▫️ادامه 👇
❕در روایتی می خوانیم :
"وقتی آدم به حواء نگریست آفرینشی زیبا شبیه صورت خود دید با این تفاوت که او زن بود. با او صحبت کرد. حواء نیز با زبان او با او سخن گفت، آدم به او گفت: تو کیستی؟ حوا گفت: همان طور که میبینی مخلوقی هستم که خدا مرا آفرید. آدم در این لحظه خطاب به خدا گفت: خدای من این مخلوق زیبایی که نزدیکی به او و نگاه کردن به او مرا آرام میکند. او کیست؟ خداوند گفت: این کنیز من حواء است. آیا دوست داری که همراه و مونس تو باشد و با تو سخن بگوید و از تو فرمان برد؟ آدم گفت: بله و مادامی که زندهام تو را به خاطر این نعمت شکرگزار هستم و تو را ستایش میکنم. خداوند تبارک و تعالی فرمود: او را خواستگاری کن که او کنیز من است و برای شهوت نیز شایسته هست و خداوند قوه شهوت را در آدم به وجود آورد در حالی که قبل از آن او را نسبت به این غریزه آگاه ساخته بود.
پس آدم گفت خدایا من او را خواستگاری میکنم رضای تو چیست؟ خداوند فرمود: اینکه اصول دینم را به او بیاموزی. گفت: اگر تو این گونه میخواهی من همین کار راخواهم کرد که خداوند فرمود: من همین را میخواهم. او را به ازدواج تو درآوردم ... آدم گفت: به سوی من بیا (ای حواء) . حواء گفت: تو به سوی من بیا. خداوند به آدم فرمود: که به سوی او برو و آدم برخاست و به سوی او رفت و اگر این گونه نبود این زنان بودند که به خواستگاری مردان میرفتند و آنها را برای خود خواستگاری میکردند. "
" ... فَقَالَ اللَّهُ هَذِهِ أَمَتِي حَوَّاءُ أَ فَتُحِبُّ أَنْ تَكُونَ مَعَكَ فَتُؤْنِسَكَ وَ تُحَدِّثَكَ وَ تَأْتَمِرَ لِأَمْرِكَ قَالَ نَعَمْ يَا رَبِّ وَ لَكَ بِذَلِكَ الْحَمْدُ وَ الشُّكْرُ مَا بَقِيتُ فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَاخْطُبْهُا إِلَيَّ فَإِنَّهَا أَمَتِي وَ قَدْ تَصْلُحُ أَيْضاً لِلشَّهْوَةِ وَ أَلْقَى اللَّهُ عَلَيْهِ الشَّهْوَةَ وَ قَدْ عَلَّمَهُ قَبْلَ ذَلِكَ الْمَعْرِفَةَ فَقَالَ يَا رَبِّ فَإِنِّي أَخْطُبُهَا إِلَيْكَ فَمَا رِضَاكَ لِذَلِكَ فَقَالَ رِضَائِي أَنْ تُعَلِّمَهَا مَعَالِمَ دِينِي ... "
📚علل الشرائع، ج1، ص: 18
❕نهایتا عمر آدم علیه السلام از زمانی که روح در او دمیده شد تا وقتی که از دنیا رفت ، در حدود نهصد و سی سال بوده است :
" عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ كَانَ عُمُرُ آدَمَ ع مِنْ يَوْمَ خَلَقَهُ اللَّهُ إِلَى يَوْمَ قَبَضَهُ تِسْعَمِائَةٍ وَ ثَلَاثِينَ سَنَةً " _ " قَالَ النَّبِيُّ ص عَاشَ آدَمُ أَبُو الْبَشَرِ تِسْعَمِائَةٍ وَ ثَلَاثِينَ سَنَةً "
📚 تفسير القمي، ج1، ص: 45 _ بحار الأنوار ج11، ص: 268
❕خلاصه مطلب آنکه در هنگام دمیده شدن روح در وجود آدم علیه السلام مدت چهل سال از خلقت جسم و جسد ایشان گذشته بود ، ممکن است ایشان در شکل یک انسان چهل ساله جان گرفته باشند یا کمتر از این مقدار اما در هر صورت ایشان پس از دمیده شدن روح، یک انسان بالغ و عاقل بوده به گونه ای که هم با خداوند سخن می گفته و هم دارای همسر بوده است .
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
هدایت شده از شیعه پاسخ
13.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 موشن گرافیک| فلسفه واجب شدن روزه ماه مبارک رمضان !!!!
❕در کلیپ فوق از سه جهت تربیتی و اجتماعی و بهداشتی پیرامون فلسفه وجوب روزه بحث کرده ایم .
@Rahnamye_Behesht
آیا امام صادق علیه السلام معتقد بود که ابلیس از آتش آفریده نشده است ?
