◀️شبهه #شماره_2409
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
موضوع مهم دیگر این که قران کتابیست که اختصاصا برای قوم عرب دروغ فرستاده شده است و به نوبه خود در آیات متعددی از قران مورد تاکید قرار گرفته است.دروغ
« ما این گونه این قرآنی با فصاحت کامل عربی بر تو فرستادیم» (طه۱۱۳)
«کتابی است که آیات جامعش به صورت قرآنی به زبان فصیح عربی برای انان که میدانند روشن گردیده است»( فصلت ۳)
«این قرآن مجید را ما به عربی فصیح فرستادیم، باشد که شما عقل و هوش یابید»(یوسف ۲)
و همچنین در ایات ( رعد۳۷) (زمر ۲۸) (شورا۷) (زخرف۳) ( احقاف ۱۲) نیز همین مضمون با اندکی تغییر تکرار شده
و در ایه ای بسیار جالب دیگر نیز تصریح شده که قران به زبانی عجمی فرستاده نشده است. برای این است که قران برای عرب، و نه عجم فرستاده شده است : دروغ
ولَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا أَعْجَمِيًّا لَقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ «آيَاتُهُ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَبِيٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاءٌ وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى أُولَئِكَ يُنَادَوْنَ مِنْ مَكَانٍ بَعِيدٍ» (فصلت۴۴)
کافر چرا ترجمه را نیاورد؟!
#قرآنی
✅◀️پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
جهانى بودن دين اسلام و عدم اختصاص آن به قوم يا منطقه خاصى، از ضروريّات اين آيين الهى است و حتى كسانى هم كه ايمان به آن ندارند مىدانند كه دعوت اسلام، همگانى بوده و محدود به منطقه جغرافيايى خاصّى بنوده است.
افزون بر اين، شواهد تاريخى فراوان وجود دارد كه پيامبر اكرم(ص) به سران كشورها مانند قيصر روم و پادشاه ايران و فرمانروايان مصر و حبشه و شامات و نيز به رؤساى قبائل مختلف عرب و... نامه نوشتند و پيك ويژه بسوى آنان گسيل داشتند و همگان را دعوت به پذيرفتن اين دين مقدّس كرده از پيامدهاى وخيم كفر و استنكاف از پذيرفتن اسلام، بر حذر داشتند. و اگر دين اسلام، جهانى نبود چنين دعوت عمومى انجام نمىگرفت و ساير اقوام و امتها هم عذرى براى عدم پذيرش مىداشتند.
بنابراين نمىتوان بين ايمان به حقّانيت اسلام و ضرورت عمل بر طبق اين شريعت الهى، تفكيكى قائل شد و در نتيجه، كسانى را از موظف بودن به پيروى عملى از اين آيين الهى، مستثنى دانست.
👈دلايل قرآنى بر جهانى بودن اسلام
همانگونه كه اشاره شد بهترين دليل و معتبرترين مدرك براى اثبات اينگونه مطالب، "قرآن كريم" است و كسى كه يك مرور اجمالى بر اين كتاب الهى بكند با كمال روشنى در خواهد يافت كه دعوت آن، عمومى و همگانى است و اختصاص به قوم و اهل نژاد و زبان معيّنى ندارد.
از جمله، در آيات زيادى همه مردم را بعنوان «يا أَيُّهَا النّاس» «يا بَنِي آدَم» مورد خطاب، قرار داده و هدايت خود را شامل همه انسانها «النّاس و الْعالَمِين» دانسته است. و همچنين در آيات فراوانى رسالت پيامبر اكرم(ص) را براى همه مردم «النّاس و الْعالَمِين» ثابت كرده، و در آيهاى شمول دعوت وى را نسبت به هر كسى كه از آن، مطّلع شود مورد تأكيد قرار داده است. و از سوى ديگر، پيروان ساير اديان را بعنوان «اهل كتاب» مورد خطاب و عتاب قرار داده و رسالت پيامبر اكرم(ص) را در مورد آنان تثبيت فرموده، و اساساً هدف از نزول قرآن كريم بر پيامبر اكرم(ص) را پيروزى اسلام بر ساير اديان، شمرده است.
با توجه به اين آيات، جاى هيچگونه شك و شبههاى درباره همگانى بودن دعوت قرآن كريم و جهانى بودن دين مقدّس اسلام، باقى نمىماند.
آيات مزبور همانگونه كه با بكار گرفتن الفاظ عامّ (مانند بنى آدم و الناس و العالمين) و با متوجه كردن خطاب به اقوام غيرعرب و پيروان ساير اديان (مانند «يا أَهْلَ الْكِتاب») عموميّت و جهانى بودن اسلام را ثابت مىكند همچنين با اطلاق زمانى، محدوديّت و مقيّد بودن آنرا به زمان معينى نفى مىكند و بويژه، تعبير «لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّه» جاى هيچگونه شبههاى باقى نمىگذارد.
