eitaa logo
غدیری ها
551 دنبال‌کننده
551 عکس
374 ویدیو
37 فایل
در جهت نشر معارف حقه اهلبیت علیهم السلام ... در نشر خوبی ها سهیم باشید انتقاد و پیشنهادات @M_r_59_135
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 ریشه های شناخت خدا | جلسه اول 🎙️فایل صوتی : ❓آیا شناخت خداوند لازم است؟ ❓اگر معرفةالله یک واقعیت است، حقیقت آن در خارج چیست؟ ❓جنس معرفةالله چیست؟ ❓چرا ما نمی‌توانیم حقیقت خداوند را بشناسیم؟ ❓اگر خدا قابل شناخت نیست، پس معرفةالله یعنی چه؟ : 🔹بسیاری از مباحث اخلاقی مطرح شده ریشه در  گفتارهای صوفیه دارد. 🔹رذائل اخلاقی بر سه رکن استوار است: کبر و حرص و حسد. این موارد ارکان کفر و شرک هستند. اگر کسی از این سه رذیله نجات پیدا کند سایر  حالات و صفاتی که به عنوان رذیله شناخته می‌شود، خود به خود از او دفع می‌شود و فضائل در  وجود او شکل می‌گیرد. 🔹توضیح اینکه اگر کسی به اندازه ذره ای کفر در وجودش باشد، بهشت بر او حرام است. 🔹هدف ما باید رضایت و خواسته امام باشد نه اینکه فقط منافع خودمان را مدنظر داشته باشیم و نباید فراموش کنیم که گناهان ما چه‌اندازه قلب‌مقدس امام را اذیت می‌کند. 🔹حقیقت شرک و حقیقت توحید به شدت از یکدیگر متنفرند و طبیعت نور این است که از ظلمت بدش می‌آید و بالعکس. 🔹مباحث مربوط به معرفةالله طبعاً مباحثی دشوار و هضم آن مشکل است. 🔹معرفت و شناخت با اقسام سه‌گانه‌اش(=اقراری،فطری،قلبی) به نور امام مرتبط است. 🔹اصل معرفةالله، رؤیت قلبی است. 🔹معرفت غذای روح محسوب می‌شود. 🔹توضیح آیه شریفه انا لله و انا الیه راجعون. 🔹اگر قرار باشد از خدای متعال چیزی خارج یا صادر شود یا خداوند تجلی یا تنزل داشته باشد، لازم می‌آید که در کنار خدا چیز دیگری را قرار دهیم تا این اتفاقات رخ دهد، و اگر هم این اتفاقات در درون خداوند رخ دهد مستلزم ترکیب و دگرگونی و تغییر  در ذات حضرت‌حق است و در هر دو حالت خداوند از خدایی ساقط می‌شود. 🔹معرفةالله نه در اتحاد و عینیت با خداست و نه کسب آن وجدان خدا محسوب می‌شود. 🔹ما هرگز به دنبال یافتن الله حتی به صورت قلبی نیستیم بلکه وظیفه ما کسب معرفةالله است که موجودی غیر از الله تعالی است. 🔹معرفةالله مخلوق و مصنوع پروردگار است. 🔹خداوند با ایجاد خلق اول که نور اول است، معرفتش را خلق فرمود و آن حقیقت، دیگر نیاز به کسب معرفت ندارد بلکه خودش معرفت است. 🔹هرچه واسطه‌های میان ما و آن نوری که خلق اول است کمتر شود، به آن حقیقت نزدیک‌تر  می‌شویم و معرفةالله در ما شکوفاتر می‌شود. 🔹سیر ما به سوی نور است و نور  همان مخلوق اعظم است. 🔹خداوند حقیقتی غنی و بی‌نیاز است و هر موجودی که ناتوانی در آن یافت شود غیر خداست. 🔹از امثال بایزیدبسطامی تعجبی نیست، تعجب از کسانی‌است که ادعاهای چنین افرادی را می‌پذیرند و مرید ایشان می‌شوند. 🔹هر چه که قابلیت شناخته شدن داشته باشد، الله نیست. https://eitaa.com/TheGhadirs
