▫️ سوگندهای دروغین
⚠️ کسانی هستند که عزمِ جدی شان کارشکنی در مسیرِ مبارزه با مفاسد اخلاقی است و نمیخواهند مردم به نورِ الهی برسند؛ اما همین عده فریبکارانه تظاهر به اطاعت پذیری از خدا و رسول میکنند. تا بدان جا که در تریبون هایِ خود نسبت به رهبریِ دینی اظهارِ ارادت و اطاعت میکنند و سوگندهایِ سفت و سختی میخورند مبنی بر اینکه اگر حاکمِ دینی فرمانِ جهاد با بی بندوباری را صادر کنند، پارکابند: "و أقسَموا باللهِ جَهدَ أیمانِهم لَئِن أمَرتَهُم لَیَخرُجُنَّ".
🔔 دو آیه 53 و 54 در مقامِ افشای چهره واقعیِ مومن نمایانِ منافق میفرماید: "قل لا تُقسموا طاعَةٌ معروفةٌ"؛ یعنی به آنها ابلاغ کن ثباتِ قدمشان را در عملکرد نشان دهند و نه با سوگند. هر کس که بیشتر سوگند میخورد و بیشتر از نام و جایگاهِ رهبری برای اثباتِ خود بهره می برد اما عملا گامی برای مبارزه با مفاسد اخلاقی بر نمیدارد، او منافق است.
✍️ مبارزه با مفاسدِ اخلاقی چیزی است که عقل و شرع به مطلوبیتِ آن حکم میدهند: "طاعةٌ معروفَةٌ"؛ پس اینجا نیازی به سخنرانی هایِ کلیشه ای و سوگند و سمینار نیست؛ همینکه برای اطاعت از رهبری الهی خروج میکنید، اطاعت از خداست و سوگند لازم نیست. مومنان هوشیار باشند که اطاعت پذیری از رهبریِ دینی، فرایندی عملی و رفتاری است و نه صرفا یک ادعایِ زبانی و کلامی. منافقانِ مومن نما به هر اندازه هم که تظاهر به تدین کنند، خدا را نمیتوانند فریب دهند؛ چرا که خدا از روش و منشِ رفتاریِ آنان مطلع و با خبر است: "إنّ اللهَ خبیرٌ بِما تعملونَ".
✅ پس اطاعت از خدا و رسول را در دستورِ کارتان قرار دهید: "قُل أطیعوا اللهَ و أطیعوا الرسول". تنها راهِ ریشه کنیِ بی بندوباری هایِ جنسی اجرایِ قوانینِ نورانیِ سوره نور با مدیریت و رهبریِ حاکمِ الهی و یاریِ مردم است. با این حساب، دو راه در پیشِ رویِ شماست:
1️⃣ سرپیچی: اگر جامعه ایمانی از قوانینِ خدا و فرامینِ رسولِ خدا سرپیچی کند، زیانی به رهبریِ دینی نمیرسد چرا که او به وظیفه و تکلیفش عمل کرده: "فَإن تَوَلَّوا فإنّما علیهِ ما حُمِّلَ و علیکم ما حُمِّلتُم". پس شما هم به تکلیف خود مبنی بر اطاعت از خدا و رسول، عامل باشید.
2️⃣ اطاعت: اگر جامعه ایمانی از قوانینِ خدا و فرامین رسول خدا اطاعت کند، به سویِ نورِ عفاف هدایت خواهد شد: "إن تُطیعوهُ تَهتدوا". خداوند در این آیه شریفه، به نوعی تقسیمِ مسئولیت کرد تا وظایفِ امام و امت مشخص شود؛ اطاعتِ محض از رسول، مسئولیتی است که به دوشِ امت اسلامی نهاده شد؛ روشنگری و ابلاغِ پیامِ خدا نیز وظیفه رهبریِ دینی است: "و ما علی الرسولِ إلا البلاغُ المبین".
📢 پس امامِ جامعه نمیتواند به تنهائی و بی یاور یا با مدریتهایِ قهری و جبری و تا قبل از اینکه خودِ مردم بخواهند، فرهنگِ عفاف و پاکدامنی را در جامعه حاکم کند. هرگاه بیاناتِ نورانیِ به زمین مانده رهبریِ دینی توسط مردم اطاعت شد و نهضتِ لبیکِ عملی به فراخوانِ رهبری برای مبارزه با مفاسد اخلاقی راه افتاد، آنگاه شاهدِ ریشه کنیِ بی بندو باری در جامعه خواهیم بود. پس دست از شِعر و شعارهایِ تو خالی و سوگندهایِ غلاظ و شداد برداریم و عملا حرکت کنیم به سمتِ چشم اندازی که توسطِ خدا و رسول و رهبریِ دینی برای مبارزه با مفاسد جنسی ترسیم شده است.
📍برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید.