همچنين مىتوان به آيه (42) از سوره فصّلت، استدلال كرد كه مىفرمايد: «وَ إِنَّهُ لَكِتابٌ عَزِيزٌ. لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيم حَمِيد» و دلالت دارد بر اينكه هيچگاه قرآن كريم، صحّت و اعتبار خود را از دست نخواهد داد.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مصباح یزدی
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
کانال 🇮🇷 شبهه🇮🇷 در ایتا:
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
🇮🇷 کانال ویکی شبهه درتلگرام🇮🇷
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_2409
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
موضوع مهم دیگر این که قران کتابیست که اختصاصا برای قوم عرب دروغ فرستاده شده است و به نوبه خود در آیات متعددی از قران مورد تاکید قرار گرفته است.دروغ
« ما این گونه این قرآنی با فصاحت کامل عربی بر تو فرستادیم» (طه۱۱۳)
«کتابی است که آیات جامعش به صورت قرآنی به زبان فصیح عربی برای انان که میدانند روشن گردیده است»( فصلت ۳)
«این قرآن مجید را ما به عربی فصیح فرستادیم، باشد که شما عقل و هوش یابید»(یوسف ۲)
و همچنین در ایات ( رعد۳۷) (زمر ۲۸) (شورا۷) (زخرف۳) ( احقاف ۱۲) نیز همین مضمون با اندکی تغییر تکرار شده
و در ایه ای بسیار جالب دیگر نیز تصریح شده که قران به زبانی عجمی فرستاده نشده است. برای این است که قران برای عرب، و نه عجم فرستاده شده است : دروغ
ولَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا أَعْجَمِيًّا لَقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ «آيَاتُهُ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَبِيٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاءٌ وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى أُولَئِكَ يُنَادَوْنَ مِنْ مَكَانٍ بَعِيدٍ» (فصلت۴۴)
کافر چرا ترجمه را نیاورد؟!
#قرآنی
✅◀️پاسخ دوم شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
از آیات متعدد قرآن صریحا استفاده مىشود که پیامبر اسلام (ص) براى عموم بشر فرستاده شده است.
از جمله: یا محمّد (ص) "ما تو را نفرستادیم مگر براى عموم مردم".[سبا: 28]
یا محمّد (ص) "بگو: اى مردم! یقینا من به سوى کلیه ی شما فرستاده شدهام.[اعراف: 158]
و آیات دیگر
پس عمومیت و جهانی بودن دین اسلام امری مسلم است، اما این که هر پیامبری به زبان قوم خود سخن می گوید چون مبنا بر این است که ادراک هر موضوع و مطلبى موقوف به این است که گوینده و شنونده لغت و زبان یکدیگر را به طور کامل بدانند و در آنچه گوینده بیان می کند کوچک ترین ابهامى براى شنونده باقى نماند، از این رو خداوند می فرماید: "ما هیچ پیامبرى را نفرستادیم، مگر به لغت و زبان بومى و معمولى قوم و امت او.
بهترین گواه زنده و گویا براى معنایى که گفته شد جمله ذیل است که می فرماید: "لِیُبَیِّنَ لَهُمْ"؛ تا آن پیامبر حقایق دینى و مذهبى را به نحو کاملى براى قوم خود بیان و روشن کند، و کوچک ترین ابهامى براى ایشان باقى نگذارد.
و بتواند با اذن خداوند مردم را از تاریکی ها به سوی نور راهنمایی نماید و هدف از بعثت محقق شود.
پیامبر نیز اگر چه برای همه مردم مبعوث شده است، ولی لازم است به زبان قوم خود تکلم کند؛ زیرا گسترش دین باید از طریق اسباب و وسایل عادی باشد و با توجه به این که عمر پیامبر محدود است این قوم مؤمن به او هستند که رسالت او را به سوی دیگر جهانیان و نسل های آینده حمل می کنند، از این رو ابتدا خواسته جزیرة العرب را با اسلام آشنا و بدان مؤمن کند، تا از آن جا گروه های تبلیغ به سوی سایر نقاط فرستاده شود.
از این رو بین فرستاده شدنش برای همه مردم و فرستاده شدنش به زبان قومش هیچ تعارض و تنافی وجود ندارد.
بنابراین، معناى آیه "وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ"، این است که خداى تعالى، مسئله ارسال رسل و دعوت دینى را بر اساس معجزه و یک امر غیر عادى بنا نگذاشته، و چیزى هم از قدرت و اختیارات خود را در این باره به انبیاى خود واگذار ننموده است، بلکه ایشان را فرستاد تا به زبان عادى با مردم گفت و گو کنند و مقاصد خود (وحی) را به آنان به فهمانند.
منبع: اسلام کوئست
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
کانال 🇮🇷 شبهه🇮🇷 در ایتا:
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
🇮🇷 کانال ویکی شبهه درتلگرام🇮🇷
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
بسماللهالرحمنالرحیم
⛔️ سوال: ⛔️
کلیپی از آیت الله سید فضل الله پخش شده که در آن مدعی است : «پهلوی حضرت زهراء (س) شکسته نشد و این اقوال افسانه است» ! پاسخ چیست ؟
#شبهات_فاطمیه #فاطمیه
❇️ پاسخ : ❇️
🆔 @Wiki_Shobhe
✳️ خب، حالا چه کنیم که نظر ایشان چنین بوده است؟! این سخنان، مربوط به چند سال پیش میباشد، پس مهمتر این است که دقت کنیم چرا این چنین در فضای مجازی، به ویژه در دههی فاطمیه (ع) نشر داده میشود؟! آیا نشر دهندگان موافق تمامی نظرات آیت الله سید فضل الله و پیرو او، در تمامی مواضعش میباشند؟ یا اصلاً او را نمیشناسند؟!
1️⃣ طی چهارده قرنی که از فاجعهی کربلا میگذرد، یک عده ظاهر و باطن، علل و نتایج آن را رها کردند و فقط گفتند: «ای وای! انگشت ایشان را به خاطر انگشتر بریدند!»؛ یک عده هم در مقابل ایستادند و گفتند: «خیر، هیچ سندی دال بر این عمل شنیع وجود ندارد»؛ به قول آیت الله فاطمینیا : خب خوشحال باشید که انگشت آن حضرت را نبریده اند، چرا ناراحتید؟! (مضمون).
2️⃣حالا اگر انگشت ایشان را به خاطر انگشتر نبریده باشند، چه میشود؟! آیا کل فاجعهی کربلا و عاشورا از تاریخ حذف میشود؟ - یا یزید، عمر سعد، عبیدالله، شمر و خولی تطهیر میشوند ؟! یا آن که دیگر هیچ فرقی بین اسلام ناب محمدی (ص) و اسلام معاویه ای و یزیدی لعنة الله علیهم اجمعین ، باقی نمیماند؟!
