#این_چند_کتاب_آذر_۱۴۰۲
#معرفی_کتاب
«ایلیا و حیفیا (جلد۱ - دزدان راز ایلیا)»
پدیدآور: محسن عباسی ولدی
📗ایلیا و حیفیا (جلد اول: دزدان راز ایلیا)، داستانی تمثیلی برای کودکان و نوجوانان، دربارهی اقدامات صهیونیسم جهانی و به طور کلی جبهه طاغوت در مواجه با جامعهی اسلامی است. البته این اثر، جلد نخست از یک مجموعه است. کودکان و نوجوانان این مجموعه یاد میگیرند که دشمن برای ضربه زدن به جامعۀ اسلامی چگونه اقدام میکند و مسلمانان در برابر آنها چه برخوردهای صحیح و اشتباهی میتوانند داشته باشند.
داستانهای این مجموعه در دو روستا اتفاق میافتد که یکی ایلیا و دیگری حیفیا نام دارد. مردم ایلیا مسلمان و شیعه و اهالی حیفیا یهودی هستند. رهبر مردم حیفیا خاخام موشل و رهبر مردم ایلیا نیز آقا سید محمد است.
جلد اول این مجموعه «دزدان راز ایلیا» نام دارد که موضوع آن نفوذ از سوی دشمن و رازداری از طرف مسلمانان بوده و بر اساس آیۀ ۱۱۸ سورۀ آل عمران انتخاب شده
#کتابخانه_توحید_سوکهریز
#قدس
#کتابخوان_ماه_آذر_1402 #معرفی_کتاب «نقطه»
پدیدآور: پیتر اچ. رینولدز؛
همه مردم دارای استعداد هستند، استعدادهای گوناگونی که باید از باطن وجودشان کشف شود و به شکوفایی برسد. (چنانچه از رسول اکرم صلوات الله علیه و آله نیز روایت شده است: مردم معدنهایی هستند، همچون معادن طلا و نقره.)
نویسندهی این کتاب، به مضمون این حدیث نبوی باور دارد، لذا در کتاب «نقطه» با دختری مواجه هستیم که باورش این است که استعدادی در نقاشی ندارد و معلّم خردمند او وقتی در پایان زنگ نقاشی، بالای سر صفحهی نقاشیاش حاضر میشود و نگاهش به صفحه سفید میافتد، میگوید آفرین، چه نقاشی زیبایی! یک خرس قطبی توی یک روز برفی!
این برخورد حکیمانه را مقایسه کنید با برخی برخوردهای ما در موقعیتهای مشابه، تفاوت از کجاست تا کجا؟ این روش، مطابق شیوه و سیره انبیا و اولیای الهی است، آنها نیز به گونهای برخورد میکردند که به رشد و تعالی شخص کمک کند! نه اینکه شخصیت او را خُرد و او را از رشد و تعالی باز بدارد!
در ادامه، این معلّمِ فهیم به او میگوید هر قدر هم که بیاستعداد باشی، اما استعداد کشیدن یک نقطه را که داری؟
و او نقطهای میکشد و به پیشنهاد معلّم اسم خود را هم زیر نقاشیاش مینویسد.
#کتابخانه_توحید_سوکهریز
#کتابخوان_ماه_آذر_۱۴۰۲
#معرفی_کتاب
«شرحی کوتاه بر رسالهی حقوق امام سجاد علیهالسلام»
پدیدآور: عبدالحمید دیالمه
برخی از متون روایی ما، از حیث جامعیت و عمق، بینظیر و نزدیک به اعجاز هستند. مثلاً در باب مسائل اخلاقی، دعای مکارم الاخلاق امام سجاد علیهالسلام؛ در مسئلهی استغفار و طلب آمرزش از گناهان، استغفار هفتادبندیِ امیرالمؤمنین علیهالسلام؛ در مسئله کشورداری و حکومتداری، فرمان امیرالمؤمنین به مالک (منقول در کتاب شریف نهجالبلاغه)، در عرفان و سلوک عملی، حدیث عنوان بصری و ...
در مسئلهی حق و حقوق نیز رسالهی حقوق امام سجاد علیهالسلام دارای چنین جامعیت و عمقِ اعجازگونه و اعجاببرانگیز است. بزرگان بسیاری تاکنون بر این گنجینهی کمنظیر اسلام و تشیع شرح نگاشتهاند؛ اما شخصیتی عمیق و بصیر با غنای علمی و اعتقادی کمنظیر، مانند شهید عبدالحمید دیالمه، با آن نگاه خاصی که به اسلام سیاسی-اجتماعی داشت، برای شرح این رسالهی عظیمالشأن، نکاتی استخراج کرده است که به واقع کمنظیر و بسیار راهگشا و کاربردی است.
