مقایسه انتقادی رابطه علم و ایمان از منظر علامه طباطبایی و علامه جوادی آملی
نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسندگان
مصطفی ایزدی یزدان آبادی 1 عباس یزدانی 2
1 دانشجوی دکترا گروه فلسفه و کلام، دانشکده الهیات، دانشگاه تهران
2 دانشیار گروه فلسفه و کلام اسلامی، دانشکده الهیات، دانشگاه تهران
10.22034/pke.2022.12714.1583
چکیده
این مقاله قصد دارد رابطه ایمان و علم را از منظر علامه طباطبایی و علامه جوادی آملی بررسی کند. هر دوی آنها عمل را از دایره ایمان خارج میدانند و «عقد قلب» و «اذعان نفسانی» را رکن ایمان میدانند، اما دیدگاه آنها درباره دخالت علم در ایمان متفاوت است. علامه طباطبایی حصول ایمان را بدون علم ممکن نمیداند، اما علامه جوادی آملی ایمان را به صورت تقلیدی نیز قابل تحقق میداند. این مقاله با استفاده از روش انتقادی و مقایسهای، ضمن تقریر صحیح نظر علامه طباطبایی و نقد بعضی برداشتها از دیدگاه ایشان، قائل است علامه طباطبایی ایمان سعادتبخش از منظر اسلام را تعریف کرده است، اما علامه جوادی از مطلق ایمان بحث میکند و ایمان تقلیدی را برای سعادت مفید نمیداند. در این مقاله ضمن بیان دو انتقاد به هر دو نظریه، ذکر خواهد شد که ایمان تقلیدی و از روی شک نیز در بعضی موارد برای انسان مفید خواهد بود.
کلیدواژهها
ایمان عمل علم علامه طباطبایی علامه جوادی آملی
dor 20.1001.1.24765325.1400.8.15.3.5
عنوان مقاله [English]
A Critical Comparison of the Relationship between Knowledge and Faith from the Perspective of 'Allāmah Ṭabāṭabā'ī and 'Allāmah Javādī Āmulī
نویسندگان [English]
Mostafa Izadi Yazdanabadi 1 Abbas Yazdani 2
1 PhD student in Islamic Philosophy and Theology, Faculty of Theology, University of Tehran.
2 Associate professor in Islamic Philosophy and Theology, Faculty of Theology, University of Tehran
چکیده [English]
The paper is to examine the relationship between faith and knowledge from the viewpoint of 'Allāmah Ṭabāṭabā'ī and 'Allāmah Javādī Āmulī. Both of them consider action beyond the realm of faith, and regard "heartfelt bond" and "innate recognition" as the pillars of faith, but hold differing views on the place of knowledge in faith. 'Allāmah Ṭabāṭabā'ī considers it impossible to achieve faith without knowledge, but according to Ayatollah Javādī Āmulī's point of view, it is possible to find faith in conventional manner. While presenting the correct explanation of 'Allāmah Ṭabāṭabā'ī's view and reviewing some readings of his viewpoint in a critical - comparative method, it is described that 'Allāmah Ṭabāṭabā'ī has defined the bliss-making faith from the perspective of Islam, but 'Allāmah Javādī discusses absolute faith. 'Allāmah Javādī believes that however faith is attainable in conventional manner but it would not be blessing, and only the faith evolved out of knowledge could be fruitful. The paper, criticizing both above mentioned views, comes to the conclusion that imitative and uncertain faith would be beneficial for human beings in some cases.
کلیدواژهها [English]
faith action knowledge 'Allāmah Ṭabāṭabā'ī 'Allāmah Javādī Āmulī
نسبت «فیض» و «اراده» در تفکر ابن سینا
نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسندگان
کاظم محسنی 1 سید محمد انتظام 2 علی فضلی 3
1 دانشجوی دکتری دانشگاه ادیان و مذاهب و مدیر کل امور پژوهشی جامعه المصطفی العالمیه
2 دانشیار گروه فلسفه دانشگاه مفید
3 استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
10.22034/pke.2022.13044.1626
چکیده
هدف مقاله حاضر بررسی و پاسخ به ناسازگاری دو موضوع «فیض» ـکه نحوه صدور آن حسب معنای آن است ضروری استـ با صفت «اراده» باری تعالی است. چگونه میتوان میان «ضرورت» و «اراده» بر بستر نظریه فیض جمع کرد، حال آنکه در ظاهر این دو مقوله همدیگر را نفی میکنند؟ بر اساس مبانی متافیزیکی، الهیاتی ابنسینا، نویسنده بدین نتایج دست یافته استکه اولاً نظریه فیض در تفکّر ابنسینا براساس مبانی و اصولِ متافیزیکی و الهیاتی معیّنی استوار شده است که از یک حیث این مبانی و اصول با صدر و ذیل فلسفه ابنسینا همپوشانی دارند. ثانیاً به جهت مذکور، نظریه فیض تنها براساس همان مبانی و اصول قابل درک است. ثالثاً با توجّه به نگاه ابنسینا به مبادی موجودات، ساختار جهان، ذات و صفات باری تعالی به خصوص علمِ عِنایی و اراده او، ضرورتِ فیض نه تنها منافی با اراده الهی نیست، بلکه برخاسته از ذات، علم و اراده وجوبیِ اوست. یعنی جهانْ لازمه ضروریِ ذاتِ واجب براساس اراده ضروریِ اوست، لذا هیچ ممکنی سوای حق تعالی نمیتواند ضرورتی را بر او تحمیل نماید. دشواریِ فهمِ نظریه فیض ابنسینا و اعتراضات، نخست از عدم توجّه و اعتنا به مبانی او، دوم از قیاس و همسانپنداریِ ذات الهی با عرصه انسانی برمیخیزد.
کلیدواژهها
ابنسینا نظریه فیض واجب ممکن حدوث ذاتی عنایت ضرورت اراده
dor 20.1001.1.24765325.1400.8.15.4.6
عنوان مقاله [English]
The Relation between "Grace" and "Will" in Avicenna's Thought
نویسندگان [English]
kazem mohseni 1 seyyed mohammad Entezam 2 Ali fazli 3
1 PhD student at the University of Religions and Denominations, and director general of research affairs at Al-Mustafa International University
2 Associate professor at department of Islamic Philosophy, Mufid University
3 assistant professor at Research Institute for Islamic Culture and Thought
چکیده [English]
The article is to examine and find an answer for inconsistency between "Divine grace" and "Divine will" in the context of "grace" theory. According to this theory, conferring grace is imperative for God and this "necessity" seems to contradict Divine will. Considering Avicenna's metaphysical and theological principles, the author has reached the conclusions that; first, in Avicenna's thought grace theory is based on the basics and principles that are somehow consistent with the beginning and the end of Avicenna's philosophy. Second; therefore, grace theory is comprehensible only with respect to these basics and principles. Third, according to Avicenna's point of view regarding the principles of existents (beings), the structure of the universe, and the Essence and Attributes of the Exalted Creator, especially His creative foreknowledge and will, the necessity of grace is not only consistent with Divine will; but, it is resulted from His essence, knowledge, and necessary volition. Meaning, the universe is an integral part of the Necessary Being based on His necessary volition. Consequently, no contingent being other than the Supreme Being can impose a necessity on Him. The objections and difficulty in understanding Avicenna's theory of grace origin in overlooking Avicenna's principles, as well as comparing and identification of Divine Essence with human features.
کلیدواژهها [English]
Avicenna (Ibn Sīnā) grace theory necessary contingent essential contingency favor necessity will
نقد جایگاه سلف در منطق فهم سلفیه از دین
نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسنده
محمد علی پرهیزگار
دانش آموخته دکتری کلام اسلامی دانشگاه قم
10.22034/pke.2022.12703.1578
چکیده
گذشتهگرایی و فهم سلف، به ظاهر جایگاه کاشفیت را در منطق نقلی سلفیه در فهم دین دارد و نه به عنوان منبع مستقل در عرض سنت نبوی برای دینشناسی؛ لیکن این شیوه، در عمل پس از سنت نبوی و حتی گاهی برتر از آن قرار گرفته و از مهمترین شیوههای عملی فهم دین از منظر سلفیان است که این نوشتار بر پایه روش توصیفی ـ تحلیلی، به نقد این گونه از منطق نقلی سلفیه در فهم دین میپردازد و مینماید که اصل ورود فهم سلف به منطق فهم دین و لزوم پیروی از ایشان، بیاساس و ابداع شخصیت حقوقی برای آنان است که به تسری عصمت برای کسانی میانجامد که چنین پیراستگیای ندارند، از اینرو پیروی از آنان مصداق نفی قرآنی بر تقلید کورکورانه از کسانی است که نه تنها عدالت ندارند؛ بلکه معیارهای قرآنی الگوی شایسته را نیز در آنان نمیتوان یافت.
از سویی برتری فهم سلف با چالشهای بسیار قرآنی، روایی و عقلی روبروست که نوشتار حاضر با دقت نظر به تبیین آنها پرداخته و روشن میسازد که سلفیان در کاربست سلفگرایی در فهم دین به اشتباه رفته و به جای بهرهگیری از خاندان عصمت و طهارت:، به دامان کسانی دستآویختهاند که صلاحیت لازم برای راهبری و راهنمایی در فهم دین را ندارند و به این خطا نیز بسنده نکرده و در موارد بسیاری سنت سلف را نه تنها بر خلف، بلکه بر سنت نبوی و حتی شریعت برتری بخشیدهاند که بطلان آن روشن است.
کلیدواژهها
سلف صحابه تابعان سلفیه منطق فهم دین
dor 20.1001.1.24765325.1400.8.15.5.7
عنوان مقاله [English]
Critique of the position of the Salaf in the logic of the Salafis' understanding of religion
نویسنده [English]
mohammad ali parhizgar
PhD in Islamic theology, Qom University
چکیده [English]
The retrospection and understanding of the Salaf seem to have a place of revelation in the Salafi narrative logic in the understanding of religion, and not as an independent source within the prophetic tradition for theology; However, this method is in practice after the prophetic tradition and sometimes even superior to it and is one of the most important practical methods of understanding religion from the Salafi point of view. He argues that the principle of understanding the predecessor's understanding of the logic of understanding religion and the necessity of following them is baseless and the creation of a legal personality for them, which leads to the spread of infallibility to those who do not have such affiliation. There are those who not only do not have justice; Nor can the Qur'anic criteria find a proper model in them.
