eitaa logo
طریق الحسنین_۳۱۳
126 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
525 ویدیو
28 فایل
دادم تــو را قسـمـ بہ نخ چادرے که سوخت شایـــد" دلــ❤️ـت بسوزد "و یک کربلا دهے.. حسین...💞 کانال دیگر ما(ارتباط با خدا) https://eitaa.com/joinchat/1644101680Cd15d7f4bfe @TarighatalHossein_313 🌀خـــادم کانــال: @FATEMEHn1368
مشاهده در ایتا
دانلود
حرکت کاروان از 💠عمربن سعد ملعون روز یازدهم محرم سال 61 هـ .ق. تا ظهر در زمین کربلا ماند و بر کشتگان سپاه خود نماز خواند و آنان را به خاک سپرد؛ در حالی پیکر پاک فرزند رسول خدا صلى الله علیه و آله و یاران پاکبازش در زیر آفتاب رها شده بود، دستور داد سرهاى دیگر شهداى کربلا را از بدن ها جدا کنند و به قصد تقرّب به ابن زیاد و گرفتن جایزه با خود به کوفه ببرند. 💠این سرهاى پاک که مجموع آنها با سر علیه السلام به 72 سر نورانى مى‌ رسید اینگونه بین قبائل تقسیم شد. 💠. قبیله کنده به سرکردگى قیس بن اشعث، سیزده سر قبیله هوازن به فرماندهى شمر بن ذى الجوشن، دوازده سر! 💠. قبیله تمیم، هفده سر! 💠. قبیله بنى اسد، نه سر! 💠. قبیله مذحج، هفت سر! 💠. سایر قبایل، سیزده سر! چون روز به نیمه رسید، عمر بن سعد دستور داد تا اهل بیت (علیه السلام) را بر شترها سوار کردند. حضرت (علیه السلام) را هم در حالی که بیمار بود، با غل و زنجیر بر اشتری سوار نمودند . هنگام حرکت کاروان اسرا از کنار قتلگاه، صدای شیون و گریه بانوان بلند شد که به یکباره غوغایی در کربلا به پا شد.  مشاهده آن صحنه ‌هاى دلخراش با آن بدن ‌هاى پاره پاره و پایمال سمّ اسبان که عمدتاً قابل شناسایى نبودند، مى‌توانست هر بیننده‌اى را از پاى درآورد ولى طمأنینه و آرامشى که در زینب کبرى‌ علیها السلام، یادگار صبر و شکوه علیه السلام ظهور کرد و صلابت و استحکامى که در کلمات دلنشین او موج مى‌زد، تا حدود زیادى آن فضاى سنگین را شکست و آن را براى آل رسول قابل تحمل کرد. 💠عمر بن سعد روز محـرم به کوفه آمد و عبـیدالله بن زیـاد بـا برگزاری مجلس باشکوهی، اذن عمومی داد تا مردم در مجلسش حاضر شوند. آن گاه سر مقدس (علیه السلام) را مقابل او گذاشتند و او به آن نگاه و تبسم می‌نمود و با چوبی که در دست داشت جسارت می‌کرد. در این هنگام زید بن ارقم برخاست و در حالیکه می‌گریست، فریاد زد: «چوبت را از لب و دندان حسین‌(علیه السلام) بردار که من با چشم خود دیدم (صلی الله علیه و اله) لبان مبارک خویش را بر همین لب و دهان گذارده بود!» ابن زیاد ملعون به او گفت: «اگر پیرمردی سالخورده نبودی و عقل خود را از دست نداده بودی، گردنت را می‌زدم!» پس در این هنگام زید از جا برخاست و روانه خانه‌اش شد.
ای نیزه دار؛ آینه بر نیزه میبری؟       خواهی چگونه از وسط شهر بگذری       از کوچه های خلوت آنجا عبور کن       خوب است اندکی به ابالفضل بنگری       کمتر بخند قاری قرآن دلش شکست       بر آیه ها قسم که تو بی دین و کافری       دیگر بس است نیزه خود را زمین مکوب       تو از یهودیان محل سنگ دل تری       دیدی حسین فاطمه خیر کثیر داشت       حالا تو صاحب دو سه تا کیسه زری       با رقص نیزه پدرم قصد کرده ای       در پیش چشم عمه لجم را در آوری؟       داری گل سری که عمویم خریده است       بی آبرو برای که سوغات میبری؟       حس میکنم به دختر خود قول داده ای       از کربلا براش دو خلخال میبری 🔸 شاعر: وحید قاسمی
سِرِّ نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود کـربلا در کـربلا می ماند اگر زینب نبود چهره سرخ حقیقت بعد از آن توفان رنگ پشت ابری از ریا می ماند اگر زینب نبود
Ali.Fani.Mion.Ashk.Zeinab.Mp3.128kbps_p30download.com.mp3
3.77M
◼️میون اشک زینب به قتلگه رفته برادر میبینه دشمن دریاست دو دست خود میزنه بر سر 🎤 برادر
Shab07Moharram1395[14].mp3
5.93M
◼️اگه یه کبوتر بودم به همه جا پر میزدم از کران تا کران بیرق عزای تورو پرچم ولای تورو میزدم تو جهان 🎤حاج
سوارِ نیزه ی سیّاری ای سر میان کوچه و بازاری ای سر گهی کنج تنوری، گاه در دِیر عجب گشت و گذاری داری ای سر😭
💔 بلا شروع شده تازه بعد عاشورا چه میکشید؟ خدا صبرتان دهد آقا دلی که سوخت چو نِی وقتِ شور، خوانده تو را سری که سوخت میان تنور خوانده تو را
🥀 با رنجِ اسارت و غمِ تنهایی بانویِ دلیرِ روزِ عاشورایی🖤 با این همه غُصِّه و مصیبت امّا چیزی تو ندیده ای به جز زیبایی🖤 💔
مداحی آنلاین - ماجرای جانسوز از اسارت حضرت زینب کبری - کریمی - دارستانی.mp3
4.42M
🏴 💔ماجرای جانسوز از اسارت حضرت زینب(س)😭 👌بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 🎤حاج 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
"یاجبل الصبر"💔 به سویِ شام و کوفه‌ام چه‌ دلشکسته میبرند ببین‌ که‌ زینب تو را غریب و خسته میبرند همان‌ وجودِ نازنین‌ِ خدایِ صبر در زمین تمام‌ِ رُکن‌ِ قامتش زهم گسسته میبرند "امان از غریبــی"🖤😔