🤔#پرسش :
❓قرآن میگوید که خلقت ابلیس و شیطان از آتش بوده اما در روایت شیعه آمده که امام صادق شیعیان گفتند که خلقت ابلیس از گِل بوده و شیطان دروغ گفته که از آتش است !!!! چرا امامان شیعه بر خلاف قرآن سخن میگفتند ?
💠#پاسخ:💠
▫️در قرآن تصریح شده است که ابلیس از طائفه جنیان بوده است :"كانَ مِنَ الْجِنِّ " ( سوره کهف آیه 51 )
❗️ از سوی دیگر در همان قرآن می خوانیم : "وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ"" خداوند جن را از شعلههاى مختلط آتش آفريد" (سوره الرحمن آيه 15)
▫️و از سوى سوم هنگامى كه ابليس از سجده بر آدم سرپيچيد , منطقش اين بود " خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ "" مرا از آتش آفريدى و او را از خاك ( و آتش برتر از خاك است) " (اعراف آيه 12).
▪️بنابراین در قرآن تصریح شده که ابلیس از آتش آفریده شده زیرا او از جنیان بوده است .
🔸در روایات شیعه نیز به خلقت ابلیس از آتش تصریح شده چنانچه که امیر مومنان علیه السلام در مورد ابلیس فرمود :
" خشم و غضب و كبر و نخوت او را فرا گرفت و شقاوت و بدبختى بر وى غلبه كرد، به آفرينش خود از آتش افتخار نمود و خلقت آدم را از گل خشكيده، سبك شمرد " اعترته الحميّة و غلبت عليه الشّقوة و تعزّز بخلقه النّار و استوهن خلق الصّلصال "
📚نهج البلاغه , خطبه اول
👌در بیان امام صادق علیه السلام هم تصریح شده که ابلیس از جنیان بوده و خلقت جنیان هم از آتش است و ابلیس هم از آتش آفریده شده : " و كانَ مِنَ الْجِنِّ، و كان مع الملائكة " _ " إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْمَلَائِكَةَ مِنَ النُّورِ وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِنَ النَّار " _ "فاستخرج الله ما في نفسه بالحمية، فقال: خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِين "
📚الاختصاص ص 109 _ تفسير العياشي، ج1، ص: 34 _ تفسير العياشي، ج2، ص: 9
❕حال آنچه مورد اشکال و شبهه قرار گرفته است نقلی است که در تفسیر قمی از امام صادق علیه السلام روایت شده است .
▫️مطابق نقل مذکور , امام صادق ع به اسحاق بن جریر میفرماید:
"یاران تو درباره سخن ابلیس که گفت : «من را از آتش و او را از خاک آفریدی» چه میگویند؟ گفتم فدایت شوم او این را گفته و خداوند نیز در کتابش آن را ذکر کرده است. امام علیه السلام فرمود : ای اسحاق ابلیس دروغ گفت . خداوند او را نیافرید مگر از خاک. سپس امام علیه السلام بیان داشتند که خداوند در قرآن فرمود:
« همان كسى كه براى شما از درخت سبز آتش آفريد، و شما به وسيله آن آتش مىافروزيد.» خداوند ابلیس را از این آتش و از این درخت آفرید و اصل این درخت هم از خاک است. " " عَنْ سَعِيدِ بْنِ أَبِي سَعِيدٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ حَرِيزٍ ... الَّذِي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ خَلَقَهُ اللَّهُ مِنْ تِلْكَ النَّارِ وَ النَّارُ مِنْ تِلْكَ الشَّجَرَةِ وَ الشَّجَرَةُ أَصْلُهَا مِنْ طِين "
📚تفسیر قمی ج 2 ص 244 _ 245
❗️در مورد نقل مذکور توجه به دو نکته لازم است :
▫️1 _ روایت مورد اشکال از نظر سندی ضعیف است . در سند آن : " سعید بن ابی سعید " و " اسحاق بن حریز " قرار دارند که از نظر رجالی مجهول و ضعیف هستند :
📚مستدرکات رجال الحدیث ج 1 ص 559 _ ج 4 ص 54
▫️2 _ محتوای روایت مذکور هم در ضدیت با قرآن نیست بلکه در روایت مذکور تصریح شده که ابلیس از آتش آفریده شده است اما آتشی که وابسته و تولد یافته از خاک است .
▪️توضیح اینکه :
روایت مورد بحث متذکر این مطلب می شود که ابلیس خلقتش از آتش را دلیل بر برتری خود نسبت به آدم علیه السلام می دانست با این استدلال که آتش از خاک برتر است در حالی که توجه نداشت که اصل و ریشه آتش هم از خاک است . یعنی آتش وجودی ابلیس از درختان سبزی خلق شده بود که ریشه در خاک داشتند و از خاک رشد یافته و ایجاد شده بودند .
