• ﷽ •
سبک:شور
#اباعبدالله علیه السلام
#قمربنی_هاشم علیه السلام
متن:دیشب خوابتو میدیدم...
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
دیشب، خوابتو میدیدم
بعدِ کلی سختی، کربلا رسیدم
حتی، خوابشم قشنگه
اومدم دوباره، خونهٔ امیدم
توی شلوغیای، طرف باب قبله
ضریحتو که دیدم، گفتم فقط یه جمله
سینهزن داری
یه حرم دیگه تو قلب من داری
از کرم تو چی بگم آقا چون که
یه داداشی مثلِ امام حسن داری
مهربون ارباب، دلمو دریاب
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
انتَ، الرازق البرایا
چای روضهٔ تو، دافع البلایا
هستی، منتها الرجایا
غیر تو کسی نیست، رازق البرایا
آب فراتِ بینِ، رگ امام حسینم
بذا بگم کی هستم، سگ امام حسینم
کعبهٔ سینهم
نوکری واست شد، همهٔ دینم
اونقده مستم بین سینهزنها که
از توی هیئت گنبدت رو میبینم
مهربون ارباب، دلمو دریاب
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
عالم، نوکر اباالفضل
قاسم و علی اکبر، لشکر اباالفضل
بَهبَه، که شکوهی داره
الحق که شبیهِ، حیدرِ اباالفضل
فدای قد و بالاش، همهٔ دلبریهاش
دو عالمو نمیدم، به ناز چشم شهلاش
میزند فریاد
بر سر دشمنا، جنس تیغش از فولاد
هرکه روبرو شود با غضب عباس
ميدهد به طحفة العینی سرش بر باد
مهربون ارباب، دلمو دریاب
کانال متن اشعار کربلایی وحید شکری
@VahidShokri_Matn
• ﷽ •
سبک:شور
امام #حسن_مجتبی_علیه_السلام
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
متن:دوباره اسم غربتِ، دلم میگیره...
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
دوباره اسم غربتِ، دلم میگیره
اسم حرم میاد، دلم ماتم میگیره
عکس خرابهٔ بقیعو تا میبینم
اشکم امونم نمیده گریهم میگیره
گریهم میگیره
آقام حسن یه دونه زائرم نداره
گریهم میگیره
یه گنبدِ طلا، حتی عَلَم نداره
گریهم میگیره
حتی آقام، شعر قدمقدم نداره
قدم قدم، با یه عَلَم
آخر میریم تو صحن زیبای حسن
بهزودی تو، صحن آقا
میریم یه مشایه با کلی سینهزن
آقام حسن...
جانم حسن، جانم حسن
ای جانِ جانانم حسن، جانم حسن
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
چه باب قبلهای داره، اربابم اما
حسن یه سایهبونیَم، نداره حتی
تو این شبایی که آقام، زائر نداره
روضه میگیره مادرش، حضرت زهرا
تصورش کن
تو باب قبلهٔ حسن، وایسی ایشالله
تصورش کن
آروم آروم اشک میریزی، میری پایین پا
تصورش کن
دست ادب به سینه میگی، سلام آقا
سلام آقا، که الان تو بقيع هستم
دخیلم رو، به باب القاسمت بستم
حسن جانم...
غلط گفتم، که چیزی توی کاسهم نیست
منو دست، حسین دادی حواسم نیست
حسن جانم...
حسن جانم، حسن جانم...
