فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#داستان واقعی از رفتگر ایرانی در آمریکا، که دو دوره شهردار بورلی هیلز شد👍
📚داستانڪ📚
🔻🔺کانال های ما در روبیکا🔺🔻
احادیث تصویری و استوری های مذهبی👇
🔹 https://rubika.ir/Ahadise14
داستانک👇
🔹 https://rubika.ir/Hekaithaiekohan
🔻🔺کانال های ما در ایتا🔺🔻
احادیث مهدوی👇
🔹 eitaa.com/Ahadise14
داستانک👇
🔹 eitaa.com/Hekaithaiekohan
اللهم عجل لولیک الفرج...🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#داستان کبوتر و عقرب
📚داستانڪ📚
🔻🔺کانال های ما در روبیکا🔺🔻
احادیث تصویری و استوری های مذهبی👇
🔹 https://rubika.ir/Ahadise14
داستانک👇
🔹 https://rubika.ir/Hekaithaiekohan
🔻🔺کانال های ما در ایتا🔺🔻
احادیث مهدوی👇
🔹 eitaa.com/Ahadise14
داستانک👇
🔹 eitaa.com/Hekaithaiekohan
اللهم عجل لولیک الفرج...🌷
#حرف_خوب
🌷🍃دوستی می،گفت: "من چیزهای زیادی بخشیدم و در عوض فقط یک نگاه توهین آمیز دریافت کردم."
🌷🍃بیایید به فرد نبخشیم. به شخص نبخشیم. بلکه آن شخص را به عنوان تصویری از خدا بدانیم و آنچه را که به او میبخشیم به خدا بدهیم.
🌷🍃آن شخص فقط مانند یک صندوق پست است. وقتی که نامه ای را پست میکنید مهم نیست که صندوق پست کهنه است یا نو. فقط نامه را در آن می اندازید و اطمینان دارید که نامه به مقصد خواهد رسید.
🌷🍃مقصد ما خودِ خداست. با چنین اعتقادی ببخشید و بدهید آنگاه حالتان خوبِ خوب میشود بعد از هر بخششی...
بده بستان را با فرد نکنیم؛ با ذات خودش کنیم که هر چه بستانیم بی شک بهترین است
📚داستانڪ📚
🔻🔺کانال های ما در روبیکا🔺🔻
احادیث تصویری و استوری های مذهبی👇
🔹 https://rubika.ir/Ahadise14
داستانک👇
🔹 https://rubika.ir/Hekaithaiekohan
🔻🔺کانال های ما در ایتا🔺🔻
احادیث مهدوی👇
🔹 eitaa.com/Ahadise14
داستانک👇
🔹 eitaa.com/Hekaithaiekohan
اللهم عجل لولیک الفرج...🌷
🌸🍃🌸🍃
رجبعلی هوایی معروف به رجب علی صراف از تجار بنام شیراز بود، مغازه اش در نبش ورودی بازار وکیل و کارش حواله دادن پول و صرافی بود و البته پول با دو درصد سود به افراد نیازمند هم وام میداد.
عوام او را نزولخوار میگفتند. بالاخره رجبعلی عزم زیارت خانه خدا کرد و برای حساب اموال به علما مراجعه کرد .به او میگویند: پول شما از راه صحیح بدست نیآمده ، حرام و قابل محاسبه، کسر خمس و زکات نیست!
در حقیقت جوابش کردند و گفتند: حق نداری مکه بروی!
رجبعلی که از مکه رفتن منع شده بود بجای سفر حج با هزینه شخصی درمانگاهی در فلکه مصدق شیراز بنا کرد که تمام موارد پزشکی، درمانی و دارویی در آن رایگان بود . وی این بیمارستان خیریه را بنا کرد تا هم ثوابی ببرد و هم کفاره گناهان آن 2 درصد سودش بشود.
در سال 1358 برخی از انقلابیون گفتند: این درمانگاه نجس است و حرام، چون از پول ربا ساخته شده و درمانگاه فوق با آن همه تجهیزات و وسایل تخریب و به توالت عمومی تبدیل گردید.
هم اینک توالت مذکور به پارکینگی متروکه تبدیل شده!
ای کاش رجب علی خان، سر از خاک بر می داشت و 27 تا 38درصد سودی را که نامش نزول هم نمیباشد می دید!!!