On the other hand, the superiority of understanding the Salaf faces many Qur'anic, narrative and intellectual challenges that the present article carefully explains and clarifies that the Salafis have misunderstood the application of Salafism in understanding the religion and instead of using the family of infallibility and purity. There are people who do not have the necessary authority to lead and guide in understanding religion and have not been satisfied with this mistake and in many cases have preferred the predecessor tradition not only to the successor, but also to the prophetic tradition and even the Shari'a, the invalidity of which is clear.
کلیدواژهها [English]
Salaf companions followers Salafiyyah logic of understanding religio
بررسی و نقد مبانی فلسفی رویکرد اکتسابی بودن ملکات اخلاقی با تاکید بر مباحث نفس شناسی ابن سینا.
نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسندگان
محسن جمشیدی کوهساری 1 وحیده فخار نوغانی 2 سیدحسین سید موسوی 3
1 دانشجوی دکتری دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد
2 معارف اسلامی، دانشکده الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه فردوسی مشهد
3 دانشیار گروه معارف اسلامی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد
10.22034/pke.2021.11544.1519
چکیده
از مباحث مهم در اخلاق کیفیت حصول ملکات اخلاقی است. اما متاسفانه از جمله خلاهای مهم در حوزه دانش اخلاق عدم تبیین نظریات اخلاقی بر اساس مبانی نفس شناسی فلسفی است.ابن سینا تاحدودی از این امر مستثنی است. وی همانند سایر اندیشمندان ملکات اخلاقی را اکتسابی میداند و برای آن دلیل عقلی و نقلی اقامه نموده است.
ابنسینا بر مبنای اصول خویش در نفسشناسی مانند؛ جوهریت نفس، تجرد ذاتی نفس، روحانیه الحدوث و البقا بودن نفس و حرکت استکمالی نفس به تبیین کیفیت پیدایش و زوال ملکات اخلاقی پرداخته است. وی نفس را جوهرِ مجردِ ذاتی میداند که در تعامل با بدن بوده و با استفاده از قوای مختلف، افعالی را از خود بروز میدهد که آن رفتار، حالاتی در نفس ظاهر میکنند و به علت تکرار آن اعمال و در اثر حرکت، آن حالات در نفس به ملکات راسخی تبدیل میگردند که استکمال عرضی نفس را در پی-دارند.
اما مبانی انسانشناسی ابنسینا با ناسازگاریهایی همچون: ناسازگاری تجرد نفس با خالی بودن نفس از کمالات، ناسازگاری تجرد نفس با رویکرد اکتسابی بودن بر اساس مفهوم حرکت، ناسازگاری هدف اخلاق با حرکت در اعراض و عدم تغییر در ذات نفس و نیز عدم سنخیت نفس مجرد با بدن مادی مواجه میباشد.
براین اساس رویکرد اکتسابی بودن ملکات به دلیل ناسازگاری با برخی از مبانی نفس شناسی ابن سینا مورد پذیرش نیست. در این پژوهش تلاش شده است تا ضمن بررسی و نقد رویکرد اکتسابی ملکات اخلاقی رویکردی جایگزین با عنوان نظریه انکشاف در ملکات اخلاقی مطرح شود.
کلیدواژهها
نظریه اکتساب ملکات اخلاقی نفس تجرد ذاتی ابنسینا
dor 20.1001.1.24765325.1400.8.15.6.8
عنوان مقاله [English]
A Study and Critique of the Philosophical Foundations of the Acquired Approach to Moral Property with an Emphasis on Ibn Sina's Psychological Issues.
نویسندگان [English]
mohsen Jamshidi Kuhsari 1 Vahideh Fakhar Noghani 2 Sayyed Hussain Sayyed Mousavi 3
1 PhD student in the Faculty of Theology, Ferdowsi University of Mashhad
2 Islamic knowledge, faculty of theology and Islamic Knowledge, Ferdowsi university of Mashhad
3 Associate Professor of Department of Islamic Studies Faculty of Theology, Ferdowsi University of Mashhad
چکیده [English]
One of the important issues in ethics is the quality of obtaining moral properties. one of the important gaps in the field of ethics is the lack of explanation of moral theories based on the principles of philosophical psychology. Sina is somewhat of an exception. Like other thinkers, he considers moral properties to be acquired and narrative reason for it.
he based on his principles in psychology such as; The essence of the soul, the inherent abstraction of the soul, the spirituality of occurrence and the survival of the soul, and the complementary movement of the soul have explained the quality of the emergence and decline of moral properties. He considers the soul as an inherently abstract substance that interacts with the body and, using various powers, manifests actions in which that behavior manifests itself in the soul, and because of its repetition, acts and acts. Movement, those states in the soul become firm realms that seek the transcendental perfection of the soul.
But the principles of Sina's anthropology with incompatibilities such as: incompatibility of abstraction with emptiness of the soul, incompatibility of abstraction with the approach of being based on the concept of motion, incompatibility of the goal of morality with movement in deviations and no change in the nature of the soul and Also, the incapacity of the single soul is faced with the material body.
Accordingly, the acquired approach to property is not accepted due to incompatibility with some of the principles of Sina's psychology.
کلیدواژهها [English]
Theory of Acquisition Moral Properties Nafs Intrinsic Abstraction Ibn Sina
آدم، نیای انسان نوین و نقطه عطفی در روند تکامل انسان (نظریهای برای برونرفت از چالش تکامل)
نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسنده
علی موحدیان عطار
معارف دانشکده الاهیات پردیس فارابی دانشگاه تهران (عضو سابق)
10.22034/pke.2022.12446.1561
چکیده
از آنجا که نظریه تکامل انواع تا حد زیادی مورد پذیرش دانشمندان علوم تجربی واقع شده است، تعارض میان این دیدگاه علمی با برداشت سنتی از نظرگاه قرآنی در باره آفرینش انسان، چالش بزرگی را برای ارزش علمی قرآن و دیگر متون دینی همراستا فراهم آورده و اذهان بسیاری را درگیر خود کرده است. این نوشتار برداشت متفاوتی از دادههای قرآن و روایات در باب آفرینش آدم} را فراپیش خواهد نهاد تا نشان دهد که آدم} نه نخستین انسان، بلکه سرسلسله انسان نوین (نسل امروزین انسانها) و نخستین انسان اندیشهورز دارای فطرت توحیدی است که پس از نسلهای متعدد از انسانها و انساننماها، خدای متعال او را بهطور متمایزی آفریده و یا برگزیده است. در صورت تأیید یافتن این دیدگاه، میتوان گفت تضاد و تعارض غیر قابل حلی میان گزارش قرآن ـ روایی از آفرینش آدم با یافتههای تجربی درباره پیدایش انسان و بهطور خاص با نظریه تکامل انواع، وجود ندارد و بلکه میتوان میان آن گزارش با پیدایش تکاملی انسان مدرن از انسانهای پیشین و دیگر جانداران در زمین، جمع کرد.
کلیدواژهها
آدم انسان تکامل آفرینش
dor 20.1001.1.24765325.1400.8.15.7.9
عنوان مقاله [English]
Adam, the ancestor of modern human and a turning point in the process of human evolution: A Qur'anic-Hadith theory to overcome the challenge of evolution
نویسنده [English]
Ali Movahedian Attar
Maaref Theologi Farabi Pardis of Tehran Univercity
چکیده [English]
Since the theory of the evolution of species is now widely accepted by scholars, the conflict between this scientific view and the account of the creation of man in Qur'an has posed a great challenge for the noeic value of the Qur'an. Based on evidences from Qur'an and the hadiths, this article is to show that Adam is not the first man, nor was he necessarily created out of the natural process of the creation of living beings, but the ancestor of modern man (modern generation of human beings) and the first human who has been chosen by the Almighty God by giving the distinctive feature of intellect, after several generations of human beings and humanoids, On the other hand, the scientific report on the evolution of mankind reveals details that correspond to the Qur'anic report on this subject. In this way, one can combine the Qur'anic account of the creation of man with scientific findings about the evolution of modern man from ancient humans and other living things.
کلیدواژهها [English]
Adam human evolution creation
بررسی و نقد تحلیل ایزوتسو پیرامون مسئلهی جبر و اختیار در قرآن
نوع مقاله : مقاله علمی ترویجی
نویسندگان
سیده هانیه مومن 1 علی اکبر کلانتری 2
1 دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث دانشگاه شیراز
2 دانشیار و عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز
10.22034/pke.2022.12139.1547
چکیده
« جبر و اختیار » یکی از موضوعات مهم و غامض علوم اسلامی اعم از کلام، فلسفه و عرفان می باشد که دانشمندان هر یک از علوم مذکور برای حل این مسئله، دیدگاه های متفاوتی را برگزیده اند. در این میان ایزوتسو، اسلام شناس و قرآن پژوه معاصر در تحلیل آیات ناظر بر جبر و اختیار در قرآن با بن بست مواجه گردیده و اساسا اندیشه ی قرآنی را متفاوت از منطق عقل بشری دانسته است. در پژوهش حاضر که با روش توصیفی - تحلیلی گردآوری شده ، تلاش بر آنست که منشا این نگرش ایزوتسو را جست و جو نموده و پس از یافتن مواضع او در باب جبر و اختیار طی آثار مختلف او ، تحلیل و نقدی نسبت به آن ها ارائه گردد . نتایج حاکی از آنست که اگر چه ایزوتسو در تحلیل قرآنی مسئلهی جبر و اختیار راه خطا را پیموده است اما با توجه به همگرایی و تاسی او از مبانی عرفان ابن عربی در بسیاری از موضوعات از جمله جبر و اختیار ، به نظر می رسد وی پیرو همان آموزه «امر بین الامرین» می باشد که از فحوا و نه نص سخنان ابن عربی نیز می توان همین حکم را استنباط نمود.
کلیدواژهها
جبر اختیار ایزوتسو ابن عربی هدایت و ضلالت
dor 20.1001.1.24765325.1400.8.15.8.0
عنوان مقاله [English]
Review and critique of Izutsu's analysis on the issue of predestination and free will in the Qur'an
نویسندگان [English]
seyedeh hanieh momen 1 Ali Akbar Kalantari 2
1 PhD student in Quranic and Hadith Sciences, Shiraz University
2 Associate Professor and Faculty Member of Shiraz University
چکیده [English]
« predestination and free will" is one of the most important and confusing topics in Islamic sciences, including theology, philosophy and mysticism. Scientists in each of these sciences have chosen different perspectives to solve this problem. In the meantime, Izutsu , a contemporary Islamologist and Quran researcher, has faced a stalemate in analyzing the verses on determinism and free will in the Quran and has considered Quranic thought to be fundamentally different from the logic of human intellect. In the present study , which has been collected by descriptive-analytical method, an attempt is made to search for the origin of this attitude of Izutsu and after finding his positions on predestination and authority in his various works, to provide analysis and critique of them. . The results indicate that although Izutsu in the Qur'anic analysis has taken the issue of predestination and free will, but considering his convergence and fear of the principles of Ibn Arabi mysticism in many subjects, including predestination and free will, he seems to follow the same doctrine . he seems to follow the same doctrine . It is "Amr Bin Al-Amrin" which is inferred from the context and not the text of Ibn Arabi's words .
کلیدواژهها [English]
predestination free will Izutsu Ibn Arabi guidance and misguidance
ارزیابی نظریه غلام احمد پرویز، متفکر قرآنی شبهقاره، در تجدیدپذیری وحی سنت
نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسندگان
حسن رضایی هفتادر 1 محمد قاسمی شوب 2 صفر نصیریان 3
1 دانشیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران
2 دانش آموخته دکتری علوم قرآن و حدیث، پژوهشگر و مدرّس دانشگاه جامع امام حسین ع
3 استادیار گروه معارف اسلامی پردیس شهید رجایی ارومیه دانشگاه فرهنگیان
10.22034/pke.2021.11462.1512
چکیده
در دو قرن اخیر، عدهای از متفکران مسلمان در شبه قاره هند، جنبشهایی را با اهدافی نوگرایانه پدید آوردند که به لحاظ نظری به برداشت های خاصی از دین منتهی شد. آنها که بعدها به قرآنیون مشهور شدند، رویکردی انتقادی، در مواجهه با سنّت نبوی داشتند. نکته محوری در مباحث همه قرآنیان شبهقاره هند، تأکید بر قرآنبسندگی و بینیازی از سنّت بود. غلام احمد پرویز، متفکر قرآنی معاصر شبه قاره، از جمله شخصتهایی است که در قرآن-بسندگی، تقریری نو نسبت به نظریههای قبلی دارد. از دیدگاه وی، وحی قرآن ثابت است و وحی سنت تجدیدپذیر. از آن جا که این نظریه، متأثر از نظریههای نواندیشانه غربی درباره وحی است و با نظریههای اسلامی تناقض دارد، نوشته حاضر، در صدد برآمد تا با روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر منابع اسلامی به بررسی و نقد نظریهاش بپردازد. بر اساس بررسیها، نظریه پرویز چهار مولفه دارد: بر اساس آیات قرآن، فرمانهای پیامبر(ص) در حوزه سنت، مانند هر انسان دیگری در معرض اشتباه قرار دارد؛ پیامبر(ص) و اصحابش برای سنتی که در قالب حدیث ثبت شده بود، اهتمامی نداشتهاند؛ عقل برای تشریح جزئیات دین، تحت دلالت و هدایت قرآن، در تمام حالات کافی و وافی خواهد بود؛ طبق آیاتی از قرآن، وحی سنّت نسبت به غیر پیامبر(ص) خاصیت تعمیمپذیری دارد. نقدهایی که بر این مولفهها وارد است، عبارتند از: آیاتی که پرویز بر اساس آنها مدعی خطاپذیری سنّت پیامبر(ص) است، دلالتی بر این امر ندارند. برخلاف نظر وی، پیامبر(ص) و یاران او در زمان حیاتش، اهتمام فراوانی به سنت داشتهاند. ...
کلیدواژهها
وحی سنت خطاپذیری عقل تجدیدپذیری غلام احمد پرویز
dor 20.1001.1.24765325.1400.8.15.9.1
عنوان مقاله [English]
The Evaluation of Ghulām Aḥmad Parwīz’s (the Qur’ānist Thinker of the Indian Peninsula) Theory on the Repeatability of the Sunna Revelation
نویسندگان [English]
Hasan Rezaii Haftador 1 mohammad qasemi 2 safar nasirian 3
1 Associate Professor, Department of Quranic and Hadith Sciences, Farabi University of Tehran
2 PhD student in Quran and Hadith, researcher and lecturer at Imam Hossein University
3 Assistant Professor of Islamic Education, Shahid Rajaei Campus, Urmia, Farhangian University
چکیده [English]
Although all Qur’ānists of the Indian Peninsula emphasize the Qur’ānism and needlessness to the sunna, they adopt different explications for this issue. Ghulām Aḥmad Parwīz, the contemporary Qur’ānist thinker of the Indian Peninsula, is one of the figures who has given in a new explication in this regard. His exposition of Qur’ānism is tied to his classification of the different types of revelation. In his opinion, the qur’ānic revelation is fixed, while the sunna revelation is repeatable. Since his theory about the repeatability of the sunna revelation is influenced by the Western intellectuals about the revelation and contradicts the Islamic theories, the study at hand aimed at examining and criticizing his theory. The results of this investigation show that Parwīz’s theory – which relies on the intellect, the qur’ānic verses, and the history of Islam – has four components. First, based on the qur’ānic verses, the orders of the Prophet (s) in the sunna realm (like those of any other human) is prone to mistakes. Second, the Prophet (s) and his Companions did not make efforts with regard to the sunna that was recorded in the form of Ḥadīths. Third, intellect, under the guidance of the Qur’ān, is sufficient in all conditions for the explanation of the details of religion. Fourth, according to some verses of the Qur’ān, the sunna revelation can be generalized to people other than the Prophet (s). However, there are some criticisms against these components. First, the verses that Parwīz uses to claim ...
کلیدواژهها [English]
Revelation Sunna Fallibility Intellect Repeatability Ghulām Aḥmad Parwīz
رویکردی چندوجهی و قرآنمحور به الهیات سلبی و ایجابی
نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسنده
محمد علی عباسیان چالشتری
دانشیار گروه فلسفه و اخلاق، دانشگاه پیام نور، تهران جنوب
10.22034/pke.2021.11428.1510
چکیده
«الهیات سلبی» و «الهیات ایجابی»، معمولاً، بهعنوان دو نظریه یا دو رویکرد متضاد معرفتی و زبانی به خداوند، اوصاف و ویژگیهای او در نسبت با انسان معرفی شدهاند. مشهور است که الهیات سلبی خداوند، اوصاف و اسماء او را غیرقابل شناخت و غیرقابل گفتگوی ایجابی توسط انسان میداند و الهیات ایجابی خداوند، اوصاف و اسماء او را توسط انسان شناختنی و گفتگو کردنی میشمرد. اما دلیلی وجود ندارد تا الهیات سلبی و ایجابی را به دو بعد یا دو وجه معرفتی و زبانی محدود کنیم، برعکس شواهدی در آثار فیلسوفان و متکلمان متأله وجود دارد که نشان میدهد آن دو الهیات میتوانند ابعاد و وجوه هستیشناختی و عملشناختی هم داشته باشند. این مقاله با بهرهگیری از روش توصیفی و تحلیلی، ابتدا کوشش میکند، با ذکر شواهدی از آراء فیلسوفان و متکلمان برجسته مغرب زمین، به توضیح، مستندسازی و توجیه ابعاد چهارگانه الهیات سلبی و ایجابی بپردازد. پس از آن، با تکیه بر آیات قرآن کریم، یک الهیات چند وجهی را با وجوه معرفتشناختی، زبانشناختی، عملشناختی، و هستیشناختی، معرفی و پیشرو قرار دهد. این الهیات، در همه وجوه، نسبت به ذات و ذاتیات خداوند سلبی اما نسبت به اسماء خداوند ایجابی است. براساس رویکرد الهیاتی ایجابی چند وجهی قرآنی اتخاذ شده در این مقاله، نخستین مرحله برای ارتباط انسان با خدا معرفتی است.
کلیدواژهها
الهیات سلبی الهیات ایجابی ذات خداوند ذاتیات خداوند اسماء خداوند
dor 20.1001.1.24765325.1400.8.15.10.2
عنوان مقاله [English]
A Multifaceted And Quranic Based Approach to Negative and Positive Theology
نویسنده [English]
Mohammad Ali Abbasian Chaleshtori
Associate Professor, Department of Philosophy and Ethics, Payame Noor University, South Tehran
چکیده [English]
"Negative theology" and "positive theology" are usually introduced as two opposing epistemic and linguistic theories or approaches to God and His attributes in relation to man. Negative theology considers God and His attributes to be unknowable and not expressible in words by man, and positive theology considers God and His attributes to be knowable and expressible in words. According to this article, negative and positive theologies, in addition to epistemic and linguistic dimensions or aspects, also include ontological and pragmatic dimensions and aspects. This article, by using a descriptive and analytical method and by citing some evidences from the views of some prominent philosophers and theologians of the West, first, tries to establish and justify the four dimensions of a negative and positive theology. And then, tries to introduce a multifaceted theology based on the verses of the Holy Quran, with epistemological, linguistic, pragmatic, and ontological aspects. This theology, in all of its aspects, is negative towards the Essence and Essential Attributes of God but positive towards the Names of God. According to the positive multifaceted Qur'anic theological approach adopted in this article, the first step for man's relationship with God is cognitive.
کلیدواژهها [English]
Negative Theology Positive Theology Essence of God Essential Attributes of God Names of God
رابطه ولایت الهی وضرورت انسان کامل درحکمت متعالیه
نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسنده
سید مجید میردامادی
عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه خراسان
10.22034/pke.2021.11037.1493
چکیده
چکیده:
مساله ی این جستار، بررسی رابطه تحقق ولایت مطلق حق تعالی ووجود انسان کامل واعتبارمناصب ولایت درحکمت متعالیه است.پرسش این است که چه ارتباطی بین تحقق ولایت الهی ازسویی ووجود انسان کامل وجعل نبوت وامامت ازدیگرسوی درنظام فلسفی حکمت متعالیه وجود دارد؟ دراین پژوهش، مدعای رابطه ی ضروری بین ولایت مطلق حق تعالی وتحقق انسان کامل به عنوان مظهراسماء الهی واعتبارمناصب ولایت(نبوت وامامت) برای وی، تبیین می شود. طبق سنت الهی ازبدوآفرینش انسان تا ختم نظام عالم درهرعصری، انسان کامل وولی الهی وجود دارد. ضرورت تحقیق،دراهمیت موضوع ولایت است واینکه توحید حقیقی نظری وعملی برای انسان، ازمشکاه ولایت وتولی به ولایت ولی الهی حاصل می شود.وجه تمایزاین تحقیق، درطرح موضوع مسأله محور وتبیین فرضیه ها است. روش پژوهش،توصیفی وتحلیلی ازطریق تحلیل مفهومی وگزاره ای است. مهمترین نتایجی که این تحقیق به آنهادست یافته عبارتنداز:1- ولایت مطلق بالذات به حق تعالی اختصاص دارد و دارای وجوه واقسامی است. 2- انسان کامل، حق مخلوق به ؛یعنی جهان به سبب اوآفریده شده وغایت مطلوب جهان است.3- انسان کامل، مظهراسم جامع وجامع اسماء است.4- انسان کامل، دارای مقامات ومراتبی است. 5- ولایت الهی، مستلزم خلافت انسان کامل است.6- ضرورت نبوت نبی (ع) وامامت امام(ع) ثابت است. 7-ولایت تشریعی الهی، مستلزم تداوم تکلیف وهدایت انسان کامل است.8- تداوم تکلیف الهی، مستلزم استخلاف وظهورمنجی (عج) درآخرالزمان است.
کلید واژه ها: ولایت حق تعالی- انسان کامل - مظهریت اسم جامع -ظهورولایت الهی- خلیفه الهی-حکمت متعالیه
کلیدواژهها
" ولایت حق تعالی" " انسان کامل" " مظهریت اسم جامع" "ظهورولایت الهی" " خلیفه الهی" "حکمت متعالیه"
dor 20.1001.1.24765325.1400.8.15.11.3
عنوان مقاله [English]
The relationship between divine guardianship and the necessity of a perfect human being in transcendent wisdom
نویسنده [English]
seyyad majid midrdamadi
ح
چکیده [English]
The issue of this paper is to examine the relationship between the realization of the absolute guardianship of the transcendent right and the existence of a perfect human being and the validity of the guardianship positions in the transcendent wisdom. The question is what is the connection between the realization of divine guardianship on the one hand and the existence of a perfect human being and the forgery of prophecy and Imamate on the other hand, in the philosophical system of transcendent wisdom? In this research, the claim of the necessary relationship between the absolute guardianship of the Almighty and the realization of the perfect man as the manifestation of the divine names and the validity of the positions of guardianship (prophethood and Imamate) for him, is explained. According to the divine tradition, from the creation of man to the end of the world system in every age, there is a perfect man and a divine guardian. The necessity of research is in the importance of the subject of "guardianship" and that the real theoretical and practical monotheism for human beings is obtained from the problems of guardianship and the guardianship of the divine guardianship. The distinguishing feature of this research is the problem-oriented subject design and explanation of hypotheses. The research method is descriptive and analytical through conceptual and propositional analysis. The most important results that this research has achieved are: 1. Absolute guardianship is inherently dedicated to the Almighty and has various aspects; 2. The perfect man is the right of the creature, that is, the world was created because of him and is the desirable end of the world; 3. The perfect man is the manifestation of the comprehensive name and the comprehensive of names; 4. The perfect man has authorities and ranks; 5. Divine guardianship requires the caliphate of a perfect human being. 6. The necessity of the prophethood of the Prophet and the Imamate of the Imam is fixed; 7. Divine legislative guardianship requires the continuation of the duty and guidance of a perfect human being; 8.
Continuation of the divine task requires the succession and appearance of a savior in the end times.
کلیدواژهها [English]
Province of the Almighty perfect human manifestation of the comprehensive name Advent of divine guardianship God's successor Transcendent wisdom
مقایسه مدرسه کلامی ماوراء النهر با مکتب کلامی کوفه و قم تا قرن پنجم هجری
نوع مقاله : مقاله علمی ترویجی
نویسنده
علیرضا زکی زاده
استادیار دانشگاه علامه مجلسی
10.22034/pke.2021.9788.1437
چکیده
کلام امامیه را در موقعیتهای جغرافیایی متفاوت و همچنین به لحاظ تاریخی میتوان مورد بررسی قرار داد. بر این اساس و با هدف این که پژوهشی در مورد مقایسه دیگر مکاتب کلامی با مدرسه کلامی ماوراء النهر سامان نیافته است، این نوشتار مورد بررسی قرار گرفته است. مکتب کلامی کوفه و قم به دلیل جایگاه ویژهای که در مکاتب کلامی دارند و به خاطر تأثیر و تأثراتشان با حوزة ماوراء النهر انتخاب شده است. این پژوهش به روش مقایسهای و تحلیلی نشان میدهد که این مکاتب به لحاظ اندیشههای مشترک برخی عالمان و راه یافتن جریانهای فکری و تأثیرگذار این عالمان به ماوراء النهر دارای اشتراک بوده و از جهت تعامل با اهل سنّت و جهتگیری معتدلانه و رویکرد تقریبی حوزة ماوراء النهر از همدیگر متمایز میشوند. همچنین مشخص گردید بیشترین نقاط اشتراک مدرسه ماوراءالنهر با مکتب قم بوده است؛ با این وجود، عدم گرایش به اندیشة نظریة سهو النبی از سوی برخی شاگردان ابن ولید همچون «حیدر بن محمّد بن نعیم سمرقندی» و «جعفر بن علی بن احمد قمی» در دیار ماوراء النهر و همچنین عدم همراهی با جریان فکری سعد اشعری در ماوراء النهر که مقابل جریان فکری هشام بن حکم بوده است، از نقاط افتراق این دو مکتب میباشد
کلیدواژهها
مقایسه تطبیقی مدرسه کلامی ماوراء النهر مکتب کلامی کوفه مکتب کلامی قم جریانهای کلامی جریانهای فکری
dor 20.1001.1.24765325.1400.8.15.12.4
عنوان مقاله [English]
Comparison of Transoxiana (Mawara ul nahr) Theological School with Kufa and Qom Theological School up to the fifth century AH
نویسنده [English]
ali reza zakizadeh renani
کلام اسلامی
چکیده [English]
Imamites Theology can be studied in different geographical locations as well as historically. On this basis, and with the aim of not conducting research on the comparison of other theological schools with the Transoxiana (Mawara ul nahr Theological School, this article has been reviewed. The theological schools of Kufa and Qom have been selected because of their special place in theological schools and because of their contribute and influences with the transatlantic field. This research shows by comparative and analytical method that these schools have in common in terms of the common thoughts of some scholars and the way of intellectual and influential currents of these scholars to the other side of the river and in terms of interaction with Sunnis and moderate orientation from the east. They are different from each other. It was also found that most of the commonalities of Transoxiana school were with Qom school; However, the reluctance of some of Ibn Walid's students, such as Haidar ibn Muhammad ibn Naeem Samarqandi and Ja'far ibn Ali ibn Ahmad Qomi, to disregard the theory of the Prophet's mistake, as well as their lack of support for Sa'd al-Ash'ari Al-Nahr, which was opposed to the current of thought of Hisham Ibn Hakam, is one of the points of difference between the two schools.
کلیدواژهها [English]
Applied Measurement School of My Words Beyond the River Office of My Words Kufa Office of My Words Qom My Talking Jianhai Shanghai My Thought
مشخصات مقالات پژوهشنامه كلام
شماره 16
بهار و تابستان 1401
تحلیل و بررسی رویکرد شیخ طوسی در تفسیر آیات «امامت» و «ولایت»
نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسندگان
روح الله شاکری زواردهی 1 محمد علی مهدوی راد 2 علی هابطی نژاد 3
1 دانشیار گروه شیعه شناسی، دانشکدگان فارابی، دانشگاه تهران
2 دانشیار گروه علوم قرآن و حدیث، دانشکدگان فارابی، دانشگاه تهران
3 دانشجوی دکتری گروه مدرسی معارف اسلامی، دانشکدگان فارابی، دانشگاه تهران
10.22034/pke.2022.12981.1620
چکیده
اعتقاد به امامت منصوص و بلافصل امیرالمؤمنینG به عنوان شاخصه اصلی اعتقاد امامیه به شمار میرود و عالمان امامیه از دیرباز به تثبیت آن از مسیر تفسیر آیات توجه داشتهاند. مسئله اصلی این پژوهش تحلیل و بررسی رویکرد شیخ طوسی در تفسیر آیات امامت و ولایت است که با مقایسه تفسیر شیخ با تفسیر همفکران وی در مکتب کلامی امامیه بغداد همچون سید مرتضی و شیخ مفید و نیز روش تفسیری سابق مفسران امامیه همچون قمی و عیاشی انجام پذیرفته است. برای رسیدن به این هدف با روش تحلیلی و مطالعات کتابخانهای، همه آثار شیخ مطالعه و تفسیر وی از این آیات از جهاتی همچون جایگاه روایت در تعیین مراد از آیات، رویکرد تأویلی مبتنی بر روایات، نگاه تقریبی در استدلالها و جایگاه اقوال مفسران در تفسیر شیخ تحلیل شده است. تفسیر شیخ طوسی از آیات ولایت و امامت را میتوان تفسیری اجتهادی مبتنی بر فهم عقلایی از کلام وحی و با لحاظ تراث روایی امامیه و امتداد مکتب تفسیری امامیه بغداد دانست که با توجه به جایگاه ویژه موضوع امامت در مرزبندی مذاهب اسلامی تلاش دارد تا با رویکردی تعاملی در عین دفاع از مبانی قرآنی اندیشه امامت و لزوم نص برای تعیین ولی، زمینه طرح دیدگاه تفسیری شیعه و ارائه مبانی قرآنی امامیه در موضوع امامت را در محیط فکری جامعه اسلامی آن دوران فراهم کند.
کلیدواژهها
تفسیر امامت ولایت آیات امامت و ولایت شیخ طوسی
عنوان مقاله [English]
Analysis of Sheikh Tusi's approach in interpreting the verses of Imamate and Wilayah
نویسندگان [English]
roohollah shakeri 1 mohammad ali mahdavirad 2 ali habeti nejad 3
1 President of Maaref University
2 Associate Professor, University of Tehran
3 Student of Tehran University
چکیده [English]
Belief in the assignment by narration and immediate Imamate of the Amir al-Mu'minin (as) is considered as the main feature of the Imamate belief and Imami scholars have long paid attention to its establishment through the interpretation of verses of Quran. The main subject of this research is the analysis of Sheikh Tusi's approach in interpreting these verses. To achieve this goal through analytical methods and library studies, all of Sheikh's works have been studied and his viewpoint about these verses from aspects such as the position of narration in determining the meaning of verses, interpretive approach( taʾwīl or the allegorical interpretation of the Quran) based on narrations, establishing his argument based on the principle of proximity between Islamic sects and the position of commentators in Sheikh interpretation has been analyzed. Sheikh Tusi's interpretation of the verses of Wilayah and Imamate can be considered as a deductive interpretation based on a rational understanding of the revelation and in terms of the narrative heritage of Imamite school of thought and the extension of the Imamite school of Baghdad, which tries to take an interactive approach due to the special place of Imamate While defending the Qur'anic principles of the idea of Imamate and the necessity of narrations for determination of the Imam (Wali or guardian).in this situation, he provides the basis for the Shiite interpretive view and the presentation of the Qur'anic principles of the Imamate on the subject of Imamate in the intellectual environment of Islamic society at that time.
کلیدواژهها [English]
Tafsir Imamate Velayat verses of Imamate and Velayat Sheikh Tusi
بررسی و نقد نحوۀ خالقیّت خداوند در عرفان کیهانی(حلقه)
نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسندگان
سید حمیدرضا رئوف 1 قدرت الله خیاطیان 2
1 عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی
2 گروه ادیان و عرفان، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران
10.22034/pke.2022.12930.1615
چکیده
در میان مباحث مهم کلامی، موضوع «نحوه خالقیت خداوند در هستی» به چگونگی تکثّر موجودات از خداوند میپردازد. این موضوع یکی از اولین و کلیدیترین مباحث در ترسیم هستیشناسی است که بررسی ساختار و ضوابط حاکم بر آن در فهم بهتر دیگر اجزای جهانبینی اثرگذار خواهد بود. علاوه بر آن، بررسی این موضوع به چگونگی ساختار جهانبینی و شناسایی انسجام حاکم بر آن نیز کمک میکند. در این مقاله، نحوه خالقیت خداوند در عرفان کیهانی به کمک دو مدل «گستره عرضی عالم» و «سلسله طولی وجود» بررسی شده تا تحلیل دقیقی از اجزای حاکم بر آن و بررسی انسجام و پیوستگیش به دست آید، زیرا با ترسیم مدلهای هستیشناسی در نحوه تعامل مبدأ با عناصر هستی(ساختار گستره عرضی عالم) و نسبت مبدأ هستی با دیگر اجزاء(ساختار سلسله طولی وجود)، میتوان خطاها و ضعفهای محتمل در رویکرد عرفان کیهانی(حلقه) را بازشناخت. این پژوهش با روش توصیفیـ تحلیلی، ابتدا نحوه خالقیت خداوند در عرفان کیهانی را بیان(توصیف) میکند، و پس از آن، از منظری تحلیلی به بررسی و نقد روابط درونی حاکم بر آن میپردازد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که نحوه خالقیت خداوند در عرفان کیهانی فاقد شفافیت لازم در بیان نحوه خالقیت خداوند است و در نسبت میان اجزای هستی و خالقیت خداوند در فرایند هستی به ابهامات و تناقضات ساختاری دچار شده است. چندانکه در بیان نحوه خالقیّت خداوند با ضعف اساسی در تبیین، انسجام درونی و ساختاری روبه رو خواهد بود.
کلیدواژهها
عرفان کیهانی عرفان حلقه محمدعلی طاهری نحوه خالقیت خداوند هستیشناسی
عنوان مقاله [English]
A Study and Critique of How God Works in Cosmic Mysticism (Ring)
نویسندگان [English]
seyed Hamidreza Raoof 1 Ghodratollah Khayatian 2
1 Faculty member of Jihad-e-Daneshgahi Institute of Humanities and Social Studies
2 Department of Religions and Mysticism, Faculty of Humanities, Semnan University, Semnan, Iran
چکیده [English]
Among the important theological topics, the topic of "how God created in existence" deals with how beings multiply from God. This is one of the first and most key topics in ontology mapping, and the study of its structure and criteria is effective in better understanding other components of the worldview. In addition, examining this issue helps to structure the worldview and identify the coherence that governs it.
In this article, by examining the way of God's creation in cosmic mysticism, the structure and coherence of the ontology that governs it has been examined and criticized. This research with the help of descriptive-analytical method, after describing the approach of cosmic mysticism, by analyzing its views and opinions with the help of two models of the transverse structure of the universe and the structure of the longitudinal chain of existence, has shown that God's creation in cosmic mysticism In terms of coherence with its other components, it faces many problems. In other words, cosmic mysticism has problems in clearly explaining how God's creation is, and has encountered structural ambiguities and contradictions in the relationship between the components of existence and God's creation in the process of existence.
کلیدواژهها [English]
Cosmic mysticism ring mysticism Mohammad Ali Taheri God's creation ontology
تحلیل و بررسی الهیات سلبی بمثابه تقریر نظریه «عینیت» در اندیشه کلینی، شیخ صدوق، علامه حلی و فاضل مقداد
نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسندگان
محمدعلی اسماعیلی 1 عزالدین رضانژاد 2
1 دانشجوی دکتری فلسفه اسلامی و پژوهشگر پژوهشگاه بین المللی المصطفی، گروه ادیان ابراهیمی
2 استاد و عضو هیئت علمی گروه کلام اسلامی جامعه المصطفی العالمیه
10.22034/pke.2022.13077.1631
چکیده
«الهیات سلبی» به مثابه نظریهای مهم و پرطرفدار در ادیان ابراهیمی، بر مؤلفه سلبیگروی در حوزه خداشناسی تأکید داشته، ساحتها، رویکردها و تقریرهای مختلفی دارد که شاخصترین آنها در میان متکلمان امامیه، رویکرد الهیات سلبی به مثابه تقریر نظریه «عینیت» است. این رویکرد، رابطه نظریه عینیت و الهیات سلبی را در کانون بررسی قرار داده، در پی سازگار انگاری این دو نظریه است و مورد پذیرش ثقةالاسلام کلینی، شیخ صدوق، علامه حلی و فاضل مقداد قرار دارد. از رهگذر این جستار که با روش توصیفی، تحلیلی و با هدف تقریر و ارزیابی این رویکرد سامان یافته، آشکار میشود که این نظریه سه مؤلفه برجسته دارد؛ 1. سلبیانگاری صفات ثبوتی در ساحت هستیشناختی؛ 2.سازگاری سلبیانگاری صفات ثبوتی با بساطت ذات الهی و ناسازگاری ثبوتیانگاری آنها با بساطت ذات(برهان نظریه)؛ 3. تقریر نظریه عینیت در سایه سلبیانگاری صفات ثبوتی. با این همه، به نظر میرسد هیچ کدام از این مؤلفهها موجه نیست و این نظریه علاوه بر اشکالات درونی، نمیتواند تقریرکننده نظریه عینیت باشد.
کلیدواژهها
الهیات سلبی عینیت صفات با ذات الهی ثقةالاسلام کلینی شیخ صدوق علامه حلی فاضل مقداد
عنوان مقاله [English]
ارزیابی الهیات سلبی بهمثابه تقریر نظریه «عینیت» در اندیشه کلینی، شیخ صدوق، علامه حلی و فاضل مقداد
نویسندگان [English]
Mohammad Ali Esmaeili 1 ezzoddin rezanejad 2
1 Al-Mustafa Al-Alamiyah Community
2 Professor of Al-Mustafa International University
چکیده [English]
الهیات سلبی بهمثابه نظریهای مهم و پرطرفدار در ادیان ابراهیمی، بر مؤلفه سلبیگروی در حوزه خداشناسی تأکید داشته، ساحتها، رویکردها و تقریرهای مختلفی دارد که شاخصترین آنها در میان متکلمان امامیه، رویکرد الهیات سلبی بهمثابه تقریر نظریه «عینیت» است. این رویکرد، رابطه نظریه عینیت و الهیات سلبی را در کانون بررسی قرار داده، در پی سازگارانگاری این دو نظریه است و مورد پذیرش ثقةالاسلام کلینی، شیخ صدوق، علامه حلی و فاضل مقداد قرار دارد. از رهگذر این جستار که با روش توصیفی -تحلیلی و با هدف تقریر و ارزیابی این رویکرد سامان یافته، آشکار میشود که این نظریه سه مؤلفه برجسته دارد: الف. سلبیانگاری صفات ثبوتی در ساحت هستیشناختی؛ ب. سازگاری سلبیانگاری صفات ثبوتی با بساطت ذات الهی و ناسازگاری ثبوتیانگاری آنها با بساطت ذات (برهان نظریه)؛ ج. تقریر نظریه عینیت در سایه سلبیانگاری صفات ثبوتی. اما بهنظر میرسد هیچکدام از این مؤلفهها موجه نیست و این نظریه علاوه بر اشکالات درونی، نمیتواند تقریرکننده نظریه عینیت باشد.
کلیدواژهها [English]
الهیات سلبی عینیت صفات با ذات الهی ثقةالاسلام کلینی شیخ صدوق علامه حلی فاضل مقداد
بررسی گستره عصمت انبیای الهی از دیدگاه ابومنصور ماتریدی با محوریت آیات منافی عصمت
نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسندگان
روح الله سعیدی فاضل 1 حسن خرقانی 2
1 دانشجوی دکتری دانشگاه علوم اسلامی رضوی دانشجوی دکتری گروه علوم قرآنی و حدیث، دانشگاه علوم اسلامی رضوی و رئیس پژوهشکده بین المللی امام رضا (ع) جامعه المصطفی العالمیه خراسان
2 عضو هیئت علمی گروه علوم قرآنی و حدیث، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ایران، مشهد مقدس
10.22034/pke.2022.13818.1677
چکیده
عصمت انبیاء الهی از جمله مهمترین و کلانترین مباحث کلامی است که متکلمان فریقین نسبت به ماهیت، منشأ، مبانی، ادله و گستره آن نظریات مختلفی مطرح نمودهاند. از این میان، مبحث گستره عصمت انبیاء از منظر قرآن کریم، بحثی بنیادین و دراز دامن بوده که به تعدد مکاتب کلامی، آراء و انظار مختلفی بیان شده است. در این میان متکلمان امامیه قلمرو عصمت را حداکثری دانسته و سایر مکاتب مراتب مختلفی را برای آن ذکر نمودهاند. از معدود متکلمان اهل سنت ابومنصور ماتریدی است که همکلام و همرأی با شیعه امامیه بوده و گستره عصمت را از تلقی، حفظ، ابلاغ وحی، دوری از معاصی و جلب طاعات فراتر دانسته و آن را در حوزه نسیان و خطا نیز ساری و جاری میداند. اگرچه طرفداران مکتب ماتریدیه نگاه او را ذکر نکرده و رأی دیگری را برگزیدند، اما این دیدگاه از درون استنباطهای تفسیری او قابل مشاهده است. این پژوهش با روش توصیفی، تحلیلی و با بهرهگیری از منابع کتابخانهای، آرای ابومنصور ماتریدی پیرامون آیات موهم تنافی عصمت انبیاء در قرآن کریم را به صورت کامل استقصاء نموده و توجیه ماتریدی در زمینه رفع این تناقض را گردآورده و ضمن بررسی آن، دیدگاه قلمرو حداکثری عصمت انبیاء الهی از دیدگاه ماتریدی را اثبات مینماید.
کلیدواژهها
ماتریدی عصمت قرآن کریم انبیاء قلمرو عصمت
عنوان مقاله [English]
Examining the scope of infallibility of divine prophets from the point of view of Abu Mansour maturidi with the character of verses contrary to infallibility
نویسندگان [English]
rouhollah saeedi fazel 1 hasan kharaghani 2
1 PhD student in Quranic and Hadith Sciences, Razavi University of Islamic Sciences. Head of Imam Reza International Research Institute, Mostafa International University of Khorasan
2 Faculty member of the Department of Quranic and Hadith Sciences, Razavi University of Islamic Sciences, Mashhad, Iran
چکیده [English]
The infallibility of the divine prophets is one of the most important and major theological issues that the theologians of the two sects have proposed different theories regarding its nature, origin, principles, arguments and scope. Among these, the issue of the scope of the infallibility of the prophets from the perspective of the Holy Quran has been a fundamental and long-standing discussion that has been expressed through a number of theological schools, different opinions and views. In the meantime, Imami theologians have considered the realm of infallibility as maximum and other schools have mentioned different levels for it. Abu Mansour maturidi is one of the few Sunni theologians who is in agreement with the Imami Shiites and extends the scope of infallibility from considering, preserving, and communicating revelation; He considers the avoidance of sins and the attainment of obedience to be beyond, and considers it to be valid in the realm of forgetfulness and error. Although the supporters of the Maturidian school did not mention his view and chose another opinion, this view can be seen from his interpretive inferences. Using a descriptive-analytical method and using library sources, Abu Mansour Maturidi's views on the important contradictory verses of the infallibility of the prophets in the Holy Quran have been thoroughly investigated and Maturidi's justification for resolving this contradiction has been collected. The maximum realm proves the infallibility of the divine prophets from the point of view of Maturidi.
کلیدواژهها [English]
Maturidi Infallibility Holy Quran Prophets Realm of Infallibility
واکاوی فعل اختیاری و چگونگی تکوّن آن در اندیشه علامه طباطبایی
نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسندگان
زهرا نقوی 1 رضا اکبریان 2
1 دانشجوی دکتری فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه تربیت مدرس، تهران
2 استاد گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه تربیت مدرس تهران
10.22034/pke.2022.12770.1595
چکیده
«اختیار» به معنایى که انسان به نظر ساده و سطحى مىپذیرد، تحقق ندارد. عوامل بسیاری- آگاهانه و ناآگاهانه- در تحقق فعل خارجی دخیل هستند. در پژوهش حاضر با روش تحلیلی، منطقی به دیدگاه علامه طباطبایی(ره) پرداخته میشود که چه مراحلی را در بروز رفتار بیرونی فرد ترسیم نموده و کدام دلیل درونی یا بیرونی را سبب جهتدهی رفتار فرد معرفی میکند. لازمه پاسخ به این پرسش بررسی مبادی فعل و عوامل انگیزشی مؤثر بر آن مبادی است که جمعاً مراحل فعل را شکل میدهند. با غور در آثار علامه و تحلیل بیانات ایشان فهمیده میشود که هر فعلی مسبوق به یک سری مبادی درونی و بیرونی از سنخ ادراکی، تحریکی است که طی چند مرحله(9 مرحله درونی و دو مرحله بیرونی) به وقوع فعل میانجامد. عوامل درونی عبارتاند از: قوای نفس، علل غایی، گرایشها، ادراکات، شوق، اراده، قوه عامله، عمل و ملکات نفسانی. علاوه بر این، محیط بیرونی و بعث و هدایتهای الهی نیز در نوع عمل و انگیزش فعل دخیل هستند. این مبادی و لایهها با فعل محقق در خارج تأثیر دوسویه به مثابه قوس صعود و نزول داشته و تأثیر مستقیمی بر فهم معنای اختیار، ملاک فعل اختیاری و دامنه آن دارد.
کلیدواژهها
فعل اختیاری مبادی فعل عوامل انگیزشی مراحل تکوّن علامه طباطبایی
عنوان مقاله [English]
voluntary action and how it evolved in Allameh Tabatabai's thought
نویسندگان [English]
zahra naghavi 1 reza akbarian 2
1 PhD student in Islamic Philosophy and Theology, Tarbiat Modares University, Tehran, Iran
2 Professor, Department of Islamic Philosophy and Theology, Tarbiat Modares University, Tehran
چکیده [English]
Authority is not realized in the sense that man considers simple Many factors - consciously and unconsciously - are involved in the realization of a foreign act. It is essential to examine the principles of action (or inaction) and the factor influencing the realization of external action in order to better understand the meaning of authority, the criterion of the voluntary action and its copes. What is answered in this article is about what stages and principles Allameh Tabatabai (RA) have drawn in the occurrence of behavior and what motivating factor does he consider effective in practice? And which internal or external reasons he introduces the cause of directing one's behavior? Examining the works of Allameh and analyzing her statements, it is understood that every action (leaving action here is also carelessly known as an action) has preceded a series of internal and external principles of perceptual-stimulation type. Therefore, the principles of action are divided into two categories: perceptual and stimulation, which lead to the occurrence of the action in several stages(Nine internal stages and two external stages) Internal factors include: Soul powers, ultimate causes, tendencies, perceptions, passion, will, agent, action, sensual properties. In addition, the external and Baathist environment and divine guidance are also involved in the type of action and motivation of the action. These principles and layers are realized with the action outside and have a two-way effect as an arc of ascent and descent and have a direct effect on the range of authority
کلیدواژهها [English]
Optional verb principles of action motivational factors stages of development Allameh Tabatabai
بررسی تطبیقی اجتهاد پیامبر(ص) از دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی، فخر رازی و علامه حلی
نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسندگان
عبد الحمید موسوی 1 محمد هادی عبدخدایی 2 مرتضی نوروزی 3
1 گروه فقه و اصول جامعه المصطفی العالمیه نمایندگی خراسان
2 استادیار فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد
3 استادیار گروه فقه و اصول جامعه المصطفی العالمیه خراسان
10.22034/pke.2022.12916.1611
چکیده
یکى از مباحث مهمی کلامی، اجتهاد پیامبر اکرم` است. که ثمراتی کلامی فروان دارد یکی از ثمرات شاخص آن حوزه نصب امام توسط پیامبر اکرم است. آیا حضرت از پیش خود بدون وحی اظهار نظر میکردند؟ دیدگاه های مختلفی از سوی متکلمان ارائه شده است. این نوشتار به روش توصیفی، تحلیلی به بررسی تطبیقی موضع سه اندیشمند شاخص از سه مکتب شیعی، اشعری و معتزلی میپردازد. علامه حلی از متکلمان شیعه و فخر رازی از متکلمان اشعری وقوع اجتهاد از سوى پیامبراکرم` را در فرض فقدان وحی نفى کردهاند. در مقابل، قاضی عبدالجبار معتزلی، به اجتهاد پیامبر در موارد فقدان وحی معتقد شده است. به نظر نویسنده، روشن نبودن مراد از اجتهاد و حوزه آن، و عدم توجه به مرزدانش و علم پیامبر` با اجتهاد مصطلح، باعث شده است که در این زمینه دیدگاههای متفاوتی از طرف اعلام ثلاثه ارائه شود. از این رو، نویسنده در این نوشتار تلاش کرده است تا با توضیح مراد اجتهاد و تعیین دانش و منبع دانش پیامبر` که سبب اختلاف در اجتهاد آن حضرت گردیده است را مشخص کند.
کلیدواژهها
قرآن پیامبر عصمت اجتهاد پیامبر قاضی عبدالجبار فخررازی علامه حلی
عنوان مقاله [English]
A Comparative Study of the Prophet's Ijtihad from the Perspective of Judges Abdul Jabbar, Fakhr Razi and Allameh Helli
نویسندگان [English]
abdolhamid muosavi 1 Mohammad Hadi Abdkhodaei 2 Morteza Norouzi 3
1 m
2 Assistant Professor Ferdowsi University
3 Assistant Professor Al-Mustafa International University
چکیده [English]
One of the important theological topics is the ijtihad of the Holy Prophet (PBUH). Which has many theological fruits, one of the significant fruits of that area is the installation of the Imam by the Holy Prophet (PBUH). Did the Prophet comment beforehand without revelation? Different views have been presented by theologians. This article deals with the descriptive-analytical method of comparative study of the position of three prominent thinkers from three schools: Shiite, Ash'ari and Mu'tazilite. Allama Hali, a Shiite theologian, and Fakhr Razi, an Ash'arite theologian, have denied the occurrence of ijtihad by the Holy Prophet (PBUH) on the premise of lack of revelation. Judge Abdul Jabbar Mu'tazili, on the other hand, believes in the ijtihad of the Prophet (pbuh) in the absence of revelation.
According to the author, the ambiguity of the meaning of ijtihad and its scope, and the lack of attention to its boundaries and the knowledge of the Prophet (PBUH) with the term ijtihad, has led to different views in this regard by the announcement of the three. Therefore, in this article, the author has tried to explain the meaning of ijtihad and determine the boundaries of the knowledge and science of the Prophet (PBUH) to determine the reason for the dispute about the ijtihad of that Imam (who has been prescribed a message for that Imam).
کلیدواژهها [English]
Quran Prophet Infallibility Ijtihad of the Prophet (PBUH) Judge Abdul Jabbar Fakhr Razi Allama Hali
نقد و بررسی قواعد «آنسلم» در شناخت «موجود کامل»
نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسندگان
محمدصدرا محمدی 1 عباس یزدانی 2
1 دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه دین دانشگاه تهران
2 دانشیار فلسفه دین دانشگاه تهران
10.22034/pke.2022.13292.1640
چکیده
«الهیات کمال» رویکردی است که با تکیه بر تعریف خدا به موجودی که در تمام جنبهها کامل است، به تفسیر مفهوم خدا و تحلیل صفات او میپردازد. آنسلم نخستین کسی است که تحلیلی نظاممند از مفهومِ موجود کامل ارائه میدهد. از آنجا که مباحث بعدیِ فیلسوفان واکنشی به نظرات اوست، لذا تبیین آراء وی اهمیت خاصی دارد. در این مقاله بر اساس روش توصیفی، تحلیلی به این پرسش پرداخته میشود که بر اساس دیدگاه آنسلم، چه قواعدی را میتوان برای شناخت تفصیلیِ موجود کامل و همچنین استخراج صفات الهی به کار گرفت. هدف این مقاله تبیین نقاط ضعف و قوت دیدگاه آنسلم است. در مجموع میتوان پنج قانون کلی را از عبارات آنسلم استخراج کرد؛ او ابتدا سعی میکند بر پایه مقایسه میان موجودات جهان به این هدف برسد. مهمترین نقد این شیوه آن است که نمیتواند مهمترین هدف الهیات کمال، یعنی استخراج صفات الهی را به درستی تأمین کند. آنسلم در موضعی دیگر، مقایسه میان وضعیتهای مختلفِ یک موجود را محور کار قرار میدهد. او در آثار بعدیاش همین شیوه را دنبال میکند و در نهایت به این نتیجه میرسد که چون خداوند در بالاترین وضعیتِ قابل تصور قرار دارد، بنابراین هر امر قابل تصوری را که اتصاف به آن بهتر از عدم اتصاف به آن است، باید دارا باشد. میتوان قاعده نهایی آنسلم را پس از انجام اصلاحاتی، قابل دفاع دانست؛ به این صورت که با اضافه کردن قیودی، امکان تعارض بین صفاتی را که خداوند میتواند در نظر ابتدایی داشته باشد، لحاظ گردد.
کلیدواژهها
الهیات کمال موجود کامل خداباوری آنسلمی صفات الهی آنسلم
عنوان مقاله [English]
Critique of Anselm's principles in knowing the Perfect Being
نویسندگان [English]
Mohammadsadra Mohammadi 1 Abbas Yazdani 2
1 Department of Philosophy, Faculty of Theology, University of Tehran
چکیده [English]
Theology of perfection is an approach that interprets the concept of God and analyzes His attributes, relying on the definition of God as a being who is perfect in all aspects. Anselm is the first to offer a systematic analysis of the full existing concept. Since the subsequent discussions of philosophers are a reaction to his views, it is important to explain his views. In this article, based on the descriptive-analytical method, we address the question that according to Anselm's view, what rules can be used for a complete detailed knowledge and extraction of divine attributes? Our purpose in this article is to explain the strengths and weaknesses of Anselm's view. In total, five general rules can be derived from Anselm's expressions. He first tries to achieve this goal based on comparisons between the creatures of the universe. The shortcomings of this method make him focus on comparing different situations of an organism. Anselm concludes that because God is in the highest conceivable state, every conceivable thing that is better to attribute to it than not to attribute to it must be attributed to him. Anselm's final rule can be considered defensible after reform.
کلیدواژهها [English]
Perfect theology perfect being Anselm theism divine attributes
معیارهای صحیح فهم آیات «امامت» از دیدگاه علامه میرحامدحسین با تأکید بر آیه «تطهیر»
نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسندگان
رحیم حاصلی ایرانشاهی 1 نفیسه زارعی 2
1 استادیار دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم
2 دانشجوی دکترا پردیس فارابی
10.22034/pke.2022.9544.1420
چکیده
علامه میرحامدحسین در کتاب شریف «عبقاتالانوار»، به اشکالات مطرح شده از جانب عبدالعزیز دهلوی بر تفاسیر شیعه از آیه تطهیر که به استناد قرائن مختلف در شأن اهل بیتD نازل شده، پاسخ داده است. ایشان ضمن پاسخ به این اشکالات، شرایط صحت و میزان اعتبار هر یک از قراین فهم آیات را نیز تبیین نموده است. آنچه ایشان ارائه نموده است معیارهایی برای فهم صحیح آیات قرآن کریم و پاسخ به اشکالات مشابه در خصوص دیگر آیات است. در این پژوهش، به روش توصیفی تحلیلی، ابتدا به تبیین و بررسی این معیارها از دیدگاه علامه میرحامدحسین پرداخته شده است. این معیارها در ضمن تبیین مراد واقعی آیه تطهیر توسط ایشان بیان شده است. در گام دوم، این پژوهش بر اساس معیارهای استخراج شده، به ارزیابی میزان صحت مهمترین اشکالات علمای اهلسنت بر دیگر آیات مرتبط با مسئله امامت و ولایت اهل بیتD پرداخته و نشان داده است که معیارهای عقلایی فهم نص قرآن کریم که توسط میرحامد حسین ارائه شده است، چگونه در حل آن اشکالات نیز راهگشا هستند. رویکرد این پژوهش، قرآنمحوری است که بر مبنای آن، محکمات دینی(بدیهیات عقلی، سنت قطعی، گزارشات قطعی تاریخی و...) بر محور قرآن کریم، داور اندیشهها و عملکردهای دینی است.
کلیدواژهها
علامه میرحامدحسین آیات امامت آیه تطهیر معیارهای فهم آیات قراین مفسره
عنوان مقاله [English]
Correct criteria for understanding the verses of Imamate from the perspective of Allama Mir Hamid Hussein
نویسندگان [English]
rahim haseli 1 د د 2
1 University of Holy Quran Sciences and Education
2 ئ
چکیده [English]
Allama Mir Hamid Hussein in his noble book "Abqat al-Anwar" has responded to the objections raised by Abdul Aziz Dehlavi on the Shiite interpretations of the verse of purification which have been revealed in the honor of the Ahl al-Bayt based on various evidences. While answering these problems, he has explained the conditions of correctness and validity of each of the evidences of understanding the verses; Matters that have been written in the books of methodology of interpretation that have been written recently. What he has presented are criteria for a correct understanding of the verses of the Holy Qur'an and answering similar problems regarding other verses. In this research, first, these criteria are explained and examined from the perspective of Allameh Mir Hamid Hossein (RA).These criteria have been stated by Allameh while explaining the true meaning of the verse of purification. The present study, then, based on the extracted criteria, evaluates the accuracy of the most important problems of Sunni scholars on other verses related to the issue of Imamate and guardianship of the Ahl al-Bayt و and has shown how these rational criteria for understanding the text of the Holy Qur'an Solving those bugs are also helpful. The approach of this research is the Qur'an-based one, based on which religious courts (rational axioms, definite tradition, definitive historical reports, etc.) based on the Holy Qur'an, judge religious thoughts and practices.
کلیدواژهها [English]
"Allama Mir Hamid Hussein" "Verses of Imamate" "Verse of Purification" "Criteria of Interpretation" "Interpretive Qur'an"
خوانشی تحلیلی بر اثر بخشی معرفت در پیوند «وحی» و «عصمت انبیاء» در نگاه صدرالمتألهین
نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسنده
عابدین درویش پور
استادیار گروه فلسفه و کلام دانشگاه لرستان
10.22034/pke.2022.13062.1628
چکیده
یکی از مبانی مهم اعتقادی مشترک مسلمانان عصمت پیامبر` است که در خصوص چگونگی و محدوه زمانی آن نظرات مختلفی مطرح شده است. ملاصدرا در تبیین عصمت، نگاه جامعی دارد که به رغم اختلافات ظاهری در بیانات گوناگون وی میتوان همه عبارات وی را به اثربخشی معرفت در ماهیت عصمت ارجاع داد. وی، «وحی» و «عصمت» را همپیوند دانسته که در فرایند تبیین و اثربخشی معرفت امکانپذیر است. پدیده وحی بالاترین مرتبه کشف معنوی است و این مرتبه پیامبر` را از هرگونه خطا مصون میسازد. وی همچنین زمینه عصمت نبی در دریافت و ابلاغ وحی را با تبیین ویژگیهای وجودی انسان کامل پاسخ میدهد. بر این اساس، فرشتگان الهی به لحاظ مرتبه وجودی پایینتر از انسان کامل قرار دارند. درباره محدوده زمانی عصمت، معتقد به عصمت انبیا قبل و بعد از نبوت است، اگرچه این امکان وجود دارد که نفس نبی در کودکی به درجه نبوت نرسیده باشد اما «روح القدس» که به مرتبهای از نفس نبی تعلق دارد، در دوران کودکی نیز وی را از انجام گناه باز میدارد. این جستار به تحلیل اثربخشی معرفت در پیوند وحی و عصمت در نگاه ملاصدرا پرداخته است.
کلیدواژهها
عصمت وحی معرفت ملاصدرا روح القدس
عنوان مقاله [English]
خوانشی تحلیلی براثر بخشی معرفت در پیوند وحی و عصمت انبیاء در نگاه صدرالمتالهین
نویسنده [English]
Abdin Darvishpour
Assistant Professor, Department of Philosophy and Theology, Lorestan University
چکیده [English]
یکی از مبانی مهم اعتقادی مشترک مسلمانان عصمت پیامبر(ص) است که در خصوص چگونگی و محدوه زمانی آن نظرات مختلفی مطرح شده است. ملاصدرا در تبیین عصمت، نگاه جامعی دارد که به رغم اختلافات ظاهری در بیانات گوناگون وی میتوان همهی عبارات وی را به اثربخشی معرفت در ماهیت عصمت ارجاع داد. وی وحی وعصمت را هم پیوند می داند که در فرآیند تبیین و اثربخشی معرفت امکان پذیراست.
پدیده وحی بالاترین مرتبه کشف معنوی است و این مرتبه پیامبر(ص) را از هرگونه خطا مصون می سازد. وی همچنین زمینه عصمت نبی در دریافت و ابلاغ وحی را با تبیین ویژگی های وجودی انسان کامل پاسخ می دهد.براین اساس فرشتگان الهی به لحاظ مرتبه وجودی پایین تر از انسان کامل قرار دارند.در باره محدوده زمانی عصمت، معتقد به عصمت انبیا قبل و بعد از نبوت است. اگرچه این امکان وجود دارد، که نفس نبی در کودکی به درجه نبوت نرسیده باشد اما((روح القدس)) که به مرتبه ای از نفس نبی تعلق دارد در دوران کودکی نیز وی را از انجام گناه بازمی دارد.این جستار به تحلیل اثربخشی معرفت در پیوند وحی و عصمت در نگاه ملاصدرا پرداخته است.
