eitaa logo
~چَنـد قـَدَمـ👣تآ وِصـآلــّ🍃
1.7هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
36 فایل
دیـٰانت منهـٰاے سیـٰاست🍃 نتیجہ‌اش مےشود کربلـٰا💔؛ نہ‌ ظهور!💚 شروط‌"تبادل‌،کپی..."🤗↶ https://eitaa.com/sh_Vesal180 "شنوای حرفاتون هستیم"😉↶ https://daigo.ir/secret/1491814313 هشتگ‌ها😇↶ https://eitaa.com/3121542/16574 .
مشاهده در ایتا
دانلود
. در کنار مزار مرد خدا شیخ رجبعلی خیاط به یاد همه تون هستم✨ .
. آرامگاه محدث و فقیه بزرگ شیعه شیخ صَدوق🌱✨ .
~چَنـد قـَدَمـ👣تآ وِصـآلــّ🍃
. شما وصالی‌ها که احتمالا شیخ رجبعلی رو میشناسید😇✨ اما برای اون دوستانی که ایشونو نمیشناسن میخوام یکم صحبت کنم🌱 .
.۱. داستان "چشم برزخی دار شدن شیخ رجبعلی خیاط" 🥇 سر و گوشش زیاد میجنبید. دخترخاله‌ی رجبعلی را میگویم. عاشق سینه چاک پسرخاله اش شده بود. عاشق پسرخاله‌‌ی جوان یک لاقبائی که کارگر ساده‌ی یک خیاطی بود و اندک درآمدی داشت و اندک جمالی و اندک آبرویی نزد مردم. بدجوری عاشقش شده بود. آنگونه که حاضر بود همه چیزش را بدهد و به عشقش واصل شود. رجبعلیِ معتقد و اهل رعایت حلال و حرام نیز چندان از این دخترخاله بدش نمی آمد، اما عاشق سینه‌ چاکش هم نبود. دخترخاله‌ی عاشق مترصد فرصتی بود تا به کامش برسد و رجبعلی را به گناه انداخته و نهایتا به وصال او نائل شود. و این فرصت مهیا شد! . .
.۲. آن هم در روزی که مادر رجبعلی غذای نذری پخته بود و مقداری از نذری را در ظرفی ریخته بود و به رجبعلی داده بود تا برای خاله اش ببرد. رجبعلی رسید به خانه‌ی خاله، در زد؛ صدای دخترخاله بلند شد: «کیه؟» و گفت: «منم، رجبعلی» و صدای دخترخاله را شنید که میگوید: «بیا داخل رجبعلی، خاله‌ات هم هست». رجبعلی وارد شد و سلام و علیکی با دخترخاله‌اش کرد و ناگهان متوجه شد که خبری از خاله نیست و دخترخاله در خانه تنهای تنهاست! تا به خودش آمد دید که پشت سرش درب خانه قفل شده و دخترخاله هم …. .
.۳. با خودش گفت: «رجبعلی! خدا می تواند تو را بارها و بارها امتحان کند، بیا یک بار تو خدا را امتحان کن! و از این حرام آماده و لذت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن». پس تأملی کرد و به محضر خداوند عرضه داشت: «خدایا! من این گناه را به خاطر رضای تو ترک می کنم، تو هم مرا برای خودت تربیت کن». و توسط پنجره از آن خانه فرار کرد و برگشت به خانه‌ی خود تا استراحت کند. صبح از خواب بلند شد و از خانه به قصد مغازه خیاطی بیرون زد و با کمال تعجب دید خیابان پُر از حیوانات اهلی و وحشی شده است!! (چشم برزخی اش باز شده بود و با عنایت خداوند انسانهارو به صورت واقعی خودشون ((با توجه به اعمال و باطن انسان)) می دید. .
.۴. افرادی که دارای چشم برزخی یا به قولی چشم بصیرت می شوند چشم و گوششان خدایی شده و خیلی چیزها براشون مکشوف میشه. این لطف خداوند است که به دوستان خودش عطا میکنه مخصوصا کسی که تزکیه نفس داره و گاها در موقعیت های خاص که مورد آزمایش قرار میگیره بر نفس اماره غلبه میکنه. افرادی مثل مرحوم آیت الله بهجت و مرحوم علامه طباطبایی و مرحوم حسن زاده آملی و... در عصر معاصر دارای کرامت و چشم برزخی بودند) آری! چشم برزخی رجبعلی در اثر چشم‌پوشی از یک گناهِ حاضر و آماده و به ظاهر لذیذ باز شده بود و این چشم‌ پوشی، آغازی شد برای سیر و سلوک و صعود معنوی “شیخ رجبعلی خیاط” تا اینکه کسب کند مقامات عالیه معنوی را. چه اکسیر ارزنده ای است این قاعده!! برای عارف شدن، نیاز نیست به چهل – پنجاه سال چله گرفتن و ریاضت کشیدن و نخوردن این غذا و ننوشیدن آن آشامیدنی. نه اینکه اینها بی اثر باشند، نه! اما “اصل” چیز دیگری است. بیهوده نبود که مرحوم بهجت تاکید میفرمودند بر این نکته که : راه واقعی عرفان “ترک گناه” است. .