#آیه53
#آیه54
#فصل2
@TqNoor
▫️ وعده برپائی جامعه دینی
📣 وقتی مومنان بر خلافِ منافقانِ کارشکن، به فراخوانِ سوره مبارکه نور برای مبارزه با مفاسد اخلاقی در رکابِ رهبرِ دینی، قلباً و عملاً لبیک گفتند اینجا وعده الهی مبنی بر شکلگیریِ تمدنِ اسلامی و یک جامعه ایمانی با چهار شاخصه زیر تحقق می یابد:
1️⃣ لیَستَخلِفَنَّهُِم (برپائیِ حکومت): خداوند زمینه سلطنت، خلافت و فرمانروائیِ مومنان را در زمین فراهم میکند: "لَیَستَخلِفَنَّهُم فی الأرض"؛ واژه ی "ارض" چون با "الف لامِ جنس" همراه شده، بمعنایِ "کلِ زمین" و حکومتِ جهانی است. چنانچه نظیر این خلافت و جانشینی را قبلا برای قومِ نوح، سلیمان و برخی دیگر از امت های گذشته ایجاد کرد: "کَمَا استَخلَفَ الذینَ مِن قَبلِهِم"؛ و در آینده در حکومتِ سبزِ مهدوی رُخ خواهد داد. خلافتِ حقیقی از آنِ کسانی است که خَلف و پُشتِ رهبرِ الهی حرکت میکنند.
2️⃣ لیُمَکِنَنّ لَهُم (استقرار دیانت): حاکمیتِ مومنان بر زمین از نوعِ "حکومتِ دینی" خواهد بود که موردِ خوشنودی و رضایت خدای متعالی است: "لِیُمَکِّن لَهِمُ دینَهُم الذی ارتَضی لَهُم". تمکُنِ دینی در آیه شریفه بمعنایِ بر قراریِ دین و پابرجا شدنِ تعلیماتِ دینی است. خداوند به گونه ای به دینِ مردم ثُبات و استقرار میدهد که هیچگونه زوال، اضطراب و تزلزلی در بینشان دیده نشود.
3️⃣ لیُبُدِّلَنَّهُم ( بر قراری امنیت): تهدیداتِ دشمنانِ خارجی و مزاحمت هایِ داخلی، توسط خدا در حکومتِ دینی مَهار میشود و ترس و اضطراب جایش را به امنیتِ اجتماعی و آرامش میدهد: "و لَیُبَدِّلَنَّهُم مِن بعدِ خَوفِهِم أمناً".
4️⃣ یعبُدُونَنی (اقبال به عبادت): آخرین شاخصه جامعه دینیِ موعود، عبادتِ بی پیرایه و عاری از شرکِ خدای متعالی است: "یَعبدونَنی لایُشرِکونَ بی شیئا". این جمله در آیه 55 نقشِ حال دارد و چون بدونِ حرفِ عطف آمده، بنوعی در صددِ جمع بندیِ سه ویژگیِ پیش گفته است. قرار است جامعه ای شکل بگیرد که افرادِ آن، در حالِ اطاعت و بندگیِ خدا باشند. هر کسی که بعد از تحققِ تشکیلِ حکومتِ دینیِ امن، بدین نعمت کفران ورزد، از زیِّ بندگی خارج شده و در زمره نافرمانان قرار خواهد گرفت: "وَ مَن کَفَرَ بعدَ ذالِک، فأولئِکَ هُمُ الفاسِقونَ".
🔔 شرط شکلگیریِ حکومتِ دینیِ امنِ عبادی، در طلیعه آیه شریفه ذکر شده است: "وَعدَ اللهُ الذینَ آمنوا منکم و عَمِلوا الصالحات...". اگر آحادِ مردم ضمنِ "ایمان" به آموزه هایِ سوره نور "عملا" به توصیه هایِ صالح و سالمِ سوره نور پایبند باشند، جامعه اصلاح میشود. منتظرانِ صلاح و اصلاحات باید خود صالح باشند. مصداقِ عملِ صالح در این آیه، اقدامِ عملی برای اطاعت از فراخوانِ مبارزه با مفاسد اخلاقی در رکابِ رهبرِ الهی است که در آیه 48 بیانش گذشت.
📍برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید.
#آیه55
#فصل2
@TqNoor
▫️ وظایف منتظران برپائی جامعه دینی
🔔 تعبیرِ "منکم" در صدرِ آیه ی 55 و نیز تعابیرِ "أقیموا"، "ءاتوا" و "اطیعوا" در آیه 56 همگی با صیغه ی مخاطب آمده است. اما بینِ این دو آیه تمامِ تعابیر، غایبانه است: "لیستخلفنَّهُم"، "لَیُمکِنَنَّ لهم"، "لَیُبدّلَنَّهُم"، "خوفِهِم"، "یعبدوننی" و "یُشرکونَ". دلیلِ این تغییرِ تعبیر چیست؟!
✅ رویِ سخنِ صیغههایِ غایب به کسانی است که وعده ی الهیِ برپائیِ جامعه دینی برایشان محقق شده است: "وَ مَن کَفَرَ بعدَ ذالک، فاولئک هم الفاسقونَ". کسانی که بعد از تحقق وعده، کافر شوند فاسقند. رویِ سخنِ صیغه ی مخاطب اما به من و شمائی است که اکنون در انتظارِ تحقق وعده هستیم: "وَعَد اللهُ الذینَ آمنوا منکم...".