💠 ریشه های شناخت خدا | جلسه دوم 🎙 فایل صوتی : ❓عرب در آن زمان از عبارت [لافرق بینک و بین الله] چه می‌فهمید؟ ❓تفاوت میان اتحاد حکمی و اتحاد در ذات چیست؟ ❓اگر کسی توانایی ندارد در مسأله‌ای متشابهات را رد به محکمات کند، وظیفه‌اش در آن مسأله چیست؟ ❓منظور قرآن از عبارت [نفخت فیه من روحی] طبق کلام امام معصوم چیست؟ ❓منظور قرآن از عبارت [الله نور السموات و الارض] طبق فرایش امام معصوم چیست؟ ❓چرا در شناخت امام از مافوق عرش باید شروع کرد؟ (برای یافتن پاسخ این پرسش‌ها و موارد دیگر فایل کامل برنامه را استماع فرمایید) : 🔹بحثی مهم‌تر از معرفةالله نداریم و ورود به این بحث بر همه واجب است. 🔹اکثر روایاتی که اکنون متشابه هستند و چندگونه معنا می‌شوند، در عصر اهل‌بیت علیهم‌السلام متشابه نبوده‌اند چرا که اولاً امامان معصوم توانمندترین اشخاص در بیان مطالبند، ثانیاً وظیفه امام و پیامبر طبق قرآن این است که آشکارا سخن بگوید [ما علی الرسول الا البلاغ المبین] 🔹اهل‌بیت علیهم‌السلام به زبان عربی فصیح صحبت می‌کردند و مخاطبین هم مشخصاً با این زبان آشنا بودند. 🔹به هر حال چه روایت از ابتدا متشابه بوده باشد، چه در زمان‌های بعد متشابه شده باشد، دستور عقل و شرع این است که قوانینی که چندگونه تفسیر برای آن ارائه می‌شود را باید با قانون‌اصلی که کلام صریح معصوم باشد توضیح داد. در مورد روایات هم وظیفه همین است و باید متشابهات را رد به محکمات کرد و با آن‌ها توضیح داد. 🔹آیات قرآن و روایات در عین حالیکه هرکدام حجتی مستقل هستند اما یکدیگر را توضیح می‌دهند. 🔹هر آیه از قرآن از حیثی محکم است در حالیکه همان آیه از حیثی متشابه محسوب می‌شود. 🔹 وظیفه ما این است که متشابهات از روایات را رد به محکمات از آیات و روایات کنیم همان‌طور که باید متشابهات از آیات را رد به محکمات از آیات و روایات کنیم. 🔹در شبهات وظیفه ما توقف است و باید به آن‌چه از قبل به ما رسیده و در آن اختلافی نیست التزام داشته باشیم. 🔹مطالب اعتقادی و معرفتی آن‌قدر شریف هستند که اگر کسی به صورت صحیح وارد حوزه آن شود و به حقایق برسد، رشدی پیدا می‌کند که در دیگران یافت نمی‌شود. چنان‌که خود حضرات‌معصومین ‌صلوات‌الله‌علیهم فرمودند: کسی‌که سخنان ما را بفهمد به عالی‌ترین درجات ایمان می‌رسد. 🔹یک اصل طلایی در رابطه با معارف این است که تا چیزی برای‌ما روشن نشده به‌سمت آن نرویم و قدم در تاریکی نگذاریم. 🔹پروردگار هرچه هست، مخلوق غیر آن است و مخلوق هر چه هست، پروردگار جزآن است. (این یک اصل مهم روایی است) 🔹ائمه علیهم‌السلام از یک جهتی خود معرفةالله هستند چون بیت‌الله‌اند و از حیثی دیگر محل معرفةالله هستند چون باب‌الله‌اند. 🔹نور اول که به دست قدرت خداوند آفریده شد آن‌قدر عظیم بود که خداوند آن را نور خودش نامید (نوری/نور عظمةالله) 🔹روح، مخلوق خداوند است و پروردگار از باب بیان شرافت و عظمت این مخلوق، آن را به خود نسبت می‌دهد (اضافه تشریفیه) 🔹برخی اسامی را می‌توان با مفاهیم مشابه، هم بر خالق و هم بر مخلوق اطلاق کرد اما علی رغم یکی بودن اسم و مفهوم آن، حقائق دوتاست. 🔹حتی ترتیب انبیا بر اساس نور اول است و همه خیرات عالم از آن‌جا شروع و گسترده شد. 