کمیل بن زیاد نخعی از یاران امام علی علیهالسلام و مردی شجاع و سلحشور و زاهدی عابد بود؛ او که در سال هشتم هجری و در جریان ماموریت حضرت علی علیه السلام برای تبلیغ احکام و معارف الهی در یمن به اسلام گرویده بود تا پایان عمر خویش همواره پیرو و طرفدار شیفته آن حضرت و اهل بیت عصمت و طهارت بود و سخنان آن حضرت را از جان خویش بیشتر دوست می داشت. برخی از سخنان نقل شده از امام علی علیه السلام توسط او نشان می دهد که او از یاران خاص و اصحاب سرّ آن حضرت بوده است.
.
سعد بن زید بن ارطاة گفت: کمیل بن زياد را ديدم و از فضائل اميرالمؤمنين از او سؤال كردم، در جواب گفت: مىخواهى تو را خبر دهم به وصيتى كه اميرالمؤمنين به من نموده و آن وصيت براى تو بهتر است از دنيا و هر چه در آن است؟ در جواب گفتم: آرى کمیل گفت:
(گزیدهای کوتاه از توصيههاى آن جناب به کمیل بن زیاد به صورت مختصر):
ای کمیل! هر روز نام خدا را بر زبان جارى كن، بگو: لا حول و لا قوة الا باللَّه، بر خدا توكل كن، ما را ياد كن، نام ما ببر و بر ما درود فرست، و آن را بر وجود خود و هر چه به حفظ و حراستش عنايت دارى بگردان، تا از شر آن روز در امان مانى.
ای کمیل! پيغمبر را خدا ادب آموخت و مرا پيغمبر، و من مؤمنان را تربيت خواهم كرد؛ آداب را براى مردم بزرگوار بر جاى خواهم نهاد.
ای کمیل! غذاى خود را با ديگران بخور، و بخل نورز، تو به كسى روزى نمیدهى (مهمان روزى خود میخورد) و خداوند به تو پاداش فراوان دهد. بر سر سفره خوشخوى باش، همنشينت را خشنود ساز…
ای کمیل! پس از غذا خداى را سپاسگزار، و با صداى بلند شكر كن تا ديگران هم شكر گويند و اجر تو زياد شود.
ای کمیل! معده را از طعام آكنده نكن، براى آب و باد هم جايى بگذار؛ تا هنوز اشتها باقى است دست بكش، كه غذا گوارا شود. سلامت تن در گرو كم خوردن غذا و آب است.
ای کمیل! سائلى را محروم نكن ولو با نيمى از يك دانه انگور يا خرما، صدقه نزد خدا رشد مىكند.
ای کمیل! زيباترين زيور مؤمن تواضع است. جمال مؤمن عفت، شرفش فهم دين، و عزتش در خوددارى از قيل و قال است.
ای کمیل! در هر صنف گروهى برتر (و شرافتمندترند)، مبادا با خسيسان و (فرومايگان) آنها درافتى! اگر هم سخنى ناهنجار گفتند تحمل كن و از آنها باش كه خدا فرموده:«چون نادانان خطابشان كنند سلام گويند»(فرقان63).
کمیل! در هر حال حق بگو، با پرهيزگاران طرح دوستى افكن، از فاسقان دورى گزين، از منافقان كناره گير، و با خائنان رفاقت نكن.
ای کمیل! تنگدستى خود را اظهار مكن، با عزت نفس و پردهپوشى براى خدا صبر كن.
📙سایت اهل البیت
تحف العقول،ص263تا267
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#داستان_آموزنده
💰روزی تاجری موفقی از مسافرت بازگشت
و متوجه شد خانه و دکانش در غیاب او آتش گرفته🔥😶
و اجناس گرانبهایش همه سوخته و خاکستر شده اند و خسارت زیادی به او وارد آمده است .📉
فکر می کنید آن مرد چه کرد؟!🤔
خدا را مقصر شمرد و ملامت کرد؟
و یا اشک ریخت ؟
نه.....