👌بنابراین سر منشا اصلی و اساس خلقت ابلیس هم وابسته به خاک و از خاک بوده است اما متاسفانه ابلیس بدون تذکر به این نکته دچار غرور شده و از امر الهی تمرد کرد , چنانچه که در تفسیر نمونه می خوانیم :
" گويا چنين مىپنداشت كه آتش برتر از خاك است، و اين يكى از بزرگترين اشتباهات ابليس بود، شايد هم اشتباه نمىكرد و آگاهانه دروغ مىگفت زيرا مىدانيم خاك سرچشمه انواع بركات و منبع تمام مواد حياتى و مهمترين وسيله براى ادامه زندگى موجودات زنده است، در حالى كه آتش چنين نيست...
❕به علاوه هر آتشى در روى زمين پيدا شود، از موادى سرچشمه مىگيرد كه از خاك بدست آمده است، خاك سرچشمه پرورش درختان و درختان سرچشمه پيدايش آتش مىباشند، حتى مواد نفتى يا چربىهايى كه قابل احتراقند نيز بازگشت به خاك يا حيواناتى كه از مواد نباتى تغذيه دارند، مىكنند... "
📚تفسیر نمونه ج 6 ص 99
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
پاسخ به شبهات فقهی فضای مجازی جلد چهارم.07.Prp.pdf
2.41M
📖کتاب الکترونیک رایگان :
پاسخ به شبهات فقهی فضای مجازی ( جلد چهارم )
✍ احمد پودینه ئی ( مدیریت مجموعه شیعه پاسخ )
@Rahnamye_Behesht
📖کتاب الکترونیک رایگان :
پاسخ به شبهات فقهی فضای مجازی ( جلد چهارم )
✍ احمد پودینه ئی ( مدیریت مجموعه شیعه پاسخ )
❕کتاب مذکور حاوی تازه ترین و پر بحث ترین سوالات و شبهات مطرح شده در فضای مجازی پیرامون احکام و قوانین اسلامی است که به صورت استدلالی و با استناد به منابع متقن مورد بحث و بررسی و پاسخگویی نویسنده قرار گرفته است .
▫️در کتاب فوق شبهات مهمی پیرامون وجوب روزه در اسلام ، تقیه کردن امامان شیعه در فتوا دادن ، حجاب کنیزان ، تفاوت دیه جنین دختر و پسر ، تنبیه زنان در فقه اسلامی ، رابطه با غیر مسلمانان ، حرمت موسیقی و .... مورد بررسی قرار گرفته است .
▫️جهت دانلود کتاب اینجا را کلیک کنید .
📚دانلود جلدهای قبلی کتاب فوق :
👈دانلود جلد اول
👈دانلود جلد دوم
👈دانلود جلد سوم
@Rahnamye_Behesht
آیا این که ازدواج کردن سنت پیامبر است به این معناست که امتهای قبلی ازدواج نداشتند ؟
🤔#پرسش :
❓یکی اشکالی کرد که در برخی روایات آمده که ازدواج سنت پیامبر است ، این روایت یعنی چه ? یعنی قبل از پیامبر اسلام ازدواج نبوده و پیامبر اسلام ازدواج کردن را تشریع کردند ? در این صورت مردم قبل از پیامبر اسلام و حتی معاذ الله خود پیامبر حرامزاده بودند ?
💠#پاسخ:💠
👌سنت ازدواج کردن میان انسانها , قبل از پیامبر گرامی اسلام و از زمان آدم علیه السلام بوده است و قرآن جناب حواء را همسر آدم علیهما السلام معرفی می کند : " وَ قُلْنا يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَ كُلا مِنْها رَغَداً حَيْثُ شِئْتُما " ( سوره بقره آیه 35 )
▫️در روایات تصریح شده که خود خداوند , جناب حواء را به همسری و تزویج آدم علیهما السلام در آورد : " وَ قَدْ زَوَّجْتُكَهَا فَضُمَّهَا إِلَيْك "
📚من لا يحضره الفقيه، ج3، ص: 380
▫️همینطور قرآن از ازدواج موسی با دختر شعیب علیهما السلام یاد کرده و نقل می کند که شعیب به موسی عرضه داشت :
" من مىخواهم يكى از اين دو دخترم را به همسرى و نکاح تو در آورم به اين شرط كه هشت سال براى من كار كنى، و اگر آن را تا ده سال افزايش دهى محبتى از ناحيه تو است، من نمىخواهم كار سنگينى بر دوش تو بگذارم و ان شاء اللَّه مرا از صالحان خواهى يافت. " " قالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هاتَيْنِ عَلى أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِنْدِكَ وَ ما أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِين " ( سوره قصص 27 )
❕لذا در قرآن می خوانیم که خداوند اساسا خلقت انسانها از دو جنس مرد و زن را از این جهت می داند که آن دو با هم ازدواج کرده و از آرامش و مودت تزویج بهره مند شوند : " وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُون " ( سوره روم آیه 21 )
