eitaa logo
🇮🇷𑁍ترنجــــنامه𑁍
1.1هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
10 فایل
یه جمع دخترونہ‌🧕🏻 به سبڪ ترنـج از هرجایی که هستی به جمــع دختران شاهیــن‌شهر خوش اومـــدی😘 💜 📩انتقادات و پیشنهادات: @toranjnameh_box 🎼 مسئول گروه ســرود: @T_keshavarzian
مشاهده در ایتا
دانلود
دیگر خیلی از جاها نمی‌توانست برود؛ ولی الان خودش به صراحت می‌گوید:" تنها چیزی که من را نجات داد و نگذاشت بعد از جدایی‌ام نابود شوم، این بود که خودم را در آغوش دین انداختم. اجازه دادم دین من را حفظ کند. اجازه دادم دینِ من از این به بعد مثل کشتی نجات عمل کند." یواش‌یواش دوستان فریبا تغییر کردند. نگاه اطرافیانش و آن حس منفی که به او داشتند تغییر کرد. خودش در زندگی رشد کرد. با مطالعه، مفاهیم دینی را درک کرد. الان خیلی از احکام و مسائل دینی را می‌تواند برای شما توضیح بدهد. چیزهایی که پیش‌تر اصلا به آن فکر نمی‌کرد؛ ولی الان به آن فکر می‌کند. نه تنها فکر می‌کند، بلکه برای آن‌ها استدلال عقلی دارد. این آمدن به سمت دین باعث شد که هم زندگی امنی پیدا کند و هم وجهه خوبی در جامعه داشته باشد. روز به روز هم از وضعیتش لذت بیشتری می‌برد، از راهی که دارد تجربه می‌کند و از شخصیتی که پیدا کرده. همان اول جدایی و قبل از تغییرش برای اینکه سرگرم شود وارد کار تورهای گردشگری شد و به ترکیه، چین و کشورهای سیاحتی مسافر می‌برد؛ ولی بعد از تغییراتش مکه رفت و تصمیم گرفت مقصد تورهایش را عوض کند. حالا تورهای زیارتی دارد: از آمریکا برای مکه و کربلا. حتی گاهی که خودش گرفتاری پیدا می‌کند از من و راحله درخواست کمک می‌کند تا در ایران یا عراق مدیریت کاروانش را به عهده بگیریم. این تغییرات دینی به مرور دارد به بقیه اعضای خانواده هم سرایت پیدا می‌کند. خواهر کوچکم هم با یک گروه مذهبی صوفی آشنا شد و به مرور تغییر کرد. شاید چون خلا معنویت را درون خودش حس می‌کرد. شروعش هم از تصادفی بود که تا دم مرگ رفت و برگشت. انگار حس کردن مرگ، او را بدجور آشفته کرد. به خصوص بعد از اینکه سرطان گرفت ارتباطش با خداوند بیشتر شد. این شب‌های آخری که زنده بود، پیش او در شهر واشنگتن دی‌سی رفته بودم. هرشب بالای سرش صوت قرآن می‌گذاشت و قرآن را با معنی گوش می‌کرد. نوشتار: زهرا باقری☺️ ممنون که با ما همراه بودید 💚 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• @toranjnameh99