او با لبخندی بر لبان 😊و نوری بر دیدگان سر 😇
به سوی آسمان بلند کرد🙏🏻
و گفت : "خدایا ! می خواهی که اکنون چه کنم؟
مرد تاجر پس از نابودی کسب پر رونق خود ، تابلویی بر ویرانه های خانه و مغازه اش آویخت که روی آن نوشته بود :
مغازه ام سوخت ❗️ اما ایمانم نسوخته است✅
فردا شروع به کار خواهم کرد👍
مال دنیا 💸امروز است فردا ممکن است نباشد
اما ایمان واقعی همیشه همراهت است✅😍
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پسرکی جلوی خانمی را میگیرد و با التماس میگوید :
خانم، تو رو خدا یه شاخه گل بخرید
زن در حالی که گل را از دستش میگرفت
نگاه پسرک را روی کفش هایش حس کرد!
پسرک گفت، زیباست،چه کفش های قشنگی دارید !
زن لبخندی زد و با غرور گفت : بله، برادرم برایم خریده است،
دوست داشتی جای من بودی ؟
پسرک بی هیچ درنگی محکم گفت :
نه، ولی دوست داشتم جای برادرت بودم،تا من هم برای خواهرم کفش میخریدم …
آدم ها را با آرزوهاشون باید شناخت❤️
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
نکته_ناب
🔹هر کی برام چله #زیارت_عاشورا بگیره تموم تلاشمو میکنم حاجتشو بگیرم .
اگرم بصلاح نبود ، اون دنیا شفاعتش میکنم
✔شهید نوید صفری
#یادشهداباصلوات
هنگام خواندن زیارت عاشورا یاد این شهیدهم باشین توسل کنید وازش بخواهید کمکتون کنه قطعا جوابگوخواهدبود
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 راز ثروت مرد جوان
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
💠 حجت الاسلام مؤمنی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
مردى با پيغمبر اکرم(ص) نماز خواند، هنگامى که نماز تمام شد و آن مرد برگشت پيغمبر اکرم (ص)به او اشاره کرد و فرمود: اين مرد از اهل بهشت است.
🔸عبد الله بن عمرو که از اصحاب حاضر در جلسه بود گفت: من به دنبال آن مرد رفتم و ديدم خيمه اى و گوسفندى و نخلى براى امرار معاش دارد. هنگام عصر از خيمه اش بيرون آمد گوسفند را دوشيد و مقدارى رطب از نخل چيد و پيش روى من گذاشت. با يکديگر غذا خورديم او خوابيد و من بيدار ماندم.او صبح افطار کرد و من روزه (مستحبى) گرفتم و اين کار سه شبانه روز ادامه يافت.(من چيز مهمى در زندگى او نديدم)
به او گفتم: رسول خدا(ص) درباره تو فرمود: تو اهل بهشت هستى! بگو ببينم کار مهم تو چيست؟
🔹گفت: (بدان) اگر تمام دنيا مال من باشد و از من بگيرند غمگين نمى شوم و اگر تمام دنيا را به من بدهند شادى نمى کنم و شب هنگام که مى خوابم در دل من کينه و حسدى نسبت به هيچ کس نيست.
🔸عبد الله گفت: ولى به خدا سوگند من چنين نيستم! همه شب عبادت مى کنم و روزها غالباً روزه دارم؛ اما اگر از مال دنيا گوسفندى به من داده شود شاد مى شوم و اگر از من گرفته شود غمگين مى گردم !
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•♥️🌼•
اللّٰهُمَّ الْعَنْ أَباسُفْيانَ وَمُعَاوِيَةَ
وَ يَزِيدَ بْنَ مُعَاوِيَةَ عَلَيْهِمْ مِنْكَ
اللَّعْنَةُ أَبَدَ الْآبِدِينَ...
📅 ۲۷ روز تا اربعین...
#اربعین 🏴
#امام_حسین 🌺
#عزیزم_حسین 🖤
🥀#تلنگر
✨چند روز بعد از عملیات دیدمش ، هر جا میرفت یه کاغذ و خودکار باهاش بود !
از یکی پرسیدم ، این بچه چشه ؟!
گفت ، توی عملیات گوش هاش آسیب دیده ، آنقدر آر پی چی زده دیگه نمی شنوه ، باید براش بنویسی تا بفهمه !!
👈 گوش هایت را دادی تا ما چشم و گوشمان باز شود ،
چشم و گوشمان باز نشد ! ، هیچ !! ، بماند !!!!