➕ پس ما اینجا با دو گروه روبرو هستیم. گروه اول کسانی که زیرِ سایه حکومتِ دینیِ امن زندگی میکنند که ویژگیِ بارزِ آنان، عبادتِ بدونِ شرک است: "یَعبُدونَنی لایُشرِکونَ بی شیئاً". گروه دوم مومنانِ اهلِ عملِ صالحند که وعده را شنیده اند و منتظرِ تشکیلِ حکومتِ الهیاند: "وَعَد اللهُ الذینَ آمنوا...".
❗️اما انتظارِ گشایش، گرچه لازم است و مطلوب، ولی کافی نیست. برای ظهورِ حکومتِ الهی، باید مومنان به سه مسئلهی مهم پایبندی عملی داشته باشند:
1️⃣ اقامه نماز: اگر ما دین را یک خیمه بدانیم، ستونِ آن نماز است: "الصلاةُ عَمودُ الدین". روزه، خُمس، زکات، عفاف، امر به معروف و نهی از منکر، جهاد، اطاعت از امام و... دستوراتی است که در خیمهی دین نهاده شده است.
اقامهی نماز یعنی نصبِ ستونِ خیمه، بپا داشتنِ همه ی دستوراتِ دینی و قرار دادنِ هر یک از مناسک در موضعِ خودش. بعبارتِ دیگر قرار است با نماز، خیمه دین را اقامه کنیم. معنیِ اصطلاحیِ "صلاة" نیز عرضه ی خود بر خدا و دنیاگریزی است.
2️⃣ ایتاء زکات: نمودِ عملیِ نماز و دنیاگریزی در "زکات" متجلی میشود. در واقع زکات و حرکت به سمتِ جدا شدن از دارائی ها، اقدامی است عملی که در پسِ شعارِ نماز و ادعایِ خداگرائی می آید. نماز و ارتباطِ با خدا، آن رویِ سکه اش زکات و جدائی از دلبستگی ها و تزکیه خود از دنیا است.
3️⃣ اطاعت از رسول: این مسیرِ نورانی، بدونِ ولایت و قبولِ تبعیت از رهبریِ دینی طی نمی شود. فراموش نکنیم که بحثِ سوره نور، مبارزه با مفاسد اخلاقی بود. اکنون مردمی که با اقامه نماز و ایتاء زکات، از دنیا و لذت هایش دل کنده اند، پا رکابِ رهبری قرار است مفاسد جنسی را ریشه کَن کنند.
🔔 اگر این سه گام را برداشتیم، اینجا خدای متعالی بر ما رحم میکند: "لعلکُم تُرحَمونَ" و به وعده ی خود مبنی بر تشکیلِ جامعه ایمانی، جامه ی عمل می پوشاند: "وَعَدَ اللهُ الذینَ آمنوا و عملوا الصالحاتِ لَیَستَخلِفَنَّهُم....".
➕ وعده ی خدا صادق است و هیچکس توانائیِ جلوگیری از اراده خدا را ندارد: "لا تحسبنَّ الذینَ کفروا مُعجزینَ فی الأرض". پس گمان نبرید که کافرانِ به فراخوانِ مبارزه با مفاسد اخلاقی، بتوانند خدا را در زمین به عجز و عقب نشینی وا دارند. علاوه بر شکستِ دنیوی، عذابِ آخرت و جایگاهی بد در انتظارشان خواهد بود: "و مأواهم النار و لَبِئسَ المصیر".
📍برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید.
#آیه56
#آیه57
#فصل2
@TqNoor
⭕️ یادآوری
💫 لازم به یادآوری است که سوره مبارکه نور متشکل از سه فصل بود:
👈 فصل 1: احکام و قوانینِ عفاف زا [آیات 2 تا 33]
👈 فصل 2: فلسفه احکامِ مزبور [34 تا 57]
👈 فصل 3: خاتمه [58 تا 62]
🔔 از مجموعِ آیاتِ 2 تا 57 میتوان فهمید که مبارزه با مفاسد اخلاقی، یک نظامِ منسجم است و با فعالیت هایِ سطحی نمیتوان فرهنگِ عفاف را نهادینه کرد؛ نظامی که دارایِ زیر مجموعه هایِ زیر است:
👈 اجرایِ حد تازیانه
👈 سختگیری در مورد تهمت ها
👈 مقابله جدی با باندها، تشکیلات و سرکردگانِ فحشا
👈 هدایت مردم با افشاگری در موردِ جریاناتِ فاسد
👈 فقر زدائی و عفو و صفحِ دارامندان
👈 بیانِ آداب و قوانینِ حریم خصوصی و عمومی
👈 احکام نگاه و پوشش
👈 تسهیل امر ازدواج
👈 استعفاف
👈 توجه به اینکه عفاف، حرکت سمتِ نور است و فحشا، سرابی ظلمانی است
👈 فراخوانِ عمومی برای مبارزه با فحشا پا رکاب رهبر دینی
👈 وعده خدا مبنی بر استخلافِ مومنان و شکستِ موافقانِ فحشا
➕ و اکنون پس از جمعبندیِ دو فصل، واردِ خاتمه سوره (آیات 58 تا 62) میشویم با دو تکمله که اولی ناظر به فصلِ اول و دومی ناظر به فصلِ دوم است:
1️⃣ ادامه احکام و قوانین (آیات 58 تا 61): وقتی خدا در فصلِ اول دستورِ اجتناب از فحشا، اتهام، چشم چرانی، بی حجابی، تعرض به حریم خصوصی و... را داد، یعنی با جامعه ای مواجه هستیم که زیرِ خطِ استاندارد سوره است، حداقل های مدنظرِ خدا محقق نشده و آحادِ جامعه مرتکب معصیت شده اند.