3️⃣این فاجعه که یک عده به نام اسلام، سر امام زمانشان را از تنش جدا کرده و برای رفتن به بهشت، روی بدن بیجانش با اسب تاختند و خاندان رسول خدا (ص) را قتل عام کرده و به اسارت بردهاند را رها کرده، و بحث میکنند که انگشت را نیز بریدند یا نبریدند؟!
♦️حالا نوبت به سیدة النساء العالمین، حضرت فاطمه زهراء (س) رسیده است! :
بیعت با رسول الله (ص) ، نقض شد – ولایت الهی کنار گذاشته شد – حکومت امام معصوم غصب شد – فدک برای تحریم و تحمیل فشار اقتصادی غصب شد – به ساحت دختر رسول خدا، که خودش نیز اهل عصمت بود، اهانت شد – خانه و اهلش به بهانهی وجوب بیعت با حاکم، در تهدید و معرکه ی آتشسوزی قرار گرفت – جنین سقط شد ...، حالا میگویند: خیر، پهلوی ایشان نشکسته است!
♦️خب ، نشکسته باشد، حالا چکار کنیم؟! :
1️⃣آیا اگر پهلوی ایشان (انشاء الله) نشکسته باشد و این درد نیز بر سایر دردها و المهای روحی، روانی و جسمی ایشان افزوده نشده باشد، اسلام عوض میشود و یا تاریخ؟!
2️⃣خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید که من ماجرای اصحاب کهف را برای این پیش آوردم و نقل کردم تا شما اولاً معاد باور شوید، ثانیاً درس استقامت بگیرید و ثالثاً به نصرت الهی یقین پیدا کنید؛ اما شما اینها را رها کرده و مرتب بحث میکنید که ۵ نفر بودند، یا ۶ نفر یا ۷ نفر ؟ آیا با سگشان شش نفر شمرده شدهاند یا بدون آن؟! اگر دقت کنید ، در آخر نیز خداوند متعال نمیفرماید که بالاخره چند نفر بودند ؛ چرا که میخواهد به اصل موضوع، علت ، هدف و نتیجه توجه شود ؛ (الکهف، ۲۲)
3️⃣حال فرض کنیم که یک عالمی تحقیقاتی کرده و میگوید: «من در تحقیقاتم به این که انگشتی بریده شده، یا پهلویی شکسته، نرسیدم» ؛ خب چه حقیقتی متغیر میشود؟ چه اصلی فرع قرار میگیرد؟ چه فرعی اصل میشود؟ کدام مواضع و عملکردی توجیه و تطهیر میگردد و در مقام و منزلت ایشان چه نقصانی پدید می آید؟!
♦️ذکر مصیبت :
در هر موضوعی [به ویژه اعتقادی، سیاسی و فرهنگی]، باید بین دو مسئلهی مهم «تحقیق علمی» و «شعار تبلیغاتی یا ضد تبلیغی» توجه نمود.
♦️مثال :
تمامی تواریخ ثبت کرده اند که امام حسین (ع) در کربلا، دختر سه یا چهار سالهای داشتند – تمامی همین مستندات نیز گواهی میدهند که معلوم نیست اسم ایشان "رقیه" بود یا لقبشان رقیه بود و یا آن که اسم ایشان فاطمه بود و "رقیه" دختر یکی شهدا بود ؛ یک بزرگواری هم این را بالای منبر میگوید و میشود حربه ای برای جوّسازی ، جنجال، ضدتبلیغ و ...! یک عده ، به بهانه ی دفاع از حضرت رقیه (س) ، به گوینده میتازند و حسابی علیه او ضدتبلیغ میکنند – یک عده ی دیگری به بهانه ی سخن او که هیچ ردی بر اصل نیست ، کلاً تمام ذکر مصیبتها را دروغ میشمارند ! یک عده از بندگان ساده ی خداوند متعال که اسیر جوّها ، به ویژه در فضای مجازی هستند نیز گمان میکنند که دیگر باید به اول و آخر تمامی اعتقادات شک کرد!
🔰از جمله سیاست های فراماسون ، صهیونیسم بین الملل ، وهابیت و تمامی اجزای اصلی و فرعی این طیف (کافران، مستکبران و ظالمان)، تطهیر جانیان گذشته است، تا از سویی توجه عاطفی را که اثر اصلی در حرکت دارد از بین ببرند و از سویی دیگر، جنایات خود را با تطهیر اسلاف خود توجیه کنند. لذا میگردند تا پیدا کنند کدام مورخی، یا دانشمندی ، یا محققی، در یکی از فروعِ فروعات چه گفته است، تا همان را مستمسک قرار دهند و در تمامی اصول حقایق و واقعیتها، ایجاد شک و تردید نمایند!
👇ادامه👇
🔰اما، در هر حال ما میدانیم که نه امیرالمؤمنین ، نه فاطمه زهراء، نه امامان از فرزندان ایشان (سلام الله علیهم اجمعین) ، اولاً هیچ کدام به خاطر اختلاف فتاوا در احکام وضو و غسل و ... کشته نشدهاند، بلکه همه جنبه سیاسی داشته است ؛ و ثانیاً هیچ کدام به سبب ابتلا به یک بیماری مهلکی مانند دیفتیری یا وبا ، یا حادثه ای مانند تصادف جاده ای و یا سکته مغزی و ...، از دنیا نرفته اند، بلکه همگی پس از ترور شخصیت، ترور فیزیکی شدهاند، حال خواه انگشتشان را بریده و پهلویشان را نیز شکسته باشند، یا خیر.