شرمنده ی ایثارت هستیم ....
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تَـنگهدِلـمازایـنجُدایـی...💔:)
اللهمعجللولیڪالفرج 🤲🏼
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
کجایند "مردان بی ادعا" ⁉️
وقتی شهید مهدی باکری شهردار ارومیه بود، یک شب باران شدیدی بارید و سیل آمد، ایشان پا به پای دیگران در میان گل و لای کوچه ها که تا زیر زانو می رسید به کمک مردم سیل زده شتافت. در این بین آقا مهدی متوجه پیرزنی شد که با شیون و فریاد از مردم کمک میخواست...
تمام اسباب و اثاثیه پیرزن در داخل زیر زمین خانه آب گرفته بود. آقا مهدی بی درنگ به داخل زیرزمین رفت و مشغول کمک به او شد. پیرزن به مهدی که مرتب در حال فعالیت بود نزدیک شد و گفت: خدا عوضت بده مادر، خیر ببینی. نمیدانم این شهردار فلان فلان شده کجاست تا شما رو ببینه و یکم از غیرت و شرف شما یاد بگیره. آقا مهدی خنده ای کرد و گفت: راست میگی مادر، کاش یاد میگرفت!
شهید باکری کجا و امثال استاندار کجا! کسی که بودن کنار خانواده اش تو خارج رو به بودن کنار مردم سیل زده ترجیح میده، فردا روزی جنگ هم بشه زودتر از هرکسی پا به فرار میگذاره ...
شهردار بود، سیل آمد، خودش دست به کار شد
و آب داخل خانه پیرزن را خالی کرد ...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هرکارے میخواهےبکن
اما!
این را بدان که این عمل تو را؛
خدا،پیغمبرو مومنین مےبینند
👌حیا کن که یک وقت نکند عمل زشتت را
ببرند نشان آقا رسول الله بدهند
#آقا_مجتبے_تهرانے
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✿ چقدر ساده میشه دل کسی رو شکست!؟!!!....
↻ مراسم تشیع جنازه یکی از آشنایان در یک روز سرد پاییزی در گورستان بودم.
نوه متوفی اصلا گریه نمیکرد و محزون هم نبود.
سالها این موضوع برای من جای سوال بود با اینکه او سنگدل هم نبود.
بعدها از او علت را جویا شدم، گفت: پدر بزرگ من هر چند انسان بدی نبود ولی روزی یاد دارم، عید نوروز بود و به نوههای خود عیدی میداد و ما کودک بودیم، ما نوه دختری او بودیم و او به نوه های پسریاش 1000 تومنی عیدی داد ولی به ما 200 تومنی داد و در پیش آنها گفت: پدربزرگ اصلی شما فلانی است و بروید و از او شما 1000 تومنی عیدی بگیرید.
این حرکت او برای همیشه یاد من ماند و من تا زندهام او را پدربزرگ و خودم را نوه او هرگز نمیدانم.
برای نفوذ در دلها شاید صد کار نیک کم باشد ولی برای ایجاد نفرت ابدی، یک حرکت احمقانه کافی است. و بدانیم کودکان هرچند در مقابل محبت ما توان تشکر ندارند و خجالت میکشند و در برابر تندی و بیاحترامی ما، از ترس ما توان عکسالعمل ندارند و سکوت میکنند، ولی آنها تمام رفتار ما را میفهمند و محبتها و بدیهای ما را میبینند و میدانند و برای همیشه در ذهن خود حفظ میکنند و زمانی که بزرگ شدند، تلافی میکنند.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
∞🖤∞
❣ #سلام_امام_زمانم❣
خوشا به حالِ کسی که
خلوتش را شما پُر کرده اید..
صاحبِ دلهای بیقرار
❣#لَـیِّن_قَـلبی_لِوَلِیِّ_اَمرِک ❣
دعای عهد.mp3
21.59M
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 🤍
#دعای_عهد ❤️
با صدای استاد : 👤 سید حجت بحرالعلومی
🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤
🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸🍃🌸
🌺#نشر_پیام_صدقه_جاریست🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋 #ایمان چیزی نیست که تو بتوانی آن را ببینی یا لمس کنی!