📚داستانڪ📚
🔻🔺کانال های ما در روبیکا🔺🔻
احادیث تصویری و استوری های مذهبی👇
🔹 https://rubika.ir/Ahadise14
داستانک👇
🔹 https://rubika.ir/Hekaithaiekohan
🔻🔺کانال های ما در ایتا🔺🔻
احادیث مهدوی👇
🔹 eitaa.com/Ahadise14
داستانک👇
🔹 eitaa.com/Hekaithaiekohan
اللهم عجل لولیک الفرج...🌷
💞سه نفر زن می خواستند از سر چاه آب بیاورند.
در فاصله ای نه چندان دور از آن ها پیر مرد دنیا دیده ای نشسته بود و می شنید که هریک از زن ها چه طور از پسرانشان تعریف می کنند.
زن اول گفت : پسرم چنان در حرکات اکروباتی ماهر است که هیچ کس به پای او نمی رسد.
دومی گفت :پسر من مثل بلبل اواز می خواند. هیچ کس پیدا نمی شود که صدایی به این قشنگی داشته باشد .
هنگامی که زن سوم سکوت کرد، آن دو از او پرسیدند :
پس تو چرا از پسرت چیزی نمی گویی؟
زن جواب داد : در پسرم چیز خاصی برای تعریف کردن نیست. او فقط یک پسر معمولی است .ذاتا هیچ صفت بارزی ندارد.
سه زن سطل هایشان را پر کردند و به خانه رفتند . پیرمرد هم آهسته به دنبالشان راه افتاد. سطل ها سنگین و دست های کار کرده زن ها ضعیف بود .به همین خاطر وسط راه ایستادند تا کمی استراحت کنند؛ چون کمرهایشان به سختی درد گرفته بود.
در همین موقع پسرهای هر سه زن از راه رسدند . پسر اول روی دست هایش ایستاد و شروع کرد به پا دوچرخه زدن.
زن ها فریاد کشیدند: عجب پسر ماهر و زرنگی است!
پسر دوم هم مانند یک بلبل شروع به خواندن کرد و زن ها با شوق و ذوق در حالی که اشک در چشمانشان حلقه زده بود، به صدای او گوش دادند.
پسر سوم به سوی مادرش دوید. سطل را بلند کرد و آن را به خانه برد.
در همین موقع زن ها از پیرمرد پرسیدند: نظرت در مورد این پسرها چیست؟
پیرمرد با تعجب پرسید:
منظورتان کدام پسرهاست ؟
من که اینجا فقط یک پسر می بینم
📚داستانڪ📚
🔻🔺کانال های ما در روبیکا🔺🔻
احادیث تصویری و استوری های مذهبی👇
🔹 https://rubika.ir/Ahadise14
داستانک👇
🔹 https://rubika.ir/Hekaithaiekohan
🔻🔺کانال های ما در ایتا🔺🔻
احادیث مهدوی👇
🔹 eitaa.com/Ahadise14
داستانک👇
🔹 eitaa.com/Hekaithaiekohan
اللهم عجل لولیک الفرج...🌷
.
📚« این داستان واقعی می باشد »📚
خواندن این داستان را به بانوان گرامی توصیه می کنم ..
خواهری داستان زندگیاش را اینگونه تعریف میکند.....
چند ماه قبل زمانی که مشغول انجام کارهای خانه بودم پيامکی با عنوان ”سلام“ برايم ارسال شد ، شماره تلفن فرستنده پيام برايم کاملاً ناآشنا بود ، ترديد داشتم که به آن پيام پاسخ بدهم يا نه؟! در همين افکار سير ميکردم که به خاطر يک کنجکاوی ساده تصميم گرفتم فرستنده پيام را سر کار بگذارم بهمين دليل در پاسخ او پيامی با اين مضمون ”عليک سلام که چی !“
برايش فرستادم، اما همين پاسخ کوتاه به آتشی تبديل شد که شعله های آن تمام زندگی ام را سوزاند 😔
ارتباط پيامکی من و سعيد اينگونه آغاز شد و مدتی ادامه يافت من هم که فکر ميکردم طرف مقابلم يک پسر بچه است و او را سر کار گذاشته ام مدام به پيامهايش پاسخ ميدادم ، تا اينکه او از من درخواست ملاقات کرد ..!
به همين خاطر سر قرار با او در اطراف يکی از ميدانهای مشهد حاضر شدم ، اما وقتی چشمم به جوانی که سر قرار آمده بود ، افتاد تازه فهميدم چه اشتباه بزرگی مرتکب شده ام ، او کارگر فروشگاه محله ما بود ، اما ديگر دير شده بود و نميتوانستم خودم را پنهان کنم چون می ترسيدم او با آبروی من بازی کند به همين خاطر ارتباطم را با او ادامه دادم ، ديگر به پيامهای شبانه او عادت کرده بودم ، اين ارتباط خيابانی تا آنجا پيش رفت که جملات مبتذل و مستهجن برای يکديگر ارسال ميکرديم.