🔹رسول‌اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله به جابر و امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه به سلمان فرمودند: ما را به نورانیت بشناسید. 🔹نور اول بعد از خلقت خود کاملاً مخفی بود و فقط خداوند به او آگاهی داشت (حتی خودش شناختی از خود نداشت)، به نور اول غیب الغیوب می‌گویند. [انما‌الغیب لله] 🔹خداوند سه بخش از غیب الغیوب را آشکار می‌کند و یک بخش را هم مخفی نگه می‌دارد. این نوع خلقت، خلقت ظهوری است. بخش سوم هم در دل آن سه بخش قرار گرفت (روایت اول باب الاسماء در کتاب شریف اصول‌کافی) 🔹سه بخشِ ظاهر شده، ارکان معرفةالله است و خودش به خودش شناخت دارد. بخش دیگر که خدا ظاهرش نکرد اما در دل همان سه نور قرار داد، اسم مکنون و مخزون است؛ اسمی است که نزد خدا مخفی مانده است و خدا بر او احاطه دارد. 🔹رسول‌الله، امیرالمؤمنین و حضرت‌زهرا صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین، ارکان معرفةالله هستند. نوری که ظاهر نشد نیز فقط در دل این انوار گذاشته شده و مرتباً به اذن پروردگار در این حقائق ظهور پیدا می‌کند و تمام هم نمی‌شود. 🔹ائمه علیهم‌السلام از حیثی که ظهور آن‌ها ظهور معرفةالله است، بیت‌الله هستند. https://eitaa.com/TheGhadirs
💠 ریشه های شناخت خدا | جلسه سوم 💠 🎙️فایل صوتی : ❓در روایات داریم که اهل بیت علیهم السلام به خصوص حضرت زهرا سلام الله علیها از نور عظمةالله خلق شده‌اند‌‌؛ آیا به این معناست که اهل بیت علیهم‌السلام العیاذبالله هم سنخ با حقیقت خدا هستند؟ (مانند جدایی نور خورشید از خورشید که هم سنخ با آن است؟! ) ❓با توجه به روایت [خُلِقَت من نور عظمةالله] درباره حضرت‌زهرا سلام‌الله‌علیها و با توجه به این‌که چنین روایتی درباره حضرت خاتم صلی‌الله‌علیه‌وآله نداریم، آیا صحیح است بگوییم منصب حضرت‌زهرا سلام‌الله‌علیها از رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله بالاتر است؟ ❓تفاوت خلقت ظهوری با خلقت شیء از شیء چیست؟ ❓چگونه هم رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله و هم اهل‌بیت آن حضرت صلوات الله علیهم اجمعین، جنب‌الله هستند درحالیکه ائمه، از حقیقت رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله خلق شده‌اند؟ ❓توضیح صحیح و مطابق روایات، برای عبارت [من عرف نفسه فقد عرف ربه] چیست؟ ❓با توجه به روایات خلقت نوری ملائکه، چرا اگر امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه بگویند من جبرئیل هستم، صحیح است اما جبرئیل نمی‌تواند بگوید من امیرالمؤمنین (=علی بن ابی طالب) هستم؟ ❓آیا صحیح و دقیق است که بگوییم امام‌حسین صلوات‌الله‌علیه فدای نماز یا حتی فدای اسلام شدند؟ : 🔹با قاعده‌ای که امام‌صادق صلوات‌الله‌علیه به ما آموختند، یدالله، جنب‌الله، اُذُن‌الله، بیت‌الله، نورالله... همگی اضافه تشریفیه هستند. 🔹نور عظمةالله یا نور رب که مخلوق است، در ابتدا در درون خودش جزء جزء نبود و یکپارچه بود اما قابلیت جزء جزء شدن را داشت. 🔹نورالانوار که غیب محض است، هنوز تفصیل داده نشده و تفصیل آن در ابتدا با سه نور است. 