👌پیامبر گرامی و امامان اهلبیت هم تصریح می کردند که از زمان آدم علیهم السلام , پیوسته از طریق ازدواج شرعی پدران و مادران ، از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و در میان پدران و مادرانشان رابطه نامشروع و ناپاک وجود نداشته است : " يَعْنِي فِي أَصْلَابِ النَّبِيِّينَ وَ أَرْحَامِ نِسَائِهِمْ فَعَلَى هَذَا أَجْرَانَا اللَّهُ تَعَالَى فِي الْأَصْلَابِ وَ الْأَرْحَامِ وَ وَلَّدَنَا الْآبَاءُ وَ الْأُمَّهَاتُ مِنْ لَدُنْ آدَمَ ع "
📚بحار الأنوار ج25، ص: 20
❕حال اشکال این است که چرا بر اساس نقل معروفی ، پیامبر گرامی اسلام ازدواج کردن را سنت خودشان معرفی کردند : "النِّكَاحُ سُنَّتِي فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِي فَلَيْسَ مِنِّي. "
📚جامع الأخبار للشعيري , ص: 101
▫️در این رابطه باید توجه داشت که :
"كلمه سنت در لغت عرب بهمعناى طريقه و سيره عملى آمده است. اما در اصطلاح: در روايات نبويه رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) پيروان خويش را امر فرمود به اينكه از سنت من متابعت كنيد، سپس اين كلمه مكرر در مكرر در قول و فعل و تقرير پيامبر بكار رفته تا آنجا كه علم بالغلبه گرديده و هرگاه به نحو مطلق استعمال شود از آن امرى كه متضمن بيان حكمى از احكام شرعيه از سوى پيامبر باشد چه با قول و چه با عمل و يا با تقرير اراده مىشود سنت به اين معنى را شيعه و سنّى قبول دارد "
📚واژه شناسى اصطلاحات اصول فقه، ص: 119
👌بنابراین اگر پیامبر گرامی اسلام فرمودند که ازدواج سنت من است یعنی تزویج و ازدواج کردن , طریقه و سیره عملی من بوده و در شریعت من نیز این عمل تشریع شده و مردم به ازدواج کردن دستور داده شدهاند و اگر کسی با ازدواج کردن مخالفت کند به این معناست که با سنت و شریعت پیامبر اسلام مخالفت کرده و چنین فردی نمی تواند خود را مسلمان حقیقی و پیرو واقعی پیامبر اسلام بداند .
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
هدایت شده از شیعه پاسخ
معاویه را بیشتر بشناسیم !!!.pdf
9.94M
✍عنوان مقاله :
❕معاویه را بهتر بشناسیم !!!!
👌در مقاله فوق از موارد ذیل بحث کرده ایم :
❗️شراب خواری معاویه _ ربا خواری معاویه _ پوشش طلا و ابریشم معاویه _ حرام خواری معاویه _ جنایات معاویه در کشتن شیعیان و حجر بن عدی و جنگیدن با امیر مومنان ع و کشتن عمار یاسر _ خارج کردن باد معده بر منبر رسول الله _ خرید و فروش بت توسط معاویه در دوران حکومتش _ حرامزاده بودن معاویه و بدعتهای معاویه در دین ( مانند خواندن نماز جمعه در روز چهارشنبه _ بدعت در دیه _ تمام خواندن نماز در سفر _ ملحق کردن زیاد به ابوسفیان و ... )
▫️طبق روایات اهلسنت پیامبر گرامی اسلام معاویه را لعنت و نفرین میکرد و می فرمود کافر می میرد و در تابوتی از آتش در پایین ترین طبقه دوزخ است و هرگاه معاویه را بر منبرم دیدید بکشید .
▫️همینطور توضیح داده ایم که معاویه در طول تاریخ در نزد اهلسنت جایگاه و احترامی نداشته است به گونه ای که مثلا قبر معاویه به قدری مطرود بوده که فردی به مدت یک سال بر مقبره معاویه مدفوع می کرد و کسی متوجه نبود !!!!
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
9.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 موشن گرافیک| آیا اسلام معتقد است که در عقل و ایمان زنان ، نقصان و کاستی وجود دارد ?
❕برخی با استناد به برخی خطبه های نهج البلاغه یا برخی نقلهای دیگر مدعی اند که از دید اسلام تمام زنان مصداق نواقص العقول و الایمان هستند و در عقل و ایمان آنان نقص و ضعف است .
👌ما در کلیپ فوق این ادعا را مورد بررسی قرار داده ایم .
@Rahnamye_Behesht
مقصود از اینکه میگوییم خداوند در همه مکانها حضور دارد چیست ?