در همين روزها بود که همسرم متوجه موضوع شد و از دادگاه تقاضای طلاق کرد ، من هم که نميخواستم زندگی ام را از دست بدهم چند شکايت مانند تقاضای مهريه مطرح کردم ، اما او با دسترسی به پيامکهايی که برای آن شخص فرستاده بودم دو باره از من شکايت کرد ، حالا هم ميدانم اين نتيجه آتشی است که خودم آن را شعله ور کردم ، ولی نميدانم عاقبت دختر3 ساله ام چه خواهد شد.
🗣 خواهر مسلمانم !
آن زن در ادامه میگوید:
هیچگاه فکر نمیکردم با پاسخ دادن به یک پیامک ناشناس اینگونه زندگی ام در معرض تاراج قرار گیرد و با دست خودم آن هم فقط بخاطر یک کنجکاوی مسخره آشیانه ای را که چند سال برای ساختنش زحمت کشیده بودم ویران کنم ...😢
👌”مواظب حیله های شیطان باشید
📚داستان های جالب وجذاب📚
📚داستانڪ📚
🔻🔺کانال های ما در روبیکا🔺🔻
احادیث تصویری و استوری های مذهبی👇
🔹 https://rubika.ir/Ahadise14
داستانک👇
🔹 https://rubika.ir/Hekaithaiekohan
🔻🔺کانال های ما در ایتا🔺🔻
احادیث مهدوی👇
🔹 eitaa.com/Ahadise14
داستانک👇
🔹 eitaa.com/Hekaithaiekohan
اللهم عجل لولیک الفرج...🌷
از دبیرستان تیزهوشان ، علامه حلی معروف اخراج شد، با الفاظی شبیه به اینکه " هیچی نمیشوی، کودن"...
🔹پدر و مادر یکهفته پشت در مدیر مدرسه البرز نشستند تا آقای دزفولیان رخصت داد تا نوجوان را ببیند :
_ معدل 11 نشان میدهد که درس را که رها کرده ای، واضحا هم اعلام کرده ای که میخواهی شاگرد مکانیک بشوی تو مکانیکی محل، چرا؟
_ درس را دوست ندارم.
_ جای درس تو این ماهها چه کرده ای؟
_ برنامه نویسی
_ آقای مسگری! یک مساله برایش طرح کنید که برایش کدنویسی کند.
⏰ یک ربع بعد :
_ آقای مدیر! من برگه این پسر را که تصحیح میکنم ، میبینم که این بچه نابغه است ، ثبت نامش کنید ( علیرغم اینکه مدرسه البرز شرط معدل 17 داشت)
_ پسرجان! من به اعتبار خودم ثبت نام مشروط میکنم تورا، آبروی من را نبری.
💥پسر اخراجی علامه حلی ، با رتبه دورقمی ، مکانیک دانشگاه صنعتی شریف قبول میشود و رتبه یک کنکور ارشد همانجا به رشته ام بی ای میرود👌
🍀روزی در اوج موفقیتهای تحصیلی دانشگاهی، برگه برنامه نویسی را پیدا کردم که آقای مسگری به عنوان آزمون ورودی ازم گرفته بود ، سوال درباره حرکت مهره اسب شطرنج از نقطه آ به نقطه ب بود ولی در نهایت تعجب فهمیدم کاملا غلط حل کرده بودم ! به هر زحمتی بود مسگری را پیدا کردم ؛ ازش پرسیدم با اینکه این مساله را اشتباه کد زده بودم ولی شما اعلام کردید این بچه نابغه است ، چرا؟
من را به یاد آورد و خندید و گفت: آقای دزفولیان بهم گفته بود این بچه غرورش شکسته شده در مدرسه قبلی ، هرطور برگه اش بود مهم نیست ، تو بلند جلوی خودش و پدر و مادرش بگو که "نابغه" است" ؛ او نیاز دارد دوباره برخیزد وگرنه شاگرد مکانیک میشود🍀
به احترام تمام ،معلمها ، ناظمها و مدیرانی که انسان ساز هستند.
