eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
173 ویدیو
37 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! 👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحناه فداه طرح شبهه و سوال : @poorseman سایت ipasookh.ir تمام کانالهای ما : https://yek.link/ipasookh
مشاهده در ایتا
دانلود
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند که مدعی است علی علیه السلام با خواستگاری از دختر ابوجهل موجبات خشم فاطمه سلام الله علیها را فراهم کرده است را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2705
🤔 ❔اهانت مولوی بدری به مردم و شیعیان زابل. مولوی بدری از مدرسین دارالعلوم زاهدان در یکی از کلاس های درس خودش در دارالعلوم زاهدان مدعی میشود وقتی خدا شیطان را اخراج کرد،شیطان را به زابل انداخت،ایشان مدعی شد که دلیل شیطنت های اهل زابل این مسئله است ❗️و می گویند آدم پس از اخراج در هندوستان فرود امد و حوا در جده و طاووسی که شیطان در لباس او خود را به بهشت رساند در کابل و خود شیطان در زابل فرود آمد ❗️❗️ 💠💠 👌ظاهرا این گونه سخنان از ناحیه این افراد برای تحریک شیعیان زابل ایراد شده تا به همین بهانه فتنه ای مذهبی در منطقه ایجاد کرده و اهداف شوم خود را اجرایی کنند ، اما آنچه ما در پاسخ به نحو اجمال می گوییم ؛ 1⃣بهشتی که آدم در آن قرار داشت ، بهشت موعود نبود ، بلکه جنت و باغی از باغهای دنیا بود که خداوند به خاطر مصالحی که در گذشته به آن اشاره داشته ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8875 👌آدم را موقتا در آن اسکان داد و چون آن بهشت در همین دنیا بوده است ، شیطان برای ورود به آن نیازی نداشته است که به شکل حیوانی در آید ، بلکه می توانسته است آزادانه وارد آنجا شود . ❕دلیل سخن مذکور روشن است زيرا ؛ 🔸اولا بهشت موعود قيامت، نعمت جاودانى است كه در آيات بسيارى از قرآن به اين جاودانگى بودنش اشاره شده، و بيرون رفتن از آن ممكن نيست . 🔸ثانيا ؛ ابليس آلوده و بى ‏ايمان را در آن بهشت راهى نخواهد بود، نه وسوسه‏ هاى شيطانى است و نه نافرمانى خدا. 🔸ثالثا ؛ در رواياتى كه از طرق اهل بيت علیهم السلام بما رسيده اين موضوع صريحا آمده است. 👌يكى از راويان حديث مى ‏گويد از امام صادق علیه السلام راجع به بهشت آدم پرسيدم امام در جواب فرمود ؛ « باغى از باغهاى دنيا بود كه خورشيد و ماه بر آن مى‏ تابيد، و اگر بهشت جاودان بود هرگز آدم از آن بیرون رانده نمی شد » 📚الکافی ج 3 ص 247 👌بنابراین شواهد فراوانى نشان مى‏ دهد كه اين بهشت غير از بهشت سراى ديگر است چرا كه آن پايان سير انسان است و اين آغاز سير او بود، اين مقدمه اعمال و برنامه‏ هاى او است و آن نتيجه اعمال و برنامه ‏هايش. 📚تفسیر نمونه ج 1 ص 186 2⃣پس از خروج آدم و حوا از این بهشت دنیوی ، آدم علیه السلام بر کوه وارد شد و حضرت حواء نیز بر کوه ؛ ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « آدم از بر صفا وارد شد و حواء بر کوه مروه» 📚علل الشرایع ج2 ص491 👌و فرمود ؛ « به کوه ، صفا گفته می شود زیرا آدم که و برگزیده خدا بود بر آن فرود آمد و نام آدم بر آن کوه نهاده شد و نیز بر کوه فرود آمد و به کوه مروه ، می گویند زیرا و زنی به نام حواء بر آن فرود آمد و نام آن از اسم او گرفته شده است» 📚علل الشرایع ج2 ص432 _بحار الانوار ج11 ص205 👌شیطان هم با آزادی عملی که خداوند به خاطر مصالحی به او داده بود که در گذشته پیرامون آن بحث کرده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6695 👌به هر کجا از زمین که می خواست ورود می کرد و با توجه به این که غرض او دشمنی با آدم و حوا بوده است ، طبیعتا همان جایی بوده که آدم و حوا بوده اند و این که گفته شده او در زابل هبوط کرده است کاملا کذب و دروغ و بدون هیچ گونه مستند و دلیل است . 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 3⃣دلیل دشمنی این جماعت با منطقه سیستان و اهالی آن ارادتی است که اهالی آن منطقه از قدیم الایام به اهل بیت علیهم السلام داشته اند ، چنان که مرحوم قاضی نور الله شوشتری می نویسد ؛ « بازاريان سیستان ، به غايت نيك معامله‌اند و در ميزان و در تسعير بقدر نقيرى كم نمى‌نمايند و در فريادرسى ملهوف و تدارك حال ضعيف مالوف و امربه‌ معروف و اگرچه كار بقرع سيوف و جذع انوف كشد خود را معاف نمى‌دارند و بزرگتر از اين اوصاف كه مذكور شد آنست كه بر وجهى كه ذهبى شامى در كتاب ميزان ذكر نموده در زمان فراعنۀ بنى اميه بر منابر شرق و غرب مكه و مدينه لعن على ابى طالب كردند و اهل سيستان از آن امتناع نمودند تا آنكه در عهدنامۀ خود با بنى اميه لعن ناكردن آن حضرت را داخل ساختند و الحق همين شرف ايشان را كافى و در صفاى فطرت اصلى ايشان برهانى وافى و شافيست و از اكابر آن ديار كه بفضل و تقوى اشتهار دارند جرير بن عبد اللّه است كه از اصحاب امام جعفر صادق عليه السّلام بوده و خليد سجستانى كه تاريخ آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تأليف نموده است » 📚مجالس المومنین ج 1 ص 592 ❕همین طور در کتب تاریخی در فضل منطقه سیستان نکاتی بازگو شده است که با آنچه یک جماعت وهابی مسلک می خواهند در نحسی آن دیار تصویر گری کند به هیچ عنوان همخوانی ندارد . 👌در کتاب تاریخ سیستان چنین آمده است ؛ « چون آدم از سرانديب به طلب حوّا برفت، به هيچ جا اقامت نكرد مگر بدان جايگاهى كه اكنون سيستان است، آنجا آب روان ديد بر ريگ، بخورد، سبك بود، و باد شمال همى آمد، بخفت خواب كرد، چون بر خواست طهارت كرد و تسبيح كرد، چون فارغ شد چيزى خواست كه بخورد، جبرئيل عليه السّلام به نزديك او آمد، او را اندر وقت درخت نار و درخت خرما پديد آورد، و به قدرت بارى تعالى به بار آمد، و آدم از آن بخورد، و هنوز اصل خرما و نار از آنگاه است. و آن وقت كه گرشاسب رغبت بنا كردن سيستان كرد سبب آن خرما و نار بود كه آنجا ديد. 