#کافه_نادری
این قشنگ ترین جملهای بود که در مورد کارما خوندم:
زندگیت پر از آدمایی میشه که
تو برای دیگران بودی...!
@naderi_cafe | عکس نوشت
#مجله_نایت
پنج اصل را در زندگیت به خاطر بسپار:
1- غرور، مانع يادگيری
2- خودبزرگ بینی، مانع محبوبیت
3- کم رويی، مانع پيشرفت
4- خودشیفتگی، مانع معاشرت
5- عادت کردن، مانع تغيير است.
@night_mag
خوشبختی یه پروانه است
که اگه دنبالش کنی ،
همیشه از دستت فرار میکنه
ولی اگه آروم بشینی،
ممکنه بیاد روت بشینه ...
@U_Channel
#هیوا
اینکه من حوصلهی هیچکس را ندارم، دلیل بر دوست نداشتنِ آدمها نیست!
اتفاقاتی بر من گذشته و مشغولیتهایی داشتهام و مسیرهایی را پیمودهام که خستهام، همین!
آدمها دو نوع خسته میشوند: یکی خستگی جسمی، یکی هم خستگی روانی و ذهنی... خستگی جسمی را میتوان با استراحت و مدارا بهبود بخشید، اما امان از خستگیهای روانی و امان از وقتی که هر دوی اینها برای یک نفر، باهم اتفاق میافتند!
@hiva_channel
#کافه_نادری
این جمله مولانا رو باید با طلا نوشت:
«چون که اسرارت نهان در دل شود
آن مرادت زودتر حاصل شود.»
هر چقدر اطرافیان راجع به قدم بعدیت،
اهدافت، جزئیات زندگیت،
و رابطهی عاشقانهات کمتر بدونن موفق تری...
@naderi_cafe
#کافه_نادری
از آدما چیزی خواستن ذلته،
چون اگه ندن خفته، اگه بدن متنه
از خدا خواستن عزته،
اگر داد نعمته، اگه نداد حکمت!!
@naderi_cafe | عکس نوشت
خواستن، توانستن نیست ...
خواستن آفریدن است ... برخاستن است و به دنبال هدف رفتن است !
من همیشه گفته ام آدم ها به آرزوها و خواسته هایشان نمی رسند ، آدمها به هدفشان می رسند !
@U_Channel
#کافه_نادری
دو تا قهوه گذاشت رو میز گفت:
بیا بشین اینجا با هم غصه ی تو رو بخوریم!
نگفت گریه نکن، نگفت حالا
پیش اومده دیگه چیکار میشه کرد،
«آدم باید یکیو داشته باشه
باهاش بشینه غصه بخوره،
فقط خنده و شادی قشنگ نیست
قشنگه بشینید با هم غصه همو بخورید...»
@naderi_cafe | قهوه سرد
#مجله_نایت
اگر حالت چندان خوب نیست این کارها رو انجام بده :
1- نقاشی بکش.
2- چای بخور.
3- کمی بخواب.
4- آشپزی کن.
5- به خودت برس.
6- آهنگ گوش کن.
7- مدیتیشن کن.
8- اگه هوا خوبه برو کمی قدم بزن.
9- دور و برت رو مرتب کن.
10- عود روشن کن.
@night_mag
#ماهور
جرات میخواست شبیه به من بودن!
جرات میخواست با بالهای شکسته، پرواز کردن!
جرات میخواست با ریشههای بیرون زده از خاک، سبز ماندن و ایستادن و سایبان شدن!
جرات میخواست بیپناه بودن و پناه شدن!
جرات میخواست با قایق شکسته دل را به دریا زدن و از عمق آب نهراسیدن...
جرات میخواست من باشی و شیشه باشی و ناگزیر به مقابله با سپاهی از آهن باشی...
جرات میخواست!
@Mahoor_Channel