هدایت شده از تبلیغات موقت طب الزهرا (س) ⚘
با قلبی که بهزحمت میکوبید زمزمه کردم.
– آقا من #فروشی نیستم. از دست نامادریم فرار کردم. جایی رو ندارم بمونم...
نگاهش به #لباسهای مارکِ #کهنهام رفت.
– پسرم رو بهدنیا بیار. خونه، پول... هرچقدر بگی بهت میدم. #قرارداد مینویسیم.
یا باید قبول میکردم یا آوارهٔ شهر میشدم.
باتردید #زمزمه کردم:
– فقط عقد رسمی.. شرطم همینه، وگرنه میرم.
چشمهای #وحشیاش از کوتاه نیامدنم برق زد. خونسرد تماشایم میکرد که گفتم:
– تا کی اینجا #نگهم میداری؟
– تا پسرم دیگه شیرت رو نخواد. اونوقت پولت رو میدم و تو #میری پی کارت....
https://eitaa.com/joinchat/3826450563Ce13ddad450
🚨ارباب ایاز دنبال وارث بود نه عشق و عاشقی و منی که دلبستـه او شدم و... 😨🤭❌
CQACAgQAAx0CVHsZPgAC8-5mloH2WtOHd6fuybWeIlNf-1ZPfQAC3wkAAgLM8VCv3ia3CXADFjUE.mp3
4.14M
🔳 #زمزمه #عاشورا #محرم
🌴نمیشه باورم که وقت رفتنه
🌴تموم این سفر بارش رو شونهی منه
🎙 #محمود_کریمی
👌بسیار دلنشین
﹝ @Jomlax ﹞