#تولد_در_لسآنجلس
#قسمت_نود_نهم
شاید هدف همین است که تخیل مردم را به سمت گناه ببرند، یعنی امروز فرهنگی دارد در آنجا شکل میگیرد که تشویق میکند شما فکرت را به آن سمت ببری و اگه تا الان درباره آن فکر نمیکردی، حالا به آن فکر میکنی؛ یعنی در قالب یک برنامه تلوزیونی و کمی شوخی و خنده نشان میدهند که خیلی هم اتفاق وحشتناکی رخ نمیدهد.
حالا اگر چیزی هم جابهجا شود و حریمی هم حفظ نشود مشکلی نیست.
در زندگی خواهرم هم،چنین اتفاقی رخ داد. رعایت نکردن محرم و نامحرم، مهمانی های مختلط و این که همسرش با چند نفر دیگر شوخی میکند و خودش با چند نفر دیگر اختلاط میکند، یک ناامنی را برای خودشان ایجاد میکنند.
بعد این ناامنی باعث سوءظن میشود. باعث کدورت هایی بین زن و مرد میشود و این میتواند با یک کج فهمی تبدیل به برداشتی بد شود.
بعد آن را بخواهی از خودت پاک کنی،چه کار باید بکنی؟ یا در برابرش جبههمیگیری و مخالفت میکنی یا اینکه میگویی هست که هست، چه کار کنم؟ یا از خودت دفاع میکنی یا رهایش میکنی.
وقتی سوءظن در حریم یک خانواده آمد دیگر به سختی خیلی چیزها سرجای خودش قرار میگیرد. همین طور که در خانواده خواهر من دیگر چیزی سرجای خودش قرار نگرفت و بالاخره طلاق گرفتند؛ اما همین مسائل باعث شد که بیشتر به خودش و مدل زندگیاش فکر کند.
باعث شد که اشتباهاتش را بفهمد. تا اینکه پیش من آمد و گفت که تو درست میگفتی و این تغییر خیلی برای من عجیب بود؛ چون خیلیها ممکن است در این راه جلو بروند و ضربه های زیادی بخورند، ولی باز هم مصمم هستند و همین راه را ادامه میدهند یا خودشان را با آن وفق میدهند؛مثلا خودشان را با شرایط طلاق وفق میدهند و بعد دوباره ازدواج میکنند و در ازدواج بعدی هم همان شرایط دوباره تکرار میشود.
همینطور تکرار میشود؛ چون آنها در رفتار خودشان بازنگری ندارند. بنابراین خودشان را در همان سطح نگه میدارند.
نوشتار: زهرا باقری☺️
ممنون که با ما همراه بودید 💚
#رمان
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
@toranjnameh99