➕ اما در تکمله اولِ فصلِ خاتمه، رویِ سخن با مومنانی است که از آسیب های مذکور مبرا هستند و معصیت نکرده اند؛ اما نیاز است با التفات به یک سری شئوناتِ اخلاقی در بستر خانواده و در بینِ محارم، سطح رعایتشان ارتقاء یابد تا در مسیر تعالی قرار بگیرند. همچنین تبصره ها و استثنائاتِ این بخش، تصورِ خُشکی و سفت و سخت بودنِ احکامِ ابتدایِ سوره را از بین می برد با این هدف که تبیین کند اسلام به دنبال عسر و حرج در جامعه نیست.
2️⃣ ادامه دعوت به تبعیت از رسول (آیات 62 تا 64): تکمله دوم نیز با لحنِ تکمله اول، خطاب به مومنان است و تاکید دوباره بر پیرویِ بی چون و چرا از رهبرِ دینی تا ریشه کنیِ مفاسد اخلاقی.
📍برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید.
#فصل3
@TqNoor
▫️سلامت اخلاقیِ بردگان، کنیزان و نوجوانان خانه
🔔 روابطِ مُجاز و حلال بینِ زن و شوهر در خانه باید دارای چارچوبی باشد که به سلامتِ اعضای خانواده لطمه نزده و زمینه انحرافِ اهل خانه را فراهم نکند: "یا ایها الذینَ آمنوا لِیَستأذِنَکُم".
➕ فرهنگِ إستأذان و کسبِ اجازه برای ورود به خلوتِ زن و شوهر، باید مورد توجهِ خانواده های ایمانی قرار بگیرد. چرا که نقشِ مهمی در حفظِ پاکدامنیِ اهلِ خانه دارد.
🏠 اهلِ خانه شاملِ دو طائفه میشود. اول، کسانی که برای ارائه خدمات به خانه فراخوانده می شوند؛ و دوم اعضایِ خانواده که ساکنانِ خانه اند. کنیزان و بردگان جزء طائفه اولند: "الذینَ مَلَکَت أیمانُکُم".
👌از طائفه دوم نیز، به گروهِ سنیِ نوجوان اشاره شد تا مرزِ سنیِ حداقلیِ رعایتِ إستأذان مشخص شود: "و الذینَ لم یَبلُغُوا الحُلُمَ مِنکُم". نوجوان کسی است که به سنِ تشخیص خوب و بد رسیده و رعایتِ پوشیده ماندن روابط زناشوئی از دیدگانِ او ضروری است.
⏲ اهلِ خانه در سه نوبتِ شبانه روز، لازم است برای ورود به اتاقِ زن و شوهر، اجازه بگیرند: "ثَلاثَ مرّاتٍ":
1️⃣ "مِن قبلِ صَلاةِ الفَجرِ": قبل از نمازِ صبح و پیش از طلوعِ سپیده دم.
2️⃣ "و حینَ تَضعونَ ثِیابُکُم مِنَ الظَهیرة": و آنگاه که می کَنید لباس های رسمی تان را وقتِ نیمروز و تمایلی ندارید کسی شما را در آن حال ببیند.
3️⃣ "وَ مِن بعدِ صَلاةِ العِشاءِ". و پس از نماز عشاء.
✍️ "ثُلاثُ عُوراتٍ لَکُم". این ها سه زمانِ مخصوص به امورِ داخلی و خلوتِ است که زن و مرد، آشکار شدنش را عار و عیب میدانند.
☝️این سه زمان که تلویحا به اوقاتِ موردِ توصیه خدا برای روابط زناشوئی نیز اشاره دارد غالبا وقتِ خلوتِ زن و شوهر است و ورودِ دیگران به این فضا با حیایِ زنانه، غیرتِ مردانه و عفتِ مومنانه منافات دارد. بنابراین کسبِ اجازه ی اهلِ خانه برای ورود به اتاقِ زوجین، در سه وقتِ مزبور ضروری است.
👆 اما در غیرِ این سه زمان، نه بر زوجین و نه بر اهلِ خانه، ایرادی وارد نیست اگر بدونِ إستأذان، پیوسته نزدِ یکدیگر رفت و آمد کنند: "لیسَ علَیکُم و لا علیهِم جُناحٌ بعدهُنّ طوّافونَ علیکم بعضُکُم علی بعضٍ". چون رفت و آمدِ اهل خانه بر گِرد شما زیاد است و اجازه خواستنِ پی در پی ملال آور است.