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
الهی دق کنم غرورشو شکستن
هنوز شبا تو خواب آقام، میزنه فریاد
پیش نگاش چیشد که تو یک شبه پیر شد
از بعد داغ کوچهها، به لکنت افتاد
تصورش کن
یه مادرو، چهلتا بیحیای نامرد
تصورش کن
هرکی یهجور پیش پسر مادرو میزد
تصورش کن
وقتی همه رفتن عقب، مغیره اومد
من ایستاده بودم، دیدم که مادرم را
دشمن گهی به خانه، گاهی به کوچه میزد
گر دیده بود قنفذ، همدست با مغیره
او با غلاف شمشیر، این تازیانه میزد
با چشم خویش دیدم، مظلومیِ پدر را
از نالهای که مادر، در آستانه میزد
مردم به خواب بودن، مادر ز هوش میرفت
بابا صورتش آب، زَ شک شبانه میزد
چشما تاره
انگاری این مغیره هی آزار داره
کانال متن اشعار کربلایی وحید شکری
@VahidShokri_Matn
• ﷽ •
سبک:شور مقتل
#بسیار_سوزناک
ویژه شهادت امام #صادق_علیه_السلام
متن:باز دوباره دری میسوزه...
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
باز دوباره دری میسوزه
کوچهای پُر شده از نامرد
پیرِمردی غریب افتاده
نانجیبی دِلش رو خون کرد
بییار و یاوره، غریب و مضطره
وارث درد و غصههای حیدره
آتیش زدن به در، امون ز دردِسر
شدن یه عدهای به خونَش حملهور
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
مدینه غرق سوز و آهه
آسمونش به رنگ تاره
شعلهها گُر گرفته انگار
داره بازم بَلا میباره
آقامونو دارن، از خونه میبرن
دستاشو بستن و، تو کوچه میکِشن
با ظلم بیحساب، میدن بهش عذاب
با تازیوونه پیره مرد و میزنن
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
بیعبا و عمامه ای وای
افتاده یاد جدش حیدر
بیقراره میون کوچه
واسهٔ روضههای مادر
اون مادری که سوخت، بال و پری که سوخت
به زیر دست و پاها پیکری که سوخت
اون پسری که سوخت، میخ دری که سوخت
میون هُرم شعله چادری که سوخت
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
دیگه جونش رسیده رو لب
پا برهنه به پشت مرکب
نانجیبا میدن آزارش
زنده شد یاد عمه زینب
نداره التیام، مصیبتای شام
اونا که اومدن، برای ازدهام
اونا که رقصیدن، گوشواره دُزدیدن
بُردن مخدرات و مجلس حرام
کانال متن اشعار کربلایی وحید شکری
@VahidShokri_Matn
• ﷽ •
سبک:زمینه
ویژه شهادت امام #صادق_علیه_السلام
متن:سیاهیا میخونن، دوباره مرثیه...
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سیاهیا میخونن، دوباره مرثیه
غربت این طایفه، از قدیم ارثیه
بانی روضهی ما، امام هشتمِ
دوباره تو مدینه، حرفی از هیزمِ
روضهی مادر، روی لباشه
غربت حیدر علتِ، اشک چشاشه
شعله بره باز، آتیش نمرود
عزیز زهرا میخونه، تو شعله و دود
أنا بن اسماعیل، أنا بن ابراهیم
أنا ابن اعراق الثراح، أنا بن ابراهیم
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
مسیر روضهی ما، به پشت مرکبه
به زیر بار ستم، به یاد زینبه
خداروشکر کنارش، رأس رو نیزه نیست
به یاد اهل حرم، دائما میگریست
زینبو بردن، بزم حرامی
به دخترِ فاطمه شد، بیاحترامی
امون ز ضربهی تازیونه
امام زین العابدین، خطبه میخونه
انا بن المجاهد، انا بن المهامی
انا بن الزمزم و الصفا، انا بن المهامی
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
آخر این روضه دیگه به سر رسیده
خواهر کنار جسمِ، برادر رسیده
سری بهروی نیزه، جلو چشم زینب
تمومیِ آسمون، میخونن روی لب
او میدوید و، من میدویدم
او سوی مقتل، من سوی قاتل
او مینشست و، من مینشستم
او روی سینه، من در مقابل
او میبرد و، من میبریدم
او از حسین سر، من از حسین دل
أنا بن اسماعیل، أنا بن ابراهیم
أنا ابن اعراق الثراح، أنا بن ابراهیم
کانال متن اشعار کربلایی وحید شکری
@VahidShokri_Matn