eitaa logo
🎀 کانال یا امیرالمؤمنین علیه السلام 🎀
825 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
20 فایل
💞گلچینی از احادیث ، داستانها، ﻓﻀﺎﺋﻞ و قضاوتهای حضرت امیرالمؤمنین و معصومین علیهم السلام به همراه مطالب بصیرت افزا « تبادل نداریم » کپی آزاد به عشق ائمه معصومین علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
♻️ استجابت دعا با روزه ی اول ماه محرم ⬇️ ريان بن شبيب گويد : روز اوّل ماه خدمت حضـرت (علیه السّلام) رسيدم، آن حضرت به من فرمودند: اى پسر شبيب، اى؟ گفتم : نه؛ فرمودند : همانا اين روز همان روزى است كه (عليه السّلام) به درگاه پروردگارش دعا كرد و گفت : پروردگارا، مرا از جانب خود عطا کن، همانا که تو شنواى دعایى . خدا برايش كرد و به فرشتگان دستور داد ندا كردند زكريّا (عليه السّلام) را كه در ايستاده بود، كه خدا تو را به یحيى مى دهد. پس هر كه اين روز را بدارد و سپس به درگاه خدا كند ، خدا دعای او را مستجاب كند چنان كه براى زكريّا (عليه السّلام) كرد. 📗 امالى شيخ صدوق (رضوان الله عليه) مجلس بیست و هفتم، حدیث پنجم 💖 اللهم صل علی امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب علیه السلام 💖 @Valayat61
📌 کهیعص ✍ علیه السلام در ضمن حدیثی طولانی فرمودند: 💠 حضرت نام ‌پنج تن آل عبا را از  فراگرفت و چون به نام  علیه السلام مى‌رسيد، اندوهگين‌ مى‌شد و اشك در چشمش مى‌آمد، اما با نام هاى ديگر، اندوهش مى‌رفت. 💠 راز آن را از خداوند پرسيد. خداوند با «كهيعص‌» قصه آن را خبر داد. «كاف‌»، نام كربلاست، «ها»، كشته شدن عترت طاهره است، «ياء» ستمگر، قاتل علیه السلام است، «عين‌» عطش‌ حسين علیه السلام و «صاد» صبر و مقاومت اوست. 💠 زكريا سه روز در مصيبت ‌حسين علیه السلام گريست ‌و از خدا خواست كه فرزندى به او عطا كند و با محبت او، آزمايشش كند و آن گونه كه‌ صلی الله علیه و آله را در سوگ فرزندش به داغ نشاند، او را هم داغدار كند. 💠 خداوند، را به‌ او عطا كرد. يحيى هم همچون حسين‌ علیه السلام شش ماهه به دنيا آمد.  ميان يحيى بن زكريا و حسين بن شباهت هاى ديگر نيز وجود دارد. سر هر دو مظلومانه بريده شده و سر هر دو در طشت و طبقى پيش طاغوت زمانشان نهاده شد. 📚 ، ج۴۴، ص۲۲۳. 🆔 @islam_history
📌 اولین زایران کربلا ✍ طبری شیعی با سند خود از عطیه عوفی نقل می کند که گفت: 💠 [در روز ] من با جابر بن عبدالله انصاری به قصد قبر بن ابی طالب بیرون آمدیم. زمانی که به رسیدیم، جابر نزدیک ساحل فرات شد و غسل کرد و یک ردا و یک ازار پوشید (همانند افراد مُحرم)، سپس کیسه ای را باز کرد که در آن سعد بود و آن را به بدن خود زد و خود را با آن خوشبو کرد. هر قدم که برمی داشت، ذکر خدای متعال را می گفت؛ تا این که به قبر مطهر حضرت نزدیک شد. 💠 وقتی رسید گفت: دست مرا روی قبر بگذار. من این کار را انجام دادم؛ پس او خود را روی قبر انداخت، در حالی که از هوش رفت. پس من به روی او آب ریختم تا به هوش آمد. سه مرتبه صدا زد یا و گفت: آیا دوست جواب دوست را نمی دهد؟! و خودش پاسخ داد: چگونه جواب بدهی در حالی که رگ های خونین تو در بالای شانه ات نمایان شده و بین بدن و سر مقدس تو جدایی افتاده است؟! 💠 پس من می دهم که تو فرزند خاتم پیامبران و فرزند آقای مؤمنان و فرزند هم قسم تقوا و سلاله هدایت و خامس اصحاب کسا و پسر آقای پاکیزگان و فرزند سرور زنان هستی، و چرا تو چنین نباشی، در حالی که دست آقا و سرور پیامبران به تو غذا داده و در دامن پرهیزکاران تربیت یافته ای و از دستان ایمان شیر خوردی و با اسلام سیراب شدی! پس زندگی و مرگ پاک و زیبا داشتی؛ ولی دل های مؤمنان از فراق تو ناخوش است و کسی را تردیدی در اختیار تو نیست! پس سلام خدا و خشنودی او بر تو باد و شهادت می دهم که تو از دنیا درگذشتی، همان گونه که برادر بن درگذشت و به فیض شهادت رسید. 💠 سپس نگاهی به اطراف قبر مطهر حضرت سیدالشهدا علیه السلام کرد و گفت: سلام بر شما ای ارواحی که در راه حسین علیه السلام فدا شدید و شهادت می دهم که شما را به پا داشتید و زکات را پرداختید و امر به معروف و نهی از منکر نمودید و با ملحدان جهاد کردید و خدا را آن قدر عبادت کردید تا به مرحله یقین رسیدید، و قسم به کسی که حضرت صلی الله علیه و اله را به نبوّت و حق مبعوث کرد، ما در آنچه شما وارد شدید و عمل کردید، شریک هستیم. 🔰عطیه می گوید: به جابر گفتم: ما چگونه در ثواب آنها شریک هستیم، در حالی که ما نه به وادی فرود آمدیم و نه از کوهی بالا رفتیم و نه شمشیر زدیم، ولی ا ین گروه میان سر و بدن های شان جدایی افتاده و فرزندانشان یتیم شده اند و همسرانشان بیوه گشته اند؟! 💠 جابر گفت: ای عطیه! از حبیب خود صلی الله علیه و اله شنیدم که فرمود: اگر کسی گروهی را دوست داشته باشد، با آن گروه محشور خواهد شد و کسی که کار گروهی را دوست بدارد، با آنان در کار آنان شریک خواهد شد، و قسم به آن کس که محمد را به پیامبری مبعوث کرد، نیّت من و نیّت یاران بر آن چیزی است که علیه السلام و اصحاب او بر آن گذشته و رفته اند. 💠 سپس گفت: دست مرا بگیر و به طرف خانه های ببر. جابر در بین راه گفت: ای عطیه! آیا می خواهی تو را وصیت کنم؟ زیرا گمان نمی کنم پس از این سفر، دیگر تو را ملاقات کنم. ای عطیه! دوست بدار دوستدار آل محمد را مادامی که او آنها را دوست دارد و دشمن بدار دشمن آل محمد را مادامی آنان را دشمن می دارد؛ اگرچه روزها دار باشد و شب ها را به زنده داری بگذراند، و با محبّ آل محمد مدارا و نرمی داشته باش؛ زیرا اگر قدم آنها به سبب زیادی گناه بلغزد، قدم دیگر آنان به سبب محبّت آنها ثابت و استوار خواهد ماند. همانا دوستداران آنان به سوی بهشت بازمی گردند و دشمنان ایشان به طرف آتش خواهند رفت. 📚 عمادالدین قاسم طبری آملي، بشارة المصطفی، ص 125، حدیث 72. 🆔 @islam_history