➕ در این آیه خدای متعالی از بحران هایِ اخلاقیِ ابتدای سوره مثلِ زنا، اتهام زنی، باندهای فحشا و لحنِ عتاب آمیز، به لایه ای ظریف تر منتقل شد و با ادبیاتِ موعظه، فرهنگِ إستأذان را مایه سلامتِ اخلاقی خانواده معرفی کرد: "کذالک یُبیّن اللهُ لکُم الآیاتِ". این ها آیات الأحکام و سبکِ زندگیِ قرآنی است که برای تربیتِ اخلاقیِ اهلِ خانه از جانبِ خدائی که دارای علم و حکمت است بیان شده است. پس به او و توصیه هایش اعتماد کنید.
📍برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید.
#آیه58
#خاتمه
#اصل6
@TqNoor
▫️سلامت اخلاقیِ نو بالغان و بزرگسالان
🔔 بحثِ هر دو آیه ی 58 و 59 از سوره نور، درباره ی "سلامتِ اخلاقیِ اهلِ خانه" است؛ البته با دو تفاوت:
1️⃣ رویِ سخنِ آیه 58، به بردگان، کنیزان و نیز کودکانِ نابالغی که به سنِ تمییز رسیده اند می باشد. این سه طائفه از اهلِ خانه برای ورود به خلوتِ زن و شوهر باید اجازه بگیرند.
👈 اما مخاطبِ آیه 59، آن دسته از اهلِ خانه ای هستند که یا نو بالغند و تازه به سنِ بلوغ رسیده اند: "و إذا بَلَغَ الأطفالُ مِنکُم الحُلُم فلیستأذنوا"؛ و یا قبلا به سنِ بلوغ رسیده اند و اکنون بزرگسالند: "کما استأذَنَ الّذینَ مِن قَبلِهِم".
2️⃣ آیه 58، استأذان و اجازه گرفتنِ برده، کنیز و بچه ممیّز را اختصاص به سه وقت داد و در غیرِ این سه زمان، محدودیتی نیست. اما آیه 59، بدونِ تحدیدِ زمان و بشکلِ مطلق، استأذان را در همه اوقاتِ شبانه روز نه فقط آن سه وقت، ضروری دانسته است.
➕ "کذالک یُبیّن اللهُ لکُم الآیاتِ". این ها آیات الأحکام و سبکِ زندگیِ قرآنی است که برای تربیتِ اخلاقیِ اهلِ خانه از جانبِ خدائی که دارای علم و حکمت است بیان شده است. پس به او و توصیه هایش اعتماد کنید.
📍برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید.
#آیه59
#خاتمه
#اصل6
@TqNoor
▫️استثنائاتِ حکمِ حجاب (در سوره نور)
✋لازم به یادآوری است که در آیه سی امِ سوره نور، لزومِ رعایتِ حجاب در برابرِ 12 طائفه استثناء شده بود. بعبارتِ دیگر بانوان اجازه دارند با رعایتِ شرایطی که گذشت، در برابرِ این 12 گروه کشفِ حجاب کنند:
👈1. شوهر
👈2. پدر
👈3. پدر شوهر
👈4. فرزند
👈5. پسرِ شوهر
👈6. برادر
👈7. پسرِ برادر
👈8. پسر خواهر
👈9. در جمعِ زنان
👈10. برده
👈11. کسی که شهوت ندارد
👈12. کودک غیرِ ممیز
➕و اکنون در آیه 60 که در واقع ادامه ی آیه سی ام است، استثنائی دیگر در حکمِ حجاب تشریع میشود. آن دسته از زنانِ سالخورده ای که از قاعدگی و بارداری مأیوس شده اند، تمایلاتِ جنسی شان از بین رفته و رغبتی به ازدواج ندارند، اجازه کشفِ حجاب در برابرِ نامحرمان را دارند: "و القَواعُدُ مِنَ النِساءِ الّاتی لایَرجونَ نِکاحاً".
✍️ این گروه البته مشروط بر آشکار نکردنِ زینت هایشان، مُجاز به کَندنِ لباس هستند: "فَلَیسَ علیهِنَّ جُناحٌ أن یَضَعنَ ثِیابَهُنَّ غَیرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزینَةٍ". حد و حدودِ آزادیِ پیرزنان در روایتِ امام صادق، کنار گذاشتن مقنعه و روپوش است و نه برهنگی. کتاب اصول كافى/ج 5/ص522
➕ حفظِ حجاب در کهنسالی شاید اندکی دشوار باشد؛ علاوه بر اینکه نگاهِ شهوانی به پیرزن تقریبا منتفی است و بدلیلِ پیری کسی تمایل به ازدواج با اینان را ندارد. لابد دلیلِ تخفیفِ آیه شریفه برای زنانِ مُسن همین است. با این وجود، رعایتِ عفاف و حجاب حتی برای این گروه، بهتر است: "وَ أن یستعفِفنَ خیرٌ لهُنّ".
🔔 در رعایتِ تمامیِ احکام و قوانینِ الهی، باید خدا را حاضر و ناظر بدانیم: "و اللهُ سمیعٌ علیمٌ". این عبارت، پشتوانه رعایتِ صحیحِ حکمِ مزبور و مانعِ سوء استفاده های احتمالی است. خدا نیتِ آن پیرزن را از کنار گذاشتنِ روسری میشنود و به نحوه تعاملِ او با نامحرمان آگاه است. پس خودپوشی و حفظِ عفاف بعنوانِ یک اصلِ ثابت، در هر حال برای این زنان، خیر است.