🤔#پرسش :
❓برخی از وهابیون اشکال می کنند که شیعیان میگویند خداوند در همه جا هست یعنی خدا در زباله دان و سرویس بهداشتی و ... هم هست ? آیا این سخنان اهانت به خداوند نیست ?
💠#پاسخ:💠
▫️در این مطلب شکی نیست که " خداوند متعال از هر گونه محل و مکان منزه است و اصولًا دارا بودن محل، لازمه جسمانى بودن است، و در بحثهاى گذشته دانستيم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3074
❕كه خدا نه جسم است، و نه صفات جسمانيّات را دارد، نه مكانى او را در بر گرفته، و نه زمانى بر او مى گذرد، و در عين حال احاطه به تمام مكانها و زمانها دارد . "
📚پیام قرآن ج 4 ص 286
❕"ما معتقديم: صفات مخلوقات را براى خدا قائل شدن از جمله اعتقاد به مكان و جهت و جسميّت و مشاهده و رؤيت، سبب دور افتادن از معرفت خداوند و آلوده شدن به شرك است، آرى او برتر از همه ممكنات و صفات آنهاست و چيزى همانند او نمىباشد."
📚اعتقاد ما، ص: 18
❕خداوند می فرماید :
" مشرق و مغرب، از آن خداست! پس به هر سو رو كنيد، رو به خدا كرده ايد. خداوند داراى قدرت وسيع و (به همه چيز) داناست " "وَللَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَايْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ انَّ اللَّهَ واسِعٌ عَليمٌ. " ( سوره بقره آیه 115 )
❕" اين تعبير كه به «هر سو رو كنيد خدا آنجا است» تعبير زنده و روشن و جالبى براى «لامكان» بودن خدا است، زيرا همه جا بودن، يا به اين است كه موجودى داراى ابعاد وسيع و اجزاء زيادى باشد و فضا را پر كند و هر جزيى از او در سويى قرار گرفته باشد، و مىدانيم چنين چيزى درباره خداوند محال است، چرا كه او اجزاء ندارد بعلاوه قرآن مىگويد: خداوند در آنجا است، نه اينكه جزيى از وجود خدا در آنجا است (دقّت كنيد)
و يا به اين است كه مكانى نداشته باشد، يعنى مافوق زمان و مكان باشد، و طبعاً چنين چيزى، همه مكانها و زمانها براى او يكسان است و دور و نزديك و بعيد براى او مفهومى ندارد. "
📚پیام قرآن ج 4 ص 289
❕در حديثى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم: «انَّ اللَّهَ تَبارَكَ وَ تَعالَى لا يُوْصَفُ بِزَمانٍ وَ لا مَكانٍ وَ لا حَرَكَةٍ وَ لا انْتِقالٍ وَ لا سُكُوْنٍ، بَلْ هُوَ خالِقُ الزَّمانِ وَ الْمَكانِ و الْحَرَكَةِ وَ السُّكُوْنِ وَ الْانْتِقالِ، تَعالى عَمّا يَقُوْلُ الظّالِمُوْنَ عُلَوًّا كَبيراً» " خداوند متعال توصيف به زمان و مكان و حركت و انتقال و سكون نمىشود، بلكه او خالق زمان و مكان و حركت و سكون و انتقال است، خداوند برتر از آن است كه ظالمان مىگويند "
📚بحارالانوار، ج 3، ص 309
▫️در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم كه شخصى بنام سليمان بن مهران از حضرتش پرسيد: آيا صحيح است بگوئيم خدا در مكانى قرار دارد؟ امام فرمود: «سُبْحانَ اللَّهِ وَ تَعالَى عَنْ ذلِكَ انَّهُ لَوْ كانَ فى مَكانٍ لَكانَ مُحْدَثاً، لأِنَ الْكائنَ فى مَكانٍ مُحْتاجٌ الى الْمَكانِ وَ اْلاحْتِياجُ مِنْ صِفاتِ الْمُحْدَثِ، لا مِنْ صِفاتِ الْقَدِيْمِ! " «منزه است خداوند و برتر از اين است (كه مىگويى) اگر او در مكانى بود حادث بود، زيرا موجود در مكان محتاج به مكان است، و احتياج از صفات حادث است، نه از صفات خداوند قديم و ازلى».
📚توحيد صدوق، صفحه 178، باب 28، حديث 11
▫️" نتيجه مجموع آيات و روایات فوق این است که خداوند همهجا حاضر و ناظر است و در عين اينكه مكانى ندارد، و وجودش برتر از زمان و مكان است، و از آنجا كه همه چيز وابسته به وجود او است و هرگز از او جدا نيست، او احاطه وجودى به همه موجودات جهان دارد، همان احاطه قيّومى و ربوبى (دقّت كنيد) ."