📚داستانڪ📚
🔻🔺کانال های ما در روبیکا🔺🔻
احادیث تصویری و استوری های مذهبی👇
🔹 https://rubika.ir/Ahadise14
داستانک👇
🔹 https://rubika.ir/Hekaithaiekohan
🔻🔺کانال های ما در ایتا🔺🔻
احادیث مهدوی👇
🔹 eitaa.com/Ahadise14
داستانک👇
🔹 eitaa.com/Hekaithaiekohan
اللهم عجل لولیک الفرج...🌷
حکایت کنند مرد عیالواری به خاطر نداری سه شب گرسنه سر بر بالین گذاشت.
همسرش او را تحریک کرد به دریا برود،
شاید خداوند چیزی نصیبش گرداند.
مرد تور ماهیگری را برداشت و به دریا زد تا نزدیکی غروب تور را به دریا می انداخت و جمع میکرد ولی چیزی به تورش نیفتاد.
قبل از بازگشت به خانه برای آخرین بار تورش را جمع کرد و یک ماهی خیلی بزرگ به تورش افتاد.
او خیلی خوشحال شد و تمام رنجهای آن روز را از یاد برد.
او زن وفرزندش را تصور میکرد که چگونه از دیدن این ماهی بزرگ غافلگیر می شوند؟
همانطور که در سبزه زارهای خیالش گشت و گزاری میکرد،
پادشاهی نیز در همان حوالی مشغول گردش بود.
پادشاه رشته ی خیالش را پاره کرد و پرسید در دستت چیست؟
او به پادشاه گفت که خداوند این ماهی را به تورم انداخته است،
پادشاه آن ماهی را به زور از او گرفت و در مقابل هیچ چیز به او نداد و حتی از او تشکر هم نکرد.
او سرافکنده به خانه بازگشت چشمانش پر از اشک و زبانش بند آمده بود.
پادشاه با غرور تمام به کاخ بازگشت و جلو ملکه خود میبالید که چنین صیدی نموده است.
همانطور که ماهی را به ملکه نشان میداد، خاری به انگشتش فرو رفت،درد شدیدی در دستش احساس کرد سپس دستش ورم کرد و از شدت درد نمیتوانست بخوابد...
پزشکان کاخ جمع شدند و قطع انگشت پادشاه پیشنهاد نمودند، پادشاه موافقت نکرد و درد تمام دست تا مچ و سپس تا بازو را فرا گرفت و چند روز به همین منوال سپری گشت.
پزشکان قطع دست از بازو را پیشنهاد کردند و پادشاه بعداز ازدیاد درد موافقت کرد.
وقتی دستش را بریدند از نظر جسمی احساس آرامش کرد ولی بیماری دیگری به جانش افتاد...
پادشاه مبتلا به بیماری روانی شده بود و مستشارانش گفتند که او به کسی ظلمی نموده است که این چنین گرفتار شده است.
پادشاه بلافاصله به یاد مرد ماهیگیر افتاد و دستور داد هر چه زودتر نزدش بیاورند.
بعد از جستجو در شهر ماهیگیر فقیر را پیدا کردند و او با لباس کهنه و قیافه ی شکسته بر پادشاه وارد شد.
پادشاه به او گفت:
-آیا مرا میشناسی...!؟
-آری تو همان کسی هستی که آن ماهی بزرگ از من گرفتی.
-میخواهم مرا حلال کنی.
-تو را حلال کردم.
-می خواهم بدانم بدون هیچ واهمه ای به من بگویی که وقتی ماهی را از تو گرفتم، چه گفتی ؟
گفت به آسمان نگاه کردم و گفتم :
پروردگارا!
او قدرتش را به من نشان داد،
تو هم قدرتت را به او نشان بده!
📚داستانڪ📚
🔻🔺کانال های ما در روبیکا🔺🔻
احادیث تصویری و استوری های مذهبی👇
🔹 https://rubika.ir/Ahadise14
داستانک👇
🔹 https://rubika.ir/Hekaithaiekohan
🔻🔺کانال های ما در ایتا🔺🔻
احادیث مهدوی👇
🔹 eitaa.com/Ahadise14
داستانک👇
🔹 eitaa.com/Hekaithaiekohan
اللهم عجل لولیک الفرج...🌷
هدایت شده از آموزش تولید محتوا و رسانه
#سوادرسانهای 😉📱
🔴 دلیل حمله به اربیل چه بود؟
🔺موساد در حال تاسیس شبکه های جاسوسی پیرامون مرزهای ایران است که با برخورد ایران مواجه شد.
🔹منابع اطلاعاتی رژیم صهیونیستی فاش کردند که ارتش و سرویسهای امنیتی #اسرائیل به تدریج در حال ایجاد پایگاههای جاسوسی و اطلاعاتی در اطراف مرزهای ایران هستند.