👌فضل ديگر آنست كه به گاه غرق نوح عليه السّلام كه اندر كشتى گرد آفاق همى گشت، كشتى آنجا بايستانيد و كبوتر را بفرستاد تا خبر آورد نزديك وى كه عذاب برخواست و آب كمتر شد، و آنجا دو ركعت نماز كرد اندر كشتى، و كبوتر را دعا كرد که يا رب اين را عزيز گردان، و آن بقعه را دعا كرد به بركت، و اكنون تا رستاخيز هميشه آن بركت بر آن مردمان باشد و بر آن ولايت. 👌و فضل ديگر، كه سليمان عليه السّلام، باد را فرمود، تا او را با همه لشگر گرد عالم بگردانيد، و جهانيان او را بديدند، و فرمان او را كار بستند و جنّ و انس با او بودند و طبّاخان بر كار بودند، باد را گفت مرا به جايگاهى فرود ار كه معتدل‏ تر باشد و هواء سبك، او را به سيستان فرود آورد تا آنجا چاشت خورد، پس گفت از چندين جاى كه رفتيم اينجا خوش ترست . 📚تاریخ سیستان ص 9 👌در پایان به شیعیان غیور سیستانی هم توصیه می کنیم که مبادا در دام این جماعت وهابی مسلک افتاده و وارد فتنه مذهبی شوند که گویی آنان در صدد ایجاد آن هستند ، و سعی کنند شکایت خود را تنها از مجاری قانونی پیگیری کنند . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد چرایی ازدواج پیامبر گرامی با عایشه و حفصه را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2706
🌸به مناسبت فرا رسیدن سالروز میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام کانال پرسمان اعتقادی تقدیم می کند ؛ 💐برخی از پرسش و پاسخ های برگزیده پیرامون امام حسن علیه السلام ؛ 1⃣فلسفه صلح امام حسن علیه السلام با معاویه چه بوده است ❕ 💠 https://t.me/Rahnamye_Behesht/4353 2⃣آیا دریافت خراج و پول توسط امام حسن علیه السلام از معاویه در جریان صلحشان واقعیت دارد❕ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6635 3⃣آیا صحیح است که جعده به دستور معاویه به امام حسن مجتبی علیه السلام سم داده است ❕ 💠 https://t.me/Rahnamye_Behesht/5167 4⃣چرا امام حسن علیه السلام در انتخاب همسر توجه نکردند و با جعده ازدواج کردند مگر علم غیب نداشتند❕ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4846 5⃣آیا روایاتی که می گوید امام حسن علیه السلام همسران زیادی می گرفت و طلاق می داد صحیح است❕ 💠 https://t.me/Rahnamye_Behesht/5715 6⃣آیا داستان ازدواج های متعدد امام حسن علیه السلام و طلاق آن ها قابل قبول است ❕ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4502 7⃣در قرآن آمده است که همه اموال خود را نباید بخشید تا به خانواده فشار آید چرا امام حسن سه مرتبه تمام اموال خود را به فقرا بخشید ❕ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/2300 8⃣آیا جریان تیر باران شدن جنازه مطهر امام حسن علیه السلام توسط عایشه واقعیت دارد ❕ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5167 9⃣چرا امام حسن با وجود آگاهی غیبی از سم تهیه شده توسط جعده خورد ❕آیا این خود کشی محسوب نمی شود ❕ 💠 https://t.me/Rahnamye_Behesht/7687 0⃣1⃣از روحانیون و مداحان زیاد شنیده ایم که می گویند وقتی امام حسن مسموم شد ، ایشان از شدت جراحت جگرشان را تکه تکه شده استفراغ کردند ❗️چگونه می توان چنین سخنی را قبول کرد در حالی که جگر در مجرای گوارش انسان نیست که استفراغ شود ❕ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8994 1⃣1⃣یکی از کانال های ضد دین می گوید امام حسن و امام حسین مانند دختران در گوش خود گوشواره می کردند ❗️آیا این مطلب واقعیت دارد ❕❕ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7737 2⃣1⃣اگر حرام است چگونه در روایات آمده است که حضرت زهرا امام حسن و امام حسین را می رقصانده است ❗❗️ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6974 3⃣1⃣این که در روایاتی آمده که وقتی امام حسن و امام حسین کشتی می گرفتند پیامبر امام حسن رو می کرد چه معنایی دارد ❗️این یعنی امام حسن نزد پیامبر از امام حسین محبوب تر بوده ❕❕ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8871 4⃣1⃣آیا امام حسن علیه السلام در فتوحات خلفا شرکت کردند ❕ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/3347
🔰ویژه نامه میلاد امام حسن علیه السلام ؛ 🔸امام حسن علیه السلام از دیدگاه معاصران و اندیشمندان و مورخان اهل سنت ؛ 1⃣جابر از رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله روايت كرده كه فرمود ؛ «خداوند، من و على را در عرش به صورت دو نور آفريد و دو هزار سال قبل از آفرينش آدم ذات مقدسش را تسبيح و تقديس مى كرديم، وقتى خداوند آدم را آفريد ما را در صلب وى قرار داد و سپس از صلبى پاك به رحمى پاك انتقال داده تا در صلب ابراهيم جاى داد، آنگاه از صلب ابراهيم به صلبى پاك و رحمى پاك منتقل كرد تا در صلب عبد المطلب مقرر داشت، سپس آن نور در صلب عبد المطلب جدا گشت دو سوم آن در صلب عبد الله و يك سوم آن در صلب ابو طالب قرار گرفت، پس از آن، نورى از من و على در فاطمه گرد آمد و بدين ترتيب، حسن و حسين دو نور از نور پروردگار جهانيان اند.» 📚نزهه المجالس ج 2 ص 206 2⃣معاويه به مجلسيان خويش گفته بود به نظر شما آنكه از ناحيه پدر و مادر و مادربزرگ و پدربزرگ و عمو و عمه و دايى و خاله، از همه برتر است كيست؟ گفتند: امير المؤمنين بهتر مىداند. معاويه دست حسن بن على عليه السّلام را گرفت و گفت: وى، از همه برتر است چرا كه پدرش على ابن ابى طالب، مادرش فاطمه دخت پيامبر، پدربزرگ و جدش رسول خدا، مادربزرگش خديجه، عمويش جعفر، عمه اش دختر ابو طالب، دايى اش قاسم بن محمد و خاله اش زينب دختر نبىّ اكرم صلّى اللّه عليه و اله است. » 📚عقد الفرید ج 3 ص 283 3⃣معاويه جاى ديگر نيز در برابر عمرو عاص و مروان حكم و زياد بن ابيه كه به نياى خود فخر و مباهات فراوان مىكردند، به اين واقعيت اعتراف كرد و براى اينكه بينى آنها را به خاك بمالد، امام حسن بن على را حاضر كرد و امام عليه السّلام بر سخنان نارواى آنها در مورد بنى هاشم خط بطلان كشيد. وقتى از مجلس بيرون رفت، معاويه گفت: مگر مى سزد بر كسى كه جدش رسول خدا، سرور اولين و آخرين و مادرش فاطمه بانوى بانوان جهانيان است، فخر و مباهات كنم؟ و سپس به حاضران گفت: به خدا سوگند! اگر مردم شام از اين ماجرا آگاه شوند، روزگارمان سياه است ... 📚المحاسن و الاضداد ص 90 4⃣روزى مقدام بر معاويه وارد شد، معاويه بدو گفت خبر دارى حسن بن على از دنيا رفته؟ مقدام با شنيدن اين جمله، كلمه استرجاع (إنّا للّه و إنّا إليه راجعون ...) بر زبان آورد. معاويه پرسيد: آيا تو فقدان حسن بن على را مصيبت مىدانى؟ مقدام در پاسخ گفت: چرا مصيبت ندانم در صورتى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله او را در كودكى روى زانوى خود مى نشاند ...» 📚مسند احمد ج 4 ص 132 5⃣ ابو هريره همواره مى گفت: هرگاه امام حسن عليه السّلام را ديدم اشكم جارى شد، زيرا با چشم خود ديدم رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله دهانش را بر دهان حسن قرار مىداد و سه بار مىفرمود خدايا! من او (حسن) را دوست دارم تو نيز او و دوستدارانش را دوست بدار. ابو هريره مى افزايد از آن زمان كه ديدم رسول خدا با حسن چنين رفتارى كرد، همواره بدو علاقه مندم. 📚نور الابصار ص 171 6⃣ وقتى مروان حكم سرسخت ترين دشمنان امام حسين عليه السّلام در تشييع پيكر پاك امام مجتبى عليه السّلام و حمل جنازه اش شركت جست امام حسين عليه السّلام با شگفتى به او فرمود: «تو كه دلش را خون كردى چگونه جنازه اش را حمل مى كنى؟» در پاسخ گفت: آن كارها را در حق كسى روا داشتم كه صبر و بردبارى اش با كوهها برابرى مى كرد. 📚تهذیب التهذیب ج 2 ص 298 👌ادامه 👇👇👇 @Rahnamye_Behesht 7⃣ابو الأسود دوئلى درباره امام مجتبى مى گويد وى شخصيتى پيراسته بود و ميان عرب از برجسته ترين دودمان و بخشنده ترين خاندان به شمار آمده و از سرشتى پاك برخوردار بود. 📚حیاه الامام الحسن ج 2 ص 247 8⃣عمرو بن اسحاق مى گويد ؛ حسن بن على تنها كسى است كه هرگاه با من آغاز سخن كند دوست دارم همواره سخن بگويد و ساكت نماند و هيچگاه نشنيدم وى كلمه ناسزايى بر زبان آورد. 📚بحار الانوار ج 43 ص 358 9⃣ عبد الله بن زبير گفته است به خدا سوگند! زنان، نظير حسن بن على عليه السّلام را در شكوه و وقار و مقام و منزلت والا، نزاده اند . 📚البدایه و النهایه ج 8 ص 37 🔟 وقتى برادرش محمد حنفيّه بر سر قبرش ايستاد تا در سوگش سخن بگويد، اظهار داشت: (برادرم حسن!) همانگونه كه در زندگى موجب عزّت و سربلندى ما بودى، با شهادتت پشت ما را شكستى، بهترين روحى بودى كه كفن تو آن را دربر گرفت و بهترين كفن، كفنى بود كه پيكر عزيزت را در خود جاى داد، چرا از چنين عظمتى برخوردار نباشى در صورتى كه تو طريق هدايت رهپويان و پيشواى تقواپيشگان و چهارمين درّ گرانمايه اصحاب كسايى؟ اى ابو محمد! خداوند تو را در جوار رحمت خويش قرار دهد، دست قدرت الهى به تو غذاى تقوا خوراند و از پستان ايمان شير نوشيدى و در پرتو مكتب اسلام پرورش يافته و در زندگى و پس از مرگ، پاك و پيراسته بودى هرچند دلهايمان در فراق و جدايىات اندوهبار اس
ت. 📚مروج الذهب ج 3 ص 7 1⃣1⃣ ابا عبد الله الحسين عليه السّلام در كنار مرقد مطهر برادر اظهار داشت ؛ « اى ابو محمد! رحمت و درود خدا بر تو باد. اين تو بودى كه حقيقت را ديدى و شناختى و در برابر باطل گرايان با رفتارى نكو و مبارزه اى پنهانى راه خدا را برگزيدى. دنيا و زيبايى ها و ناگوارى هايش را به ديده تحقير نگريستى و با دستى پاك و خاندانى پيراسته در دنيا زيستى و از آن گذشتى و بر فريبكارى ها و خيانتهاى دشمنانت به آسانى دست رد نهادى و پاسخ گفتى و اين مايه شگفتى نيست، زيرا تو از دودمان رسالتى و از پستان حكمت شير نوشيده و اكنون به سوى روح و ريحان و بهشت پر از نعمت الهى پركشيدهاى خداى متعال پاداش تو و ما را در اين مصيبت جانكاه بزرگ دارد و به ما صبر و بردبارى عنايت فرمايد.» 📚حیاه الامام الحسن ج 2 ص 440 💠 جايگاه امام مجتبى عليه السّلام از نگاه انديشمندان و تاريخ نگاران ؛ 2⃣1⃣حافظ ابو نعيم اصفهانى از انديشمندان قرن پنجم درباره امام مجتبى عليه السّلام مى گويد ؛ وى سالار جوانان و اصلاح گر نزديكان و علاقه مندان، شبيه و محبوب دل رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله، سلاله هدايت، همپيمان تقواپيشگان، چهارمين اختر اصحاب كساء فرزند بانوى بانوان، حسن بن على بن ابى طالب رضى الله عنهما است. 📚پیشوایان هدایت ج 4 ص 37 3⃣1⃣ ابن عبد البرّ درباره او گفته است ؛ كدام فرد را مى توان والاتر از كسى دانست كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله او را سرور و سالار ناميده است. رضوان و رحمت خدا بر او (امام مجتبى) باد كه انسانى بردبار ، پروا پیشه و اندیشمند بود » 📚الاستیعاب ج 1 ص 385 👌ادامه 👇👇👇 @Rahnamye_Behesht کانال پرسمان اعتقادی: 4⃣1⃣حافظ ابن كثير دمشقى درباره امام علیه السلام می گوید ؛ « ابو بكر و عمر از او تجليل به عمل آورده و به عظمت ياد مى كردند و به وى ارج و احترام قائل بوده و او را دوست مىداشتند و همواره به او مىگفتند فدايت گرديم. و ابن عباس هنگام سوار شدن امام حسن و امام حسين بر مركب، ركاب آن دو بزرگوار را مى گرفت و آن را براى خود نوعى نعمت تلقى مىكرد و هرگاه آن دو طواف خانه خدا انجام مىدادند مردم براى ابلاغ سلام و درود خود به آن بزرگواران پيرامون آنها به نحوى ازدحام مى كردند كه گويى مى خواستند ديوارهاى كعبه را درهم بشكنند.» 