eitaa logo
از گـــنـــاه تـــا تـــوبـــه
3.6هزار دنبال‌کننده
29.1هزار عکس
25.9هزار ویدیو
70 فایل
✨•°﷽°•✨ 🌱کانال تخصصی ترک گناه😊 ارتباط🕊️ 🔮 تبلیغات ارزان 🆔 eitaa.com/joinchat/800784548C35b1345b7e
مشاهده در ایتا
دانلود
💞فردی مسلمان همسایه ای کافر داشت هر روز و هر شب با صدای بلند همسایه کافر رو لعن و نفرین میکرد : خدایا ! جان این همسایه کافر من را بگیر, مرگش را نزدیک کن (طوری که مرد کافر می شنید) زمان گذشت و مسلمان بیمار شد،دیگر نمیتوانست غذا درست کند ولی در کمال تعجب غذایش سر موقع در خانه اش ظاهر میشد! مسلمان سر نماز میگفت خدایا ممنونم ک بنده ات را فراموش نکردی و غذای مرا در خانه ام ظاهر میکنی و لعنت بر آن کافر خدا نشناس! روزی از روزها که خواست برود غذا را بر دارد ،دید این همسایه کافر است ک غذا برایش می آورد. از آن شب ب بعد، مسلمان سر نماز میگفت: خدایا ممنونم که این مرتیکه شیطان رو وسیله کردی که برای من غذا بیاورد، من تازه حکمت تو را فهمیدم ک چرا جانش را نگرفتی! حکایت خیلیاست با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی تا بی خبر بمیرد در درد خودپرستی 👇👇👇 @Tarkgonahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان زیبا و عبرت آموز 💠 عابد و حضرت عزراییل علیه السلام 👇👇👇 @Tarkgonahan
💞پیرمردی میگفت ﻏﺮﻭﺭﺑﺪﺗﺮﯾﻦ ﺩﺷﻤﻦ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﺗﻨﺪﺭﺳﺘﯽﺑﺎﺍﺭﺯﺵﺗﺮﯾﻦ ﺩﺍﺭﺍﯾﯽﺍﺳﺖ ﺑﯽﺗﻔﺎﻭﺗﯽ ﺩﺭﺩﻧﺎﮎﺗﺮﯾﻦ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡﺍﺳﺖ ﺁﺳﺎﯾﺶ ﻭﺁﺭﺍﻣﺶ،ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻧﻌﻤﺖ ﺍﺳﺖوﻫﺮﮐﺴﯽ ﻣﯽﺧﻨﺪﺩ ﺑﺪﻭﻥﻏﻢ ﻭﺩﺭﺩ ﻧﯿﺴﺖ 👇👇👇 @Tarkgonahan
قسمت : سال پنجاه و هفت اوايل سال پنجاه وهفت بود که شاهرخ به کاباره ميامي رفت. جائي بسيار بزرگتر و زيباتر از کاباره قبلي. شهروز جهود گفته بود: اينجا بايد ساکت و آرام باشه. چون من مهمان هاي خارجي دارم. براي همين هم روزي سيصد تومن بهت ميدم. در آن ايام آوازه شهرت شاهرخ تقريباً در همه محله هاي شرق تهران و بين اکثر گنده لات هاي آنجا پخش شده بود. من ديده بودم، چند نفراز کساني که براي خودشان دار و دسته اي داشتند، چطور به شاهرخ احترام ميگذاشتند و از او حساب ميبردند. اصغر ننه ليلا به همراه دار و دستهاش را در يکي از دعواها شاهرخ به تنهائي زده بود. آنهاهم با نامردي ازپشت به او چاقو زده بودند. شاهرخ درآن ايام هر کاري که ميخواست مي کرد و کسي جلودارش نبود. ٭٭٭ عصر يکي از روزها شخصي وارد کاباره ميامي شد و سراغ شاهرخ را گرفت. گارسون ميز ما را نشان داد. آن شخص هم آمد و کنار ميز ما نشست. بعد از کمي صحبت هاي معمول، گفت: من يک کار کوچک از شما ميخوام و در مقابل پول خوبي پرداخت ميکنم! بعد چند تا عکس و آدرس و مشخصات را به ما داد و گفت: اين آدرس هتل جهان است. اين هم مشخصات اتاق مورد نظر، شما امشب توي اين اتاق بايد بهروز وثوقي رو با چاقو بزنيد!! چشمان شاهرخ يکدفعه گرد شد و با تعجب گفت: آدم بُکشم؟!