❕"مفهوم حضور خداوند در تمام جهان اين است كه او مافوق مكان است، و به همين دليل هيچ مكانى نسبت به او دورتر از مكان ديگر نيست، و اگر بخواهيم مثالى- هرچند ناقص - براى اين معنا در نظر بگيريم، بايد آن را تشبيه به حضور معادلات علمى و مسائل عقلى در همهجا بدانيم، مثلًا مىگوييم: كل بزرگتر از جزء است، و اجتماع نقيضين ممكن نيست، و دو ضرب در دو مساوى به چهار است. اين قبيل قضايا در زمين، در كره ماه، در كره مريخ، در ماوراء كهكشانها همهجا صدق مىكند، در تمام اين مكانها، كل بزرگتر از جزء است، و در تمام اين كرات، اجتماع نقيضين غير ممكن است، و در عين حال مكان و محلّى براى آنها نيست. "
📚پیام قرآن ج 4 ص 299 _ 301 _ 302
▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇
👌بنابراین مفهوم بودن خداوند در همه مکانها به معنای حاضر بودن مکانها نزد اوست بدون آنکه خودش مکانی را اشغال کرده باشد که متاسفانه اهلسنت و وهابیت به این مطلب مهم توجه نداشته و معتقد شدهاند که خداوند در آسمانها و بالای عرش قرار دارد !!!
▫️ابن تیمیه می گوید :
" خداوند هرشب از آسمان به زمین می آید ... کسی که منکر این سخن گردیده و یا آن را توجیه کند , بدعتگذار و گمراه است " " ... فمن انکر النزول او تاول فهو مبتدع ضال "
📚مجموع الفتاوی ج 5 ص 61
❗️در روایات جعلی اهلسنت آمده است که پیامبر اسلام می فرمود خداوند بر بالای آسمانها و ابرها و بالای عرش قرار دارد :
" فَقَالَ لَهَا «أَيْنَ اللَّهُ؟» قَالَتْ: فِي السَّمَاءِ. قَالَ «مَنْ أَنَا؟» قَالَتْ: أَنْتَ رَسُولُ اللَّهِ. قَالَ «أَعْتِقْهَا. فَإِنَّهَا مُؤْمِنَةٌ»" _ " وَيْحَكَ! أَتَدْرِي مَا اللَّهُ؟ إِنَّ عَرْشَهُ عَلَى سَمَاوَاتِهِ لَهَكَذَا»، وَ قَالَ بِأَصَابِعِهِ: «مِثْلَ الْقُبَّةِ عَلَيْهِ، وَ إِنَّهُ لَيَئِطُّ بِهِ أَطِيطَ الرَّحْلِ بِالرَّاكِبِ». قَالَ ابْنُ بَشَّارٍ فِي حَدِيثِهِ: «إِنَّ اللَّهَ فَوْقَ عَرْشِهِ، وَ عَرْشُهُ فَوْقَ سَمَاوَاتِهِ» _ " أَيْنَ كَانَ رَبُّنَا قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ خَلْقَهُ؟ قَالَ: كَانَ فِي عَمَاءٍ مَا تَحْتَهُ هَوَاءٌ، وَ مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ، وَ مَا ثَمَّ خَلْقٌ، عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ».
📚صحيح مسلم، ج1، ص: 382 _ سنن أبي داود، ج4، ص: 2019 _ سنن ابن ماجه، ج1، ص: 184
❕در رد تفکر اهلسنت و رهبران آنان پیرامون مکان داشتن خداوند , در نقلی می خوانیم :
" يكى از دانشمندان يهود به نزد ابوبکر آمد و گفت: تو جانشين پيامبرى؟ گفت: آرى، گفت: ما در تورات خواندهايم كه جانشينان انبياء اعلم امتاند، به من از خداوند خبر ده، او در كجا است؟! آيا در آسمان است يا در زمين؟ ابوبکر گفت: در آسمان بر عرش قرار دارد!
يهودى گفت: بنابراين زمين از او خالى است؟ و مطابق اين سخن او در مكانى است و در مكان ديگرى نيست!
خليفه گفت اين سخن زنديقها است از من دور شو! و الّا تو را به قتل مىرسانم! يهودى به نزد عمر هم رفت و با همین پاسخ مواجه شد . او با تعجب بازگشت و اسلام را مسخره مىكرد.
