هدایت شده از تبلیغات موقت طب الزهرا (س) ⚘
🚫🚫#قتل #وحشتناک #عروس در شب #نامزدی⛔⛔
🔴ساعت ۵ صبح از خواب بیدار شدم و دیدم برق اتاق دخترم همچنان روشن است اولش فک کردم شاید با نامزدش بیدار مونده ولی وقتی از کنار اتاقش رد شدم با دیدن در نیمه باز دلم شور افتاد کمی که نزدیکتر رفتم دیدم دخترم با چشمانی باز از تخت آویزان است .سریع داخل اتاق شدم و .....
https://eitaa.com/joinchat/1819082945Cc5f57c1a0b
https://eitaa.com/joinchat/1819082945Cc5f57c1a0b
❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌
هدایت شده از تبلیغات موقت طب الزهرا (س) ⚘
🚫🚫#قتل #وحشتناک #عروس در شب #نامزدی⛔⛔
🔴ساعت ۵ صبح از خواب بیدار شدم و دیدم برق اتاق دخترم همچنان روشن است اولش فک کردم شاید با نامزدش بیدار مونده ولی وقتی از کنار اتاقش رد شدم با دیدن در نیمه باز دلم شور افتاد کمی که نزدیکتر رفتم دیدم دخترم با چشمانی باز از تخت آویزان است .سریع داخل اتاق شدم و .....
https://eitaa.com/joinchat/1364656341C65395a2ffd
❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌
هدایت شده از گسترده فانوس🔰
❌برگرفته از داستان واقعی❌
دم دمای صبح بود...
بعد از یک خواب#وحشتناک یهو از خواب پریدم و دیدم آرشام کنارم نیست!
سابقه نداشت شب از خواب بیدار بشه ولی بعد از اون #حادثه لعنتیه وحشتناک درگیر چیزی شد که حتی فکرشم نمیکردم😓 .....!
ناگهان صدای ناله ای عجیب از طبقه ی پایین به گوشم رسید فورا از تخت اومدم پایین و بسمت صدا میرفتم که #یکدفعه دستای گرم و لرزونی روی شونم احساس کردم وقتی برگشتم آرشامو دیدم که با #چشمایی به خون نشسته #التماس میکرد و
بهم میگفت:...😱😰❌🔞
📌ادامه ی داستان واقعی👇☠
https://eitaa.com/joinchat/1176503195C6a5901d929
هدایت شده از تبلیغات موقت طب الزهرا (س) ⚘
❌برگرفته از داستان واقعی❌
دم صبح بود...
بعد از یک خواب#وحشتناک از خواب پریدم و دیدم آرشام نیست!
سابقه نداشت شب از خواب بیدار بشه ولی بعد از اون #حادثه درگیر چیزی شدکه 😓 .....!
ناگهان صدای ناله ای به گوشم رسیدفورا بسمت صدا میرفتم که #یکدفعه دستای گرمی روی شونم احساس کردم وقتی برگشتم آرشامو دیدم که با #چشمایی به خون نشسته #التماس میکرد و
بهم میگفت:...😱😰❌🔞
📌ادامه ی داستان واقعی👇☠
https://eitaa.com/joinchat/1176503195C6a5901d929