📚پیشوایان هدایت ج 4 ص 38 5⃣1⃣ حافظ ابن عساكر شافعى در مورد امام مجتبى عليه السّلام گفته است ؛ آن بزرگوار نواده رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله و گل بوستان وى و يكى از سروران جوانان اهل بهشت است ...» 📚مختصر تاریخ دمشق ج 7 ص 5 6⃣1⃣حافظ سيوطى مى گويد: [امام مجتبى] نواده رسول خدا و گل بوستان وى و به گفته صريح پيامبر آخرين جانشين او و پنجمين اختر اصحاب كساء به شمار مى آيد ... 📚تاریخ الخلفاء ص 73 7⃣1⃣ محمد بن اسحاق درباره امام حسن عليه السّلام مى گويد ؛ پس از نبى اكرم در مجد و عظمت، كسى به رتبه امام حسن مجتبى عليه السّلام نرسيد. بيرون خانه اش فرشى براى امام گسترده مىشد هرگاه حضرت از خانه خارج مىشد و جلوس مىفرمود به احترام آن بزرگوار هيچكس از آن مسير عبور نمىكرد و بدين ترتيب راه بسته مىشد، امام عليه السّلام به مجرّد اطلاع از اين وضعيّت به پا مىخاست و وارد منزل مىشد و آنگاه عبور و مرور مردم آغاز مىشد. در راه مكه او را ديدم پياده حركت مىكرد و در آن مسير هركس امام را مشاهده مىكرد به احترامش از مركب خود پياده مىشد و پاى پياده راه مى پيمود حتى سعد بن ابى وقاص را ديدم به احترام او پياده حركت مى كرد. 📚المناقب ج 2 ص 148 8⃣1⃣ محمد بن طلحه شافعى درباره آن حضرت گفته است ؛ خداوند به وى هوشى فزاينده و سرشار عنايت كرد تا در مشكلاتى كه فرا رویاش قرار داشت، اهدافش را روشن سازد و بدو انديشه اى نافذ بخشيد كه به اصلاح پايه و اركان آيين الهى بپردازد و وجود مباركش را از انواع علوم و معارف آكنده ساخت. 📚مطالب السوول ص 65 9⃣1⃣سبط ابن جوزى در مورد امام مجتبى مى گويد ؛ وى از برجسته ترين انسانهاى اهل كرم و بخشش و از انديشه اى درخشان برخوردار بود و رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله شديدا به او عشق مى ورزيد. 📚تذکره الخواص ص 65 0⃣2⃣ ابن اثير در حق او گفته است: [امام مجتبى] سالار جوانان اهل بهشت و گل خوشبوى بوستان نبى اكرم و شبيه آن بزرگوار بود، رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله او را حسن ناميد و او چهارمين درّ گرانمايه اصحاب كساء به شمار مى آيد. 📚اسد الغابه ج 2 ص 9 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده و احذر مکر خوزی الاهواز ... الایمان لا یثبت فی قلب یهودی و لا خوزی ابدا منظور از خوزی های اهواز کی ها هستند این روایت را شیخ انصاری هم در مکاسب محرمه تحت عنوان خاتمه آورده ❗️❗️ 💠💠 👌در روایاتی از افرادی به نام « خوزی ها » مذمت شده و ازدواج با آنان را مکروه شمرده اند ، ما قبل از طرح روایات مذکور ، متذکر دو اصل مسلم اسلامی می شویم ؛ 1⃣یکی از معیارها و ملاک های صحت یک روایت ، موافقت آن با قرآن کریم است چنان که امام علیه السلام فرمود ؛ « روایتی که از ما نقل می شود را تصدیق نکنید مگر زمانی که موافق با کتاب خدا باشد » 📚وسائل الشیعه ج 27 ص 123 ❕قرآن به صراحت هر گونه برتری نژادی و قومی و منطقه ای را کرده و می فرماید ؛ « ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید ولی ترین شما نزد خداوند با تقوا ترین شما است» 🔶 13 🔷پیامبر فرمود: « خدای شما یکی است و پدرتان یکی ، نه عرب بر عجم برتری دارد و نه عجم بر عرب ، نه سیاه پوست بر گندمگون و نه گندمگون بر سیاه پوست مگر به » 📚تفسیر نمونه ج22 ص201 _ تفسیر قرطبی ج9 ص6162 2⃣از سوی دیگر ملاک در ازدواج کردن ، دین و ایمان طرف مقابل است ، نه نژاد و ملیت و منطقه که بگوییم طرف مقابل اگر از فلان نژاد باشد ، شایسته ازدواج کردن نیست . 🔸امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « با زنی ازدواج کن که منسوب به خیر و حسن خلق باشد» 📚الکافی ج5 ص323 ❕پیامبر گرامی فرمود ؛ « اگر کسی به شما آمد که شما از اخلاق و دین او راضی بودید ، با او وصلت کنید که اگر چنین نکنید فتنه و فسادی بزرگ اتفاق خواهد افتاد » 📚وسائل الشیعه ج 20 ص 76 ❕حال روایات مورد بحث ؛ 🔸در نقلی از امام صادق علیه السلام آمده است که فرمود ؛ « از مکر خوزیان اهواز بپرهیز ...چرا که علی علیه السلام فرمود ایمان در قلب یهودی و خوزی استوار نمی شود » 📚کشف الریبه ص 88 🔸در نقل دیگری از خوزی ها مذمت شده و فرمودند ؛ « حلاوت ایمان در قلوب ... خوزی ها وارد نمی شود » 📚بحار الانوار ج 5 ص 277 ❕و یا فرمود ؛ « ساکن خوز نشو و با آنان ازدواج نکن چرا که در آنها ریشه هایی است که آنان را به غیر وفاء دعوت می کند » 📚وسائل الشیعه ج 20 ص 83 ❕یا فرمود ؛ « شش گروه هستند که نجیب نمی شوند که یکی از آنها خوزی ها هستند » 📚خصال ج 1 ص 328 ❕شیخ عباس قمی می نویسد که مقصود از خوزی ها ، اهل خوزستان هستند ؛ 📚سفینه البحار ج 2 ص 74 👌در پاسخ به این روایات توجه به سه نکته ضروری است ؛ 1⃣روایات مذکور چون خلاف دو اصلی هستند که در ابتدای کلام به آن اشاره کردیم قابل پذیرش نمی باشد . 2⃣سند تمام این روایات مخدوش است . راوی روایت اول شخصی است به نام « عبد الله بن سلیمان النوفلی » که مجهول است ؛ 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 5 ص 30 ❕در سند روایت دوم فردی است به نام « نصر الکوسج » که او نیز مجهول و ضعیف است ؛ 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 8 ص 71 ❕در سند روایت سوم هم فردی است به نام شریک که مقصود شریک بن عبد الله است که او نیز توثیقی ندارد ؛ 📚زبده المقال ج 1 ص 530 ❕روایت چهارم هم بدون سند کامل و مرسلا به معصوم نسبت داده شده است « یرفعه الی ابی عبد الله ع » که این گواه بر ضعف روایت است . 3⃣به فرض که روایت فوق باشد گفتنی است ؛ ❕این روایات ناظر به موقعیت زمانی و مکانی آن است . مثلا زمانی که امام علیه السلام مضمون فوق را در نهی از ازدواج کردن با اقوامی و مذمت آنان بیان کردند ( خوزی ها) کسانی که به آن قوم و نژاد بودند ، به واسطه دوری از تعالیم اسلام ، از لحاظ دینی و اعتقادی و عملی دچار انحرافات عدیده ای بودند ، امام علیه السلام به جهت آنکه با ازدواج کردن و معاشرت با آنها ، این انحرافات فراگیر نشود ، نهی را بیان داشتند . 👌بی شک در زمان کنونی که مردمان قومیت ها و نژاد های فوق تحت سایه تعالیم اسلام به رشد فکری و فرهنگی و اعتقادی رسیده اند ، روایات نهی کننده برای آنها مصداق ندارد و ازدواج کردن و معاشرت با آنها بی اشکال است . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد چرایی و فلسفه توسل به اولیاء خداوند را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2707 ipasookh.ir