❗️لازم به ذکر است که داماد به مادر شوهر و نیز فرزندِ رضاعی به زن، مَحرم هستند که حکمِ محرمیتشان، در آیه 23 از سوره نساء آمده است. ضمن اینکه در آیه 30 از سوره نور درست است که عمو و دايي به عنوان محارم ذكر نشده اند اما نقطه مقابلشان يعني فرزند برادر(بَنی إخوانِهنّ) و فرزند خواهر(بَنی أخُواتِهِنّ) به عنوان محارم ذكر شده اند. این تعبیر، بشکلِ غیر مستقیم به محرمیتِ عمو و دایی اشاره دارد.
📍برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید.
#آیه60
#خاتمه
#اصل6
@TqNoor
▫️عفت، همراهِ صمیمیت
🔔 از ابتدایِ آیه 58 ذیلِ "تعبیرِ یا ایها الذینَ آمنوا" تا آیه 60 سه حکمِ شرعی توسط خدا بیان شد:
1️⃣ إستأذانِ برده، کنیز و بچه ممیز در 3 نوبت
2️⃣ إستأذانِ بالغ ها در تمامِ اوقات
3️⃣ آزادیِ حجابِ کهنسالان با شرایطش
✍️ دو موردِ اول، تکمله مبحثِ حریمِ خصوصی است که اصلِ بحثش در آیات 27 تا 29 باز شد. موردِ سوم نیز، تکمله مبحثِ حجاب است که در آیات 30 و 31 بحثش گذشت.
➕و حالا تکه ی اولِ آیه 61 در امتدادِ بحثِ حجاب است: "لیس علی الأعمی حرجٌ و لا علی الأعرجِ حرجٌ و لا علی المریضِ حرجٌ". نابینا، لنگ و بیمار، به تناسب مشکلی که دارند شاید در برخی موارد از حفظِ حجابِ کامل عاجز شوند.
👀 نابینا از نظر در آینه معذور است و به شرایطِ اطراف کاملا مسلط نیست.
🚶🏻♂️لنگ نمیتواند متوازن راه برود و ناخودآگاه ممکن است حجابش سلب شود.
🤕 بیمار هم بدلیلِ ضعفِ جسمی گاهی نمیتواند خود را خوب بپوشاند.
❗️در این شرایط، هیچ حرج و گناهی بر آنان نیست اگر قادر به رعایتِ حجابِ کامل نیستند.
🔔تمامِ احکامی که در سوره، ذیلِ بحثِ حریم خصوصی و حجاب بیان شد، نباید منجر به سردیِ روابط بینِ اقوام و آشنایان شود. به همین دلیل خدای متعالی در یک آیه ی نیم صفحه ای مومنان را با بیانی خاص به صمیمیت و برادری با یکدیگر دعوت میکند:
❤️ "و لا علی أنفسکم أن تأکلوا مِن بیوتِکُم و بیوتِ آبائِکم أو...". یعنی جایز است مومنان طعام بخورند از خانه خود، پدر، مادر، برادر، خواهر، عمو، عمه، دایی، خاله، دوست و نیز اماکنی که اختیارش به ایشان سپرده شده است.
☝️این تعابیر که حاکی از اوج صمیمیت است با این جمله، جمع بندی میشود: "لیسَ علیکُم جُناحٌ أن تأکلوا جمیعاً أو أشتاتاً". یعنی اشکال ندارد که دسته جمعی یا جدا جدا از این بیوت، طعام بخورید. تعبیر "مِن بیوتِکم" را میتوان به دو صورت معنا کرد:
❌ معنای اول: "اشکال ندارد که از خانهی خودتان غذا بخورید". اگر مُراد آیه این باشد که نیاز به بیان نبود! این واضح است که هر کس از خانهی خودَش میتواند غذا بخورد! بیان این نکته، لغو است و دانشی به ما اضافه نکرد!!
✅ معنای دوّم: "اشکال ندارد که از خانهی عزیزانتان غذا بخورید". بفرمودهی رسول خدا، فرزند و اموالَش از آنِ پدر است: "أنتَ و مالُكَ لِـــأبيكَ".
➕با توجّه به اینکه آیهی مورد بحث در مورد "صمیمت با اقوام" است، قلّهای این صمیمیت با پدر است. پدر و فرزند، یک روحَند در دو بدن. خانهی من، متعلق به پدرم است و نیازی به گرفتن اجازه نیست.
☝️بنابراین از تعبیرِ "مِن بیوتِکم" میشود فهمید که پدر میتواند از منزل فرزندش بدون اجازه، غذا بخورد. مخصوصا پدرِ داماد که حقّ ولایت دارد بر عروس و فرزندانَش.
