هدایت شده از محمد حسین رجبی دوانی
📜 #متن
#پاسخ_به_سوالات
استاد دکتر محمدحسین رجبی_دوانی
🚦گریه دشمن اهل بیت از نوحههای حضرت #ام_البنین علیهاالسلام
📍امیرالمومنین علیهالسلام به برادر خود عقیل که در امر شناخت نسب قبایل عرب تخصص ویژه داشت، فرمودند که بانویی را که از خانوادهای که به دلاوری و شجاعت معروف باشند، برای ازدواج با آن حضرت معرفی کند و عقیل بعد از بررسی هایی که داشت، فاطمه کلابیه را معرفی کرد.
📍ایشان به عقد امیرالمومنین علیهالسلام درآمد و از آن حضرت ۴ فرزند به نام های عباس، جعفر، عثمان و عون به دنیا آورد که این ۴ فرزند پسر با بهرهگیری از فضائل پدر بزرگوار خود امیرمومنان علیهالسلام و به ارث بردن بخشی از شجاعت بینظیر امیرالمومنین سلاماللهعلیه و همچنین سابقه دلاوری در خانواده مادری، شخصیتهای بزرگی شدند و جوانان دلاور برومندی گردیدند که در هنگام قیام حضرت سیدالشهدا علیهالسلام پا به پای امام زمان خود حضرت سیدالشهدا علیهالسلام در عرصه کربلا حاضر شدند و با آن وجود مقدس تا آخر پایداری کردند و بر عهد خود استوار ماندند.
📍به سبب اینکه این خانم ۴ فرزند پسر برای امیرالمومنین علیهالسلام به دنیا آورد، کنیه #ام_البنین پیدا کرد یعنی مادر پسران.
📍اما این که چرا امالبنین خود در واقعه کربلا حضور ندارد در تاریخ چیزی ذکر نشده است. اما درباره مسائل بعد از واقعه کربلا داریم که این بانوی بزرگوار پیش از آنکه برای فرزندان خود نگران باشد، نگران حضرت سیدالشهدا علیهالسلام بود و بعد از رسیدن خبر شهادت این بزرگواران بارها به قبرستان بقیع میآمد و به یاد شهدای کربلا و فرزندان شهید خود نوحه سرایی میکرد و می گریست.
🔸عزاداریهای او و سخنانی که بر زبان می آورد چنان حزن انگیز بود که حتی کسی مثل مروان بن حکم که دشمن اهل بیت علیهمالسلام بود گاهی اوقات می آمد و به عزاداری و نوحه سرایی های امالبنین گوش میکرد و با شنیدن این سخنان، او هم می گریست.
تاریخ دقیقی برای وفات ام البنین علیه السلام در منابع معتبر وجود ندارد.
📲 @rajabidavani
هدایت شده از تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام
📌 پسرانم به فدای حسین...
💠 پس از واقعه #کربلا، بشير در #مدينه #ام_البنين سلاماللهعلیها را ملاقات مي کند تا خبر #شهادت فرزندانش را به او بدهد.
💠 #حضرت_ام_البنين پس از ديدن وي که فرستاده #امام_سجاد عليهالسلام بود مي گويد:«اي بشير! از #امام_حسين عليهالسلام چه خبر داري؟ بشير گفت: خدا به تو صبر دهد که #عباس تو کشته گرديد. ام البنين فرمود: از #حسين عليهالسلام مرا خبر ده!» بشير خبر شهادت بقيه فرزندان او را هم اعلام کرد، ولي ام البنين پيوسته از امام حسين عليهالسلام خبر مي گرفت و با صبر و بصيرتي بي نظير مي گويد:
💠 «يا بشير اخبرني عن ابي عبدالله الحسين. اولادي و من تحت الخضراء کلهم فداء لابي عبدالله الحسين»
💠 اي بشير خبر از [امام من]اباعبدالله الحسين بده فرزندان من و همه آنچه زير اين آسمان است فداي اباعبدالله باد.
💠 چون بشير خبر شهادت امام حسين عليهالسلام را به آن حضرت داد، صيحهاي کشيد و گفت: قد قَطّعتَ نياطَ قلبي: اي بشير! رگ قلبم را پاره کردي و سپس صدا به ناله و شيون بلند کرد.
📚 ریاحین الشریعه، ج۳، ص۲۹۴.
🏴 وفات حضرت #ام_البنین تسلیت باد.
🆔 @islam_history
هدایت شده از 🌹استاد قرائتی🌹
🏴 وفات حضرت ام البنین علیها السلام تسلیت باد.🏴
💠 #ام_البنین کیست و چرا به او این لقب را دادند❓
💫 مادر حضرت ابوالفضل (ع) و همسر حضرت علی(ع) . 💫
✍ این زن که نامش فاطمه است از قبیله بنیکلاب بود که پس از شهادت حضرت فاطمه)س) با امام علی (ع) ازدواج کرد و صاحب چهار پسر به نامهای عباس،جعفر، عبدالله و عثمان شد. امالبنین به معنای مادر پسران است. تمامی پسران ام البنین در کربلا به شهادت رسیدند.
در اواخر سال شصتم هجرى كه يزيد بر تخت خلافت نشست، ام البنين در شهر مدينه به رغم اينكه ساليان پايانى عمر پر بار خويش را مى گذرانيد و حدود شصت سالى از دوران حياتش سپرى مى شد، آماده انجام رسالتى مهم و تاريخى ـ ارزشى بود و اين رسالت: فرستادن پسران رشيد و جانباز خويش در ركاب امام زمانشان ـ حسين بن على علیه السلام ـ براى آفرينش حماسه كربلا بود.
ام البنين در اين زمان به همراه فرزند ارشد خود ـ عباس علیه السلام ـ و عروس و نوه ی پسرى خويش ـ عبيداللّه ـ در مدينه زندگى مى كرد همواره منتظر واكنش و دستور امام زمان خود، نسبت به اين اتفاقات بود، پيوسته در جريان اخبار مدينه و واكنش امام قرار مى گرفت. هنگامى كه امام قصد مكه كرد، پسران خويش را جهت همراهى و محافظت كردن از امام حسين علیه السلام و اهل بيت او، به همراه ايشان به مكه فرستاد و خود چونان مردى، سرپرستى تنها عروس و نوه ی خود در مدينه را به اميد برگشتن امام و يارانش از مكه، به عهده گرفت.
شايد اصلى ترين علت عدم همراهى ام البنين با امام حسين علیه السلام ، اين بود كه اين زن، تصور نمى كرد اين سفر آغاز سفرى موعود باشد كه امام و فرزندان او بايد به پيشواز آن بروند. ام البنين هرگز تصور اينكه اين سفر، براى اداى مسئوليتى توسط امام حسين علیه السلام باشد نمى نمود.
دليل ديگر عدم همراهى ام البنين با كاروان شهادت كربلا، مشقت فراوان سفر براى او كه پيرزنى شصت و چند ساله بود، است. به علاوه از آنجا كه گرما طاقت فرسا بود، به سبب كهولت سن، قادر به همراهى با كاروانيان نبود. وى در مدينه چشم به راه بازگشت كاروان از سفر حج ماند و هرگز اطلاع نداشت كه اين سفر، آغاز سفر موعود خواهد بود.
در عين حال اين شيرزن ولايتمدار، به رغم عدم همراهى با كاروان، به فرزندان خود توصيه كرده بود در همه حال، دست از يارى حسين علیه السلام برنداشته و پيوسته گوش به فرمان فرزند پيامبر و امام بر حق خود باشند.
چنانکه تا بازگشت کاروان عاشورا، – از زمانى كه مدينه را به مقصد مكه ترك گفته بودند تا زمانى كه بازماندگان به مدينه بازگشتند، حدود سه ماه به طول انجاميد.- و پس از ورود بشير بن جذلم به مدينه، به عنوان پيك امام سجاد علیه السلام ، ام البنين جهت كسب اخبار كاروان و حوادث بر آنها به همراه تنها يادگار عباس، نزد بشير رفت كه در حال انتشار خبر كاروان عاشورا و سرانجام آن بود.
در هنگام آمدنِ اين پيرزن به سمت بشير، جمعيت زياد زنان و مردان كوفه، با مشاهده او، به احترام از جلويش كنار رفته، بشير تا نگاهش به اين زن بلندبالا، با قامت رشيد افتاد، از اطرافيان خود پرسيد:
اين زن كيست كه مردم مدينه اينقدر به او احترام مى گذارند؟!
جواب دادند: ام البنين كلابى ـ همسر على علیه السلام و مادر عباس ـ است.
