eitaa logo
حامد منتظری مقدم- تشیع پژوهی
665 دنبال‌کننده
209 عکس
215 ویدیو
109 فایل
هدف از ایجاد این کانال، نشر و همفکری دربارۀ یافته ها و نکته های تشیع پژوهی است. مشتاق دریافت دیدگاه های شما: حامد منتظری مقدم (دانشیار گروه تاریخ مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی) @H_Montazeri
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷 نماد 🔸معاويه در دوران حکومت خود،‌ به مردم مدينه صریحا اعلان داشت‌: «دنيا مرا جذب کرد و من نيز بدان جذب شدم؛ و من از دنيا شير مي‌خورم، که او مادر من، و من فرزند اويم». ... فمالتْ [الدنيا] بي و مِلْتُ بها، و أنا ألينُها فهي اُمّي و أنا ابنها... (ابن عبد ربّه، العقد الفريد، ج4 ، ص340). 🔸هم‌چنين معاويه خطاب به مردم مدينه گفت كه خود، مي‌داند آنان از خلافتش خشنود نيستند؛ اما او آن را به زور شمشير به دست آورده است. (ابن كثير، البداية و النهاية ،ج8 ، ص132) ✅ کانال تشيع پژوهي در ایتا👇 🌿https://eitaa.com/Tashayo
🔷 🔸در سال41 ق. چون معاويه بر جايگاه‌ خلافت تكيه زد، سعد بن ابي‌وَقّاص از اصحاب نامدار پيامبر(ص)، با ورود بر وي، به او اين گونه سلام داد: «سلام بر تو اي مَلِک [پادشاه]»! معاويه به خشم آمد و گفت: «چرا نگفتي: سلام بر تو اي امير‌مؤمنان»؟ سعد پاسخ داد: «اين، در آن هنگام است كه ما [‌‌مؤمنان]، تو را به امارت برگزينيم؛ اما تو، خود [براين جايگاه] جَسته‌اي». (يعقوبي، تاريخ اليعقوبي، ج2، ص 217) 🔸صعْصَعَة بن‌صوحان از ياران‌ علي(ع) نیز روي به معاويه، به صراحت، خليفه بودنش را انکار کرد، و گفت: «کجا خليفه است کسي که بر مردم به زور پادشاهی مي‌کند»‌؟! (مسعودي، مروج الذهب، ج3 ، ص50) 🔸به گزارش قلقشندي، برخي از علمای اهل سنت، از جمله احمدبن حنبل (پیشوای حنبلیان)، کاربرد عنوان خليفه را دربارة معاويه و فرمانروايان پس از او، مکروه، و حسن‌بن‌علي(ع) را آخرين فردي دانسته‌اند که درخور اين عنوان بود. (قلقشندي، مآثرالإنافة، ج1، ص12) ✅ کانال تشيع پژوهي در ایتا👇 🌿https://eitaa.com/Tashayo
🔷معاويه و ترويج انديشه انحرافي 🔸از ابوعلي جُبّايي معتزلي نقل شده است که معاويه براي نخستين بار به اظهار انديشة جبر پرداخت، و مدّعي شد که آن‌چه وي انجام مي‌دهد بر پاية قضاي الهي است؛ تا بدين سان در کارهايش معذور باشد، و اين پندار را به وجود آورَد که کارهايش درست، و خدا او را خليفه قرار داده است. گفتني است که اين انديشه پس از معاويه در ديگر ملوک اموي شايع شد. (قاضي عبدالجبار، المغني في ابواب التوحيد و العدل، ج8، ‌ص4) 🔸معاويه در توجيه اقدام خود در تعيين فرزندش يزيد به وليعهدي، به عايشه که از اعتراض کنندگان‌ بود، گفت: «وليعهدي‌ يزيد بنا به قضاي الهي است و بندگان خدا را در آن اختياري نيست(!)». (ابن‌قتيبه دينوري، الإمامةوالسياسة،ج‏1، ص205). 🔸عطاء بن‌يَسار، و مَعْبَد جُهَني که هر دو مخالف انديشة‌ جَبْر بودند و در دوران فرمانروايي امويان مي‌زيستند، نزد حسن بصري آمدند، و به او گفتند: «اين ملوک،‌ خون‌هاي مسلمانان مي‌ريزند، اموال مي‌ستانند، و چنين و چنان مي‌کنند، و مي‌گويند: کارهاي ما بر تقدير خداوند جاري است»! حسن با ردّ اين توجيه، گفت که اين دشمنان خدا، دروغ مي‌گويند. (ابن قتيبه دينوري، المعارف، ص441) ✅ کانال تشيع پژوهي در ایتا👇 🌿https://eitaa.com/Tashayo
