eitaa logo
| توییتا |
2.2هزار دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
5.4هزار ویدیو
462 فایل
توییتا چیست؟👇 https://eitaa.com/Twiitaa/26507 ارسال پیام ازطریق👇 @hosseinkhademi75 ادمین خانوما👇 @Mahdolia ناشناس تلگرامی👇 https://t.me/Twiitaabot ناشناس ایتا👇 https://6w9.ir/s/120 ناشناس ایتا شماره۲: https://daigo.ir/secret/464858035
مشاهده در ایتا
دانلود
روز مادر| کتاب اول 📚 عایده؛ روایت عایده سرور مادر شهید علی اسماعیل از اعضای حزب الله لبنان ✍ نوشته محبوبه سادات رضوی نیا 📍انتشارات: سوره مهر برشی از کتاب عایده: «...پرسیدم: «مامان، چرا این کار را کردی؟ کتفت خون آمده! درد داری! دلم نمی‏‌آید خونت را ببینم!» گفت: «عایده، من و رفقایم با هم رفتیم خال‏کوبی. هرکدام اسم کسی را که دوست داشتند، روی بدنشان تتو زدند. من به استاد تتوکار گفتم می‏‌خواهم برایم خال‏کوبی یک مادر را بزنی که بچه‏‌ا‏ش را بغل کرده. وقتی بچه بودم، مریض شدم و مادرم یک سال‏‌ونیم درست‏‌وحسابی نخوابیده. او همیشه مرا یک‏‌وری توی بغلش می‏‌گرفته تا بتوانم خوب نفس بکشم. می‏‌خواهم با این کارم از او تشکر کنم. اسم مادرم را هم زیرش بنویس... این خال‏کوبی تازه تمام شده؛ ولی خوب از آب درآمده.» از دیدن عکس گریه‏‌ام گرفته بود. گفتم: «مامان علی، تو داری همه‏‌ا‏ش گریۀ مرا درمی‏‌آوری!» ــ عایده، وقتی شهید بشوم، توی قبرم تو تنها کسی هستی که با من و نزدیک قلبم هستی. برای همین روی کتفم اسمت را نوشتم. تو اصلاً از دل من بیرون نمی‏‌روی که نمی‏‌روی؛ حتی اگر شهید بشوم...» 💢 این روایت جذاب مادرانه رو میتونید تا پایان روز یکشنبه با ۱۰ درصد تخفیف به صورت مجازی و حضوری تهیه کنید. 🆔 @kotob_tarikhi
هدایت شده از خبرگزاری فارس
🖼 طبق قانون حجاب، مدارس در صف اول ترویج عفاف و حجاب خواهند بود. @Farsna
هشتگ خودتونو بفرستید فال حافظ برای یلداتون بفرستم @Twiitaa
در نهانخانه عشرت صنمی خوش دارم کز سر زلف و رخش نعل در آتش دارم عاشق و رندم و میخواره به آواز بلند وین همه منصب از آن حور پریوش دارم گر تو زین دست مرا بی سر و سامان داری من به آه سحرت زلف مشوش دارم گر چنین چهره گشاید خط زنگاری دوست من رخ زرد به خونابه منقش دارم گر به کاشانه رندان قدمی خواهی زد نقل شعر شکرین و می بی غش دارم ناوک غمزه بیار و رسن زلف که من جنگ ها با دل مجروح بلاکش دارم حافظا چون غم و شادی جهان در گذر است بهتر آن است که من خاطر خود خوش دارم تفسیر : در دلت غمی داری که با آن زندگی می کنی ولی بدان در این دنیا همه چیز فانی است و نمی ارزد که بخواهی زندگیت را تباه کنی. غم دلت را به کسی نگفته ای و در عین غمگینی می خندی. زندگی را هر طوری که بگیری می گذرد. پس امید داشته باش و از نعمات خدا لذت ببر. @Twiitaa
دامن کشان همی شد در شرب زرکشیده صد ماه رو ز رشکش جیب قصب دریده از تاب آتش می بر گرد عارضش خوی چون قطره های شبنم بر برگ گل چکیده لفظی فصیح شیرین قدی بلند چابک رویی لطیف زیبا چشمی خوش کشیده یاقوت جان فزایش از آب لطف زاده شمشاد خوش خرامش در ناز پروریده آن لعل دلکشش بین وان خنده دل آشوب وان رفتن خوشش بین وان گام آرمیده آن آهوی سیه چشم از دام ما برون شد یاران چه چاره سازم با این دل رمیده زنهار تا توانی اهل نظر میازار دنیا وفا ندارد ای نور هر دو دیده تا کی کشم عتیبت از چشم دلفریبت روزی کرشمه ای کن ای یار برگزیده گر خاطر شریفت رنجیده شد ز حافظ بازآ که توبه کردیم از گفته و شنیده بس شکر بازگویم در بندگی خواجه گر اوفتد به دستم آن میوه رسیده تفسیر : چیزی را از دست داده اید که بسیار برایتان مهم بوده است حال می فهمید که قدر چه یاقوت گرانبهایی را ندانسته اید و به دنبال چاره اید. باز هم خدا را شاکر باشید که دوباره همه چیز مثل سابق می شود و گمشده تان بر می گردد. @Twiitaa
هدایت شده از وحید یامین پور