على عليه السلام با خبر شد و به ملاقات او آمد، فرمود: اى يهودى! من از سؤال تو و جوابى كه شنيدهاى با خبرم، ولى ما مىگوئيم: خداوند متعال مكان را آفريد بنابراين ممكن نيست خودش مكانى داشته باشد، و برتر از آن است كه مكانى او را در خود جاى دهد ... آيا در يكى از كتابهاى خود اين سخن را نديدهاى كه موسى بن عمران روزى نشسته بود فرشتهاى از شرق آمد، فرمود از كجا آمدهاى؟گفت از نزد پروردگار. سپس فرشتهاى از غرب آمد، فرمود: تو از كجا آمدهاى؟ گفت از نزد پروردگار. فرشته ديگرى آمد فرمود: تو از كجا آمدهاى گفت از آسمان هفتم از نزد پروردگار. باز فرشته ديگرى آمد فرمود تو از كجا آمدهاى گفت از زمين هفتم از نزد پروردگار! در اينجا فرمود: منزه است كسى كه هيچ مكانى از او خالى نيست و هيچ مكانى نزديكتر به او از مكانى ديگر نمىباشد.یهودى گفت: من گواهى مىدهم كه حق مبين همين است و تو از همه شايستهتر به مقام پيامبرت هستى!" " فَلَمَّا دَخَلَا الْمَدِينَةَ وَ سَأَلَا عَنِ الْخَلِيفَةِ أُرْشِدَا إِلَى أَبِي بَكْرٍ فَلَمَّا نَظَرَا إِلَيْهِ قَالا لَيْسَ هَذَا صَاحِبَنَا ثُمَّ قَالا لَهُ مَا قَرَابَتُكَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَ إِنِّي رَجُلٌ مِنْ عَشِيرَتِهِ وَ هُوَ زَوْجُ ابْنَتِي عَائِشَةَ قَالا هَلْ غَيْرُ هَذَا قَالَ لَا قَالا لَيْسَتْ هَذِهِ بِقَرَابَةٍ قَالا فَأَخْبِرْنَا أَيْنَ رَبُّكَ قَالَ فَوْقَ سَبْعِ سَمَاوَات ... "
📚توحید صدوق ص 180
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht
آیا قرآن میگوید که خداوند اعمال انسان را آفریده و انسان مجبور است ?
🤔#پرسش :
❓برخی شبهه می کنند که در قرآن ، خداوند از زبان ابراهیم نبی نقل می کند که خدا هم شما را آفریده و هم اعمالتان را ? آیا این آیه ثابت کننده جبر و اختیار نداشتن انسانها نیست ?!!!!
💠#پاسخ:💠
▫️شیعه به پیروی از امامان اهلبیت علیهم السلام معتقد به اصل " امر بین الامرین " است و بر اساس اصل مذکور , اختیار و آزادی و اراده را به اذن خداوند برای انسان ثابت می داند که در ذیل در این رابطه توضیح داده ایم :
https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1118
❕بر همین اساس برخی مینویسند :
" معتقديم كه خدا انسان را آزاد آفريده است. افعال انسان از روى اراده و اختيار او سرچشمه مىگيرد، چرا كه اگر غير اين باشد يعنى ما معتقد به اصل جبر در اعمال انسانها بوده باشيم، مجازات بدكاران ظلم و بىعدالتى واضح، و پاداش نيكوكاران، كارى بيهوده و بىدليل خواهد بود، و چنين امرى بر خداوند محال است. "
📚اعتقاد ما، ص: 93
❕حال آنچه محل اشکال قرار گرفته است , آیاتی از سوره مبارکه صافات است که سخنان ابراهیم علیه السلام به قوم خود را نقل کرده و بیان می دارد :
" او (ابراهيم) گفت: آيا چيزى را مىپرستيد كه با دست خود مىتراشيد؟ با اينكه خداوند هم شما را آفريده و هم بتهايى را كه مىسازيد! آنها گفتند بناى مرتفعى براى او بسازيد، و او را در جهنمى از آتش بيفكنيد! آنها طرحى براى نابودى ابراهيم ريخته بودند ولى ما آنها را پست و مغلوب ساختيم. " "قالَ أَ تَعْبُدُونَ ما تَنْحِتُونَ _ وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ وَ ما تَعْمَلُونَ _ قالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْياناً فَأَلْقُوهُ فِي الْجَحِيمِ _ فَأَرادُوا بِهِ كَيْداً فَجَعَلْناهُمُ الْأَسْفَلِينَ " ( سوره صافات آیات 95 تا 98 )
❕در تفسیر شریف نمونه می خوانیم :
" ابراهيم گفت آيا چيزى را پرستش مىكنيد كه با دست خود مىتراشيد ؟! هيچ آدم عاقلى مصنوع خود را پرستش مىكند؟ هيچ ذى شعورى در برابر مخلوق خود زانو به زمين مىزند؟ كدام عقل و منطق به شما چنين اجازهاى داده است؟! معبود بايد خالق انسان باشد نه مخلوق او، اكنون درست بنگريد و معبود حقيقى را پيدا كنيد: " خداوند هم شما را آفريده، و هم بتهايى را كه مىسازيد" (وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ وَ ما تَعْمَلُونَ).
آسمان و زمين همه مخلوق اويند و زمان و مكان همه از او است، بايد سر بر آستان چنين خالقى نهاد و او را پرستش و نيايش كرد. اين دليلى است بسيار قوى و دندانشكن كه هيچ پاسخى در مقابل آن نداشتند.