✅از تاکتیکهای جنگ نرم علیه اهل عصمت و خاندان رسول الله (صلوات الله علیهم اجمعین) ، حذف یا کمرنگ کردن مصیبتها و ذکر آنها میباشد ، چرا که همین "ذکر مصیبت" است که اولاً حق و باطل را آشکار میسازد و ثانیاً قلب را متحول میکند و عاطفه را بر میانگیزد ، و ثالثاً سبب پویای و تداوم تبعیت و حرکت میگردد.
@sh_alaviuon_1
◀️شبهه #شماره_2410
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
📡 کانال ✅ ویکےشبهہ ✅ در ایتا📲
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
کانال 🇮🇷 ویکےشبهہ 🇮🇷 در تلگرام:
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
〰 🍁❁🍀❁🌸❁🍀❁🍁 〰
◀️شبهه #شماره_2411
⛔️ سوال: ⛔️
@Wiki_Shobhe
چرا در اسلام ارتدا حکمش اعدام است .آیا در آیین مسیحیت نیز این حکم است
#دینی
✅◀️ پاسخ : ▶️✅
@Wiki_Shobhe
❗️«مرتد» یعنى کسى که اسلام را پذیرفته و سپس از آن باز گشته است .
🔷«مرتد» بر دو قسم است: «مرتد فطرى» و «مرتد ملى».
❗️«مرتد فطرى» به کسى گفته مى شود که: از پدر و یا مادر مسلمان تولد یافته و یا به قول بعضى در حالى که نطفه او منعقد شده پدر و یا مادرش مسلمان بوده اند و سپس او اسلام را پذیرفته و بعداً از آن برگشته است.
🔷ولى «مرتد ملى» به کسى گفته مى شود که: از پدر و مادر مسلمان تولد نیافته بلکه خود بعد از بلوغ،اسلام را پذیرفته و سپس از آن باز گشته است.
❗️توبه مرتد ملى پذیرفته مى شود و در حقیقت مجازات او خفیف است؛ زیرا او مسلمان زاده نیست ولى در مورد «مرتد فطرى» حکم از این شدیدتر و سخت تر است یعنى اگرارتداد او در دادگاه اسلام ثابت شود، محکوم به اعدام خواهد شد و اموال او به عنوان ارث به ورثه مسلمان او مى رسد و همسر او از او جدا خواهد شد و حتى توبه کردن او نمى تواند جلو این احکام شدید را بگیرد، گر چه اگر واقعاً توبه کند در پیشگاه خداوند قبول مى شود و براى جهان آخرت او مفید است.
🔴باید توجه داشت این سختگیرى تنها در مورد مرتد فطرى آن هم در صورتى است که مرد باشد.ممکن است کسانى از این سختگیرى تعجب کنند و آن را یک نوع خشونت شدید غیر قابل انعطاف، بدانند که با روح اسلام سازگار نیست.
👌ولى این حکم یک فلسفه اساسى دارد و آن حفظ جبهه داخلى کشور اسلامى و جلوگیرى از متلاشى شدن آن و نفوذ بیگانگان و منافقان است؛
❗️زیرا ارتداد در واقع یک نوع قیام بر ضد رژیم کشور اسلامى است که در بسیارى از قوانین دنیاى امروز، نیز مجازات آن اعدام است.
🔷اگر به افراد اجازه داده شود، هر روز مایل بودند خود را مسلمان معرفى کنند، و هر روز مایل نبودند استعفا دهند به زودى جبهه داخلى اسلام از هم متلاشى خواهد شد، و راه نفوذ دشمنان و عوامل و ایادى آنها باز خواهد شد، و هرج و مرج شدیدى در سراسر جامعه اسلامى پدید خواهد آمد.
❗️بنابراین، حکم مزبور، در واقع یک حکم سیاسى است که براى حفظ حکومت و جامعه اسلامى و مبارزه با ایادى و عوامل بیگانه ضرورى است.
❗️از این گذشته، کسى که آیینى همچون اسلام را بعد از تحقیق و پذیرش رها کند، و به سوى آیین هاى دیگرى برود معمولاً انگیزه صحیح و موجهى ندارد، و بنابراین، درخور مجازات هاى سنگین است
❗️ اگر مى بینیم این حکم، درباره زنان خفیف تر است به خاطر این است که همه مجازات ها در مورد آنها تخفیف مى یابد.
🗯بنا براین روشن می شود که این احکام مربوط به کسی نیست که اعتقادی در درون دارد و در مقام اظهار آن بر نیامده است بلکه تنها کسی را شامل میشود که به اظهار یا تبلیغ آن بپردازد و در حقیقت قیام بر ضد رژیم موجود جامعه کند.
❗️قرآن نقل می کند که اهل کتاب چنین می گفتند:
«بروید در ظاهر اظهار اسلام و ایمان کنید و در پایان روز کافر شوید تا آنان در آیین خود سست شوند و از آیین شما تبعیت کنند»
🔷ال عمران 72
❗️اسلام با جعل حکم مرتد سعی بر آن دارد تا جبهه داخلی اسلام در برابر جاسوسان و دشمنان بهم نریزد تا در اندک زمانی هرج و مرج شدیدی در جامعه اسلامی ایجاد شود بنا براین این حکم صرفا یک حکم سیاسی است که شبیه آن در بسیاری از کشورها وجود دارد
📚تفسیر نمونه ج11 ص426
❗️اما در مورد حکم ارتداد در مسیحیت که انان فراوان در این رابطه به اسلام اشکال می گیرند:
🗯حکم ارتداد در آیین مسیحیت نیز وجود دارد.
