تبیان
به زودی ان شاء الله تعالی این چند روایت که بهترین فضیلت امام علی (علیه السلام) و حتی دلالت بر عصمت ح
👌نکته قابل توجه این است که این حدیث ظاهرا داری 3 طریق و مشهور است چون طریق دیگری را ذهبی از ابوهریره نقل می کند:
«عن أبي هريرة، قاله الأزدي. روى عنه حبيب بن أبي ثابت، ثم ساق له الأزدي حديثاً باطلا عن أبي هريرة - مرفوعاً: من فارقني فارق الله، ومن فارق عليا فقد فارقني، ومن تولاه فقد تولاني»
ذهبى، محمّد، ميزان الاعتدال فى نقد الرجال، تحقيق: بجاوى على محمّد، دار المعرفة للطباعة والنشر، بيروت، چاپ اوّل، 1382ق. ج2، ص49.
✅سه: از آنجایی که سند حدیث، صحیح است و این جمله رسول الله (صلی الله علیه وآله) درباره سیدنا امام علی (علیه السلام) با عقیده برخی از علمای اهل سنت همچون ذهبی و برخی از علمای وهابی تکفیری همچون البانی خلفی، نمی سازد، روایت را منکر دانستند. البانی خلفی، منکر بودن روایت را بخاطر «معاوية بن ثعلبة یا أَبُو الْجَحَّافِ داود بن أبی عوف» می داند:
«وأقول: ليس في إسناده من يتهم به؛ 👈سوى معاوية هذا،👉👈 وقد أورده ابن أبي حاتم (4/ 1/ 378) بهذا الإسناد، ولم يذكر فيه جرحاً ولا تعديلاً.وكذلك صنع البخاري في "تاريخه" (4/ 1/ 333) ، لكنه أشار إلى هذا الحديث وساق إسناده.وذكره ابن حبان في "الثقات" (5/ 416) ! 👈ويحتمل أن يكون المتهم به هو داود هذا؛👉👈 فإنه - وإن وثقه جماعة -؛ فقد قال ابن عدي: "ليس هو عندي ممن يحتج به، شيعي، عامة ما يرويه في فضائل أهل البيت". ذكره الذهبي؛ ثم ساق له هذا الحديث. وقال: "هذا منكر"»
الباني، محمد ناصرالدين، سلسلة الأحاديث الضعيفة والموضوعة وأثرها السيئ في الأمة، دار المعارف، رياض، چاپ اوّل، 1412ق. ج10، ص521.
✨در پاسخ گفته می شود:
اولا: این روایت از طریق دیگری از ابن عمر از رسول الله (صلی الله علیه وآله) نقل شده است و البانی (جاهلا یا عالما یا سهوا) هیچ اشاره ای به طریق طبرانی نمی کند. بنابراین طریق حاکم، احمد و بزار منجبر به طریق طبرانی است.
ثانیا: عبارات البانی دچار اضطراب است. ابتدا ادعا می کند متهم در این روایت «معاویة بن ثعلبه» است بعد توثیقات ابن حبان و ابن ابی حاتم و بخاری را ذکر می کند. چون سکوت بخاری و ابن ابی حاتم خودش توثیق آن راوی است و جالب این که خود البانی به این قاعده ملتزم است چنانچه جمهور ائمه حدیث اهل سنت به این قاعده ملتزم هستند مضافا برخی معاویه بن ثعلبه را جزو صحابه آوردند. بعد چون این توثیقات را می بیند می گوید متهم در این روایت «أبو الجحاف داود بن أبي عوف» است و به کلام ابن عدی استدلال می کند که چون شیعه است و عموم احادیثش درباره فضائل اهل بیت (علیهم السلام) است:
«وَهو من غالية أهل التشيع وعامة حديثه في أهل البيت ولم أر لمن تكلم فِي الرجال فيه كلاما، وَهو عندي ليس بالقوي، ولاَ ممن يحتج به في الحديث»
خود ابن عدی در این عبارت اعتراف می کند که کسی درباره او چیزی نگفته و او را جرح نکردند و از طرفی چون شیعه است قابل احتجاج نیست در حالی که شیعه بودن جرح شمرده نمی شود لذا بسیاری از علما همچون (بخاری، احمد یحیی بن معین، ابو حاتم، نسائی و دیگران) او را توثیق کردند حتی ذهبی هم او را توثیق کرده است:
«داود بن أبي عوف أبو الحجاف (ق س): وثقه أحمد ويحيى وقال أبو حاتم صالح الحديث يروي عن أبي حازم الأشجعي»
ذكر أسماء من تكلم فيه وهو موثق، المؤلف : محمد بن أحمد بن عثمان الذهبي ص 78.
⚡️نکته مهم: صرف نقل راوی به وسیله ذهبی در کتاب «میزان الاعتدال» دال بر تضعیف آن راوی نیست چون ذهبی در مقدمه شرطش را بیان کرده که کسی کوچکترین جرح دارد را در این کتاب ذکر کند و لو این که نزد خود ذهبی ثقه باشد لذا چون ابن عدی داود بن ابی عوف را جرح کرد، ذهبی او را در این کتاب آورد و الا در دیگر کتب خودش او را توثیق کرد.
👌بنابراین روایت «يا علي! من فارقني فقد فارق الله. ومن فارقك يا علي! فقد فارقني» صحیح است و دلالت بر عصمت و حقانیت امام علی (علیه السلام) دارد و مفارقت از امام (علیه السلام) مفارقت از رسول الله (صلی الله علیه وآله) و خداوند متعال است.
#من_فارقك_ياعلي_فقدفارقني
#امام_علی_علیه_السلام
#عصمت
#سند_صحیح
@Tebyan110110