eitaa logo
اشعار تشنه لب
74 دنبال‌کننده
43 عکس
16 ویدیو
0 فایل
اشعار #تشنه‌لب به نجف برده جبرئیل یا مرتضی علی نظری کن به سوی ما ... ارتباط با من @teshnelabb
مشاهده در ایتا
دانلود
••••••••••••••••••••••┈✾•✾•✾┈•••••••••••••••••••• در جنگ تن به تن که خودم دشمن منم «ما کمتریم ، حوصله شرح قصه نیست»     | @Teshnelaab
••••••••••••••••••••••┈✾•✾•✾┈•••••••••••••••••••• دشمن به شاد گشته ز لبخند دوستان! لبخند تلخ ، «حوصله‌ شرح قصه‌ نیست!»     | @Teshnelaab
••••••••••••••••••••••┈✾•✾•✾┈•••••••••••••••••••• فرار میکنم از بحر ذهن آشوبم فرار میکنم اما بدان که مغلوبم به خواب میروم و می‌گریزم از دنیا اجل کجاست؟ کجایی؟ رفیق محبوبم؟ عجول و خسته و بی تاب بی قرارم آه که گفته است که من هم شبیه اَیوبم ؟ گُذر نَکرد دَمی عِشرَت اَز خَرابه عُمر زِ فَرط دَرد ، نه شادی ! هَمیشه پاکوبم... تمام عُمر به دنبال خویش میگردم به گریه در پی جُستن،به سان یعقوبم غزل نوشتن ما راه کسر ازین درد است تمام عُمر غزل گفته باز مکروبم شبیه قلب که عمری به سینه ام می‌کوفت به دست شرم به پیشانی خودم کوبم     | @Teshnelaab
••••••••••••••••••••••┈✾•✾•✾┈•••••••••••••••••••• ما مضطریم «حوصله شرح قصه نیست» نحس اختریم «حوصله شرح قصه نیست» در جنگ تن به تن که خودم دشمن منم «ما کمتریم ،حوصله شرح قصه نیست»  دیگر نگو چرا نمیایی به بام من چون پر پریم «حوصله شرح قصه نیست» بر صدر جایگاه نگون بخت ها منم ما برتریم «حوصله شرح قصه نیست» راهم نداده اند به ایل و تبار عشق.... ما ابتریم «حوصله شرح قصه نیست» زهری به جای جام دوا بر لبم بریز در بستریم «حوصله شرح قصه نیست» دشمن به شاد گشته ز لب خند دوستان «غم پروریم حوصله شرح قصه نیست» ابیاتی که در «» آمده اند از جناب فاضل نظری هستند     | @Teshnelaab
••••••••••••••••••••••┈✾•✾•✾┈•••••••••••••••••••• شکستن دل من از بلور ساده تر است برای آن که شکسته «عبور» ساده تر است در این گذر گه دنیا بساز خاطر خوش... زمان مرگ تو زیرا مرور ساده تر است     | @Teshnelaab
••••••••••••••••••••••┈✾•✾•✾┈•••••••••••••••••••• هر قَدَر خواهی که با اَرزش شَوی مخفی بمان! چون دهانش بسته شد مــی با اصالت میشود...     | @Teshnelaab
به نام خداوند شعر... داشتم فکر میکردم چی بنویسم که حق مطلب ادا بشه ،🤔 دیدم بهترین راه برای بیان حالت من شکر کردن هست. شکر از نعمت هایی که خدا در این زمینه بهم داده... خدیا! شکرت که به قلمم اجازه شعر بنویسه خدیا ممنونم که مخاطب هایی بهم دادی که عاشق شعر هستند ❤️ خدایا شکرت که اجازه دادی برای بار دوم رتبه اول استانی رو کسب کنم از همه مخاطبان عزیزی که اشعار رو دنبال میکنند متشکرم... دفعه قبلی که اول شدیم گفتم تا چند وقت دیگه ۳۰۰ نفر میشیم الا ۵ نفر فاصله داریم 🙃 پس خدیا شکرت.... 🥇
••••••••••••••••••••••┈✾•✾•✾┈•••••••••••••••••••• باشد قبول من که ندارم گلایه ای... در آسمان عشق ندارم ستاره ای! هر شب به حال زارِ خودم گریه میکنم... شاید گریستن بشود راه چاره ای...     | @Teshnelaab
••••••••••••••••••••••┈✾•✾•✾┈•••••••••••••••••••• شعله 🕯 از این جهان پر از غم چه میتوان گفتن از این احاطه ماتم چه میتوان گفتن برای شعله وری اش دلم نمی‌سوزد... از این هلاکت کم کم چه میتوان گفتن ؟ مَلَک که سجده به ما کرده بود هم خندید... از این که رانده شد آدم چه میتوان گفتن؟ و بغض کوه شکست و گدازه بیرون زد... از این خروش دمادم چه میتوان گفتن ؟ و عشق بازی و عاشق همیشه بازیچه است... از این سخن که شنیدم چه میتوان گفتن ؟     | @Teshnelaab
••••••••••••••••••••••┈✾•✾•✾┈•••••••••••••••••••• عطشان عشق ها که ترحم نمی خرند! سیل غــــم است عاری باران گریه ها ترحم خریدن : اظهار عجز و ناتوانی عاری : بی نیاز     | @Teshnelaab
••••••••••••••••••••••┈✾•✾•✾┈•••••••••••••••••••• آه ، شد نامحرمی از محرمان راز من... درد ما و محرمانِ غافل از اسرار ما!     | @Teshnelaab
••••••••••••••••••••••┈✾•✾•✾┈•••••••••••••••••••• دل ز من بردی ؟ ببر ، باشد ندارد قابلی بعد از این دریای غم هایم ندارد ساحلی بی ثَمر عمری دَر این خانه را میکوفتیم آب کوبیدن در این هاون ندارد حاصلی     | @Teshnelaab
••••••••••••••••••••••┈✾•✾•✾┈•••••••••••••••••••• از مصرع ابروی تو دل قافیه را باخت پلکی زدی و عزّوجل ثانیه را ساخت... اسکندر چشمان تو فتح دل من کرد... چشمت همه شب بر بم دل رعشه بیانداخت دریایی و دل صید تو می‌گشت چه افسوس... با موج مرا پس زد و با عشق نمی‌ساخت ! موهای تو پخش‌اند به قالی سلیمان بر باد سوارند و به افلاک دلم تاخت! ای مهوش روی تو شده شمس جهان‌تاب میشد که تو باشی و به این عشق نپرداخت ؟ از روز ازل کرده کمین بر دل عشاق در جنگ دل و چشم تو جان بود که جان باخت... | @Teshnelaab