💠 شب یلدا را گرامی می‌داریم، چون یقین داریم شب و تاریکی ابدی نیست و از پس شب، خورشیدی طلوع خواهد کرد. گرامی‌داشت یلدا، گرامی‌داشت انتظار خورشید است. شب اگرچه طولانی، سرد و تاریک، با گرما و درخشش جان‌هایی که به دیدار هم رفته‌اند و به هم پیوسته‌اند، سپری خواهد شد. اجتماع جان‌ها در شب، نه فقط برای تحمل‌پذیر کردن شب، که همانا رفتن شب است. اتصال جان‌ها، همان طلوع خورشید است نه مقدمه‌ی ظهور خورشید. انتظار ظهور فقط با اتصال جان‌ها میسّر می‌شود یا بهتر است بگویم: اتصال جان‌ها همان ظهور است. اگر هنوز خورشید طلوع نکرده چون جان‌ها هنوز از هم بیگانه و دور اند. داستان همان است که بر سی‌مرغ رفت. آن‌هنگام که به هم پیوستند، سیمرغی که در جستجویش بودند از اتصال جان‌هایشان ظهور کرد. ➕️ @yaminpour
صوفی گلی بچین و مرقع به خار بخش وین زهد خشک را به می خوشگوار بخش طامات و شطح در ره آهنگ چنگ نه تسبیح و طیلسان به می و میگسار بخش زهد گران که شاهد و ساقی نمی خرند در حلقه چمن به نسیم بهار بخش راهم شراب لعل زد ای میر عاشقان خون مرا به چاه زنخدان یار بخش یا رب به وقت گل گنه بنده عفو کن وین ماجرا به سرو لب جویبار بخش ای آن که ره به مشرب مقصود برده ای زین بحر قطره ای به من خاکسار بخش شکرانه را که چشم تو روی بتان ندید ما را به عفو و لطف خداوندگار بخش ساقی چو شاه نوش کند باده صبوح گو جام زر به حافظ شب زنده دار بخش تفسیر : گناهی که مرتکب شده اید به هیچ جایی درز نمی کند این راز را در دلتان حفظ کنید. اراده کرده اید که به مقصود برسید برای این کار اول توبه کنید و شکر خدا را به جای آورید که بار کج هیچ وقت به منزل نمی رسد. @Twiitaa
نماز شام غریبان چو گریه آغازم به مویه های غریبانه قصه پردازم به یاد یار و دیار آن چنان بگریم زار که از جهان ره و رسم سفر براندازم من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب مهیمنا به رفیقان خود رسان بازم خدای را مددی ای رفیق ره تا من به کوی میکده دیگر علم برافرازم خرد ز پیری من کی حساب برگیرد که باز با صنمی طفل عشق می بازم بجز صبا و شمالم نمی شناسد کس عزیز من که بجز باد نیست دمسازم هوای منزل یار آب زندگانی ماست صبا بیار نسیمی ز خاک شیرازم سرشکم آمد و عیبم بگفت روی به روی شکایت از که کنم خانگیست غمازم ز چنگ زهره شنیدم که صبحدم می گفت غلام حافظ خوش لهجه خوش آوازم تفسیر : با گریه و زاری کردن و تنهایی دست به کار شدن کاری از پیش نخواهی برد. خداوند کمکت می کند به عقل پیران اعتماد کن. خودت نیز همتی کن تا هرچه زودتر به نیتت برسی به هر کس خوبی کردی نتیجه ی بد دیدی. به خدا توکل کن صبح امید نزدیک است. @Twiitaa
میخواستم فوتبال ببینم برق قطع شد.🙃 @Twiitaa
شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش که تا یک دم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش مذاق حرص و آز ای دل بشو از تلخ و از شورش بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن به لعب زهره چنگی و مریخ سلحشورش کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بردار که من پیمودم این صحرا نه بهرام است و نه گورش بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم به شرط آن که ننمایی به کج طبعان دل کورش نظر کردن به درویشان منافی بزرگی نیست سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش کمان ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ ولیکن خنده می آید بدین بازوی بی زورش تفسیر : از فرصتی که داری استفاده کن وگرنه کسی دیگر از این فرصت سود می برد. به زیردستان خود هم توجه کن. اگر در عین مقام و ثروت، به زیردستان محبت کردی مردی. دامی برایت گسترده اند. @Twiitaa
گلبرگ را ز سنبل مشکین نقاب کن یعنی که رخ بپوش و جهانی خراب کن بفشان عرق ز چهره و اطراف باغ را چون شیشه های دیده ما پرگلاب کن ایام گل چو عمر به رفتن شتاب کرد ساقی به دور باده گلگون شتاب کن بگشا به شیوه نرگس پرخواب مست را و از رشک چشم نرگس رعنا به خواب کن بوی بنفشه بشنو و زلف نگار گیر بنگر به رنگ لاله و عزم شراب کن زان جا که رسم و عادت عاشق کشی توست با دشمنان قدح کش و با ما عتاب کن همچون حباب دیده به روی قدح گشای وین خانه را قیاس اساس از حباب کن حافظ وصال می طلبد از ره دعا یا رب دعای خسته دلان مستجاب کن تفسیر : همگان مجذوب شما می شوند و تو کسی هستی که از حسن و خوبی کم نداری. چشمهایت همه را افسون می کند و بدون هیچ کلامی با همه حرف می زند. پیمانی که بسته ای بسیار مبارک و فرخنده است روزگارت روز به روز بهتر می شود. لطف و محبت کسی دائم شامل حالت می شود. به آرزویت می رسی و جوانتر می شوی. @Twiitaa