می خوانند و نـــماز ما با نـــماز حضـــرت بالا مےرود.🌸 ~°•بفرمایین‌نماز‌اول‌وقت♥️°•~ 🌸•┄═•═┄•🌸 @TarighAhmad 🌸•┄═•═┄•🌸

#خودمونی • • نمیدونم چه سرّیه که بعضیا مانتو تابستونی رو می پوشن ولی دکمه هاشو نمی بندن که گرمشون نشه...٫ بعضی اصلا دکمه نداره😏 ~خب خواهر من😬 اگه یکم فکر کنی، میفهمی که اگه دکمه هاشو ببندی یا مانتو دکمه دار بخری، مجبور نیستی زیرش لباس بپوشی که کنسرو بشی.؛🤢 🔥جاهلیت مدرن همینه دیگه..!ٰٖ! #حجاب #اَلـلّـﮪُمَّ_عـَجـِّل_لـِوَلـٻَۧـکَ_الـفـَࢪَج🤲 •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈• @TARIGHAHMAD |√←

#تلنگࢪانـہـ💥 گناه کردن یعنی کثیفی روح و توبه یعنی حمام کردن روح🚿🛁 آدمی که خیلی عرق کرده باشه، اگه نره حموم چی میشه؟🤢 کپک میزنه🤮 همه ازش فراری اند🏃‍♂🏃‍♂ چقدر زشته روز قیامت از کنار کسی که رد بشی، دماغشو بگیره و عه عه پیف پیف کنه🤧 زود تر برو حموم تا کثیف از دنیا نرفتی🛁 ✌️بهشت جای آدم کثیفا نیس داداش🌿 #اَلـلّـﮪُمَّ_عـَجـِّل_لـِوَلـٻَۧـکَ_الـفـَࢪَج ╔═🍃🕊🍃═════╗ @TarighAhmad ╚═════🍃🕊🍃═╝

«بِسمِ رَبِّ الشُّهَدا وَ صِدّیقین» ✧شهید مرتضی حسین پور شلمانی (حسین قمی)✧ ◈❘ تاریخ ولادت: ۳۰ شهریور ۱۳۶۴ ◈❘ محل ولادت: شلمان_استان گیلان ◈❘ تاریخ شهادت: ۱۶ مرداد ۱۳۹۶ ◈❘ محل شهادت: دیرالزور_سوریه 📚مـنـبـع: ویکی پدیا ❅اَلـلّـﮪُمَّ عـَجـِّل لـِوَلـٻَۧـکَ الـفـَࢪَج وَ الـعـافـٻَۧـه وَ النَّصࢪَ❅ #میهمان_احمد #شهید_مرتضی_حسین_پور #با_شهدا_تا_ظهور ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─ @TarighAhmad ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─

#چِــگــونـــہ_شـَـﮪـیـد_شـَـویــم⁉ ✨ویـژگـے هـاــے شـَﮪـیـد✨ 🔸 سال 1383 در کنکور سراسری دانشگاه‌ها شرکت کرد و با وجود قبولی در رشته مهندسی الکترونیک دانشگاه آزاد ساوه، به دلیل علاقه به فعالیت‌های جهادی و نظامی به عضویت نیروی قدس سپاه پاسداران درآمد و در دانشکده امام علیه السلام به تحصیل پرداخت.  🔹 دارای هوش بالا، حافظه قوی و توانایی زیاد در حل معادلات ریاضی بود، مادرش نیز به یاد می‌آورد که بارها در مسابقات علمی موفق به کسب رتبه شد. 🔸 نام «حسین» را برای عرض ارادات به پیشگاه امام حسین علیه‌السلام و «قمی» را به جهت علاقه به شهر مقدس قم و حضرت معصومه سلام الله علیها انتخاب کرد. 🔹 از نبوغ نظامی بالایی برخوردار بود، خیلی زود به عنوان یکی از فرماندهان محورهای عملیاتی در جبهه «غوطه شرقی» دمشق شناخته شد. 🔸توانایی خوبی در صحبت کردن به زبان عربی با لهجه‌های مختلف و برقراری ارتباط مناسب با رزمندگان عراقی داشت. آنطور که پدرش می‌گوید او زبان عربی را به سه لهجه سوری، عراقی و لبنانی آنچنان با تسلط صحبت می‌کرد که افراد بومی متوجه غیر عرب بودن او نمی شدند. 🔹 سال 1393 با هجوم نیروهای داعش به عراق مرتضی حسین‌پور، جزو اولین نیروهایی بود که همراه سردار قاسم سلیمانی خود را به بغداد رساند تا با تشکیل کمربند امنیتی در بیرون از شهر مانع پیشروی نیروهای تکفیری شوند. 🔸 از فرماندهان محور در عملیات آزادسازی جاده بلد، اسحاقی، سامرا، الدور، علم، تکریت، بیجی و ارتفاعات مکحول در عراق بود. 📚مرکز اسناد انقلاب اسلامی ❅اَلـلّـﮪُمَّ عـَجـِّل لـِوَلـٻَۧـکَ الـفـَࢪَج وَ الـعـافـٻَۧـه وَ النَّصࢪَ❅ #شهید_مرتضی_حسین_پور 🌹 #راه_شهادتــــ ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─ @TarighAhmad ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─