🔹اینکه نور اول در ابتدا برای خودش هم آشکار نیست، نوعی فقدان است و باعث ظلمت نمی‌شود چرا که ظلمت در مکتب ما یک امر وجودی است. 🔹مباحث بسیار عمیقی مانند شفاعت، بداء، توبه و بحث های مختلفی از جبر و تفویض با اسم مکنون و مخزون الهی توضیح داده می‌شود؛ این اسم بخش ظاهر نشده از نور اول است که در درون سه بخش دیگر از نور رب گذاشته شده و تغییر در ماخَلَق بدست پروردگار است و با این نور انجام می‌شود. 🔹جنس معرفةالله جنس ذات نیست بلکه از جنس اسم است. 🔹نور اول مسبوق به عدم خودش بوده است. 🔹برای تطبیق سه نور ظاهر شده از نور رب به رسول‌الله، امیرالمؤمنین و حضرت زهرا سلام الله‌علیهم، تصریحی در روایات نداریم بلکه از مجموع روایات به‌دست می آید. 🔹امیرالمؤمنین از نور رسول الله و حضرت زهرا از نور رسول‌الله و امیرالمؤمنین خلق شده‌اند؛ یعنی منصب رسول‌الله از امیرالمؤمنین و زهرای‌اطهر و منصب امیرالمؤمنین از حضرت‌زهرا سلام‌الله‌علیهم بالاتر است اما مقام هر سه یکی است و هرچه در رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله از علم و فضل جاری شده در امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه و به همین ترتیب در ائمه بعد صلوات‌الله‌علیهم جاری است. 🔹اهل‌بیت صلوات‌الله‌علیهم همواره فرموده‌اند: ما مِثْل خدا نیستیم[لیس کمثله شیء]؛ ما مَثَل پروردگاریم. 🔹در روایت اول باب اسماء اصول کافی(... فاظهره الله...)، خداوند نور اول را برای خودش(نور اول) ظاهر کرد؛ چرا که برای خدا از ابتدا ظاهر بوده چون خالق آن است، هم‌چنین مخلوقی دیگری هم جز آن خلق نشده بود. 🔹هیچ‌گاه وحی(مطلق وحی و نه صرفا وحی قرآنی) در حقیقت رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله قطع نمی‌شود و اگر لحظه ای قطع شود رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله معدوم می‌شوند چرا که خلقت آن‌حضرت از ابتدا این‌گونه بوده و تنها شخص در عالم خلقت هستند که از ابتدا نبی خلق شدند؛ نه اینکه بعدا نبی شده باشند. 🔹ظهورِ نورِ عظمةالله، ظهور شناخت و معرفةالله است؛ یعنی خداوند حقیقت شناخت خودش را خلق کرده زیرا اگر این نور عظیم، معرفت و شناخت نسبت به الله نداشته باشد، ظلمت می‌شود و دیگر نور نیست. معرفةالله مخلوق خداوند است که همان دین‌الله است، بنابر این دین خدا خلق شده و همان حقیقت رسول‌الله و اهل‌بیت صلوات‌الله‌علیهم هستند. در زیارت غدیریه خطاب به امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه عرضه می‌داریم: اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا دِينَ اللّٰهِ الْقَوِيمَ، وَ صِراطَهُ الْمُسْتَقِيمَ. 🔹دین قویم یعنی حقیقتی که نه زوالی برایش باشد و نه اضمحلال دارد، رشد و صعود دارد اما نزول ندارد، بنابراین نور اول کلمة لااله‌الاالله است که حصن حصین پروردگار است و به این ترتیب اصلا امکان ورود رجس و پلیدی به آن وجود ندارد. این حقیقت همان نعیم مقیم است که هر کس به آن متصل شود، در شعاع اهل‌بیت عصمت‌وطهارت صلوات‌الله‌علیهم رشد می‌کند و مانند سلمان‌فارسی علیه‌السلام مِنّا می‌شود و بعد از مرگ هم جسمش( یا جسدش) در خاک پوسیده نمی‌شود.