👌در پاسخ به پرسش کاربر ؛ « ما علم تعبیر خواب نداریم ، چرا که چنین علمی نزد معصومان علیهم السلام است اما از روایات اهل بیت یک راه حل کلی برای تعبیر خواب بیان کرده ایم که در همه جا و همه زمانها راهگشاست ، راه حل را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2708 ipasookh.ir
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد شبهه تناقض میان آیات در مورد زمان خلقت آسمانها و زمین را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2709 ipasookh.ir
🤔 ❔ چند روز هست که ساعت هفت عصر در شبکه چهار سیما افرادی را میاورند که از این دنیا رفته و مجددا برگشتند و از حال و هوای برزخ که دیده بودند می گویند. آیا انسان های برگشتی از برزخ به این تعداد که زیاد هم نشان می دهند ممکن هست؟ و نیز در این رابطه آیا آیات و روایات در تایید آن داریم؟ اینان مرگ را خیلی راحت جلوه می دهند آیا واقعا چنین است ❗️❗️ 💠💠 👌در این باره توجه به نکاتی لازم است ؛ 1⃣اصل اولی آن است که با مرگ کسی به دنیا بازگشت نمی کند ، این حقیقتی است که در آیات متعددی مورد تاکید قرار گرفته است . 🔸خداوند می فرماید ؛ « (آنها همچنان به راه غلط خود ادامه مى ‏دهند) تا زمانى كه مرگ يكى از آنان فرارسد، مى ‏گويد: پروردگار ا! مرا بازگردانيد؛ شايد در آنچه ترك كردم (و كوتاهى نمودم) عمل صالحى انجام دهم، (ولى به او مى ‏گويند) چنين نيست! اين سخنى است كه او به زبان مى‏ گويد (و اگر باز گردد، كارش همچون گذشته است).» ( مومنون 99 _ 100) ❕اين آيه صريحاً بازگشت به اين زندگى را براى جبران گذشته، نفى مى‏ نمايد. 👌و همچنین می فرماید ؛ « چگونه به خدا ايمان نمى‏ آوريد با اين كه شما (قبل از آفرينش آن گاه كه خاك بوديد) مرده و بى‏ جان بوديد و خداوند شما را زنده كرد؛ سپس شما را مى‏ ميراند و بعد زنده مى ‏كند، و سپس به سوى او باز مى‏ گرديد » ( بقره 28) 👌اين آيه نیز صريحاً مى‏ گويد پس از مرگ يك بار بيشتر زنده نخواهيد شد و آن زنده شدن در رستاخيز و بازگشت به سوى خدا و پيوستن به ابديّت و زندگى جاويدان آن سرا است. 👌یا می فرماید ؛ « خداوند همان كسى است كه (نخست) شما را آفريد، سپس روزى داد؛ بعد مى ‏ميراند، سپس زنده مى‏ كند. » ( روم 40) ❕در اين آيه نيز تنها يك مرتبه مرگ و حيات، پس از آفرينش نخستين انسان، ذكر شده، كه مرگ اين جهان و حيات بازپسين باشد. 👌و نیز می فرماید ؛ « مى‏ گويند: پروردگارا! ما را دوبار ميراندى و دوبار زنده كردى؛ اكنون به گناهان خود معترفيم؛ آيا راهى براى خارج شدن (از دوزخ) وجود دارد » ( غافر 11) 👌منظور از دو بار ميراندن، مرگ در پايان عمر و مرگ در پايان برزخ است، و منظور از دو مرتبه احيا، احياى برزخى و احياى در قيامت است . 📚تفسیر نمونه ج 20 ص 42 ❕بنابراین از آیات استفاده می شود که هر انسانی تنها یک بار مرگ را تجربه می کند و کسی به دنیا بازگشت نمی کند که مجددا مرگ را تجربه کند . 2⃣از این اصل کلی در ممنوعیت بازگشت به دنیا ، مواردی استثناء می شود که افرادی به اعجاز الهی برای مصلحتی به دنیا بازگشت می کنند ، مانند کسانی که در هنگام ظهور امام مهدی علیه السلام رجعت می کنند یا کسانی که توسط عیسی مسیح زنده شدند یا عزیر نبی که صد سال میرانده شد و زنده شد ، یا افرادی از بنی اسرائیل که پس از مرگ مجددا زنده شدند که تفصیل مطلب را در پاسخ گذشته ما بخوانید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5977 ❕در روایات هم می بینیم که ساره و مریم و آسیه و کلثوم خواهر موسی بن عمران زنده شدند تا حضرت خدیجه را برای تولد فاطمه صدیقه سلام الله علیهن ، یاری کنند که در ذیل تفصیل داستان را بخوانید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6115 👌یا امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « ( پس از وفات پیامبر ) علی علیه السلام ابوبکر را ملاقات کرد و با او در امر خلافت احتجاج کرد ، و گفت آیا راضی می شوی که در این مساله پیامبر بین من و تو قضاوت کند ؟ علی علیه السلام دست ابوبکر را گرفت و به مسجد قبا برد که به ناگاه پیامبر در آنجا بود که بر علیه ابوبکر حکم داد ، ابوبکر ترسان بازگشت و عمر را مطلع کرد ، عمر گفت این سحر بنی هاشم است » 📚بصائر الدرجات ج 1 ص 274 👌بنابراین زنده شدن مجدد و بازگشت به دنیا در موارد استثنایی و محدود بوده که آن هم به خاطر مصالحی توسط خداوند واقع می شده است . 3⃣مرگ حتی برای بندگان مخلص خداوند راحت نیست و همراه با سختی هایی است . ❕قرآن بارها روى مساله مرگ و مخصوصا لحظه جان دادن تكيه مى‏ كند، و به انسانها هشدار مى ‏دهد كه همگى چنين لحظه‏ اى را در پيش دارند، گاه از آن به" سكرة الموت" (مستى و گيجى حال مرگ) تعبير كرده است ( ق 19) و گاه تعبير به" غمرات الموت" يعنى" شدائد مرگ" ( انعام 93) گاه تعبير به" رسيدن روح به حلقوم" ( واقعه 83) و گاه تعبير به" رسيدن روح به تراقى"، يعنى استخوانهاى اطراف گلوگاه نموده است ، چنان که می فرماید ؛ « جان به گلوگاهش رسد- و گفته شود: آيا كسى هست كه اين بيمار را از مرگ نجات دهد؟ - و يقين به فراق از دنيا پيدا كند- و ساق پاها (از شدت جان دادن) به هم مى‏ پيچيد. » ( قیامت 26_ 29) ❕ اين نكته از این آيات استفاده مى‏ شود كه جدايى روح از بدن به طور تدريجى صورت مى ‏گيرد، و اين خود مزيد بر وحشت است كه اگر ناگهانى و در يك لحظه بود تحملش آسان‏تر بود. 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌مرگ انتقال از اين جهان به جهان ديگر مى‏ باشد، يعنى همانگونه كه انتقال انسان از عالم جنين به جهان دنيا توأم با درد و رنج فراوان است، انتقال به جهان ديگر نيز طبعا چنين خواهد بود. ❕از روايات استفاده مى‏ شود كه حتّى انبياء و مردان خدا كه نه دلبستگى به دنيا داشتند، و نه وحشتى از آينده، و به همين دليل از آرامش خاصى در اين لحظه برخوردار بودند از مشكلات و شدائد اين لحظه انتقالى بى‏ نصيب نبودند، چنانكه در حالات پيامبر مى‏ خوانيم كه در واپسين لحظات عمر مباركش دست در ظرف آبى مى ‏كرد و به صورت مى كشيد وَلا الهَ الّا اللَّه مى ‏گفت، و مى‏ فرمود ؛ «مرگ سكرات و شدائدى دارد» 📚تفسیر روح البیان ج 9 ص 118 👌و یا در نقل دیگری آمده است ؛ « عیسی بن مریم به سوی قبر یحیی بن زکریا رفت و از خداوند خواست تا او را زنده کند ، خداوند هم یحیی را زنده کرد ، و از قبر خارج شد و به عیسی گفت از من چه می خواهی ، گفت می خواهم با من انس بگیری چنان که در گذشته دنیا مانوسم بودی ، یحیی گفت هنوز حرارت مرگ در من خاموش نشده است و تو می خواهی باز مرا به دنیا و حرارت مرگ بازگردانی » 📚الکافی ج 5 ص 640 ❕ امام رضا عليه السلام فرمود ؛ « نامأنوس ‏ترين زمان براى اين آفريده (انسان)، سه زمان است: روزى كه متولّد مى ‏شود و از رحِم مادرش بيرون مى ‏آيد و دنيا را مى‏ بیند. و روزى كه‏ مى‏ ميرد و آخرت و اهل آخرت را مى‏ بيند. و روزى كه برانگيخته مى‏ شود و مقرراتى را مى‏ بيند كه در سراى دنيا نديده است » 📚عيون أخبار الرِّضا عليه السلام ج 1 ص 257 👌پیامبر گرامی می فرمود ؛ « مشاهده ملك الموت سخت‏ تر از هزار ضربه شمشير است. سوگند به آنكه جانم در دست اوست، جان هيچ بنده ‏اى از دنيا نرود مگر اينكه يكايك رگ‏هاى او درد كشند.» 📚میزان الحکمه ج 11 ص 124 👌و فرمود ؛ « آسانترين مردن، به منزله خارى است كه در ميان پشم باشد. آيا خار از پشم بيرون مى‏ آيد بدون آنكه مقدارى پشم با آن باشد » 📚همان مدرک 👌بنابراین نمی توان تصویری از مرگ ارائه داد که هیچ گونه درد و رنج و سختی در آن نباشد . 4⃣به نظر می رسد اکثر کسانی که در برنامه مذکور حاضر می شوند ، مرگ را درک نکرده اند ، بلکه تجربه هایی نزدیک به مرگ داشته اند و در آن هنگام که حالت خواب و بیهوشی آنها را در برگرفته بوده است ، ارواحشان عوالمی را مشاهده کرده که پس از بهبودی گمان بر آن برده اند که آن عوالم را پس از مرگ تجربه کرده اند . 👌خداوند می فرماید ؛ « خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مى ‏كند، و ارواحى را كه نمرده ‏اند نيز به هنگام" خواب" مى ‏گيرد، سپس ارواح كسانى را كه فرمان مرگ آنها را صادر كرده نگه ميدارد، و ارواح ديگرى را (كه بايد زنده بمانند) باز مى ‏گرداند تا سرآمد معينى، در اين امر نشانه‏ هاى روشنى است براى كسانى كه تفكر مى‏ كنند. » ( زمر 42) ❕از این آیه استفاده می شود که انسان تركيبى است از روح و جسم، روح گوهرى است غير مادى كه ارتباط آن با جسم مايه نور و حيات آن است و به هنگام مرگ خداوند اين رابطه را قطع مى ‏كند، و روح را به عالم ارواح مى‏ برد و به هنگام خواب نيز اين روح را مى‏ گيرد، اما نه آن چنان كه رابطه به كلى قطع شود، بنا بر اين روح نسبت به بدن داراى سه حالت است ؛ ❕ارتباط تام (حالت حيات و بيدارى) ارتباط ناقص (حالت خواب) قطع ارتباط به طور كامل (حالت مرگ). و خواب چهره ضعيفى از" مرگ" است، و" مرگ" نمونه كاملى از" خواب و بعضى از ارواح هنگامى كه در عالم خواب رابطه آنها با جسم ضعيف‏ مى‏ شود گاه به قطع كامل اين ارتباط مى ‏انجامد به طورى كه صاحبان آنها هرگز بيدار نمى‏ شوند، و اما ارواح ديگر در حال خواب و بيدارى در نوسانند تا فرمان الهى فرا رسد. 📚تفسیر نمونه ج 19 ص 478 ❕امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « هر كس مى ‏خوابد نفس او به آسمان صعود مى ‏كند و روح در بدنش مى ‏ماند، و در ميان اين دو ارتباطى همچون پرتو آفتاب است، هر گاه خداوند فرمان قبض روح آدمى را صادر كند" روح" دعوت نفس را اجابت مى ‏كند، و به سوى او پرواز مى‏ نمايد، و هنگامى كه خداوند اجازه بازگشت روح را دهد" نفس" دعوت" روح" را اجابت مى‏كند و به تن باز مى‏ گردد » 📚بحار الانوار ج 58 ص 27 👌به نظر می رسد که افراد مذکور گرفتار خواب عمیقی بوده اند که ارتباط روح با جسم ضعیف شده بوده به نحوی که حتی از نظر پزشکان هم مثلا آنان مرده محسوب می شده اند ، اما هنوز این ارتباط به نحو کامل قطع نشده بوده تا آنان حقیقتا بمیرند و روح آنان عوالم و حالاتی را مشاهده کرده که پس از بهبودی گمان کرده اند که آن حالات را در هنگامه مرگ مشاهده کرده در حالی که این مشاهده در هنگام خواب عمیق نزدیک به مرگ بوده است ، نه خود مرگ . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد چرایی نامگذاری ایام هفته به نامهای امامان علیهم السلام را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2710 ipasookh.ir
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد بدگویی کردن از مخالفان در روایات شیعه را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2711 ipasookh.ir
👌پاسخ پرسش کاربر که می گوید چگونه ممکن است که مثلا امام رضا علیه السلام از حاجات میلیونها انسان مطلع باشند آن هم مردمی به زبان های مختلف را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2712 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2713 ipasookh.ir