#یادآۅرۍ⏰ ~ یـہ دعـاےفـرج بـخۅنٻـم بـراےآقامـوݩ,♥️ #اَلـلّـﮪُمَّ_عـَجـِّل_لـِوَلـٻَۧـکَ_الـفـَࢪَج🤲 •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈• @TarighAhmad •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•

انتظار فرج یعنی کمر بسته بودن، خود را از همه جهت برای آن هدفی که امام زمان (علیه الصلاه و السلام) برای آن هدف قیام خواهد کرد، آماده کردن. ۸۴/۵/۲۷ #نائب_برحق_مولا @TarighAhmad 🌿✨

#حدیث_نوشت 📜✨ رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمودند: گروهى هستند كه نه پيامبرند و نه شهيد ولى مردم به مقامى كه خداوند به خاطر امر به معروف و نهى از منكر به آنان عطا فرموده غبطه مى خورند [مستدرك الوسائل، ج 12، ص 182] 🦋#مااثرگذاریم ┈┈••✾❀🌙❀✾••┈┈ @TarighAhmad ┈┈••✾❀🌙❀✾••┈┈

#مسیرعشق 17 -سارا،سارا،بلند شو تلفن با تو کار داره صدای مادر کل خونه پیچیده بود. اول صبح نمیزارن ادم بخوابه. با چشمایی پر از خواب از تختخواب پاین اومدم و رفتم بیرون از اتاق،وارد سالن شدم که مشخص بود مامان خیلی عصبانیه. -بیا ببین دوستت چیکار داره باهات، -کمتر بخواب زندگیت شده خواب گوشیو گرفتم و به سمت اتاقم رفتم. -الو -الو زهرمار،خرس گنده چقدر میخوابی تو -میدونی چقدر از صبح زنگت زدم. -اروم نغمه افسار پاره کردی،مثل اینکه من باید شاکی بشم اول صبح مزاحم شدی توجبهه گرفتی حالا؟ -اول صبح؟؟ بی زحمت سر مبارکتت رو به ساعت هدایت کن ببین ساعت چنده؟ بااین حرف نغمه نگاه به ساعت کردم. اوه ساعت ۱۲بود من اینهمه خوابیدم یعنی -خیلخوب حالا بگو چیکار داری. -هیچی مادمازل اگر زحمتتون نمیشه راس ساعت ۵حاضر باش که میام دنبالت.نیام اونجا معطل بشم با خداحافظی گوشی رو قطع کردم. اول زنگ بابا زدم و گفتم ک ساعت ‌۵قراره نغمه بیاد دنبالم تا بریم تولد بچه‌ها. پدر هم بدون مخالفتی قبول کرد و از اون شرطای همیشگی ک قبل از تاریک شدن هوا خونه باشم البته اگر میدونست مختلط هست عمرا نمیذاشت برم منم براهمین بعضی جاها رو باید سانسور شده بهش میگفتم سریع رفتم دوش گرفتم بعد جلو اینه موهامو سشوارکردم. نمیدونستم چه لباسی بپوشم.چون مختلط بود دوست نداشتم خیلی در دید باشم. سمت کمد لباسام رفتم بعد از اوردن چند تا لباس ازلباس ماکسی مشکیم خوشم اومد.دامن بلند عروسکی و استین بلند فانوسی.لباس ساده بنظر میومد اما ب تنم خیلی گرفته بود. اخ صدای معدم بلند شده ،چون پدرم وسحرنیومده بودن بایدصبرمیکردیم تا اونها هم بیان.ولی مگه معده من این چیزا حالیش بود. سراغ قابلمه رفتم البته بدون توجهی ب غرغرای مامان. کمی پلو و فسنجونی ک خوب جا افتاده بود برای خودم کشیدم.بایه لیوان نوشابه حسابی از معدم پذیرایی کردم بعدتمام شدن ناهارم بشقابهارو شستم و به سمت اتاقم رفتم. کفشهای پاشنه بلند مشکیم هم بیرون اوردم. انگار میخوام برم مراسم ختم😁اما من همیشه تیپ مشکی رو دوست داشتم. روی تختم درازکشیدم ساعت ۳بود کمی زود بود برای حاضر شدن. اهنگ ارومی گذاشتم گوشیمو برداشتم. اوه اوه بیچاره نغمه صبح چقدر زنگ و اس داده بود.چند تماس هم از بهار بود. دلم برای بهار تنگ شده بود،زنگ زدم بهش بعد از چند تا بوق سریع گفتم. سلام عشقم.خوبی جیگرخانوم.کجایی نمیگی دل صاب‌مرده هواتو میکنه. خوب با اون دماغ فیلی بهت خوش میگذره که یادی از من نمیکنی. حالا لال شدی.چراحرف نمیزنی عشقم یه صدای مردونه پیچید توی گوشی که گفت بهارنیست میگم تماس بگیره باهاتون و قطع کرد چنان روی تخت نشستم ک فکر کنم مهره های کمرم چندتاشون جابجا شدن. یعنی کی بود اون مرد 😖 خاک به سرت سارا که صبرنمیکنی ببینی پشت گوشی کیه. یعنی کی بود.؟ بااین حرف فکرم رفت سمت محمد. وای خاک تو روحت. یا امامزاده‌ها،اگراون بوده ک ابروم کلا رفت. اه اه چندش نکنه جوگیر بشه فک کنه به اون گفتم. داشتم انواع اقسام فحشها رو بخودم میدادم که گوشیم زنگ خورد.دومتر از جا پریدم نویسنده(منیرا-م) #ادامهـ_دارد @TarighAhmad