❓اما اینکه آیا فقط خوردن طعام، مُجاز است؟ یا میتوان این حکم را تسرّی داد به موارد عمومیِ دیگر مثلِ استفاده از حمام و سرویس و... ؟
☝️اینجا دو نظر است و هر فرد باید طبقِ نظر مرجعِ تقلیدَش عمل کند. امّا آنچه مشخص است این است که استفاده از وسائلی که عُرفا اختصاصی است، مُجاز نیست.
✋ خلاصه آنکه ورودِ به حریم خصوصی باید با إذن و اجازه باشد. اما وقتی إذنِ ورود داده شد، دیگر برای غذا خوردن، نیاز به کسبِ اجازه نیست. حکمِ اول، تامین کننده عفت و امنیتِ اخلاقی است و حکمِ دوم زمینه سازِ صمیمیت و برادری.
🗣 حال که خانه، خانه ی خودتان است، حال که خانه نامبُردگان با خانه خودتان فرقی ندارد و مومنین برادرند، هنگامِ ورود به یکی از آن خانه ها، به یکدیگر سلام کنید: "فإذا دَخلتُم بیوتاً فَسلِّموا علی انفُسِکم". سلام گفتن و اینکه خود را مشمولِ سلامت و امنیت می بینید، تحیتی مبارک و پاکیزه از جانبِ خداست.
🔔 "کذالکَ یُبَیِّنُ اللهُ لَکُم الآیاتِ لعلّکُم تَعقلونَ". همه مطالبِ گفته شده در آیات، احکامِ الهی است که برای شما روشن و آشکار بیان میشود؛ به این امید که به کار بسته شود.
📍برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید.
#آیه61
#خاتمه
#اصل6
@TqNoor
▫️ یادآوری
💫 لازم به یادآوری است که سوره مبارکه نور متشکل از سه فصل بود:
👈 فصل 1: احکام و قوانینِ عفاف زا [آیات 2 تا 33]
👈 فصل 2: فلسفه احکامِ مزبور [34 تا 57]
👈 فصل 3: خاتمه [58 تا 62]
➕ خداوند برای مبارزه با مفاسدِ اخلاقی ابتدائا در آیاتِ 2 تا 33 قوانین و احکامی را تشریع میکند. سپس با بیانِ فلسفه احکام مزبور در آیاتِ 34 تا 57 یک فراخوانِ عمومی داده با رهبریِ رسول الله.
👈 اجرایِ این دستورِ الهی، یک عزمِ ملی و همگانی میخواهد؛ این در حالی است که عده ای مومن نما که مخالفِ ریشه کنیِ مفاسد اخلاقی اند، در حال کارشکنی هستند. اما خدا وعده پیروزی مومنانِ طالبِ عفاف و به زانو در آمدنِ مخالفانِ فرهنگِ عفاف را میدهد.
✅ از آیاتِ فصل دوم میتوان فهمید وعده استخلاف و تشکیلِ حکومتِ نورانیِ الهی وقتی محقق میشود که جنبشِ مبارزه با مفاسد اخلاقی شکل بگیرد؛ یعنی هم خودمان پاک باشیم و هم برای پاکسازیِ جامعه تلاش کنیم. اگر این اتفاق بیفتد، انسانها از سرابِ ظلمانیِ بی عفتی، حرکت میکنند به سمتِ نور و نورانیت.
🔔 از مجموعِ آیاتِ 2 تا 57 میتوان فهمید که مبارزه با مفاسد اخلاقی، یک نظامِ منسجم است و با فعالیت هایِ سطحی نمیتوان فرهنگِ عفاف را نهادینه کرد؛ نظامی که دارایِ زیر مجموعه هایِ زیر است:
👈 اجرایِ حد تازیانه
👈 سختگیری در مورد تهمت ها
👈 مقابله جدی با باندها، تشکیلات و سرکردگانِ فحشا
👈 هدایت مردم با افشاگری در موردِ جریاناتِ فاسد
👈 فقر زدائی و عفو و صفحِ دارامندان
👈 بیانِ آداب و قوانینِ حریم خصوصی و عمومی
👈 احکام نگاه و پوشش
👈 تسهیل امر ازدواج
👈 استعفاف
👈 توجه به اینکه عفاف، حرکت سمتِ نور است و فحشا، سرابی ظلمانی است
👈 فراخوانِ عمومی برای مبارزه با فحشا پا رکاب رهبر دینی
👈 وعده خدا مبنی بر استخلافِ مومنان و شکستِ موافقانِ فحشا
➕ پس از جمعبندیِ دو فصل، واردِ خاتمه سوره (آیات 58 تا 62) شدیم با دو تکمله که اولی ناظر به فصلِ اول بود و بحثش گذشت؛ و دومی ناظر به فصلِ دوم است و ادامه دعوت به تبعیت از رسول (آیات 62 تا 64) برای ریشه کنیِ کاملِ مفاسد اخلاقی.
📍برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید.
#یادآوری
@TqNoor
▫️اجازه از رسول
✍️ در فصلِ دوم گفته شد که مومنان باید برای رسیدن به یک جامعه ایمانی، اطاعت مطلق از پیامبر داشته باشند. در همین راستا، بحثِ فراخوانِ پیامبر و افشایِ کارشکنی هایِ جریان هایِ متخلف و دروغگو را در فصل دوم پیشتِ سر گذاشتیم.