🔹طبق ادعای این پایگاههای نزدیک به منابع اطلاعاتی نظامی اسرائیل، این شبکه در حال تقویت به اسرائیل امکان میدهد تا فعالیتهای تهران را با دقت بیشتری دنبال کرده و عملیاتهای مخفیانه خود را در داخل ایران انجام دهد.
💢بن دیوید در یادداشت خود نوشته است: استقرار رادارهای اسرائیلی در امارات می تواند به عنوان سنگ بنای ایجاد آرایه دفاع هوایی منطقهای باشد. پس از نصب این سامانهها، میتوان آنها را به گونهای تنظیم کرد که هشدار اولیه حملات موشکی ایران به اسرائیل را فراهم کرده و یک هشدار اولیه کلیدی به ارتش اسرائیل ارسال نماید.
✍ بنابراین زدن پایگاه جاسوسی اسرائیل در اربیل این پیام را به تل آویو منتقل می کند که در هر کشوری علیه منافع جمهوری اسلامی از اسرائیل غلطی سر بزند به سرعت پاسخ آنرا دریافت خواهد کرد.
مقطع دبستان:👇
📚@Dabestanihaaa
متوسطه اول:👇
📚@Motavaste_aval
متوسطه دوم:👇
📚@Motavaste_dovom
مدرسه مجازی من(تمامی مقاطع):👇
📚@Madrese_mjazi_man
دیگر کانال ها:
مشاوره تحصیلی:👇
🌻@Paiam_Moshaver
آموزش تولید محتوا و رسانه:👇
📡@TolidMohtavaandresane
داستانک:👇
📖@Hekaithaiekohan
احادیث مهدوی:👇
☘@Ahadise14
فرشتگان زیبای زمینی(احکام نماز و روزه):👇
🌟@Fereshtegane_Zamini
♨️ جبههی مقاومت فرهنگی «روییندژ»، به مناسبت نیمهی شعبان برگزار میکند:
🔴 مسابقهی عظیم فرهنگی «آشنای غریب» 🔴
⚜ با محوریّت مهدویّت و آخرالزّمان ⚜
🎁 جوایز ارزندهی این مسابقه، در اوّلین قدم ۲۱ میلیون تومان شامل:
💰 ۱۲ کارت هدیهی یک میلیون تومانی
💰 ۱۲ کارت هدیهی پانصد هزار تومانی
💰 ۱۲ کارت هدیهی ۲۵۰ هزار تومانی(به قید قرعه به کسانی که حداقل نصف نمرهی آزمون را کسب کنند)
💎 و ارزشمندترین جایزهی مسابقه که محتوای آن است!
✅ ثبتنام در مسابقه و دریافت منبع آزمون از طریق:
🌐 www.zil.ink/ashenaye_gharib
⏰ آخرین مهلت ثبتنام: ۱۵ فروردین ماه
📝 تاریخ آزمون: ۱۸ و ۱۹ فروردین مـاه
✳️ آزمون به صورت رایگان، مجازی و تستی
#آشنای_غریب
#جبهه_مقاومت_فرهنگی_رویین_دژ
🔺 @RooyinDezh
https://zil.ink/farhangi_amozeshii
لینک جامع مجموعه کانال های ما😉☝️هر کدون رو خواستی روش کلیک کن تا سورپرایز شی😍
میخواهم قبل از اینکه سال، نو شود، ذهنم را نو کنم. شروع کردهام به بخشیدن، دارم یکی یکی مرور میکنم و میبینم خیلی جاها اغراق کردهام در اشتباهات و خطای آدمها. که خیلی حرفها و رفتارها ارزش اینهمه حرص خوردن و به خاطر سپردن نداشته و من چقدر بیدلیل بار اندوه به دوش کشیدهام سالها! حالا که خوب فکر میکنم؛ آدمهایی که از آنها فراری بودهام، آنقدرها بد نبودند که نشود دوستشان داشت و حرفها و کنایههاشان آنقدرها زننده و غیرقابل تحمل نبوده که نتوان کنارشان نشست، همه چیز را نادیده گرفت و یک فنجان چای نوشید. دارم خشم و نفرتی که سالهای زیادی در دلم لایه لایه روی هم رسوب شده را دور میریزم و جای خالی آن را با عشقهای بدون حساب پر میکنم. چقدر سطحینگر بودهام پیش از این و چه کودکانه آدمها را قضاوت کرده و آنها را پشت دیوار قهر و غرورم رها کردهام. که با کوچکترین واکنشی دور آنها خط کشیدهام به آسانی...
دارم مرور میکنم و میبخشم و خالی میکنم دلم را از هرآنچه باعث رنجش من میشده و مرا آزار میداده بیهوده.
و میبخشم خودم را برای تمام روزهایی که با دلگیر شدنهای مدام و قضاوتهای بی سر و ته، فرصت خوشبختی و آرامش را از خودم دریغ میکردم.
سال دارد نو میشود و من از خودم آدم دیگری خواهم ساخت.
آدمی که نمیرنجد از آدمها و حرص نمیخورد و دلگیر نمیشود و لبخند میزند.
آدمی که به جهان و موجودات و آدمها عشق میورزد.
آدمی که دلش خواسته بخندد و ببخشد و شاد باشد.
سال دارد نو میشود و من دلخوشم به این که تغییر میکنم...
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
📚داستانڪ📚
🔻🔺کانال های ما در روبیکا🔺🔻
احادیث تصویری و استوری های مذهبی👇
🔹 https://rubika.ir/Ahadise14
داستانک👇
🔹 https://rubika.ir/Hekaithaiekohan
🔻🔺کانال های ما در ایتا🔺🔻
احادیث مهدوی👇
🔹 eitaa.com/Ahadise14
داستانک👇
🔹 eitaa.com/Hekaithaiekohan
منتظران مهدی (عج)👇
🔹 eitaa.com/yarghaem12
اللهم عجل لولیک الفرج...🌷
در میدان ارگ تهران توپی وجود داشت به نام توپ مروارید که این توپ در طول زمان حوادث جالبی بر این توپ گذشته است.بویژه که این توپ در شب چهار شنبه سوری هر سال شاهد مراسمی بوده است.
این توپ به همت عباس میرزا نایب السلطنه که کارخانه توپ ریزی را در ایران احداث کرده بود در زمان فتحعلی شاه قاجار ساخته شد. بر روی این توپ نام استاد اسماعیل ریخته گر اصفهانی و اشعاری از فتحعلی خان صبا«ملک الشعرا" حک شده است.
توپ مروارید در نزد مردم تهران دارای مقام و منزلت خاصی بوده است و همچون شیئ مقدس از آن حاجت میخواستهاند و مرادها میطلبیدهاند، در شبهای جمعه و بخصوص در شب چهار شنبه سوری در کنار این توپ ازدحام غریبی ایجاد میشد. و عمدتا این افراد را زنان و دختران تشکیل میدادهاند. و عقیده داشتند که توپ مروارید که دارای کرامات بسیار است ، حاجاتشان را برآورده خواهد کرد.
یکی دیگر از خواص توپ مروارید این بوده که محل بست نشینی محکومین به حساب می آمده و جالب اینجاست که اگر محکومی که حتی به مرگ نیز محکوم شده بود، اگر فرار میکرده و خود را به زیر این توپ میرسانده، دیگر مأمورین حکومتی حق دستگیری او را نداشته اند.
📚داستانڪ📚
🔻🔺کانال های ما در روبیکا🔺🔻
احادیث تصویری و استوری های مذهبی👇
🔹 https://rubika.ir/Ahadise14
داستانک👇
🔹 https://rubika.ir/Hekaithaiekohan
🔻🔺کانال های ما در ایتا🔺🔻
احادیث مهدوی👇
🔹 eitaa.com/Ahadise14
داستانک👇
🔹 eitaa.com/Hekaithaiekohan
منتظران مهدی (عج)👇
🔹 eitaa.com/yarghaem12
اللهم عجل لولیک الفرج...🌷
نوروز🌹
گفتگوی من و دل شرح شکیبایی ماست
نشویم دور زهم چون که رسد فصل بهار
(نظافتیان)
اسفند که آخرین روزهایش را به دل زمستان سنجاق میکند، بهار جانی دوباره میگیرد و از دل سرد زمین جوانه میزند تا درختان عریان را جامه سبز طراوت بپوشاند.
دشت، میزبان آبرنگ زیبای خالق میشود و نغمه پرندگان مهاجر، طنین انداز شکوه آفرینشی دوباره میگردد.
شکوفههای گیلاس همراه «نوروز» میشوند تا جهانی را به «تحویل» برسانند و روزگار را با نگاهی «نو» متحول کنند.
آری شمیم پر از عطر «بهار» میوزد تا غبار از دل بزداید و قلوب عاشقان را به سرسبزی طبیعت دعوت کند.
و چه زیباست این بزم پر از «نو شدن» ....
که تداعی گر حرکت است و پویایی، مُفسِر رشد است و شکوفایی، ندا دهنده خروج از سکون است و آمادگی برای تحولی دوباره....
«نوروز» مستانهای سراسر آغاز و «بهار» هنگامهای سراسر طراوت است.
و چه زیباست با خانه تکانی دلهایمان، همسو با این تحول شویم و غبار از تن باورهای خام بزداییم و عادتهای ملال آور را به تغییر برسانیم تا «حول حالنا الی احسن الحال»، عیدی نوروزمان باشد.
برایتان نوروزی سراسر عشق و بهاری سراسر سلامتی و شادابی خواهانیم.
بهار بر نگاه پر مهرتان مبارک🌷
❇️ اینترنت پیامرسانهای داخلی رایگان شد
🔶❤️ ضمن تبریک عید نوروز به اطلاع میرساند؛ با اعلام وزارت ارتباطات و به منظور تسهیل آیین صله ارحام و دید و بازدیدهای نوروزی، بسته ویژه رایگان نوروزی برای دید و بازدیدهای مجازی در نظر گرفته شده است.
🔹 بر این اساس ترافیک سه نرمافزار برقراری ارتباط تصویری «قرار، اسکایروم و داناپلاس» و پیامرسانهای «سروشپلاس، ایتا، گپ، آی گپ و بله» از لحظه تحویل سال تا پایان ۱۳ فروردینماه #رایگان خواهند بود.
💥🌺💥🌺💥🌺
🕊خواص طبی سجده🕊
ﺳﺠﺪﻩ ﺳﺘﻮﻥ ﻣﻬﺮﻩ ﻫﺎﻱ ﺑﺪﻥ ﺭﺍ ﺗﻘﻮﻳﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭﺩﻫﺎﻱﺳﻴﺎﺗﻴﮏ ﺭﺍ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﻲ ﮐﻨﺪ .
ﺳﺠﺪﻩ ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﺑﺮﺩﻥ ﻳﺒﻮﺳﺖ ﻭﺳﻮﺀ ﻫﺎﺿﻤﻪ , ﭘﺮﺩﻩ ﺩﻳﺎﻓﺮﺍﮔﻢ ﺭﺍ ﺗﻘﻮﻳﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻓﻊ ﻣﻮﺍﺩ ﺯﺍﻳﺪﺑﺪﻥ ﺑﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﻓﺸﺮﺩﻩ ﺷﺪﻥ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺷﮑﻤﻲ ﮐﻤﮏ ﻣﻲ ﮐﻨﺪ .
ﺳﺠﺪﻩ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺑﺎﻋﺚ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺧﻮﻥ ﺩﺭ ﺳﺮ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺍﻳﻦﺍﻣﺮ ﺑﺎ ﺗﻐﺬﻳﻪ ﺍﻳﻦ ﻏﺪﺩ ﺑﺎﻋﺚ ﺣﻔﻆ ﺷﺎﺩﺍﺑﻲ , ﺯﻳﺒﺎﻳﻲ ﻭ ﻃﺮﺍﻭﺕﭘﻮﺳﺖ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ .
ﺣﺎﻻﺕ ﺳﺠﺪﻩ ﺑﻪ ﻭﺍﺳﻄﻪ ﺑﺎﺯ ﺷﺪﻥ ﻣﻬﺮﻩ ﻫﺎ ﺍﺯ ﻳﮑﺪﻳﮕﺮ ﺑﺎﻋﺚﮐﺸﻴﺪﻩ ﺷﺪﻥ ﺍﻋﺼﺎﺑﻴﮑﻪ ﻗﺴﻤﺘﻬﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺪﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻐﺰ ﻭﺻﻞﻣﻲ ﮐﻨﺪ,ﺷﺪﻩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺍﻋﺼﺎﺏ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻳﮏ ﺣﺎﻟﺖ ﺗﻌﺎﺩﻟﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﺩﻫﺪﮐﻪ ﺍﻳﻦ هﻢ ﺑﺮﺍﻱ ﺳﻼﻣﺖ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺣﺎﺋﺰ ﺍﻫﻤﻴﺖ ﺍﺳﺖﺳﺠﺪﻩ ﺑﺎﻋﺚ ﺁﺳﻮﺩﮔﻲ ﻭ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺩﺭ ﻓﺮﺩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻋﺼﺒﺎﻧﻴﺖ را کاهش میدهد
📚داستانڪ📚
🔻🔺کانال های ما در روبیکا🔺🔻
احادیث تصویری و استوری های مذهبی👇
🔹 https://rubika.ir/Ahadise14
داستانک👇
🔹 https://rubika.ir/Hekaithaiekohan
🔻🔺کانال های ما در ایتا🔺🔻
احادیث مهدوی👇
🔹 eitaa.com/Ahadise14
داستانک👇
🔹 eitaa.com/Hekaithaiekohan
منتظران مهدی (عج)👇
🔹 eitaa.com/yarghaem12
اللهم عجل لولیک الفرج...🌷
🔞دیدن فیلم مستهجن🔞
📛📛📛
🌙 توی اسارت، عراقی ها برا تضعیف روحیه ی ما فیلمای زننده وزشت و بی حجابی پخش می کردند
ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺭﻭ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩ😡
ﻋﺮﺍﻗﯽ ﻫﺎ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻭ ﺑﺮﺩﻧﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ
ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺍﺯﺵ ﺧﺒﺮ ﻧﺪﺍﺷﺖ ...😰
ﺑﺮﺍ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﻣﺎ ﺭﻭ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻥ ﺑﻪ ﺣﯿﺎﻁ ﺍﺭﺩﻭﮔﺎﻩ،
ﻭﺍﺭﺩ ﺣﯿﺎﻁ ﮐﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﺍﻭﻥ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﺭﻭ ﺩﯾﺪﯾﻢ
ﯾﻪ ﭼﺎﻟﻪ ﮐﻨﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺗﺎ ﮔﺮﺩﻥ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺶ داخل چاله فقط سرش پیدابود،😔
ﺷﺐ ﮐﻪ ﺷﺪ ﺻﺪﺍﯼ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﮐﺒﺮ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﻭﻥ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ😔
ﻫﻤﻪ ﻧﮕﺮﺍﻧﺶ ﺑﻮﺩﯾﻢ😰😭
ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺷﺪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪﻩ،
ﺧﯿﻠﯽ دنبال بودیم ﻋﻠﺖ ﻧﺎﻟﻪ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺩﯾﺸﺒﺶ ﺭﻭ ﺑﺪﻭﻧﯿﻢ.😔
ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻧﮕﻬﺒﺎﻧﺎن ﻋﻠﺘﺶ ﺭﻭ ﮔﻔﺖ ﻣﻮ ﺑﻪ ﺗﻨﻤﻮﻥ ﺭﺍﺳﺖ ﺷﺪ
ﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﺯﯾﺮ ﺧﺎﮎ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﻮﺷﻬﺎﯼ ﺻﺤﺮﺍﯾﯽ ﮔﻮﺷﺖ ﺧﻮﺍﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ 🐀
ﻣﻮﺷﻬﺎ ﺣﺲ ﺑﻮﯾﺎﺋﯽ ﻗﻮﯼ ﺩﺍﺭﻥ
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺩﻭﺳﺘﺘﻮﻥ ﺷﺪﻥ ﺑﻬﺶ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﮔﻮشت ﺑﺪﻧﺶ ﺭﻭ ﺧﻮﺭﺩﻥ.😰😭
ﻋﻠﺖ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﺵ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﻮﺩﻩ😭
ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺑﺪﻧﺶ ﺭﻭ ﺁﻭﺭﺩﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺗﮑﻪ ﺗﮑﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ.🤐
اینطوری شهید دادیم و حالا بعضیامون راحت پای کانالهای ماهواره نشستیم وصحنه های زننده رو تماشا میکنیم وگاهی با خانواده هم همراهی می کنیم و نمی دانیم یه روز همان شهید رو می آرن تا توضیح بده به چه قیمتی چشم خود رو از گناه حفظ کرده و غصه ی دوستان هم اسارتی خود رو داشته وشهادت رو بجون خریده تا خود ودوستانش مبتلا به دیدن صحنه های زننده نشن~ ~
✨وصیتنامه شهیدمجیدمحمودی
منتشر کنید تا ازخجالت آب بشیم...😔😔
شهدا چه کردند وما.....
شهدا شرمنده نه، بازنده ایم؛...
📚داستانڪ📚
🔻🔺کانال های ما در روبیکا🔺🔻
احادیث تصویری و استوری های مذهبی👇
🔹 https://rubika.ir/Ahadise14
داستانک👇
🔹 https://rubika.ir/Hekaithaiekohan
🔻🔺کانال های ما در ایتا🔺🔻
احادیث مهدوی👇
🔹 eitaa.com/Ahadise14
داستانک👇
🔹 eitaa.com/Hekaithaiekohan
منتظران مهدی (عج)👇
🔹 eitaa.com/yarghaem12
اللهم عجل لولیک الفرج...🌷