نه آقا اشتباه گرفتي! آن مرد ادامه داد: نه، فقط مجروحش کنيد. اين يه دعواي ناموسيه، فقط ميخوام خطو نشون براش بکشيم. بعددستش راداخل کيف بُرد وسه تادسته اسکناس صد توماني روي ميز گذاشت و گفت: اين پيش پرداخته، اگه موفق شديد دوبرابرش روميدم. در ضمن اگه احتياج بود، حبيب دولابي و دارودسته اش هم هستن. شاهرخ پرسيد: شما از طرف کي هستين، اين پول رو کي داده؟! اما آن آقا جواب درستي نداد. شب با احتياط کامل رفتيم هتل جهان، يک روزهم درآن حوالي معطل شديم. اما بهروز وثوقي عصرروز قبل از ايران خارج شده بود. ٭٭٭ ناصر کاسه بشقابي، اصغر ننه ليلا، حسين وحدت، حبيب دولابي(۱)(همه اين افراد به جرم همکاري با ساواک و کشتار مردم، بعد از انقلاب اعدام شدند) و چند تا ديگه از گنده لاتهاي شرق و جنوب شرق تهران دعوت شده بودند، شاهرخ هم بود. هر کدام از اينها با چند تا از نوچه هاشون آمده بود. من هم همراه شاهرخ بودم. جلسه که شروع شد نماينده ساواک تهران گفت: چند روزي هست که در تهران شاهد اعتصاب و تظاهرات هستيم. خواهش ما از شما و آدمهاتون اينهکه ما رو کمک کنيد. توي تظاهراتها شما جلوي مردم رو بگيريد، مردم رو بزنيد. ما هم از شما همه گونه حمايت مي کنيم. پول به اندازه کافي در اختيار شما خواهيم گذاشت. جوايز خوبي هم از طرف اعلي حضرت به شما تقديم خواهدشد. جلسه که تمام شد،همه ازتعدا دنوچه هاوآدم هاشون ميگفتن وپول ميگرفتن، اما شاهرخ گفت: بايد فکر کنم، بعداً خبر مي دم. بعد هم به من گفت: الان اوایل محرم، مردم عزادار امام حسين(ع) هستند. من بعد از عاشورا خبرميدم. @asabeghoon_shahadat
💞پیرمردی میگفت ﻏﺮﻭﺭﺑﺪﺗﺮﯾﻦ ﺩﺷﻤﻦ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﺗﻨﺪﺭﺳﺘﯽﺑﺎﺍﺭﺯﺵﺗﺮﯾﻦ ﺩﺍﺭﺍﯾﯽﺍﺳﺖ ﺑﯽﺗﻔﺎﻭﺗﯽ ﺩﺭﺩﻧﺎﮎﺗﺮﯾﻦ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡﺍﺳﺖ ﺁﺳﺎﯾﺶ ﻭﺁﺭﺍﻣﺶ،ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻧﻌﻤﺖ ﺍﺳﺖوﻫﺮﮐﺴﯽ ﻣﯽﺧﻨﺪﺩ ﺑﺪﻭﻥﻏﻢ ﻭﺩﺭﺩ ﻧﯿﺴﺖ 👇👇👇 @Tarkgonahan
🕊 صاحبدل چهار کس اند: ❁زاهد است که دل او به شوق خسته... ❁خائف است که دل او به اشک شسته... ❁مرید است که دل او به خدمت کمر بسته... ❁و محب است که دل او به حضرت پیوسته... 👇👇👇 @Tarkgonahan
﷽ ‌🎙|… 💌امام‌حسین‌علیه‌السلام‌می‌فرمایند اماای‌کسانی‌که‌برخدامنت‌می‌نهید...😱 تصویربازبشه‌لطفاً.📲 ✌️🏻 🏴 ✨ 👇👇👇 @Tarkgonahan
°•﷽•° ... 🔴حبیب تشکیلاتی تصویربازبشه‌لطفاً.↻ 💪🏻 🕯 🌿 👇👇👇 @Tarkgonahan
😭 امام‌حسین‌علیه‌السلام: همانا‌من‌برای‌اصلاح‌امت‌جدم‌ و‌امر‌به‌معروف‌و‌نهی‌از‌منکر‌قیام‌کردم.💞 تصویر باز بشه لطفا. 🏴 🌷 👇👇👇 @Tarkgonahan
