🔸 دیروز ، امروز 🦋
بچه که بودم ،
به لطف خانواده❤️ - وی در خانواده ای مذهبی و هیأتی دیده به جهان گشود😅- تو مناسبتهای مذهبی اهل خونه نشستن نبودم ...
اولین ماه رمضون بعد تکلیف رو هیچوقت یادم نمیره !
یه دخترخاله دارم که تقریبا هم سنیم ، اون سال جفتمون تکلیف شده بودیم
حس میکردیم دیگه خیییلی بزرگ شدیم و از الان به بعد باید تو مراسم دعا و روضه و... مثل بزرگترا اعمال رو انجام بدیم و گریه کنیم و این حرفها !😌 #فاز_مریم_مقدس !
شب قدر اول رفتیم جمکران
وسطای دعا دیدیم نفر جلویی بلند شد و چند دقیقه ای ایستاده دعا خوند.
ما هم جوگیر شدیم و گفتیم وایسیم! هیچی دیگه ! پامون شکست ولی از روی کَل کَل #تا_آخررر_ایستادیم !✌🏻👀
البته دم آقاهه گرم کل دعا رو تو ۳۰،۴۰ دقیقه خوند!🙄
چقدر هم بعدا با آب و تاب میگفتیم ما کلللل جوشن کبیرو سرپا خوندیم😎😂
دو شب قدر بعدی رفتیم حرم ...
یادم نمیره از خواب داشتیم ول میرفتیم ! بعد یه لیوان آب یخ میاوردیم تو صورت هم میپاشیدیم که نهههه تو میتونیییی بیدار بموووون !
نمیدونم چه اصراری بود کل دعا رو بخونیم !!! مثلا یه لحظه میرفتم آب بخورم میومدم از اونجایی که عقب موندم با سرعت نور میخوندم تا هم برسم و هم هیچ بندی نخونده نمونه !
صدامونم مینداختیم تو سرمون انگار حاج منصور ارضی مناجات میخونه😶🌫
خانومای بغل دستی مدام التماس دعا میگفتن : دلتون پاکه ! بی گناهید ! دعا کنید خدا ما رو ببخشه 🙏🏻
تو دلم میگفتم دل من که از بچه های فامیل پره ! اومدن عروسکمو داغون کردن !😐 بی گناه هم نیستم چون صبح تا شب با داداش دوقلوم تو سر و کلهی هم میزنیم ! 🤭
ولی مگه این بزرگترا چیکار میکنن انقدر میگن دعا کنید ، خدایا ببخش ؟!🤔
خدایا من بزرگ شدم مثل اینا گناهکار نباشم !🙄
.
.
.
امسال دوتامون کوچولو داریم 🥰
احتمالا دیشب تو کیف اونم مثل من ، دو برابر ظرفیتش ، خوراکی و پوشک و لباس بچه و اسباب بازی پر شده بود و سهم خودش فقط یه قرآن یا مفاتیح بود ...
با دعایی که فرازهاش یکی در میون خونده شده ...
گاهی وسطش بجای "سبحانک..." ، پیش پیش و دالی و خوراکی و شیردادن بوده ...
و با دل و قلبی که ...
خودمو میگم ... نه نگم بهتره !🤕
حالا دیگه خوب میدونم بزرگترا واسه چی ناراحت بودن !
واسه چی به ما میگفتن پاک و معصوم !
حالا دیگه نامه اعمالم ،
از قهر کردن با دخترخاله و
کتک کاری با داداش و
خراب کردن اسباب بازی بچهی فامیل ،
خیییلی خیلی سنگین تره ...😔
و دعایی که خودم گفتم
و خودم نذاشتم اجابت بشه 💔
حالا دیگه منم چشمم به دختر معصوم خودمه !
دستای کوچیکش رو میگیرم و پشتش قایم میشم : خدایا ! بخاطر این بی گناهی که به من سپردی ، منم ببخش !🌱
قلب سیاه و درب داغون من رو هم مثل این کوچولو ، سفید و زلال کن !🤍
#هعی
#بچگی_کجایی_که_یادت_بخیر
#شب_قدر
#ماه_رمضان
#بچه_های_پاک
#خدایا_ببخش
🖋طیبه
@Tayyebeh_79