🔹 عبدالملک حاکم اموي خطاب به اهل حجاز به‌صراحت اعلان کرد که او، همچون معاويه، «دو‌رو» و نرم‌خو و همچون يزيد بي‌تدبير و کودن نيست. (بلاذرى،أنساب‏الأشراف، ج‏7 ، ص212) 👈اين اعتراف مهمي از سوي يک حاکم اموي به است. 🔹معاويه هر شب در وقتي معين به مطالعة اخبار و سيرة‌ پادشاهان مي‌پرداخت، و از پادشاهان‌ الگو مي‌گرفت. (مسعودي، مروج الذهب، ج3 ، ص41؛ اِثباتُ ‌الْوَصِيّة ص159) 🔹معاويه براي نخستين بار، براي حراست از جان خود، در مسجد مقصوره ساخت، و آن، جايي ويژة فرمانروا بود که هنگام اقامة نماز، جدا از مردم، درآن جا مي‌ايستاد. گزارش شده است که مأمون عباسي مقصوره‌ها را از مساجد برکند، و آن‌ها را بدعت معاويه به شمار آورد. (‌يعقوبي، تاريخ اليعقوبي، ج2، ص468‌)‌ 🔹معاويه يک بار با نشان دادن‌ يكي از بناهاي باشكوهش به عبدالله بن عمر، ‌از وي پرسيد كه آن را چگونه مي‌بيند؟ پاسخ ابن‌عمر چنين بود: « اگر از مال خدا [بيت‌المال] باشد، تو از خيانتكاراني؛ و اگر از مال ‌خودت، از اسراف‌كاران». (يعقوبي، تاريخ اليعقوبي، ج2، ص232 و233) 🔹معاويه روزانه پنج وعده غذا مي‌خورد، که آخرين وعده سنگين‌تر از همه بود. در اين حال، به غلام خود مي‌گفت: «سفره را برگير كه خسته شدم؛ اما سير نگشتم»! (‌‌ابن‌طقطقي، تاريخ فخري، ص147)‌ ✅ کانال تشيع پژوهي در ایتا👇 🌿https://eitaa.com/Tashayo
☑️ و مدح یاد گرفتنی است نه ساختنی! 🔸گاهی گوشه و کنار پیدا می‎شود چیزهایی در مداحی میگویند که هیچ اصلی ندارد، اصلا سر و ته مطلب با هم جور در نمی‌آید. بعد هم بالاخره به یک صورتی یک چیزی گفته بشود دل‌ها بسوزد و اشکی بریزند. خب همین [مطالب] کمک شده در این‌که مردم را بگریانند، تصور می‌شود که خود این فی حد نفسه خیلی مقام بالایی است! من فکر می‌کنم این طور نباید باشد. 🔹باید مطالب، مطالب صحیحی باشد. ما کم نداریم مطالبی که اگر درست ادا بشود با ادب با زبان خاص با مقدمه مناسبی، خیلی بیشتر از این‌ها اشک می‌آورد و ثوابش هم بیشتر است، نتیجه‌اش هم بیشتر است. این طور وهن‌ها هم ایجاد نمی‌کند، نباید خیال کنیم [که] باید خودمان بسازیم! شغل ماست که باید روضه بسازیم؟! نه روضه را باید یاد گرفت و تاریخ و آن‌چه هست. در مدحش هم همین طور، خب حالا می‌بینید گاهی گوشه و کنار بعضی‌ها هم از روی کمال اخلاص و این‌هاست ولی یک چیزهایی می‌گویند که لااقل حالا ما خیلی حسن ظن داشته باشیم الفاظ متشابهی را به کار می‌برند. 🔸الفاظی که البته ظاهرش با توحید سازگار نیست ظاهرش بوی شرک می‌دهد. حالا می‌گوییم منظورشان این معنای مجازی‌اش بوده. مثلا من حسین اللهی‌ام...آخر مگر لفظ کم است؟ مگر چیز دیگری نیست؟ آدم باید یک چیزی بگوید که دشمنان شیعه این‌ها را سوژه کنند علیه ما؟ این چه حرفی است آخر؟ خیلی بهتر از این‌ها می‌شود اظهار ارادت کرد...[و] این شبهه‌های شرک و کفر هم در آن نباشد. چیزهایی را در مداحی و روضه ...انتخاب کنید که واقعیت داشته باشد، خلاف ادب نباشد، موجب وهن نباشد بيانات مرحوم علامه مصباح يزدي (۱۳۹۳/۰۷/۱۴) @mesbahyazdi_ir ✅ کانال تشيع پژوهي در ایتا👇 🏴https://eitaa.com/Tashayo
JHR_2016 Spring_Vol 8_Issue 1_Pages 57-72.pdf
258.6K
☑️ مقاله پژوهشی با عنوان: «نقش امام سجاد(ع) در تحریف‌زدایی از سیره نبوی» ✍️ دکتر حسین حسینیان مقدم ✅ کانال تشيع پژوهي در ایتا👇 🏴https://eitaa.com/Tashayo