بسم‌رب‌الحسین🖤🌱 . . 🔻حضرت زهرا(س): من اصعد الی الله خالص عبادته اهبط الله عزوجل الیه افضل مصلحته. ❇️ كسی كه عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد. 📚| بحار الانوار ، ج 70، ص 249 ‌ امروز : دوشنبه 29شهریور و 13صفر ┅═══✼🖤✼═══┅┄ @TarighAhmad ┅═══✼🖤✼═══┅┄

بازآ،کھ‌چون‌ خیال‌شدم‌از‌خیال‌تو..🚶🏻‍♂✨ #برادرشهیدم #شهیداحمدمشلب #پروفایل ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌ •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• @TarighAhmad ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌ •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••

اهمیت نماز اول وقت در بیان آیت الله مجتهدی تهرانی : نماز اول وقت خیلی موثر است. آنهایی که هر چه میکنند، کار و بارشان جور نمیشود، به خاطر این است که نماز اول وقت نمیخوانند. شما جوان ها را موعظه میکنم که اگر میخواهید دنیا و آخرت داشته باشید، نماز اول وقت را ترک نکنید. روایت دارد اگر کسی نماز مغرب و عشاء را آنقدر دیر بخواند که آسمان پر از ستاره شود، ملعون است. و همینطور روایت دارد در مورد کسی که نماز صبحش را آنقدر دیر بخواند که ستاره ای در آسمان نباشد، او هم ملعون است. تا اذان را گفتند، نماز را شروع کنید. ~"نماز اول وقت را ترک نکنید."~ 🌸•┄═•═┄•🌸 @TarighAhmad 🌸•┄═•═┄•🌸

#صلےالله‌علیڪ‌یا‌اباعبدالله حسین جان من و شش گوشه تان صبح قراری داریم✋🌱 دلبری کردن از او، ناز کشیدن با من نمک سفره ی قلب است سلام سَر صبح السلام ای تن صد پاره ی بی غسل و کفن... دوستداران شهید احمد نائب الزیاره هستن 😭✋ ارسالی✨🌱

😖 🤯 🤕 🧠رۅ مـخ ٺـریـن ݘـیـز حـجـابــہ...٫ • • ب • • ر • • ا • • ی • • ⏎دشـمـݩ". #حجاب #اَلـلّـﮪُمَّ_عـَجـِّل_لـِوَلـٻَۧـکَ_الـفـَࢪَج🤲 •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈• @TARIGHAHMAD |√←

#تلنگࢪانـہـ💥 اگه تو برای سربازی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آماده نشی، دیگران برای یاریشون هستند.🏳 اما اگه سربازی امامت رو نکنی، خودت تباه میشی؛ چون ماییم که به حضرت نیاز داریم.🥀 فکر کن یه رودخونه کنارت در حال حرکته، تو اگه تشنه باشی و ازش آب نخوری ضرر کردی؛ 🌊 🏺آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم...٫ #اَلـلّـﮪُمَّ_عـَجـِّل_لـِوَلـٻَۧـکَ_الـفـَࢪَج •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈• @TARIGHAHMAD |√←