#ایمان را باید در قلبت احساس کنی ...
وقتی دیگران ناامید شدهاند
#ایمان تو را به تلاش و تقلا وا میدارد
#ایمان به تو انگیزه خوب بودن و خوب زیستن میدهد
#ایمان تو را در مقابله با سختیها قوی میکند.
#ایمان برای تو آرامش میآورد
#ایمان برای تو راه میگشاید،
حتی اگر امروز هیچ راهی نبیــنی
#ایمان به تو قدرت پرواز میدهد
حتی اگر که خسته یا زخمی شدهای ...
#ایمان همان چیزیــست که تو به آن نیاز داری،
درست به اندازه نفس کشیدنهایت...
حواست هست؟؟
لطفاً بگذار کنار دلشورهها و نگرانیهای همیشگی را
و #ایمان را جایگزین ترسها کن ...
خدا هنوز هست
تو هنوز نفس میکشی
و زندگی هنوز جریان دارد ...
🌱اَللـهُمـــّ؏جـِّلــلـِوَلــیـِڪَالـفـَرَجــ🌱
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
نماز اول وقت شاه کليد است
نقل است جواني نزد عالم رباني، حضرت آيةالله شيخ حسنعلي اصفهاني «نخودکي» آمد و گفت: سه قفل در زندگي ام وجود دارد و سه کليد از شما ميخواهم!
قفل اول: دوست دارم يک ازدواج سالم داشته باشم؛
قفل دوم: دوست دارم کارم برکت داشته باشد؛
قفل سوم: دوست دارم عاقبت به خير شوم.
آيةالله اصفهاني فرمود: براي قفل اول، نمازت را اول وقت بخوان. براي قفل دوم نمازت را اول وقت بخوان. و براي قفل سوم هم نمازت را اول وقت بخوان!
جوان عرض کرد: سه قفل با يک کليد؟!
آيةالله اصفهاني(ره)فرمود: نماز اول وقت شاه کليد است.
نشریه افق حوزه يکشنبه 9 تير 1392 به نقل از شیعه نیوز
منبع : پورتال انهار
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⋱~☺️👑~#رهـبرانهـ
ماعــڪـ📸ــسټــۅرآ بــهـ ڪــ🗻ــوےومــیدآݩزدهـ ایمـ
تصــویر طُ رآبــهپـ✨ـردهجـ❤ـاݩزدهــ ایم
درصــفحهـقــاݦـ📚ـۅسݪــ🖋ـغـتبعدازتو
بــرݦعڹـــۍعشــ♥ـقــ ݕــطݪـآنـــ زده ایم
#ســـــرݕآز_گمڹــــآم_امـامـ_زمــاݩـ
-------◦◌᯽🦋᯽◌◦-------
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
-------◦◌᯽
🔴پنج کار موجب دور شدن شیطان میشود
✍ حضرت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) : آیا شما را از چیزى خبر ندهم كه اگر به آن عمل كنید، شیطان از شما دور شود ، چندان كه مشرق از مغرب دور است ؟ عرض كردند : بله . فرمودند :
1⃣ روزه روى شیطان را سیاه مى كند
2⃣ صدقه پشت او را مى شكند
3⃣ دوست داشتن براى خدا
4⃣ همیارى در كار نیك، ریشه او را میكَند
5⃣ و استغفار شاهرگش را مى زند
📚 میراث حدیث شیعه ، ج 2 ، ص 20
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
صد پسر در خون بغلتد
گُم نگردد دختری ...😭
#جانپدرڪجاستی؟💔
#افغانستانتسلیت
ʝơıŋ➘
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️یک سؤال خیلی مهم از امام کاظم (ع)
چرا وارد این دنیا شدیم ...؟!
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
هر چه می خواهد دلت از عالم بالا طلب
بی قراران را از آن یکتای بی همتا طلب
چون شود از دشت غایب سیل در دریا طلب
دست خواهش چون صدف مگشای پیش خاکیان
هر چه می خواهد دلت از عالم بالا طلب
اهل همت را مکرر دردسر دادن خطاست
آرزوی هر دو عالم را ازو یکجا طلب
هیچ قفلی نیست در بازار امکان بی کلید
بستگی ها را گشایش از در دلها طلب
دست خواهش چون صدف مگشای پیش خاکیان
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠حکایت جالب از لسان الغیب شدن حافظ!