🔷«اگر برادرت یا پسر یا دختر تو گوید که برویم خدایان غیر را که تو و پدرت نشناخته اید عبادت کنیم او را قبول مکن و به حرف او گوش مده و او را به قتل برسان و او را به سنگ سنگسار نما تا بمیرد »
📚تثنیه فصل 6؛11-13
❗️«اگر اهل یک شهر مرتد شوند باید همه اهالی شهر از کوچک و بزرگ و حتی گاو و گوسفند از دم کشته شوند و اجسادشان نیز با آتش سوزانده شود»
📚تثنیه فصل 12 ؛ 13-17
❗️اگر بشنود«مرد یا زنی بت یا خورشید و ماه و ستارگان را که من پرستش آن را ممنوع کرده ام عبادت کند آن مرد یا زن را به بیرون شهر ببرید و سنگسارشان کنید تا بمیرد»
📚تثنیه فصل17؛ 2-7
@Rahnamye_Behesht
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
کانال 🇮🇷 شبهه🇮🇷 در ایتا:
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
🇮🇷 کانال ویکی شبهه درتلگرام🇮🇷
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_2412
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
اندیشیدن در اسلام مساوی است با مردن
پيامبر اسلام :
من بَدَّلَ دِينَهُ فَاقتُلُوهُ .
هر كه دين خود را تغيير دهد ، او را بكشيد .
حکم ارتداد در سنت و احادیث
#دینی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
🔹🔹مسأله حکم ارتداد در اسلام ناظر به معانی و اهداف خاصی است و بیشتر جنبه سیاسی دارد تا اعتقادی.
مقصود آن است که در صدر اسلام، گروهی از مشرکین و احیاناً اهل کتاب، توطئه ای چیده بودند که صبح ها اسلام آورده و شامگاهان از اسلام برگردند، تا موجبات ضعف ایمان و سستی اعتقاد را در مسلمین فراهم آورند. اسلام برای مقابله با این توطئه که همیشه وجود دارد، احکام ارتداد را وضع نمود، که باید هم با چنان توطئه ها و دسیسه هایی متناسب باشد.
🔸🔸از نظر اسلام تحقق دقیق ارتداد دارای ارکان خاصی است که بدان اشاره می شود.
🔰اول این که؛ شخص اسلام آورده و سپس از اسلام روی گردانده باشد. ولی اگر کسی از همان اوان بلوغ اسلام نیاورد او را مرتد محسوب نمی کنند.
🔰دوم آن که؛ ارتداد خود را آشکار نماید. یعنی برگشتن خود از دین مبین اسلام یا اموری که در حکم آن است.(مثل انکار یکی از ضروریات دین) را اظهار کند. پس اگر کسی قلباً از دین اسلام بر گردد، ولی بدان تظاهر نکرده و آن را به زبان نیاورد، احکام مرتد متوجه او نخواهد بود.
🔰سوم: متلفت باشد که انکار این ضروری، برابر با انکار خدا و یا رسول خدا(ص) است.
با توجه به نکات یاد شده (پذیرش اسلام و بعد اظهار ارتداد) معلوم می شود که این حکم، یک تدبیر برای حفظ جامعه اسلامی از فرو پاشی اعتقادی آن است و در تمام ادیان کم و بیش چنین حصارهای نگهدارنده ای وجود دارد.
🔸انکار هر حکمی (ولو ضروری نباشد) برابر با ارتداد نیست و حتی انکار ضروری بدون التفات به لازمه ضروری آن (که انکار نبوت یا الوهیت یا تکذیب آنان است) هم ارتداد آور نیست. و در حکومت اسلامی باید در دادگاه صالحی این امر ثابت شود و کسی مجاز نیست که خود مجری حکم ارتداد باشد.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
کانال 🇮🇷 شبهه🇮🇷 در ایتا:
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
🇮🇷 کانال ویکی شبهه درتلگرام🇮🇷
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_2413
⛔️ سوال: ⛔️
@Wiki_Shobhe
چرا پیامبر اسلام در جنگهای خود نصف غنیمت های جنگی را برای خود برمیداشت مابقی را به مردم دیگر میداد؟
#دینی #اعتقادی
✅◀️ پاسخ : ▶️✅
@Wiki_Shobhe
🔰خداي سبحان فرموده است: { واعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبي وَ الْيَتامي وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ ما أَنْزَلْن ... }
انفال: 41
🔺بر اين اساس، خمس، از ديدگاه فقهاي شيعه به شش سهم تقسيم مي شود، سه سهم از آن، سهم خدا و رسول اكرم (ص) و ذي القربي است كه اين سهم، به امام و جانشين پيامبر اكرم (ص) تعلّق دارد. سهم خداوند نيز متعلّق به رسول گرامي اسلام (ص) است و اگر خداوند آن را به نام مبارك خود اضافه فرموده به جهت ارج نهادن به مقام و جايگاه پيامبر اكرم (ص) است.
نظير اضافة اطاعت رسول خدا به نام مبارك خود، در آية شريفة { يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَ أَنْتُمْ تَسْمَعُونَ } ، اي كساني كه ايمان آورده ايد! خدا و پيامبرش را اطاعت كنيد و با اين كه (سخنان او) را مي شنويد، از وي سرپيچي نكنيد. و چنان كه نبيّ اكرم، رضايت و آزار و اذيت خويش را به ذات مقدس الهي اضافه كرده آن جا كه در مورد پارة تن خود فاطمه زهرا 3 فرموده است:
« فاطمة بضعة منّي من آذاها فقد آذاني و من آذاني فقد آذي الله؛ فاطمه پارة تن من است، هر كس او را بيازارد مرا آزرده است و هر كس مرا بيازارد در حقيقت، خدا را آزرده است. »
🔹سهم دوم ياد شده، به گونهاي صريح (در قرآن) به نام مبارك رسول خدا (ص) اضافه شده است. اين دو سهم با هم در زمان حيات نبيّ اكرم (ص) تعلّق به آن حضرت داشت و پس از آن بزرگوار، مربوط به جانشين وي خواهد بود.