🏴 در کربلا ☑️در يک گرارش کهن تاريخي از سال صد و دو هجري (درباره سرکوب يزيدبن‌مهلب به دست حکومت اموي در جايي به نام عقير در نزديکي کربلاء)، مردم شعري را مي‌خواندند که در مصرع نخست آن، از قتل امام حسين(ع) در کربلاء، چنين ياد مي‌شد: «بني اميه در روز واقعة کربلا، دين را ذبح کردند...»؛ «ضَحّى بنو أمية يوم كربلاء بالدين...» (ذهبي، تاريخ الاسلام، ج7، ص8؛ سيوطي، تاريخ الخلفاء، ص269). ✅ کانال تشيع پژوهي در ایتا👇 🏴https://eitaa.com/Tashayo
6.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*معجزه در دانشگاه اکوادور پس از معرفی رساله حقوق امام سجاد (علیه‌السلام) و واکنش مجری* 🏴https://eitaa.com/Tashayo
☑️ آيا امام حسين(عليه السلام) را شیعیان کشتند؟ ◀️دشمنان تشیع از دیرباز، شبهه کرده اند: «شیعیان، خود قاتل امامشان بودند و فاجعه عاشورا را بار آوردند، دیگران را چه...»؟! ◀️ پاسخ: 🔹حادثۀ عاشورا متأثر از دو جریان رقیب در کوفه بود: «اموی مسلکان (عثمانيه)» و «شيعيان». 🔹مردم کوفه به لحاظ روحی، گرفتار: «شک و هیجان»، «دنیازدگی»، «فرصت جویی»، «خستگی از جنگ» و «پیروی از رؤسای قبایل» بودند. همین ویژگیها، عملا مردم کوفه را رویاروی حسین(ع) قرار داد، در حالی که بسیاری از آنان، هم حسین(ع) را نیک می شناختند و هم دوستش داشتند (سخن فرزدق: «دلهایشان با تو و شمشیرهایشان بر روی تو است»). 🔹قرار گرفتن دوستداران حسین(ع) رویاروی او، هم عبرت آموز است و هم گویای اینکه اگر شیعه ای هم با تهدید و تطمیعِ ابن زیاد، با حسین(ع) رویارو شد، صرفاً محب و دوستدار او (شیعۀ محبتی) بود، و نه معتقد به امامت الهی اش. 🔹شیعیان «معتقد»؛ برخی ها دچار زندان ابن زیاد شده بودند و شماری همچون: حبيب‌، مسلم‌بن‌عَوْسَجَه، ابوثُمامَة و بُرَيْر‌ با وجود موانع فراوان، به امامشان پیوستند و در رکابش پایمردی و جانفشاني کردند. 🔹اما فرماندهان و مباشران قتل حسین(ع)، از عمر سعد و شِمر گرفته تا عمرو‌بن‌حَجّاج، و شَبَث و...، همگی از اشراف و اموی مسلکان بودند که برخي شان سابقۀ شهادت بر کفرِ حجربن‌عدی (بزرگ شیعیان کوفه) را نیز در کارنامه داشتند. 🔶اساساً در کربلا، جریان غالب در سپاه عمر سعد، عثمانی و اموی بود، و جریان غالب در سپاه امام حسین(ع)، تشيع اعتقادي: نافع‌بن‌هلال یاور حسین(ع)، در رجزش اعلان کرد: «من بر دين علي ام»، و هماوردش گفت: «من بر دين عثمانم»؛ نیز حسين(ع) خطاب به کوفیانِ متعرض به خیامش، نهیب زد: «ای پیروان آل ابي‌سفيان...». 🔸سخن هرگز در عذر تقصیر کوفیان، شیعه و غیرشیعه، نیست که حسین(ع) را دعوت کردند؛ اما تنهایش گذاشتند (که فرمود: «...شيعيان، ما را تنها گذاشته‌اند؛ وقد خذلتنا شيعتُنا...)؛ بلکه سخن در این است که: نه همۀ سپاهیان عمر سعد شیعه بودند و نه هیچ یک از فرماندهان و مباشران قتل حسین(ع). 🔸نقل است که از کوفیان اعزامی برای جنگ با حسین(ع)، بسیاری (از هر هزار، حدوداً ششصد تن) در میانۀ راه می گریختند؛ پیری نیز در سپاه عمر سعد، دست به دعا شده بود: «خدایا، تو حسین را یاری کن»، و پیری دیگر، خلخال را از پای دختر حسین(ع) غارت، و در همان حال، گریه می کرد؛ این همه نشان می دهد که برخی ها در صف دشمن، «دل» با حسین(ع) داشتند؛ اما تنها «دل»؛ و نه عقیده و معرفت، و نه شهامت. (ع) ✅ کانال تشيع پژوهي در ایتا👇 🏴https://eitaa.com/Tashayo