✋ اما سختگیری هایِ مزبور برای جریان هایِ متخلف، ممکن است موجبِ بروز محدودیت هائی در جامعه شود و مثلا عده ای تصور کنند نمیشود برای شرکت در امرِ اجتماعی، عذر آورد. خدا در این بخش با بیانی همراه با انعطاف، به توصیفِ مومنِ واقعی می پردازد:
➕ مومنانِ واقعی فقط کسانی اند که ضمنِ ایمان به خدا و رسول، عملا پیامبر را در "امرِ جامع" همراهی میکنند و بدونِ اجازه از محضرِ ایشان خارج نمیشوند: "إنّما المومنونَ الذینَ آمنوا باللهِ و رسولِه و إذا کانوا علی أمرٍ جامعٍ لم یَذهَبوا حتّی یَستأذِنوهُ". مصداقِ امرِ جامع در سوره نور، فرایندِ تثبیتِ عفاف است که یک فعالیتِ اجتماعی است و عزمِ عمومی و مشارکتِ همه مومنان را می طلبد.
❗️ممکن است بنا به دلایلی موجه، برخی از مومنان نتوانند پیامبر را در تثبیتِ فرایندِ عفاف، همراهی کنند. در این فرض، نشانه ایمان، کسبِ اجازه از رسول است: "إنَّ الذینَ یستأذِنونَک، اولئکَ الذینَ یومنونَ باللهِ و رسولِه". پس ترکِ همراهی با رسول، لزوما بمعنایِ خروج از ایمان نیست و همین استأذان و کسبِ اجازه، نشانه ایمانشان است.
❓آیا پیامبر، باید به همه کسانی که کسبِ اجازه کرده اند، رخصت بدهد؟ آیه شریفه، اجازه افراد را تابعِ تشخیص و اراده رسول خدا میداند: "فَإذا استأذَنوکَ لِبَعضِ شأنِهِم فأذَن لِمَن شِئتَ مِنهَم".
❗️در نهایت، خداوند پیامبرِ خود را امر میکند به طلبِ اسغفار برای کسانی که همراهی با ایشان را ـ و لو با کسبِ اجازه ـ ترک می کنند: "وَ استغفِر لَهُمُ اللهَ". چرا که محرومیت از حضور در این امرِ جامع یک سلبِ توفیق است و استغفار می خواهد: "إنَّ اللهَ غَفورٌ رحیمٌ"
📍برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید.
#آیه62
#خاتمه
@TqNoor
▫️عاقبت ترک رسول
❗️مبادا با فراخوانِ پیامبر برای مبارزه با مفاسدِ اخلاقی، مثلِ فراخوان هایِ عادی و معمولیِ دیگر برخورد کنید: "لا تَجعلوا دُعاءَ الرسولِ بینَکُم کدُعاءِ بَعضِکُم بَعضاً". همه مومنان باید با حضورِ در صحنه، لبیک گویِ ندای رسول باشند، نه آنکه هنگامِ فراخوانِ رسول، غایبِ میدان شوند؛ به جُز کسانی که بخاطرِ داشتنِ عذرِ موجه از رسول، کسبِ اجازه کرده اند.
❓آیا کسانی که چراغ خاموش، بدور از چشم مردم و مخفیانه، در پناهِ دیگری شانه از زیرِ بارِ تکلیف خالی میکنند، نمیدانند خدا شاهد و ناظرِ رفتارِ آنان است: "قَد یَعلَمِ اللهُ الذینَ یتسَلَّلونَ مِنکُم لِواذا".
🔥"فلیحذُر الذینَ یُخالفونَ عن امره"؛ به گوش باشید! کسانی که بدونِ اجازه و مخفیانه از اجابتِ فراخوانِ امرِ جامع سرپیچی میکنند یا دچار فتنه و بلا میشوند و یا دچار عذابِ دردناک: "أن تُصیبَهُم فِتنةٌ أو یُصیبَهُم عذابٌ ألیمٌ"
📍برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید.
#آیه63
#خاتمه
@TqNoor
▫️ مراقبتِ خدا
🔭 نحوهی تعاملِ مومنان با فراخوانِ رسول، زیرِ ذره بینِ خدا است. همان خدائی که آنچه در آسمان و زمین است، از آن اوست: "ألا إنَّ لِلّهِ ما فی السَّماواتِ و الأرضِ". همه هستی تحتِ سیطره و اشرافِ او است.
👀 او میداند و می بیند وضعیتِ ما را در این دنیا: "قد یعلمِ ما أنتُم علیه". کسانی که مخفیانه از زیرِ بارِ فرخوانِ عفافِ رسول فرار میکنند، از دیدگانِ خدا مخفی نمی مانند. علاوه بر اینکه خدا زمانِ مرگ، رجعت و ارائه اعمالمان را نیز میداند: "و یَومِ یُرجَعونَ إلیهِ فَیُنبِّئهُم بِما عَمِلوا". چرا که او بر همه چیز داناست: "و اللِهُ بکلِ شیءِ علیم".
📍برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید.
#آیه64
#خاتمه
@TqNoor