🔸منظور از سهم سوم كه به «ذي القربي» اضافه شده، وليّ امر پس از پيامبر اكرم (ص) است، زيرا تنها فرد نزديك به او در اين اختصاص، جانشين اوست.
سه سهم باقيمانده را امام 7 ميان يتيمان و مستمندان و در راه ماندگان خاندان پيامبر (ص) توزيع ميكند و به هر يك از آنان سهمي را اختصاص ميدهد.
غير از اين افراد، ديگران حقي در خمس ندارند، زيرا خداي متعال، پيامبر بزرگوار خويش را از گرفتن صدقه يعني اموال غير پيراستة مردم، مبرّا گردانيده و دودمان و اهل بيت وي را نيز مانند شخص رسول خدا (ص) از گرفتن صدقات، منزّه و پيراسته مقرّر داشته است.
بدينسان، خمس را جداي از ديگر غنايم، به جاي صدقاتي كه آنان را از گرفتن آن پيراسته گردانيده، ويژه آنها قرار داده است و بدين وسيله، آنان را از نيازمندي به ديگران در گرفتن زكات، بينياز ساخته است.
منبع: راز ماندگاری
موسسه ی تحقیقات و نشر معارف اهل البیت (ع)
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
کانال 🇮🇷 شبهه🇮🇷 در ایتا:
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
🇮🇷 کانال ویکی شبهه درتلگرام🇮🇷
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
⛔️ شبهه ⛔️
@Wiki_Shobhe
امام زمان امام ناپيدا
امام اگر پيشواست بايد در ميان مردم باشد و آنان را راه برد. امام ناپيدا چه معنی می تواند داشت؟! خدا را چه نيازی بوده است که کسی را از هزار سال پيش نگاه دارد و در بيابان ها بگـرداند و يا در تـه چاه مخفی گرداند؟! تا روزی او را بيرون آورد و با دستش جهان را نيک گرداند؟!
( اين يعنی نياز و ناتوانی خدا ) مگر خدا نتوانستی او را در زمانی که بيرون خواهد آمد به جهان آورد و بکار انگيزد؟!
مهدی گری جز افسانه ای نيست.
#امام_زمان
❇️ پاسخ شبهه: ❇️
🆔 @Wiki_Shobhe
🔰 «کسروی» از جمله کسانی است که در زمان خودش، در عرصههای گوناگون اجتماعی و از جمله دین و خصوصاً موضوع مهدی باوری قلمفرسائی کرده است. او در کسوت یک روشنفکر، قلم تند انتقاد خود را بیپروا در ساحت هنر، فرهنگ، اقتصاد و دین و عقاید به کار گرفته و نظریه پردازی کرده است؛ چندان که گوئی آئین جدید ارائه کرده است.
🔺او علت اصلی عقب ماندگی ایرانیان را اختلافات مذهبی و نفوذ خرافات در افکار آنها میداند؛ از این رو خود را موظف میداند که با آن مبارزه کند.اگر چه پیرامون ادعای پیامبری و آئین جدید او، به صراحت نمیتوان چنین ادعائی کرد اما از مجموع سخنان و مقالات او، به طور تلویحی، استنباط میشود که او داعیه رهبری دینی نیز داشته و گویا دین آور جدید بوده است. از این رو، مکتب خود را یک شیوه دینی به نام «پاکدینی» خوانده است. بر این اساس، او پیرامون مفاهیم دین، نبوت، معاد، عبادت، وحی، روح، جریان شیعهگری و مهدی باوری، نظرات خاص خود را دارد که در بسیاری موارد بر خلاف صریح آموزههای دینی است.
🔸این نحوه نگرش، باعث گردیده بود تا هیچ دین و آئین و فرقهای از تیررس انتقادات گزنده او در امان نباشد اما با مطالعة آثار او پی میبریم که حجم حملات هدفدار او به منشأ تشیع و اعتقاد مهدوی گسترده است و در این راستا فرقه هائی مانند شیخیه و بابیه و بهائیه نیز در ذیل جمله به اندیشه مهدوی در امان نماندهاند. او کوشیده است تا جریان تشیع را یک «کوشش سیاسی» قلمداد کند که کم کم به یک «کیش» مبدل شده است. و با این پیش فرض، به بیان تاریخ زندگی سیاسی ائمه پرداخته است.
🔹کسروی در کتاب «شیعیگری» پس از آن که شروع جریان شیعهگری را از زمان بنی امیه میپندارد؛ نگاهی فشرده به فراز و نشیب جریان تشیع و تاریخ امامان (ع) دارد. او در انتقاد از تشیع میگوید: «... رفته رفته از این اندازه هم گذشتند و این زمان، سخنان دیگری به میان آمد: هر که بمیرد و امام زمان خود را نشناسد بی دین مرده است. خدا ما را از آب و گل والاتری آفریده و شیعیان ما را از بازمانده آن آب و گل پدید آورده است.»
🔸او سپس به دوره پس از شهادت امام عسکری (ع) پرداخته، میگوید: «چگونگی آن که این امام یازدهم را فرزندی شناخته نشده بود از این رو چون مرد، به میان پیروانش پراکندگی افتاد. یک دسته گفتند امامت پایان پذیرفت. یک دسته برادر او جعفر را (که شیعیان جعفر کذاب مینامند) به امامی پذیرفتند. یک دسته هم چنین گفتند: آن امام را پسری پنج سال هست که در سرداب نهان میباشد و امام او است.
سر دستة اینان و گوینده این سخن، «عثمان بن سعید» نامی بود که میگفت: آن امام مرا میانه خود و مردم میانجی گردانیده و شما هر سخنی میدارید به من بگوئید و هر پولی میدهید به من دهید و گاهی نیز پیام هائی از سوی آن امام ناپیدا (به گفته خودش توقیع) به مردم میرسانید.