🦋سالها پیش خواجه شمس الدین محمد شاگرد نانوایی بود .عاشق دختر یکی از اربابان شهر شد .که دختری بود زیبا رو بنام شاخ نبات . در کنار نانوایی مکتب خانه ای قرار داشت که در آنجا قرآن آموزش داده می شد و شمس الدین در اوقات بیکاری پشت در کلاس مینشست و به قرآن خواندن آنان گوش می داد . تا اینکه روزی از شاخ نبات پیغامی شنید که در شهر پخش شد ؛ " من از میان خواستگارانم با کسی ازدواج می کنم که بتواند 100 درهم برایم بیاورد !" 100 درهم, پول زیادی بود که از عهده خیلی از مردم آن زمان بر نمی آمد که بتوانند این پول را فراهم کنند ! عده ای از خواستگاران شاخ نبات پشیمان شدند و عده ای دیگر نیز سخت تلاش کردند تا بتوانند این پول را فراهم کنند و او را که دختری زیبا بود و ثروتمند به همسری گزینند تا در ناز و نعمت زندگی کنند ! در بین خواستگاران خواجه شمس الدین محمد نیز به مسجد محل رفت و با خدای خود عهد بست که اگر این 100 درهم را بتواند فراهم کند 40 شب به مسجد رود و تا صبح نیایش کند . او کار خود را بیشتر کرد و شبها نیز به مسجد می رفت و راز و نیاز می کرد تا اینکه در شب چهلم توانست 100 درهم را فراهم کند و شب به خانه شاخ نبات رفت و اعلام کرد که توانسته است 100 درهم را فراهم کند و مایل است با شاخ نبات ازدواج کند . شاخ نبات او را پذیرفت و پذیرایی گرمی از او کرد و اعلام کرد که ازاین لحظه خواجه شمس الدین شوهر من است . شمس الدین با شاخ نبات راجع به نذری که با خدای خود کرده بود گفت و از او اجازه خواست تا به مسجد رود و آخرین شب را نیز با راز و نیاز بپردازد تا به عهد خود وفا کرده باشد . اما شاخ نبات ممانعت کرد. خواجه شمس الدین با ناراحتی از خانه شاخ نبات خارج شد و به سمت مسجد رفت و شب چهلم را در آنجا سپری کرد . سحرگاه که از مسجد باز میگشت چند جوان مست خنجر به دست جلوی او را گرفتند و جامی به او دادند و گفتند بنوش او جواب داد من مرد خدایی هستم که تازه از نیایش با خدا فارق شده ام , نمی توانم این کار را انجام دهم اما آنان خنجر را بسوی او گرفتند و گفتند اگر ننوشی تورا خواهیم کشت بنوش , خواجه شمس الدین اولین جرعه را نوشید آنان گفتند چه میبینی گفت: هیچ و گفتند: دگر بار بنو ش َ , نوشید, گفتند:حال چه میبینی ؟ گفت: حس می کنم از آینده باخبرم و گفتند :بازهم بنوش , نوشید , گفتند: چه میبینی ؟ گفت :حس می کنم قرآن را از برم . و خواجه آن شب به خانه رفت و شروع کرد از حفظ قرآن خواندن و شعر گفتن و از آینده ی مردم گفتن و دیگر سراغی هم از شاخ نبات نگرفت ! تا اینکه آوازه او به گوش شاه رسید و شاه او را نزد خود طلبید و او از آن پس همدم شاه شد . و شاه لقب لسان الغیب و حافظ را به او داد . ( لسا الغیب چون از آینده مردم می گفت و حافظ چون حافظ کل قرآن بود ). تا اینکه شاخ نبات آوازه او را شنید و فهمید و نزد شاه است و به دنبال او رفت اما ... حافظ او را نخواست و گفت : زنی که مرا از خدای خود دور کند به درد زندگی نمی خورد ... تا اینکه باوساطت شاه با هم ازدواج کردند . این همه شهد و شکر کز سخنم میریزد اجر صبریست کزآن شاخ نباتم دادند .
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•