" ما " در جمله " ما تعملون" به اصطلاح " ما موصوله" است ( نه ما مصدريه) مىخواهد بگويد خدا هم شما را آفريده، و هم مصنوعاتتان را، اگر بر بتها كلمه "مصنوع" انسان يا " معمول" انسان اطلاق شود به خاطر شكلى است كه انسان به آن مىدهد، و گر نه ماده آن را هم خدا آفريده است، اين درست به اين مىماند كه مىگويند اين فرش، آن خانه، و آن اتومبيل ساخته انسان است. مسلما منظور اين نيست كه انسان مواد آنها را ساخته بلكه صورت آنها به دست انسان شكل مىگيرد.
اما اگر "ما" را مصدريه بگيريم مفهومش اين است كه خداوند هم شما را آفريده و هم اعمال شما را، البته اين معنى غلط نيست و بر خلاف پندار بعضى سر از جبر در نمىآورد، چرا كه اعمال ما هر چند به اراده ما انجام مىگيرد اما اراده و قدرت بر تصميمگيرى و نيروهاى ديگرى را كه افعال خود را با آن انجام مىدهيم همه از ناحيه خدا است، ولى با اينحال آيه ناظر به اين معنى نيست، بلكه ناظر به بتها است مىگويد " خدا هم خالق شما است و هم بتهايى كه ساخته و پرداختهايد" و لطف سخن نيز در همين است، چرا كه بحث از بتها بوده نه از اعمال آدمى.
در حقيقت اين آيه شبيه مطلبى است كه در داستان موسى و ساحران آمده كه مىگويد: " فَإِذا هِيَ تَلْقَفُ ما يَأْفِكُونَ " " موسى عصا را رها كرد مار عظيمى شد و آنچه را به دروغ ساخته بودند بلعيد (منظور مارهاى ساختگى ساحران است) (سوره اعراف آیه 117).
📚تفسير نمونه، ج19، ص: 100
❗️ادامه 👇
❗️ادامه 👇
▫️استاد سبحانی نیز چنین می گوید :
" استدلال به اين آيه، مبنى بر اين است كه لفظ «ما» در «و ما تعملون» مصدريه باشد، و تأويل آيه چنين است: «و الله خلقكم و عملكم»، در حالىكه «ما» در آيۀ ياد شده، موصوله است و معنى آيه اين است: و الله خلقكم و التى تعملونها من الاصنام» و مفاد آيه اين است كه خدا شما را و بتهائى كه روى آنها كار مىكنيد، آفريده است. در اين صورت، مفاد آيه، نظير مفاد اين آيه است: " بَلْ رَبُّكُمْ رَبُّ السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ " (انبياء - 56) "بلكه پروردگار شما، پروردگار آسمانها و زمين است كه آنها را آفريده است "
گواه بر اينكه لفظ «ما» در «و ما تعملون»، موصوله است نه مصدريه، جمله پيشين است: (ما تنحتون) كه در آن نيز همين «ما» ى موصوله آمده است و در نتيجه خدا چنين مىگويد: " آيا بتهاى تراشيده خود را پرستش مىكنيد در حالىكه خود و معبودهاى ساخته دست شما، همه آفريدۀ خدا هستيد "
از اين گذشته، خليل الرحمان، با اين آيه مىخواهد مردم بابل را از بت پرستى بازدارد و به خداپرستى بكشاند، و اين هدف در صورتى محقق مىشود كه «ما»، موصوله گرفته شود و مقصود اين باشد كه عابد و معبود، مخلوق خداست، در اين صورت، چنين مىگويد: «چگونه خالق را نمىپرستيد و مخلوق را مىپرستيد».
و اگر آيه به صورت «ما» ى مصدريه تفسير شود، ارتباطى به مقام احتجاج نخواهد داشت، زيرا در اين صورت، مفاد آيه اين چنين مىشود كه خدا شما و كارهايتان را آفريده است، و در اين موقع، بتپرست حق دارد، از حضرت خليل بپرسد: اينكه مىگويى خدا ما را آفريده است، سخنى پابرجا است و از اين جهت بايد او را عبادت كنيم، ولى اينكه مىگويى خدا اعمال ما را آفريده است، اين چه ارتباطى به مدعاى شما (او را بپرستيم) دارد؟ بلكه در اين صورت ممكن است برگردند و برخلاف توحيد، استدلال كنند و بگويند: حالا كه خدا افعال ما را آفريده است، پس بتپرستى ما، مربوط به اوست و او چنين كارى را در مورد ما انجام داده است، پس او خود مسؤل كار ما است، نه خود ما. "
📚فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی ج 2 ص 115
#شیعه_پاسخ
@Rahnamye_Behesht