در این اثر ارزنده، تا جایی که اجل به شهید عزیز، عبدالحمید دیالمه مهلت داد، آن بزرگوار به شرح قسمتهای آغازین این رساله پرداخته است که عبارتند از: بحثی پیرامون شخصیت امام سجاد علیهالسلام و رسالهی حقوق؛ حق خداوند؛ حق نفس انسان بر انسان؛ حق زبان؛ حق گوش؛ حق چشم؛ حق دستوپا؛ حق نماز؛ حق معلم و استاد؛ حق شاگرد؛ حق پدر؛ حق مادر؛ حق فرزند و حق مال و ...
#کتابخانه_توحید_سوکهریز
#کتابخوان_ماه_دی_۱۴۰۲
#معرفی_کتاب
#روز_بصیرت
📘سرباز قاسم سلیمانی؛ پدیدآور: مصطفی رحیمی؛ ناشر: خط مقدّم؛ تعداد صفحات: 584
تلاشی ستودنی و در خور تقدیر برای ترسیم حتی الامکان جامع ابعاد مختلف زندگی حاج قاسم سلیمانی از تولد تا شهادت.
اگر بخواهیم یکجملهای کتاب سرباز قاسم سلیمانی را توصیف کنیم عبارات فوق را باید بیان بداریم. کتابی که کاملاً بدون عجله و با دقت و حوصله و تحقیق و مصاحبههای فراوان تدوین شده در ده فصل تدوین شده است.
کتابی دربارهی مردی که دشمنان و معارضانش دربارهاش گفتهاند:
او در همه جا هست و در هیچجا نیست.
ژنرالی به شدّت کمحرف که میتواند هر عملیات آمریکا در آسیا را به شکست بشکاند.
شخصیتی که هر چه بیشتر اصرار و تلاش بر گمنامی کرد، خدا بیشتر خواست محبوب و مشهورش گرداند و آنچه خدا خواست، شد و مزد امری مجاهدتش را با شهادت و بدرقهای کمنظیر گرفت.
نه فصل نخست کتاب به فرازهای مهم تاریخ زندگانی حاج قاسم اختصاص یافته، ولادت و دوران کودکی و دوران نوجوانی در زمان شاه؛ آغاز انقلاب و حضور در دفاع مقدّس؛ مبارزه با اشرار جنوب شرق کشور؛ فرماندهی سپاه قدس و نخستین اقدامات در افغانستان و لبنان و بوسنی و...؛ ظهور داعش و مبارزه با داعش در سوریه و عراق (که بخش 3 فصل کتاب را به خود اختصاص داده)؛ فصل یکی مانده به آخر که بسیار جالب توجه است و به بسیاری چراها پاسخ گفته با عنوان: «شهادت؛ آخرین بارانداز) و البته فصل پایانی که به نظر نگارنده، مهمترین فصل کتاب است با عنوان: «نقبی به درون»
#کتابخانه_توحید_سوکهریز
35.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#معرفی_کتاب
📕کتابی باعنوان اشعار پروین اعتصامی توسط کتاب خوان برتر استان آقای ولی باقری معرفی شد
87.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#معرفی_کتاب
#کتابخوان_ماه_آبان
📺معرفی کتاب «مه و دود» رمان نوجوان
نوشته: سجاد خالقی
انتشارات مهرستان از منابع کتابخوان ماه آبان
🔺 توسط سپیده برجی، کتابدار
📍استان زنجان، شهرستان خرمدره
#کتابخانه_توحید
25.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#معرفی_کتاب
📺معرفی تصویری کتاب «پیرمرد و صندلی» به مناسبت سالروز شهادت سید حسن مدرس
نوشته: سید سعید هاشمی
انتشارات به نشر (انتشارات آستان قدس رضوی)
🔺️ توسط سپیده برجی، کتابدار
📍استان زنجان، شهرستان خرمدره
#کتابخانه_توحید
#معرفی_کتاب
📚 کاش برگردی
نویسنده: محمدرسول ملاحسنی
انتشارات: شهید کاظمی
به مناسبت روز تکریم مادران و همسران شهدا
درباره شهید:
زکریا شیری در تاریخ ۱ آذرماه سال ۱۳۶۵ در روستای گرماب خدابنده زنجان چشم به جهان گشود. پدرش شعبانعلی و مادرش رقیه آقائی نام داشت. زمانی که زکریا دوران ابتدایی را به پایان رساند خانواده شهید شیری به قزوین آمدند. این شهید بزرگوار در خانواده ای مذهبی و ۹ نفره زندگی می کرد ۳برادر و ۳ خواهر داشت که دو تن ازبرادرانش طلبه هستند؛ او فرزند دوم و پسر ارشد خانواده بود.
چهارم آذرماه سال ۱۳۹۴، در حلب سوریه و بر اثر انفجار تله ی انفجاری و اصابت ترکش و جراحات وارده شهید شد و تا ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ پیکرش مفقود بود.
بخشی از کتاب:
دستش را که گرفتم یخ کرده بود، پاهایش می لرزید، رو به من گفت: عزیز نمی تونم راه برم، منو بغل می کنی؟
یک دستی فاطمه را بغل کردم و با دست دیگرم دوچرخه اش را گرفتم و راه افتادم، فاصله زیادی تا خانه نبود ولی آن چند دقیقه خیلی سخت گذشت، فاطمه محکم دستانش را دور گردن من انداخته بود و آرام اشک می ریخت و من مجبور بودم مثل همیشه نقش مادری را بازی کنم که قرار است سنگ صبور این خانواده باشد.
هر چه جلوتر می رفتیم فاطمه محکم تر مرا بغل می کرد، می دانستم آغوش پدر می خواهد، حال خودم هم تعریفی نداشت، غربت خودم و دختر شهید را حس می کردم و روزهای سختی که قرار است بعد از این داشته باشیم.
#کتابخانه_توحید_سوکهریز
#معرفی_کتاب
#کتابخوان_ماه
✴️ با ارائه ۴ اثر؛
منابع طرح «کتابخوان ماه» ویژه دی ۱۴۰۳ معرفی شد
✴️ منابع طرح «کتابخوان ماه» ویژه دی ۱۴۰۳ با ارائه کتابهای «سه نکتهی مامانها»، «آبی سربلند»، «سیمای سلیمانی» و «لبخند مسیح» معرفی شد.
🌐 iranpl.ir/xw93
62.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#معرفی_کتاب
📺معرفی کتاب 《شلغم میوه بهشته》
نوشته: علی محمد افغانی
انتشارات نگاه
🔺️ ارسالی از سپیده برجی، کتابدار
📍استان زنجان، شهرستان خرمدره
#کتابخانه_توحید
🔊@vnmplib
#کتابخوان_ماه_اسفند_۱۴۰۳
#معرفی_کتاب
پسری که نامرئی شد
پدیدآور: اندرو کلمنتس
مترجم: امیر حیدری باطنی
ناشر: کتابهای شکوفه
بابی، نوجوان پانزدهساله، یک روز صبح از خواب بیدار میشود و میفهمد نامرئی شده، وحشتزده پدر و مادر خود را خبر میکند. سردرگمی گریبان خانواده را گرفته و نمیدانند چه کنند. اولین قرار خانواده با هم این است که برای محافظت از بابی این مسئله باید بهصورت یک راز بین خودشان باقی بماند. بابی مستأصل است و پدر و مادر بهخاطر پریشانفکری تصادف میکنند. حالا بابی علاوه بر نامرئی شدن، تنها هم شده است. مدرسۀ بابی از آنها گواهی غیبت طولانی پسرشان را میخواهد؛ ولی والدین نمیتوانند پسرشان را نزد پزشک ببرند، بنابراین پای نهادهای حمایتی از کودکان و پلیس به خانه باز میشود. در این فاصله او با دختر نابینایی به نام آلیشیا آشنا میشود و تحت شرایطی مجبور میشود رازش را به او بگوید. از سویی پدر و مادر آلیشیا که هر دو دانشمندان بزرگی هستند، از موضوع مطلع شدهاند و به کمک میآیند. پدر بابی و پدر آلیشیا به پتوی برقیِ بابی شک دارند و از قضا نظریهشان درست در میآید. پتوی برقی به همراه تشعشعات خورشیدی در زمانی خاص سبب شده تا بابی نامرئی شود. بابی و آلیشیا ماجرا را پیگیری میکنند و عاقبت با جریانی معکوس میتوانند بابی را مرئی کنند. در این بین پلیس به خانه بابی هجوم میآورد اما با پسری صحیح و سالم مواجه میشود و مشکل مدرسه بابی هم حل میشود.
این داستان هم خواندنی و جذاب است و هم برای نوجوانان حرفهای خوبی دارد.
#کتابخانه_توحید_سوکهریز
10.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#معرفی_کتاب
📺معرفی وخوانش بخشی از کتاب «مهتاب پیدا نیست» نوشته شیرین کریمی.
توسط عضو فعال خانم محمدلو
🔊@tohid_pl