کسروی در نهایت پیرامون آموزه اصیل مهدویت این گونه نظر میدهد:
🔺«بدین سان مهدی گری به کیش شیعی در آمد و جایگاه بالائی برای خود در آن باز کرده، سپس نیز هر چند که زمان گذشته، دلبستگی شیعیان به آن بیشتر گردیده، روزان و شبان چشم به راه امام ناپیدا دوخته، پیدایش او را میبیوسیدهاند، با دعا از خدا میخواستهاند، به برخی از آمادگیها میکوشیدهاند. در کتابها دعای درازی به نام دعای ندبه هست که باید شیعیان بخوانند و با ناله و گریه، پدید آمدن امام ناپیدا را طلبند».
🔸ناگفته پیداست که سخنان کسروی پیش از آن که نقد عالمانه باشد نوعی شارلاتانیسم عقیدتی آمیخته با شک و استبعاد است که در نهایت به اباحی گری منجر میشود. او نه به دنبال حقیقت، بلکه در پی یافتن نقاط مبهم و تأکید بر برخی واقعیتهای تلخ تاریخ است که او با بزرگ نمائی چنین نقاط ضعفی، که البته به اصل قضیه ضرر چندانی نمیزند، در صدد است تا اصل جریان امامت و مهدویت را زیر سؤال ببرد. لذا با اطلاعات محدود و با نظر اجمالی و غیر علمی به تاریخ پر فراز و نشیب شیعه، پندار باطل خود را موجّه جلوه داده که: مهدی گری پنداری است که شیعه آن را از ادیان دیگر اخذ کرده است.
👇ادامه👇
🔹🔹او نه در مقام یک روشنفکر خبیر و دردآشنای تودهها بلکه در مقام فردی سرخورده اما بلند پرواز، توهمات خویش را با استناد به برخی شبهات- که همه آنها در جای خود پاسخ داده شده به
عنوان مطالب محکم و متقن بیان کرده و در نوشتههای مختلف بر آنها تأکید کرده است اما غرض ورزی و سست گوئی او بر کسی پوشیده نیست.
اگر به انگیزههای کسروی و شخصیت او اندک توجهی داشته باشیم، عامل اصلی این گونه اندیشهها را در مییابیم.
منبع: مجله الکترونیکی سپیده ی سحر
◀️شبهه #شماره_2414
🇮🇷 کانال "ویکےشبهہ" کانال جامع شبهات و شایعات فضاے مجازے🇮🇷
📡 کانال ✅ ویکےشبهہ ✅ در ایتا📲
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
کانال 🇮🇷 ویکےشبهہ 🇮🇷 در تلگرام:
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_2415
⛔️ شایعه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
تایید صلاحیت ریس جمهور با شورای نگهبان است.
شورای نگهبان ۱۲عضو داردکه ۶عضو آن مستقیم رهبری انتخاب میکند.
۶عضو دیگر حقوقدان یعنی رییس قوه قضاییه انتخاب میکند.
رییس قوه قضاییه مستقیم رهبر انتخاب میکند.
در کل هر ۱۲عضو بطور مستقیم یا غیر مستقیم با رهبری در ارتباط هستند.
رییس جمهور خوب یا بد درستکار یا خرابکار من به ایشون تایید صلاحیت ندادم,بلکه به رای شورای نگهبان اعتماد کردم و رای دادم و شدن رییس جمهور.
به نظر من هر توهین به رییس جمهور ؛ توهین به رهبری و اصل نظام است.
با تشکر
ارادتمند شما یوسف ترکی
#سیاسی
✅◀️ پاسخ شایعه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
🔰 اینکه میگویند همه چیز در دست رهبری است ، شبهه ای است از روی نداشتن علم بر روی قانون اساسی بوجود آمده است.وظایف و اختیارات ولی فقیه در قانون اساسی مشخص شده و چنین چیزی که شما میگید نیست. برای اطلاعات بیشتر اصل صد و ده قانون اساسی را مطالعه بفرمایید.
❗️سوالی که پیش می آید این است که اگر همه چیز در دست رهبری است و مردم نقشی ندارند ، پس چرا آقای روحانی رئیس جمهور شد؟؟ مگر همه نمیگفتند آقای جلیلی یا قالیباف یا رئیسی، رئیس جمهور هستند؟؟ اتفاقا کسانی که در نظام کار میکنند میدانند که همه کاره مردم هستند و رهبری در حیطه ی وظایف خودش عمل میکند.
اینجور حرف ها از روی عدم آگاهی است.
⭕️شورای نگهبان به عنوان فیلتر حاکمیت عمل میکند و صلاحیت افرادی که قرار است پست های حساس در نظام را بر عهده بگیرند را بررسی میکند. این شیوه بررسی صلاحیت ها در تمام کشور های دنیا با هر نوع نظام و ساختار حکومتی رایج است و نمیتوانید کشوری را مثال بزنید که مثلا برای انتخاب شخص دوم کشورشان صلاحیت های او را بررسی نکنند.
عقلا هم قابل قبول نیست که هر کسی بتواند بیاید و رئیس جمهور شود!! باید شرایط و توانایی هایی داشته باشد.
🔸مرجع بررسی صلاحیت ها در جمهوری اسلامی شورای نگهبان است. شورای نگهبان 12نفر هستند که شش فقیه و شش حقوقدان هستند.
شش فقیه توسط رهبری انتخاب میشوند و شش حقوقدان توسط رئیس قوه قضاییه و با تایید رهبری.
🔹اینکه فرمودید اعضای مجلس خبرگان را ، رهبری معظم انتخاب میکنند حرفی از اساس کذب است و بی علم و سواد بودن و جاهل بودن گوینده را به سادگی مشخص میکند.