🍃🌹﷽🌹🍃 🧚‍♂سرگذشت در عالم برزخ 🧚‍♀ 🍀 قسمت دواز دهم 🍀 ⛔️اما ناگهان دست سیاه بزرگی، جلو دهان و چشم‌هایم را گرفت و به واسطه بوی متعفنی که از او متصاعد بود، دریافتم که این، همان گناه است. ♨️سعی کردم آن دست سیاه و پشم آلود را کنار بزنم و چون موفق شدم با هیکل زشت گناه روبرو گردیدم. وحشت زده خواستم فرار کنم و خود را به نیک برسانم، اما گناه دستانم را محکم گرفت و گفت: مگر قرارت را فراموش کردی؟ ❗️با وحشتی که در وجودم بود گفتم: کدام قرار؟! گفت: همانکه در دنیا همراه من می‌شدی خود قراری بود بین من و تو برای اینکه اینجا هم با هم باشیم. ❎گفتم: من اصلا تو را نمی‌شناختم. گفت: تو مرا خوب می‌شناختی اما قیافه‌ام را نمی‌دیدی، حالا که قوه بینایی‌ات وسیع شده است مرا مشاهده می‌کنی. 🔆گفتم: خب حالا چه می‌خواهی؟! گفت: من از آغاز سفر تا اینجا سایه به سایه دنبالت آمدم، در پرتگاه ارتداد تلاش بسیار کردم که خود را به تو برسانم، اما موفق نشدم. ▪️با عجله گفتم: مگر آنجا از من چه می‌خواستی. گفت: می‌خواستم از آن دره عبورت دهم. با ناراحتی تمام فریاد کشیدم: یعنی می‌خواستی تا قیامت مرا زمین گیر کنی؟ 🔘گفت: نه! می‌خواستم تو را زودتر به مقصد برسانم، اما مهم نیست، در عوض اکنون یک راه انحرافی آسان می‌شناسم که هیچ کس از وجود آن آگاه نیست. 🔷گفتم: حتی نیک؟! گفت: مطمئن باش اگر می‌دانست از این مسیر سخت تو را راهنمایی نمی‌کرد. دریک لحظه به یاد نیک افتادم که جلوتر از من رفته بود و فکر می‌کند من به دنبال او در حرکتم. دلم گرفت و به اصرار از گناه خواستم که مرا رها کند. ⚫️ اما این بار در حالیکه چشمانش از عصبانیت چون دو کاسه خون شده بود، با تهدید گفت: یا با من می‌آیی، یا به اجبار تو را به همان مسیری که آمدی باز می‌گردانم...🔥 با شنیدن این حرف، لرزه بر بدنم افتاد و مجبور شدم که با او همراه شوم، به شرط این که من از او جلوتر حرکت کنم و او از پشت سر مرا راهنمایی کند. زیرا دیدن قیافه او برایم نوعی عذاب بود. 💥چند قدمی جلوتر رفتم و باز ایستادم و اطراف را نگریستم. حالا دیگر دهانه ابتدای غار هم پیدا نبود. تاریکی و ظلمت بر همه جا حاکم شد. 🍂ترس عجیبی در وجودم رخنه کرده بود. گناه را صدا زدم، اما هیچ جوابی نشنیدم. با وحشت برای مرتبه‌ای دیگر صدایش زدم. وحشت و اضطراب لحظه‌ای راحتم نمی‌نهاد. در اطراف خود چرخی زدم تا شاید راه گریزی بیابم، اما دیگر نه ابتدای دهانه غار را می‌دانستم کجاست نه انتهای آنرا. ◾️بی اختیار نشستم و مبهوتانه سر به گریبان ندامت فرو بردم. غم و اندوه در دلم لبریز شد، و از دوری نیک بسیار گریستم... ✍ادامه دارد... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹 👇👇👇 @Tarkgonahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مارهای جهنم و کسانیکه آیات ما را تکذیب کردند در آتش جهنم وارد میکنیم 💎سوره نسا آیه 56 👇👇👇 @Tarkgonahan
✨﷽✨ ✅یکی از علتهای نزول بلا ✍امام سجاد(ع)، به اهل و عیال خود سفارش می کردند: «هیچ سائلی از مقابل خانه من نمی گذرد مگر اینکه اطعامش کنیم» گاهی به ایشان اعتراض می کردند: «ولی هر سائلی که واقعا محتاج نیست!» امام سجاد(ع)پاسخ می دادند: «بیم آن دارم که بعضی از آنها مستحق باشند و ما نیز با رد کردن مستحق، به بلایی که بر حضرت یعقوب نازل شد مبتلا شویم. حضرت یوسف، آن خواب معروف را همان شبی دید، که یعقوب، سائل مستحقی را اطعام نکرد. آن شب یعقوب و خانواده اش سیر خوابیدند ولی سائل، گرسنه بود. به همین دلیل خداوند فرمود: «ای یعقوب ! چرا به بنده ام رحم نکردی؟! به عزتم سوگند تو را به مصیبت پسرانت مبتلا خواهم کرد.» 📚علل الشرایع ج ۱ ص۶۱ 👇👇👇 @Tarkgonahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 و درود خدا بر او فرمود: كسى كه از گفتن «نمى‌دانم» روى گردان است، به هلاكت و نابودى مى‌رسد. ۸۵ 👇👇👇 @Tarkgonahan
﴾﷽﴿ پیامبر اکرم(ص): 👈پنج چیز دل را صفا میدهد و سختی قلب را بر طرف مے کند : 1⃣همنشینے علما 2⃣دست به سر یتیم کشیدن 3⃣نیمه شب استغفار کردن 4⃣کم خوابیدن شب 5⃣روزه 📚نصایح صفحه۲۱۸ 👇👇👇 @Tarkgonahan
🕊 دوندگان وشتابندگان در راه خداوند مختلفند: یکی به قدم رفت... یکی به ندم... یکی به همم... عابد به قدم رفت و به ثواب رسید. عاصی به ندم رفت و به رحمت رسید. عارف به همم رفت و به قربت رسید. قدم= عزم و تلاش ندم= پشیمانی‌، ندامت همم= همت ها، اندیشه‌های بلند 👇👇👇 @Tarkgonahan
شخصی ﺭﺍ ﭘﺮﺳﻴﺪﻧﺪ: ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺭﺳﺘﺎﺧﻴﺰ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﮕﻮﻳﺪ ﭼﻪ ﺁﻭﺭﺩﻩﺍﻱ؛ ﭼﻪ ﺧﻮﺍﻫﻲ ﮔﻔﺖ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻭﻗﺘﻲ ﻓﻘﻴﺮﻱ ﺑﺮ ﮐﺮﻳﻤﻲ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﻤﻲﮔﻮﻳﻨﺪ ﭼﻪ ﺁﻭﺭﺩﻩﺍﻱ... ﺑﻠﮑﻪ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻨﺪ ﭼﻪ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻲ...؟ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻳﮏ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﻳﮏ ﻣﮑﺎﻓﺎﺕ... ﻓﺮﺻﺘﻰ ﺍﺳﺖ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺗﺎ ﺑﺒﺎﻟﻰ ﺑﻴﺎﺑﻰ ﺑﺪﺍﻧﻰ ﺑﻴﻨﺪﻳﺸﻰ ﺑﻔﻬﻤﻰ ﻭ ﺯﻳﺒﺎ ﺑﻨﮕﺮﻯ... ﻭ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﻳﺖ ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮﻩﻫﺎ ﺑﻤﺎﻧﯽ... 👇👇👇 @Tarkgonahan
پدر مهربان_944437194989240758.mp3
2.87M
حال مومن هنگام ..... پیشنهاد ویژه👌👌👌 👇👇👇 @Tarkgonahan
⚜امام علی(ع) فرمودند: ✨شما را سفارش مي كنم كه به ياد مرگ باشيد و از آن كمتر غفلت ورزيد؛ چگونه از چيزي غفلت مي كنيد كه او از شما غافل نيست؟ 📚نهج البلاغه، خطبه 188 👇👇👇 @Tarkgonahan
💠 در آخرت اعمال خود را خواهیم دید 💠 استاد عالی 📝 امام علی(ع): زماني ‌كه انساني مي ‌ميرد مردم ميگويند براي بعد از خود چه گذاشت و ملائکه مي‌گويند براي پيش از خود چه فرستاد؟ (نهج‌البلاغه،خ۹۴) 👇👇👇 @Tarkgonahan