برنامه هفته دوم *امام حسین شناسی تاریخی* موضوع: چیستی و چرایی قیام امام حسین علیه السلام استاد دکتر منتظری مقدم از ساعت 21:05 تا 21:30 *لینک کلاس* https://www.skyroom.online/ch/porseman_1401/imamhusainshenasi 🏴https://eitaa.com/Tashayo
☑️ حضرت (سلام الله عليها) 🏴 شهادت دختر خردسال امام حسين(ع) مشهور به حضرت رقيه(ع) در دمشق، به احتمال زياد در اوايل ماه صفر بوده است. 🔹قديمي‎ترين گزارش موجود در اين ‌باره از عمادالدين طبري در کتاب «کامل بهايي» است كه ماجرا را از كتاب الحاوِيَةُ فِي مَذَمّاتِ معاويه يا مَثالِبُ بني‎اُمَيَّة، نوشتة قاسم‌بن‌محمد‌بن‌احمد مأموني، چنين نقل كرده است: 🔹«زنان خاندان نبوت در حالت اسيري، حال مرداني را كه در كربلا شهيد شده بودند، بر پسران و دختران ايشان پوشيده مي‎داشتند و هر كودكي را وعده‎ها مي‎دادند كه پدر تو به فلان سفر رفته است، بازمي‎آيد؛ تا ايشان را به خانه يزيد آوردند. دختركي بود چهارساله، شبي از خواب بيدار شد و گفت: پدر من حسين كجاست؟ اين ساعت او را به خواب ديدم [که] سخت پريشان [بود]. زنان و كودكان جمله در گريه افتادند و فغان از ايشان برخاست. يزيد خفته بود. از خواب بيدار شد و حال تفحص كرد. خبر بردند كه حال چنين است. آن لعين در حال گفت كه بروند و سر پدر او را بياورند و در كنار او نهند. ملاعين سر بياوردند و در كنار آن دختر چهارساله نهادند. پرسيد: اين چيست؟ ملاعين [گفتند]: سر پدر تو است. آن دختر بترسيد و فرياد برآورد و رنجور شد و در آن چند روز، جان به حق تسليم كرد». (عمادالدين طبري، كامل بهايي، ج2، ص179؛ شيخ عياس قمي، منتهي الآمال، ج2، ص1002). 🔹در نقل عماد الدين طبري نام اين دختر ذکر نشده، اما در لباب الانساب بيهقي (م 565) نام رقيه به عنوان يکي از دختران امام حسين(ع) ديده مي‌شود. (بيهقي، لباب الانساب، ج1، ص355). مقتل جامع سيدالشهداء، ج2، ص148-149 گزيده مقتل جامع سيدالشهداء، ص378-379 ✅ کانال تشيع پژوهي در ایتا👇 🏴https://eitaa.com/Tashayo
☑️ نکته‌اي درباره منبع گزارش بالا👆🏼: ⏪گزارش شهادت دختر خردسال امام حسين(ع) را عمادالدين طبري در «کامل بهايي» از كتاب فِي مَذَمّاتِ معاويه يا مَثالِبُ بني‎اُمَيَّة نوشتة قاسم‌بن‌محمد‌بن‌احمد نقل كرده است. 🔹تاريخ تأليف کتاب «کامل بهايي» سال 675ق است؛ اما کتاب «الحاويه...» در قرن پنجم نگاشته شده بوده و چه بسا ريشه در يک نگاشتة کهن‌تر (در دوران مأمون عباسي: ابتداي قرن سوم) داشته است؛ با توضيح زير: قاسم‌بن‌محمد مأموني از فردي به نام ابن عجوز (متوفاي 418) روايت کرده (ذهبي، سير اعلام النبلاء، ج17، ص375) و نيز فردي به نام عبدالرحمن بن قاسم (متوفاي 497) از خود او روايت کرده (ذهبي، تاريخ الاسلام، ج34، ص260) است. بر اين اساس، مي‌توان دريافت که قاسم‌بن‌محمد مأموني، خود در قرن پنجم مي‌زيسته است. افزون بر اين، نسب مأموني براي او، اين گمان را تقويت مي‌کند که کتاب الحاويه ...، در اصل همان کتابي بوده که در دوران مأمون خليفه عباسي نگاشته شد، اما به سبب ملاحظاتي منتشر نشد (دراين باره ر.ک: ابن مسکويه، تجارب الامم، ج5، ص2) و سپس به عنوان يک ميراث علمي به قاسم بن محمد مأموني رسيده و يا در اختيار وي بوده است. (گزيده مقتل جامع سيدالشهداء، ص378، پاورقي1). ✅ کانال تشيع پژوهي در ایتا👇 🏴https://eitaa.com/Tashayo