بشير تا ام البنين را شناخت، وى را مخاطب قرار داده، با حالت محزون و گرفته گفت: ام البنين! خبر دارى عباس و پسرانت را در كربلا شهيد كردند؟
آن بانوى فداكار پس از شنيدن خبر شهادت فرزندان شجاع خود، بدون ذره اى منقلب شدن، همچون كوهى استوار، از بشير جوياى حال امام حسين علیه السلام گرديد و گفت:
جان من و تمام فرزندانم فداى پسر فاطمه سلام الله علیها، از حال امام و مقتدايم چه خبر دارى؟
ام البنين كه حتى پس از شنيدن خبر شهادت تمامى فرزندان خود، به عشق سلامتى امام تا آن لحظه خم به ابرو نياورده بود، وقتى خبر شهادتِ حسين علیه السلام را به همراه ديگر فرزندان خود شنيد، در حالى كه زانوان او زير اين بار گرانبها خم مى شد، رويش را به طرف مردان و زنان مدينه برگرداند و با حالت غمگينانه اى، آنان را خطاب كرده گفت:
مردم مدينه! پس از شهادت امامم و تمامى پسران رشيدم، از شما مى خواهم از اين به بعد مرا ام البنين نخوانيد؛ چرا كه ام البنين يعنى مادر پسران رشيد؛ ولى پس از شهادت فرزندم حسين علیه السلام و ديگر پسران رشيدم، هيچ پسرى براى من باقى نمانده است. (1)
📚(اسلامى، فاطمه ـ خدايى، سيدعلى اكبر/ مقاله ام البنين، اسوه مادران و همسران شهيد، مجله پیام زن، شهریور 1385، شماره 174، ص 32، با اندکی تلخیص)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📝کانال استاد محسن قرائتی↙️↙️
💟 @gharaati1 👈
♻️ حضرت ام البنین علیه السلام مادر چهار شهيد
با شهادت چهار فرزند #ام_البنين عليهاالسلام در كربلا، اين بانوي شكيبا، به افتخار مادر شهيدان بودن نائل آمد و دركنار همسر شهيد بودن، افتخاری ديگر بر صفحه افتخاراتش افزوده شد.
وقتي خبر شهادت فرزندانش به او رسيد، سرشك اشك از ديده فرو ريخت و با روحيهاي قوی در اشعاری گفت:
«اي كسي كه فرزند رشيدم #عباس را ديدي كه همانند پدرش بر دشمنان تاخت، فرزندان #علی عليهالسلام همه شيران بيشه شجاعتند ،
شنيدهام بر سر عباس عمود آهنين زدند، در حالي كه دستهايش را قطع كرده بودند؛ اگر دست در بدن پسرم بود، چه كسي میتوانست نزد او آيد و با او بجنگد؟»
⬇️ #ام_البنين ، پاسدار خاطره ی عاشورا :
از ويژگيهاي بسيار مهم ام البنين، توجه به زمان و مسائل مربوط به آن و #ولايتمداری ایشان است .
وي پس از واقعه #عاشورا ، از #مرثيهخوانی و #نوحهسرايی استفاده كرده تا ندای مظلوميت كربلاييان را به گوش نسلهاي آينده برساند.
ايشان هر روز به همراه پسر حضرت عباس عليهالسلام ، عبيدالله كه همراه مادرش در كربلا حضور داشت و سند زندهاي براي بيان وقايع عاشورا بود، به #بقيع ميرفت و #نوحه ميخواند و #شور و #غوغایی بپا مي كرد .
مردم مدينه اطراف او گرد مي آمدند و با او همناله مي شدند. حتي مروان بن حكم حاكم وقت مدينه نيز در ميان ايشان بود و گريه مي كرد .
او با اين اشعار، هم حماسه كربلا را بازگو و هم در قالب #عزاداری به حكومت وقت نوعي #اعتراض ميكرد و مردم را كه اطراف او جمع ميشدند، از #جنايات بنیاميه، آگاه مینمود.
☑️ امام باقر(سلام الله عليه)ميفرمايند :
👌 آن حضرت به #بقيع ميرفت و آن قدر جانسوز #مرثيه ميخواند كه مروان با آن قساوت قلب #گريه ميكرد . (۱)
📚 منابع ؛
(۱) مقاتل الطالبين ص56
بحارالانوار ج 45 ص 40
رياحين الشريعه، ذبيح الله محلاتي، ج 3، ص 294
تنقيح المقال، ج 3، ص 70.
💖 اللهم صل علی امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب علیه السلام 💖
@Valayat61