🤔 ❔سوره مبارکه آل عمران آیه 155. ان الذین تولوا منکم یوم التقی الجمعان انما استزلهم الشیطان ببعض ما کسبوا ولقد عفا الله عنهم ان الله غفور حلیم کسانی که در روز روبرو شدن دو جمعیت با یکدیگر (در جنگ احد)، فرار کردند، شیطان آنها را بر اثر بعضی از گناهانی که مرتکب شده بودند، به لغزش انداخت؛ و خداوند آنها را بخشید. خداوند، آمرزنده و بردبار است. طبق آیه ۱۵۵ آل عمران خداوند کسانی که در جنگ احد فرار کردند را بخشیده است و طبق روایات شیعه و سنی عمر و عثمان در جنگ احد فرار کردند . وقتی خداوند می‌بخشد آیا شیعیان می‌توانند عمر و عثمان را به خاطر فرار از جنگ احد شماتت کنند؟؟؟؟ و آخر آیه میفرماید که خداوند آمرزنده است شاید خطاهای بعدی آنان را نیز بخشیده است آیا سرزنش و شماتت ولعن افرادی که خداوند در قرآن آنان را بخشیده و مورد لطف خود قرار داده است صحیح است ❗️❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که فرار از میدان نبرد گناهی بس بزرگ است تا جایی که خداوند می فرماید ؛ « اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد هنگامى كه با انبوه كافران در ميدان نبرد روبرو شويد به آنها پشت نكنيد.- و هر كس در آن هنگام به آنها پشت كند- مگر در صورتى كه هدفش كناره گيرى از ميدان براى حمله مجدد و يا به قصد پيوستن به گروهى (از مجاهدان) بوده باشد- (چنين كسى) گرفتار غضب پروردگار خواهد شد و ماواى او جهنم و چه بد جايگاهى است » ( انفال 15 _ 16) 👌از جمله فراریان از نبرد در جنگ احد ، ابوبکر ، عمر و عثمان بودند . ❕عایشه از ابوبکر نقل می کند ؛ « ابوبکر هرگاه جنگ احد را به خاطر میاورد می گفت من اولین نفری بودم که از صحنه احد بازگشتم » 📚سیره ابن اسحاق ج 6 ص 183 ❕عمر نیز بر روی منبر چنین می گفت ؛ «روز احد از میدان نبرد فرار کردم و به بالای کوه رفتم چنان که همانند بز کوهی فرار میکردم «فلقد رایتنی انزو کاننی اروی » 📚جامع البیان، ج4 ص 193 _ کنزالعمال ج2 ص 376 👌سیوطی نیز در نقل های متعددی از فرار عثمان در روز احد پرده بر می دارد ؛ 📚در المنثور ج 2 ص 88 ❕خداوند نیز صحنه فرار اینان را چنین به تصویر می کشد ؛ « (به خاطر بياوريد) هنگامى كه از كوه بالا مى‏ رفتيد و (جمعى در وسط بيابان پراكنده مى‏ شديد و) به عقب ‏ماندگان نگاه نمى ‏كرديد، و پيامبر از پشت سر شما را صدا مى‏ زد » ( آل عمران 153)» 👌حال شما می گویید اینان اگر از نبرد فرار کردند ، اما خداوند آنان را بخشیده است و نمی توان آنان را ملامت و سرزنش کرد . ❕ما می گوییم خداوند کسانی را می بخشد و در آیه مورد اشاره شما خبر از بخشش کسانی می دهد که حقیقتا از گناه خود توبه کرده باشند و بار دیگر گناهان خود را تکرار نکرده باشند و اعمال گذشته خود را اصلاح کنند ، چنان که خود خداوند می فرماید ؛ « توبه تنها براى كسانى است كه كار بدى را از روى جهالت انجام مى‏ دهند و سپس بزودى توبه مى‏ كنند، خداوند توبه چنين اشخاصى را مى‏ پذيرد و خدا دانا و حكيم است- و براى كسانى كه كارهاى بد را پیوسته انجام مى‏ دهند و هنگامى كه مرگ يكى از آنها فرا برسد مى‏ گويد الان توبه كردم، توبه نيست و نه براى كسانى كه در حال كفر از دنيا مى‏ روند، اينها كسانى هستند كه عذاب دردناكى براى آنها فراهم كرده ‏ايم. » ( نساء 17) ❕در آيه 39 سوره مائده مى‏ خوانيم ؛ «امّا آن كسى كه پس از ستم كردن توبه كند و جبران و اصلاح نمايد خداوند توبه او را مى ‏پذيرد، خداوند آمرزنده و مهربان است.» 👌ودر آيه 54 سوره انعام آمده ؛ «هركس از شما كار بدى از روى نادانى كند سپس توبه و اصلاح نمايد، مشمول رحمت خدا مى‏ شود، چرا كه خداوند غفور و رحيم است.» 👌بنابراین شرط بخشش خداوند توبه واقعی و اصلاح است ، اما افراد مذکور هیچگاه توبه واقعی نکردند و قدم در مسیر اصلاح بر نداشتند ، بلکه بالعکس طبق نقل های اهل سنت ، در نبردهای خندق ، خیبر ، ذات السلاسل و حنین و ... هم مجددا از نبرد گریختند که اسناد و تفصیل جریان را در ذیل بخوانید ؛ 📚سیره این هشام ج 2 ص 282 _ مغازی واقدی ج 2 ص 670 _ تاریخ خلیفه ص 49_ امالی مفید ص 56 _ سنن نسائی ج 5 ص 108 _ مصنف ابن ابی شیبه ج 8 ص 522 _ معجم الکبیر ج 7 ص 35 _ ارشاد مفید ج 1 ص 150 _ اعلام الوری ج 1 ص 382 _ سیره ابن کثیر ج 3 ص 610_ فتح الباری ج 8 ص 21_ الافصاح ص 68_ الروضه المختاره ص 107_ صحیح بخاری ج 4 ص 57 و .... 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌افراد مذکور پس از ماجرای احد نیز ، اعمال خود را اصلاح نکردند و چه در زمان حیات پیامبر گرامی و چه پس از ممات ایشان ، گرفتار انواع و اقسام جنایات و گناهان شدند که این اعمال ننگین روشن ترین دلیل ما بر این است که آنان هیچگاه قدم در مسیر توبه و اصلاح بر نداشتند که این جریانات مفصلا مورد نقل علمای اهل سنت و شیعه قرار گرفته است که جهت آگاهی رجوع شود ؛ 📚الغدیر ج 6 ص 120 تا 461 _ ج 7 ص 163 تا 440 _ ج 8 ص 145 تا 423 _الف سوال و اشکال کورانی ج 3 _ بحار الانوار ج 30 ص 411 به بعد 👌به عنوان نمونه بر این که افراد مذکور هیچگاه از ماجرای احد توبه نکردند و اصلاح نشدند ؛ ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « اصحاب عقبه فراریان از میدان احد بودند » 📚تفسیر عیاشی ج 1 ص 201 _ البرهان فی تفسیر القرآن ج 1 ص 704 ❕اصحاب عقبه کسانی بودند که قصد ترور پیامبر گرامی را داشتند که قرآن هم با تعبیر « هَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا» « تصميم (به كار خطرناكى) گرفتند كه به آن نرسيدند» ( 74) از آن یاد می کنند . ❕ می نویسند ؛ « پيامبر نزديك ده روز در تبوك اقامت كرد و پس از آن راه مدينه را در پيش گرفت. تنی چند از تصميم گرفتند كه شتر پيامبر را از فراز گردنه ‏اى كه در ميان راه مدينه و شام قرار داشت، رم داده و حضرت را در دل درّه بيفكنند. وقتى سپاه اسلام به نخستين نقطه گردنه رسيد، پيامبر فرمود: هر كس مايل است، مسير خود را از وسط بيابان قرار دهد، زيرا بيابان وسيع است. ولى خود پيامبر، در حالى كه «حذيفه» شتر او را مى‏ راند و «عمار» مهار آن را مى‏ كشيد، از گردنه بالا رفت. هنوز پيامبر مقدار زيادى از گردنه بالا نرفته بود كه به پشت سر خود نگاه كرد. در نيمه شب مهتابى، سوارانى را ديد كه از پشت سر او را مى‏ كردند و براى اين‏كه شناخته نشوند، صورت خود را پوشانيده و آهسته آهسته مشغول سخن گفتن بودند. پيامبر عصبانى شد، نهيبى بر آن‏ها زد و به «حذيفه» دستور داد با عصاى خود شتران آنان را برگرداند. 