کلیدواژهها [English]
عصمت وحی معرفت ملاصدرا روح القدس
تحلیلی بر بنیادیترین و کاربردیترین مفاهیم نظری و عملی در گفتمان سلفیان جهادی معاصر
نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسنده
حمزه علی بهرامی
استادیار دانشکده الهیات ومعارف گروه معارف دانشگاه اصفهان
10.22034/pke.2022.13927.1681
چکیده
سلفیان جهادی تکفیری یکی از گروهای وابسته به جریان اهلحدیث اهل سنت هستند. در قاموس فکری این جنبش عملگرایی و جهاد یکی از اصلیترین سازوکارهای ایجاد تغییر و تحول در جامعه است. نظر به گستردگی این جنبش و تأثیرگذاری آن در جهان اسلام معرفت و شناخت مبانی فکری این جریان یک ضرورت است. این پژوهش با روشی توصیفی و تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال است که بنیادیترین مفاهیم نظری و عملی در گفتمان سلفیان جهادی کداماند؟ و این مفاهیم چه نقشی در کنشهای جهادیها ایفا میکنند؟ یافتههای تحقیق نشان میدهد که کلیدواژههایی نظیر «کفر» و «ایمان»، «توحید در حاکمیت»، «تشکیل خلافت اسلامی»، «مبارزه با حاکمیت طاغوت»، «هجرت»، «عملگرایی»، «پیوستگی میان ایمان و عمل»، «اصالت عمل»، «مخالفت با تفکر ارجاعی»، «توجه به نص قرآن» و «بیتوجهی به مذاهب اربعه اهل سنت» از مؤلفههای این جنبشها به شمار میروند.
کلیدواژهها
سلفیان جهادی حاکمیت تکفیر جهاد جاهلیت ابن تیمیه
عنوان مقاله [English]
تحلیلی بر بنیادیترین و کاربردی ترین مفاهیم نظری و عملی در گفتمان سلفیان جهادی معاصر
نویسنده [English]
hamzeh ali bahrami
دانشگاه اصفهان دانشکده الهیات ومعارف گروه معارف
چکیده [English]
سلفیان جهادی تکفیری یکی از گروهای وابسته به جریان اهلحدیث اهل سنت هستند. در قاموس فکری این جنبش عملگرایی و جهاد یکی از اصلیترین سازوکارهای ایجاد تغییر و تحول در جامعه است. نظر به گستردگی این جنبش و تأثیرگذاری آن در جهان اسلام معرفت و شناخت مبانی فکری این جریان یک ضرورت است. این پژوهش با روشی توصیفی و تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال است که بنیادیترین مفاهیم نظری و عملی در گفتمان سلفیان جهادی کدامند؟ این مفاهیم چه نقشی در کنشهای جهادیها ایفا می کنند؟ یافتههای تحقیق نشان میدهد که کلیدواژههایی نظیر کفر و ایمان، توحید در حاکمیت، تشکیل خلافت اسلامی، مبارزه با حاکمیت طاغوت، هجرت، عملگرایی و پیوستگی میان ایمان و عمل و اصالت عمل و مخالفت با تفکر ارجاعی و توجه به نص قران و بیتوجهی به مذاهب اربعه اهل سنت از مؤلفههای این جنبشها است.
بیتوجهی به مذاهب اربعه اهل سنت از مؤلفههای این جنبشها است.
کلیدواژهها [English]
سلفیان جهادی" " حاکمیت" "تکفیر" " جهاد" " جاهلیت" "ابن تیمیه
چگونگی سنت «تزیین» درباره اهل باطل و پاسخ به شبهات آن با تأکید بر مدل فرایندی
نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسندگان
محمدعلی وطن دوست 1 محمد تشکری آبقد 2
1 استادیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد
2 طلبه سطح سه رشته کلام اسلامی مدرسه علمیه عالی نواب
10.22034/pke.2022.13022.1623
چکیده
در نظام خلقت، قوانینی وجود دارد که در عرف دینی و قرآنی از این قوانین به «سنتهای الهی» یاد میشود. یکی از مهمترین سنتهای الهی که نقش اساسی در هدایت و ضلالت دارد و در مورد انسان جاری میشود سنت «تزیین» است. سنت تزیین نسبت به اهل حق و باطل به دو دسته مطلق و مقید، تقسیم میشود. از آنجا که سنت تزیین نقش اساسی در هدایت و ضلالت انسان دارد و نیز با نظر به اینکه این سنت در آیات قرآنی به شیطان و خداوند متعال نسبت داده شده، زمینهساز بروز شبهاتی گردیده است. در پژوهش حاضر چگونگی جریان سنت تزیین درباره اهل باطل به شیوه توصیفی، تحلیلی و با رویکرد پاسخ به شبهات و با تأکید بر مدل فرایندی، مورد بازخوانی و تحلیل قرار گرفته است. در پایان این نتیجه به دست آمده است که سنت تزیین نسبت به اهل باطل، نتیجه اختیار و رفتار خود آنان است و برایند دیگر سنتهای الهی از قبیل سنت هدایت، تبشیر و تحذیر، اراده و اختیار، بازخورد اعمال و امداد میباشد.
کلیدواژهها
سنت تزیین سنت مطلق سنت مقیّد اهل حق اهل باطل تسویل
عنوان مقاله [English]
How the tradition of decoration about oppressors flows and responds to its suspicions by emphasizing the process model
نویسندگان [English]
Mohammad Ali Vatandoost 1 mohammad tashakori 2
1 Assistant Professor of Philosophy and Islamic Wisdom of Ferdowsi University of Mashhad
2 student
چکیده [English]
There are laws in the system of creation which are called "divine traditions" in religious and Qur'anic custom. One of the most important divine traditions that plays an essential role in guidance and misguidance and is applied to human beings is the tradition of decoration. The tradition of decoration is called a tradition in which things (whether action, speech, etc.) appear beautiful in the eyes of human beings in a way that the person is fascinated by it. The tradition of decoration can be divided into two categories, absolute and restricted, towards the people of truth and falsehood. Also, since the tradition of decoration has a fundamental role in the guidance and misguidance of human beings, and also considering that this tradition is attributed to Satan and God Almighty in some verses of the Qur'an, it has given rise to doubts. In the present study, the flow of the tradition of decoration about the false has been studied and analyzed in a descriptive-analytical manner with an approach to answering doubts and emphasizing the process model. In the end, it is concluded that the tradition of adornment towards the false ones is the result of their own will and behavior, and the result of other divine traditions such as the tradition of "guidance, preaching and warning, will and authority, feedback of actions and relief".
کلیدواژهها [English]
Sunnah of decoration absolute Sunnah Sunnah of restraint people of truth people of falsehood
بررسی رهیافت و اشکالات تئودیسۀ «جبران الهی» مککورد آدامز
نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسنده
سید مهدی سجادی
دکتری مبانی نظرس اسلام فارغ التحصیل دانشگاه فردوسی
10.22034/pke.2022.12666.1567
چکیده
مسئله «شر» که از آن تعبیر به «پناهگاه الحاد» میشود، در کلام جدید بحثی زنده و پویاست که با تقریرات و نیز دفاعیات و تئودیسههای متعدد مواجه است. «تئودیسه جبران الهی» تلاشی الهیاتی از سوی «مک کورد آدامز» برای تبیین چگونگی سازگاری منطقی شرور با خدای مطلقاً خیرخواه است که کمتر به زوایا و نقد آن توجه شده است. در این پژوهش با روش تحلیل محتوا، سعی در تبیین این رهیافت شده و به بیان و ارزیابی اشکالات و دفاعیات آن پرداخته شده است. آدامز در رهیافت خود سعی در تغییر نگاه به مسئله شر از «مسئلهای انتزاعی» به «مسئلهای وجودی» دارد و با عبور از پاسخهای ابزار انگارانه مبتنی بر بهترین جهان ممکن به ارتباط وجودی و معنابخش شرور ورود نموده و تعالی بخشی شرور را از طریق اتصال و همگونی وجودی با خداوند که والاترین پاداش و جبران الهی است، مطرح میسازد. هچنین وی بر ناقص بودن درک ما از اهداف الهی، توصیه به خروج از حالت تدافعی در مواجهه با مسئله شرور، تمرکز بر ذات بینهایت خیر الهی و تجارب خداگونه تأکید نموده است. از جمله اشکالات این نظریه تقابل فلسفه و دین در مسئله شر، عدم الزام اخلاقی خداوند، عدم کفایت جبران، عدم توجیه این جهانی شرور، عدم تلاش برای کاهش شرور میباشد.
کلیدواژهها
مسئله شر تئودیسه جبران الهی مارلین مک کورد آدامز شرور دهشتناک جهانگرایی
عنوان مقاله [English]
Analyzing problems and Attitude Toward Marilyn McCord Adams ’s compensation Theodicy
نویسنده [English]
seyed mahdi sajadi
PhD in Theory Fundamentals of Islamو Graduated from Ferdowsi University
چکیده [English]
The issue of evil, which is interpreted as the refuge of atheism, is a lively and dynamic debate in the New theology. Theodicy of Divine Compensation is a theological attempt by McCord Adams to explain how the wicked rationally reconcile with an absolutely benevolent God that has received less attention and angles. In this research, with the method of content analysis, an attempt has been made to explain this approach and to express and evaluate its drawbacks and defenses. She tries to change the view of the problem of evil from an abstract problem to an existential problem. And by passing through instrumentalist answers based on the best possible world, it enters into the existential and meaningful connection of the evil and raises the transcendence of the evil through the connection and oneness of existence with God, which is the highest divine reward and compensation. She also emphasizes: a. the imperfection of our understanding of divine purposes, b. the recommendation to step out of defense in the face of evil, c. the focus on the infinite essence of divine goodness, and d. God-like experiences. In this research, an attempt has been made to explain this approach and its drawbacks and defenses have been expressed and evaluated. These problems are such things as the confrontation of philosophy and religion in the issue of evil, the lack of moral obligation of God, the inadequacy of reparation, the lack of justification for evil in this world, the lack of efforts to reduce evil.
کلیدواژهها [English]
Evil Problem Compensation Theodicy Marilyn McCord Adams horrendous evil Universalism