eitaa logo
ولایت عشق
766 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
478 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم خوش آمدی!😊♥️ خیلی جات اینجا خالی بود 😉😇 💖اینجا جایی برای ✅ حال خوب . 💭حرفی سخنی بفرررمایید☺️. @Bidabadi77 تو دار و ندار منی ای ضامن آهو🌸💫🌙🌸🌸 •♥️•
مشاهده در ایتا
دانلود
17.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حاج محمود کریمی: شهید زاهدی دیشب مشرف شد حرم امام رضا علیه السلام و برات شهادتش را گرفت و رفت.. 🎥 روایت شنیدنی حاج محمود کریمی از حضور شهید زاهدی در حرم امام هشتم(ع) در شب قدر ۲۱ رمضان @HajMahmoud_Karimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبت های آقای قرائتی/یه جوری بعضیا توی ماه رمضان سیگار در دست می گیرند انگار کلید فتح هندوستان را به دست آورند😂👌
ترتیل جزء 22 قرآن.mp3
13.16M
تلاوت جزء بیست و دوم قرآن کریم با صدای استاد از آیه ۳۱ سوره «احزاب» تا آیه ۲۷ سوره «یس» ⏰ ۵۴:۴۰ دقیقه
6.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌ سلاممم اوقات بخیر! بشنویم آیه امروز، آیه ۵۹ سوره مبارکه نساء رو... 🌿 راستی برای دیدن بقیه محتوا‌ها، شرکت در آزمون و ارسال محتوا، اینجا رو کلیک کنید تا صفحه این آیه رو تو سایت مسطورا ببینید. (عج الله) @masturaa
6.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌ اونی که واقعا باید عاشقش باشیم کیه؟ بشنویم صحبت‌ها و نکات استاد چیت‌چیان رو درباره آیه ۵۱ سوره نور که از قضا ارتباط مضمونی زیادی به آیه امروز داره... (عج الله) @masturaa
7.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌ ‌ بریم برای حفظ آیه‌ ۵۹ سوره نساء. امروز منتظرتونه! ‌ (عج الله) @masturaa
7.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌ ایمان به پیامبرها بدون تعهد به حرفهاشون هیچ فایده‌ای نداره حاج آقا حاج ابوالقاسم توی این ویدیو نکات مربوط به آیه ۵۱ سوره نور رو بیان می‌کنن که به آیه‌ی امروز، یعنی آیه ۵۹ سوره نساء هم ارتباط داره (عج الله) @masturaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ ‌ یه کاری نکنیم که شکاف دیوار هم به حرف بیاد! 🙄 ویدیوی جذاب امروز رو با موضوع آیه‌ی ۵۹ سوره نساء ببینیم. (عج الله) @masturaa
کارفرما برای بار هزارم ز‌نگ می‌زند. گوشی را سایلنت نکرده‌ام تا با هر بار تماسش، حواسم باشد باید کلِ شب را بیدار بمانم و پروژه را برسانم. گوشی را برمی‌دارم و تا میایم برعکس‌ش کنم که صدایش قطع شود، می‌بینم این بار به جای «کارفرمای سمج»، نوشته «مادرم» صدای مامان، اضطرابم را کم می‌کند. گوشی را برمی‌دارم. صدایش شبیه صدای دریاست. یک دفعه می‌پرسد: + گفتی مفاتیحم رو تحویل گرفتی دیگه مادر؟ دوباره طوفان می‌پیچد وسط صدای دریا. کتابِ مفاتیح مامان، خیلی قدیمی نبود، اما آنقدر که همیشه همراهش بود، کاملا شیرازه‌اش باز شده بود و هر کدام از برگهایش یک سمتی می‌رفت. کتاب را برایش داده بودم صحافی. توی شلوغی‌های آخر سال، نرسیده بودم بروم سراغِ کتاب اما مامان انقدر دلش شورِ مفاتیح‌ش را می‌زد، که همینطوری پرانده بودم، کتاب را تحویل گرفته‌ام.
ولایت عشق
کارفرما برای بار هزارم ز‌نگ می‌زند. گوشی را سایلنت نکرده‌ام تا با هر بار تماسش، حواسم باشد باید کلِ
+ مادر می‌دونم سرت شلوغه، میشه اون مفاتیح من رو بدی اسنپ، امشب برسونه به دستم؟ - امشب چه خبره؟ این سوال را کفری می‌پرسم، اصلا نمی‌پرسم که جواب بدهد. اما مامان متوجه‌اش نمی‌‌شود. آرام می‌گوید، انگار خجالت‌زده: + شبِ قدره مادر. توی اون کتاب، چندتا لیست نوشتم، به خاطر همین خواستم بفرستی، و الا زحمتت نمی‌دادم. حس می‌کنم خجالتِ صدای مادر به خاطر من است. چقدر چیزهای مهم زیادی را این‌روزها فراموش کرده‌ام. درِ لپ‌تاپ را می‌بندم. گوشی را سایلنت می‌کنم و راه می‌افتم سمتِ صحافی. کتاب را که توی دستم می‌گیرم، انگار دنیا را به من داده‌اند. یک جلد زردِ ساده رویش زده‌اند و به نظرم زیباترین کتاب دنیا می‌آید. آرام کتاب را باز می‌کنم. سراسر کتاب پر از یادداشت‌های مامان است، نذر‌ها، تفسیرها، تاریخ‌ها، دعاها. از توی فهرست دعای جوشن کبیر را پیدا می‌کنم: صفحه‌ی اول، قبل از شروع دعا، مامان یادداشت کرده: «لیست عذرخواهی‌های امسال» یادم رفت بیشتر ببخشم. امروز خیلی بد عصبانی شدم. سر صحبت که باز شد، پای غیبت نشستم. امشب مراعات همسایه رو نکردیم. می‌تونستم اما نمازم رو دیر خوندم. صفحه را ورق می‌زنم. یادداشت‌ها آنقدر صمیمانه‌اند که حس می‌کنم، بی‌اجازه نباید وارد حریم‌شان شد. توی دعا، دور بعضی فرازها خط کشیده، دور «یا من هو بمن رجاه کریم» یا دورِ «یا غیاث من لا غیاث له»، کنارش نوشته خدایا حواست به محمد جانم باشد. اشک تمامِ صورتم را خیس کرده. چه خوب که گوشی سایلنت نبود. چه خوب که دعای مادر مستجاب شد. چه خوب که حواست بهم بود، چه خوب که صدام کردی امشب.‌‌.. (عج الله) @masturaa