در انتخابات ریاست جمهوری در چند استان ، همزمان انتخابات مجلس خبرگان هم برگزار شد! یعنی اعضای مجلس خبرگان را مردم با رای مستقیم خود انتخاب میکنند. وظیفه ی مجلس خبرگان هم طبق قانون ، انتخاب ولی فقیه و عزل وی و نظارت بر کار اوست.
رهبری هیچ حق دخالتی در انتخاب اعضای خبرگان ندارد. عزل و نصب خبرگان هم توسط رهبری نیست. بلکه طبق آیین نامه داخلی مجلس خبرگان ، عزل اعضای خبرگان توسط خود مجلس خبرگان انجام میشود.در صورتی هم عزل میشوند که صلاحیت های لازم را نداشته باشند یا فوت کنند.
طبق قانون ، تنظیم و ابلاغ سیاست های کلی نظام در اختیار رهبری است. رئیس جمهور مجری قانون اساسی و امور اجرایی کشور است.همه ی امور کشور و قوانین باید در چهارچوب سیاست های کلی نظام باشد. این هم امری بدیهی و عقلی است.
⭕️ رئیس جمهور در قانون جایگاه و اختیارات و وظایف خود را بر عهده دارد و قانونا شخص دوم کشور است. اینکه رئیس جمهور نمیتواند مثلا با آمریکا رابطه برقرار کند به این دلیل است که کلیه امور امنیتی ، دفاعی و سیاست خارجی ، در اختیار رهبری است و باید طبق سیاست های کلی ابلاغی و رهنمودهای معظم له انجام گیرد. باز هم این امر و واقعه در نظام ها و سایر کشور های دنیا امری رایج است. برای مثال در آمریکا آقای بوش از حزبی که انتخاب شد و رئیس جمهور شد طبق سیاست های کلی آمریکا به عراق و افغانستان حمله کرد. رئیس جمهور بعدی آقای اوباما ، که دقیقا از حزب مخالف آقای بوش انتخاب شده بود ، باز هم در امر سیاست خارجی و امنیتی همان راه آقای بوش را ادامه داد و جنگ در عراق و افغانستان را ادامه داد.. یعنی دو رئیس جمهور از دو حزب مخالف هم ولی در امور سیاست خارجی و امنیتی طبق یک سیاست کلی حرکت کردند.
👈 در ایران هم بدین شکل است. با تغییر رئیس جمهور و هیئت دولت سیاست های کلی نظام و حاکمیت تغییر نخواهد کرد و این سیاست ها همواره ثابت هستند. و اصل و اساس این نظام و انقلاب هستند. در رابطه با صدا و سیما و قوه ی قضاییه هم چون نهاد های حاکمیتی هستند و نماد و تابلوی نظام هستند ، عزل و نصب بالاترین مقامشان در اختیار رهبری است طبق قانون.
🔸کلا نهاد هایی که در امور راهبردی ، سیاست خارجی ، امنیتی ، دفاعی ، نظامی ، و سایر نهاد های حاکمیتی و غیر قابل تغییر ، تحت نظارت و انتخاب مستقیم رهبری هستند. برای مثال وزرای اطلاعات ، کشور ، دفاع و امور خارجه به پیشنهاد رئیس جمهور و تایید رهبری انتخاب میشوند. هر گونه تغییر و عزل و نصب در نهاد های فوق الذکر باید با هماهنگی و تایید رهبری باشد. چو
ن با ماهیت نظام و بقا و امنیت مردم و نظام سر و کار دارند.
✔️ در پایان خدمت شما دوست عزیز عرض میکنم طبق اصل صد و ده قانون اساسی رهبری وظیفه ی نظارت بر سه قوه و ابلاغ سیاست های کلی نظام را دارد و هرگاه احساس کند که مسولی از راه "سیاست های کلی نظام" تخطی کرده و خارج شده اند، رهبری میتواند با استفاده از اختیارات خود جلوی اینجور مسائل را بگیرد.
🔸 برای مثال ماجرای عزل وزیر اطلاعات توسط آقای احمدی نژاد که رهبری با حکم حکومتی خود وزیر مربوطه را ابقا کردند. برای مثال ماجرای انتخاب آقای مشایی به عنوان معاون اولی رئیس جمهور که با مخالفت رهبری معظم رو به رو شد.
برای مثال بحث رابطه با آمریکا که مطرح شد ، رهبری ف ا آمریکا که مطرح شد ، رهبری فرمودند تا زمانی که شرایط ما بر آورده نشود رابطه برقرار نخواهد شد. برای مثال در فتنه ی سال 88 عده ای که خواستار ابطال انتخابات شدند و درگیری خیابانی به راه انداختند ، رهبری از رای مردم صیانت کردند و فرمودند بنده زیر بار زور و بدعت نخواهم رفت. برای مثال ماجرای عقب نشینی هسته ای در زمان دولت اصلاحات که رهبری ورود کردند و جلوی تعلیق ها را گرفتند. و..... اینها همه و همه حکایت از آن دارد که هرجا که آرمان ها و سیاست های کلی نظام ، امنیت کشور و مردم و نظام به خطر بیفتند و یا دچار انحراف شوند ، رهبری ورود پیدا خواهند کرد.معظم له هم همین نکته را فرمودند. ضمنا طبق قانون عزل و نصب بالاترین مقام بعضی از نهاد ها در اختیار رهبری است. چون این نهاد ها نهاد های حاکمیتی و فراجناحی هستند و نمیشود این نهاد هایی بسیار حساس را به دست افراد و جناح ها سپرد.
به نقل از: سایت طلبه ی پاسخگو
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
کانال 🇮🇷 شبهه🇮🇷 در ایتا:
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
🇮🇷 کانال ویکی شبهه درتلگرام🇮🇷
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg