eitaa logo
وصیت ستارگان 🌷💫
4.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
5 فایل
بسم رب الشهداء 🌷شهدا امام زادگان عشقند که مزارشان زيارتگاه اهل یقین است. آنها همچون ستارگانی هستند که می‌توان با آنها راه را پیدا کرد🇮🇷 🌹وصیت وزندگینامه شهیدان 🌹مفاهیم انقلابي،بصیرتی ارتباط با اعضا☆☆☆ @yazaynab72
مشاهده در ایتا
دانلود
وصیت ستارگان 🌷💫
💚به نام اوکه عشق"شهادت"در دلهابرافروخت💚 دلتنگ نباش😞 🇮🇷زندگینامه شهید روح الله قربانی ❤️
💚به نام اوکه عشق"شهادت"در دلهابرافروخت💚 دلتنگ نباش😞 🇮🇷زندگینامه شهید روح الله قربانی ❤️ (قسمت صد و هشت ) ادامه... اما چون خودش...🌷 بارها شاهد بود که روح‌الله به خیلی اهمیت می‌دهد، نمی‌توانست حرف دیگران را باور کند.😳 مثلاً خودش همراه او به بازار رفته بود تا مولتی کم (نوعی لباس نظامی) بخرند؛ همان چیزی که روح‌الله برای خریدش خیلی داشت، 😍 اما تا اذان گفت، با اینکه می‌دانست اگر برود و برگردد، مغازه می‌بندد و دیگر نمی‌تواند به این زودی‌ها برای خریدش بیاید، باز ترجیح داد نماز اول وقت را در بخواند. 🕌💚 سید که بارها شاهد این موضوع بود، نمی‌توانست حرف دیگران را باور کند. تا اینکه یک بار این کار او را به دید.😳 وقتی بقیه برای رفتند، روح‌الله همراه‌شان نرفت. دقیقاً جایی هم ایستاد که همه بفهمند او از قصد نماز نمی‌خواند. 😔 جلو رفت و علت کارش را پرسید. روح‌الله گفت:" دوست ندارم جایی که به اجبار باید نماز جماعت بخونیم، نماز بخونم. من این رو قبول ندارم. نباید نماز جماعت رو اجباری کنن.🥺 منم نمی‌خونم تا اعتراضم رو اعلام کنم. نماز باید فقط و فقط برای خونده بشه. من اصلاً از این خوشم نمی‌آد. " سید با تعجب پرسید:" چی؟ آقاجون بازی دیگه چیه؟"😳❓ _ همون _تفریط خودمون. زیاده روی تو دین. آقاجون بازی دیگه... سید به اصطلاح او خندید. 😄 روح‌الله دوست داشت هر کاری را فقط و فقط برای انجام بدهد، نه هیج چیز دیگر. سید محسن روحیهٔ استقلال طلبی روح‌الله را هم خیلی می‌پسندید. یک بار که او برای کارش خیلی می‌خورد، گفت:" روح‌الله، این قدر خودت رو اذیت نکن! آخرش میخوای بشی مثل محمد و حسین که ته این کارا هستن دیگه. چرا این‌قدر حرص می‌خوری؟!"🌸🌸 روح‌الله به سمتش رفت. انگشتش را بالا آورد و خیلی جدی گفت:" من نه می‌شم محمد، نه می‌شم حسین. من . شاید دیگران روزی بخوان بشن روح‌الله، اما‌ من روح‌الله می‌مونم. "😊🌷 سید آن روز فقط نگاهش کرده بود و چیزی نگفته بود. او راست می‌گفت. شبیه هیچ کس نبود، غیر از خودش.🕊🌷🌷🕊 هر چه بیشتر به نزدیک می‌شدند، زمزمه‌های روح‌الله برای رفتن به بیشتر می‌شد. زینب که این همه بال و پر زدنش را می‌دید، نمی‌توانست نه بگوید.🥺❤️ هر چند که می‌دانست با رفتن او اصلاً عید خوبی نخواهد داشت، اما راضی شد که برود. روح‌الله وقتی می‌دید روح‌الله دل به دلش می‌دهد، سعی می‌کرد برایش بگذارد.🌺🌺 قبل از رفتنش کلی برایش خرید کرد. برایش وقت می‌گذاشت و خیلی با تمام بازار را می‌گشت تا آن چیزی را که دوست دارد بخرد.🦋 تا خیالش از تمام... 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫 ادامه دارد....🇮🇷 🔵کانال وصیت ستارگان 🕊 ╭━━⊰🍀•🕊•🍀⊱━━╮ https://eitaa.com/V_setare ╰━━⊰🍀•🕊•🍀⊱━━╯
7.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امر‌به‌معروف و نهی از منکر قطعا اثر دارد مخصوصا تذکر لسانی میگی نه! اعترافات دشمن رو ببین