💠 ریشه های شناخت خدا | ادامهٔ جلسه چهارم 🎙️فایل صوتی 🔹این بزرگان در هر عالمی بروند در حجاب همان عالم که البته از نور و مرتبط با آن است قرار می‌گیرند اما اسیر آن حجاب نمی‌شوند. مثلا وقتی در حجاب بشری قرار می‌گیرند، واقعا بشر می‌شوند :قل انا بشر مثلکم، اما کیف بشر؟ یوحی‌الیّ! این حجاب را به خواست خدا می‌پذیرند لذا گرسنه می‌شوند، تشنه می‌شوند و.... اما قدرت امام باقی است و به اذن الهی هر وقت بخواهند این حد و حدود را می‌توانند کنار بگذارند. 🔹جنب‌الله به حقیقتی گفته می‌شود که مقرب‌تر از او به خدا نیست؛ حقیقت زیبایی که بین او و خدا ثالثی نیست و حجاب او با پروردگار خود مخلوقیت اوست. تمامی خلایق بعد از آن حقیقت قرار می‌گیرند فلذا برای جاری شدن توحید در آنها و تقرب به پروردگار باید با قلب خود به‌این انوار متصل شوند. بنابراین بدون اتصال به اهل‌بیت صلوات‌الله‌علیهم معرفةالله در هیچ مخلوقی شکل نخواهد گرفت.
💠 ریشه های شناخت خدا | جلسه پنجم 💠 🎙️فایل صوتی : ❓توحید به چه معناست؟ ❓ارکان توحید و هدایت چه هستند؟ : 🔹باید این‌گونه باشیم که مصیبت اهل‌بیت صلوات‌الله‌علیهم برای ما اعظم مصیبات باشد؛ چنان‌که عبارت «اَلْحَمْدُ للَّهِ عَلي عَظيمِ رَزِيَّتي» در زیارت عاشورا بیان‌گر این است که: خدای را شاکرم که آن‌قدر اهل‌بیت صلوات‌الله‌علیهم را دوست دارم و قلبم به آن‌ها متصل است که مصائب و اذیت و آزار آن‌ها مصیبت عظیم من است و از هر درد و مصیبتی برای من اسف‌بارتر است. 🔹اگر کسی گمان کند خدا یکی است و یکی از موجودات است؛ یعنی او را در کنار موجودات دیگر قرار دهد، شرک است. 🔹اگر کسی خدا را واحد در حوزهٔ اعداد بداند نیز شرک است. 🔹خداوند حقیقتی است بر خلاف ماسوای خود، که اولا شبیه ندارد و ثانیاً در حقیقت خود جزء جزء نیست و جزء و کل ندارد. توحید در حوزه و حیطهٔ حضرت‌حق یعنی "لاجزءله" و  "لاشبه‌له". (این دو معنای صحیح در حقیقت یکی است و هر کدام دیگری را نتیجه می‌دهد و از آن برخاسته است) 🔹وحدانیت؛ یعنی اقرار داشتن بر حقیقت لایدرک و لایوصف خداوند. حقیقتی که دارای جزء نیست و شبیهی ندارد. 🔹شبکات وهابی می‌گویند خداوند دست دارد و دست بشر را هم مانند خود خلق کرده اما دست خدا کم و کیف ندارد! این بزرگترین تناقض‌گویی و محال است. 🔹قائلین به تجلی -که همه چیز را در عالم خدا می‌دانند- می‌گویند خداوند در ذات خودش آشکار شده اما تغییر و دگرگونی هم در ذاتش رخ نداده! این هم تناقض‌گویی و محال است. 🔹فلاسفه می‌گویند ذات خدا تنزل پیدا کرد و مخلوق پدید آمد. می‌گویند همان علت تامه، نازله شد و این اتفاق در حقیقت خدا افتاد اما دگرگونی رخ نداد! این ادعا نیز تناقض‌گویی و محال است. 