eitaa logo
پـــلــاکـ خـــاکی🕊️
226 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
15 فایل
بسم رب حریم حرم]•🕊🥀 شھادت🕊 آغاز خوشبختے است خوشبختے‌اۍ‌ڪہ‌پایانے ندارد شہید ڪہ بشوے! خوشبختِ ابدے میشوے🌿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اندڪۍزما♥↶ @Companiono ⊰نا‌شنآسمـوטּ https://harfeto.timefriend.net/16468027837062 کپی حلال💫
مشاهده در ایتا
دانلود
پـــلــاکـ خـــاکی🕊️
|بسم‌رب‌الشُھدا‌والصدیقین| #سلام‌_بر_ابراهیم صفحھ ۴۱ ايام انقلاب «امیر ربیعی» ابراهيم از دوران ک
|بسم‌رب‌الشُھدا‌والصدیقین| صفحھ ۴٢ مسافران را تک تک بررسی می کنند. چندين ماشین ساواک و حدود ۱۰ مأمور در اطراف خيابان ايستاده بودند. چهره مأموری که داخل ماشين ها را نگاه می کرد آشنا بود. او در ميدان همراه مردم بود! به ابراهيم اشاره کردم. متوجه ماجرا شد. قبل از اينکه به تاکسی ما برسند در را باز کرد و سريع به سمت پياده رو دويد. مأمور وسط خيابان يكدفعه سرش را بالا گرفت. ابراهيم را ديد و فرياد زد: خودشه خودشه، بگيرش... مأمورها دنبال ابراهيم دويدند. ابراهيم رفت داخل کوچه، آنها هم به دنبالش بودند. حواس مأمورها که حسابی پرت شد کرايه را دادم. از ماشين خارج شدم. به آن سوی خيابان رفتم و راهم رو ادامه دادم... ظهر بود که آمدم خانه. از ابراهيم خبری نداشتم. تا شب هم هيچ خبری از ابراهيم نبود. به چند نفر از رفقا هم زنگ زدم. آنها هم خبری نداشتند. خيلی نگران بودم. ساعت حدود يازده شب بود. داخل حياط نشسته بودم. يکدفعه صدایی از توی کوچه شنيدم . دويدم دم در، باتعجب ديدم ابراهيم با همان چهره و لبخند هميشگی ِ پشت در ايستاده. من هم پريدم تو بغلش. خيلی خوشحال بودم. نمی دانستم خوشحالی ام را چطور ابراز کنم. گفتم: داش ابرام چطوری؟ نفس عميقی کشيد و گفت: خدا رو شکر، می بينی که سالم و سر حال در خدمتيم. گفتم: شام خوردی؟ گفت: نه، مهم نيست. سريع رفتم توی خانه، سفره نان و مقداری از غذای شام را برايش آوردم. رفتيم داخل ميدان غياثی (شهيد سعيدی) بعد از خوردن چند لقمه گفت: بدن قوی همين جاها به درد ميخوره. خدا كمک كرد. با اينکه آنها چند نفر بودند اما از دستشون فرار کردم. آن شب خيلی صحبت کرديم. از انقلاب، از امام و... بعد هم قرار گذاشتيم شب ها با هم برويم مسجد لرزاده پای صحبت حاج آقا چاووشی. . . . زندگینامه و خاطرات شهید ابراهیم هادی @testimonial
جاےدیگہ‌میگفت: اخلاص‌یعنےبه‌جاےاینڪه‌سریع‌نمازبخونے، دوساعت‌قبل‌ازاذان‌وضومیگیرےومنتظرهستے ... اخلاص‌یعنے‌اگہ‌یڪ‌لحظہ‌نفْس‌ازخدادورت‌ڪرد، مےمیرے ... آیامااینطورےهستیم؟!!! حالا‌دوساعت‌پیش‌ڪش،حداقل‌ده‌دقیقه‌زودتر... پاشین‌برا‌ےنماز‌اول‌وقت‌آماده‌بشین... التماس‌دعا...🤲 𝐉𝐨𝐢𝐧...➘ ✨⃟@testimonial
میگفت: خدا از اداے میخاد نہ نوع ڪار و و ڪار رو. فقط وبا دید بہ وظیفہ توجه ڪردن... 𝐉𝐨𝐢𝐧...➘ ✨⃟🦋@testimonial
اگه الان شهدا بودن ۰۰ شهید آوینی قلم به دست میگرفت و جهاد تبیین میکرد ! شهید مطهری کتاب مینوشت! شهید بهشتی سخنرانی میکرد ! شهید همت فرماندهی میکرد! شهید احدی تخریبچی بود! شهید باقری و دیالمه نقشه میریختند! بالاخره همه کاری میکردن در غیاب امام زمان حرف رهبر زمین نمونه اما عوضش الان ما هنوز نمیدونیم تبیین یعنی چی! . . .🤔🚶🏾‍♂️ @testimonial
هر روزۍ کھ در آن خدا را مَعصیت نکنی . .
پـــلــاکـ خـــاکی🕊️
هر روزۍ کھ در آن خدا را مَعصیت نکنی . .
همان‌گونہ کھ دانہ را در خاک سرد مرده می‌رویاند و درختۍ پر بار می‌گرداند، روز قیامت ما را زندگۍ می‌بخشد خداوندِ بھار🌿'
نــام : حسین نـام خـانوادگـی : معز غلامی نـام پـدر : علی اکبر تـاریخ تـولـد : ۱۳۷۳/۱/۶ مـحل تـولـد :امیدیه خوزستان سـن :۲۳ سـال دیـن و مـذهب :اسلام شیعه وضـعیت تاهل :مجرد شـغل :مربی حلقه صالحین و مداح مـلّیـت :ایرانی تـاریخ شـهادت :۱۳۹۶/۱/۴ کـشور شـهادت : سوریه مـحل شـهادت : حماه نـحوه شـهادت : توسط تروریست های تکفیری @testimonial
🌸‌‌✨ بـِہ‌مـٰامیگـَن‌خشك‌مذهبـۍ/: میگـَن‌شمـٰا‌مذهب‌رو‌خ‌‌ـراب‌ڪَردید ببخشیدڪِھ‌مثل‌شمـٰایـِہ‌سَرھ‌توۍ دایرڪت‌وپیوۍ‌نـٰامحرم‌نیستیم…! ببخشیدڪِہ‌حـُرمت‌اسلامو ‌نگهداشتیمورل‌نمیزنیـم ببخشید‌ڪِہ‌فحش‌نقلونبـٰات‌ نیس‌واسمون،بددهـن‌نیستیـم…! ✨¦⇠ @testimonial
به‌دخترش‌میگفت:وقتی‌گره‌هاۍ بزرگ‌به‌ڪارتون‌افتاداز‌خانم‌فاطِمه‌زهرا ڪمڪ بخواید،گره‌هاۍڪوچڪ روهم‌ازشھدابخوایدبراتون‌بازڪنند شهیدحسین‌همدانۍ