🔹می‌گویند از خدا چیزی خارج شده اما از او چیزی کم نشده و تغییر نکرده! ما با کسی که یک جریان واضح عقلی را زیر سؤال ببرد حرفی نداریم. 🔹قاضی‌القضاةهمدانی از بزرگان صوفیه در تمهیدات خود می‌گوید: خداوند هم صفت جمال دارد و هم صفت جلال، صفت جمال خدا آشکار شد و رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله است! صفت جلال خدا هم آشکار شد و آن شیطان است!! همان‌طور که رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله نور است، شیطان هم نور است! و از طرف خدا مأموریت دارد که گمراه کند همان‌طور که رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله مأمور هدایت خلایق است!! هرکدام به مأموریت خود بهتر عمل کند نورانی تر می‌شود! العیاذ الله! بعد می‌بینیم که همواره عدهٔ مؤمنین و هدایت یافتگان کمتر بوده است، بنابراین معلوم می‌شود نستجیربالله، نورانیت شیطان از رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله بیشتر  است! دین اهل تصوف این چنین است. 🔹در عمدهٔ کتب صوفیه از شیطان به حقیقتی نورانی تعبیر شده است! بلکه بعضاً گفته‌اند: شیطان رئیس الموحّدین است! 🔹اعتقاد ما این است که اگر خدا خلق نمی‌کرد، باز هم حقیقت او "لاجزءله" و "لاشبه‌له"، و حال که خلق کرده نیز به همین صورت است. پس وحدانیت ذات خداوند هیچ ارتباطی با مخلوق ندارد زیرا خالق، وابسته یا نیازمند و متکی به مخلوق نیست. 🔹توحیدی که در این‌جا مطرح است و باید ارکان آن مشخص شود، این است که مخلوق بداند ( البته کیفیت این دانستن توضیح دارد) که الله "لاجزءله" و "لاشبه‌له" . اجمال معرفةالله، اقرار مخلوق به "لاجزءله" و "لاشبه‌له" است. 🔹"لاجزءله" و "لاشبه‌له" که حالت اسمی دارد باید تفصیل پیدا کند، تفصیل آن با ظهور سه نور است؛ نور رسول‌الله، نور امیرالمؤمنین و نور صدیقه طاهره سلام‌الله‌علیهم‌اجمعین. 🔹اهل‌بیت صلوات‌الله‌علیهم ارکان توحید و معرفةالله هستند نه ارکان خدا ! https://eitaa.com/TheGhadirs
💠 ریشه های شناخت خدا | ادامهٔ جلسه ششم 🎙️فایل صوتی 🔹ما اگر روزی بدانیم و حس کنیم که بر در خانهٔ چه عزیزانی زانو زده ایم، از شوق جان می‌دهیم.  🔹اگرتمام انبیای قبل جمع شوند نمی‌توانند جای امام‌زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه بنشینند و حتی پیامبر عظیم‌الشأنی مانند حضرت‌عیسی علیه‌السلام وقتی خدمت امام‌زمان صلوات‌الله‌علیه می‌رسند نمی‌گویند من نائب شما هستم! ولی ما افرادی که مانند خودمان هستند را جای امام می‌نشانیم. https://eitaa.com/TheGhadirs