👌 رسول خدا رعب شديدى در دلشان افكند و فهميدند كه پيامبر از نقشه آنان آگاه شده، فورا از راهى كه آمده بودند، بازگشتند و به سپاهيان پيوستند. ❕حذيفه مى‏ گويد: من آن‏ها را از نشانه ‏هاى شترانشان شناخته و به پيامبر گفتم من آن‏ها را به شما معرفى مى‏ كنم، تا آنان را به سزاى خويش برسانى. پيامبر با عطوفت ‏آميزى به من دستور داد كه از افشاى راز آنان خوددارى كنم. شايد آن‏ها راه توبه را در پيش گيرند و نيز فرمود كه اگر من آن‏ها را مجازات نمايم، بيگانگان مى‏ گويند محمد پس از آن‏كه به اوج قدرت رسيد، شمشير بر گردن يارانش نهاد» 📚المغازی واحدی ج3 ص1042 _ سیره حلبی ج3 ص162 _ بحار الانوار ج21 ص247 👌شیخ از حذیفه نقل می کند که می گفت ؛ ❕« كسانى كه قصد داشتند شتر پيامبر را به هنگام بازگشت او از تبوك رم دهند چهارده نفر بودند: ابو الشرور، و ابو الدواهى، و ابو المعازف، و پدرش، و طلحه، و سعد بن ابى وقاص، و ابو عبيده، و ابو الاعور، و مغيره، و سالم مولى ابى حذيفه، و خالد بن وليد، و عمرو بن عاص، و ابو موسى اشعرى، و عبد الرّحمان بن عوف، آنان همان كسانى هستند كه خداوند در باره آنان چنين نازل فرمود: «و آنان آهنگ چيزى را كردند كه به آن نرسيدند.» 📚الخصال ج2 ص499 👌علامه می نویسد ؛ « منظور از ابو الشرور وابو الدواهی و ابو المعازف ، ابوبکر و عمر و عثمان هستند » 📚بحار الانوار ج21 ص223 ❕ابن از علمای برجسته اهل سنت هم نقل می کند ؛ 👌« ابوبكر، عمر، عثمان، طلحه، سعد بن أبي وقاص ؛ قصد كشتن پيامبر را داشتند و مي خواستند آن حضرت را از گردنه اي در تبوك به پايين پرتاب كنند.» 📚المحلی ج11 ص224 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند در مورد چرایی و فلسفه صلوات فرستادن بر پیامبر گرامی و اهل بیت ایشان را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2714
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد اینکه آیا پیامبر گرامی در اذان یا در تشهد نماز ، به نبوت خودشان شهادت می دادند یا خیر را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2715
❕پاسخ به برخی پرسش ها و شبهات پیرامون شب های قدر ؛ 1⃣اگر اعمال انسان شب قدر مقدر می شود پس تکلیف اختیار انسان چه می شود ❗️آیا ما مجبور به انجام دادن امور مقدر شده هستیم ❗️❗️ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/3519 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9004 2⃣آیا با سوره قدر و نزول فرشتگان در شب قدر می توان اثبات وجود امام زمان علیه السلام را کرد ❗️❗️ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/3520 3⃣ پاسخ به متنی در مورد شب قدر ؛ ❕ «حاجی تا صبح قرآن به سر گرفت و گناهانش بخشیده شد اما کارگر خسته و دل خسته بعد از افطار خوابش برد و گناهان امسالش به گناهان سال قبلش اضافه شد این است اعتقادات مردم سرزمین من »❗️ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/3525 4⃣چرا شب قدر بین چند شب مخفی است و چندین شب به عنوان شب قدر معرفی شده است ❕فلسفه آن چیست ❗️❗️ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/3600 5⃣اگر قرآن در شب قدر نازل شده است چگونه می گوییم که قرآن در طول 23 سال نازل شده است ❕❗️ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/6570 6⃣با توجه به اختلاف افق در کشورهای مختلف ، چگونه می توان شب قدر را درک کرد ❗️❗️ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/6696 7⃣شب قدر واقعی کدام شب است ❗️❗️ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/6701 8⃣آیا مراسم قرآن به سر گرفتن در شب قدر ، در منابع معتبر آمده است ❗️❗️ ‌ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/6703 9⃣آیا امت های گذشته نیز شب قدر داشته اند ❗️ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/3498 0⃣1⃣با یک اهل سنت بحثم شد بهم گفت شما که دعای جوشن کبیر را در شب قدر می خوانید آیا پیامبر هم میخوند که شما میخونید . خوب من اینو نمیدونم آیا پیامبر میخوند❕ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6734 1⃣1⃣با توجه به اینکه ِکلمه لیله القدر تنها در دعای مختصره روز بیست و هفتم امده ایا نمیتوان به شب قدر بودن ان شک کرد❕ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6735 2⃣1⃣فلسفه احیا گرفتن شب قدر در چه نکته ای است ❗️چرا باید شب قدر را احیا گرفت ❕❕ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9004 3⃣1⃣❔برترین اعمال در شب قدر چه می تواند باشد تا بتوانیم فضیلت این شب را درک کنیم ❗️❗️ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9878‌ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔فلسفه احیا گرفتن شب قدر در چه نکته ای است ❗️چرا باید شب قدر را احیا گرفت ❕❕ 💠💠 👌شب قدر به اين جهت" قدر" ناميده شده كه جميع مقدرات بندگان در تمام سال در آن شب تعيين مى‏ شود، اين معنى سوره دخان است كه مى‏ فرمايد ؛ « ما اين كتاب مبين را در شبى پر بركت نازل كرديم، و ما همواره انذار كننده بوده‏ ايم، در آن شب كه هر امرى بر طبق حكمت خداوند تنظيم و تعيين مى‏گردد" (دخان- 3 و 4). 👌اين بيان هماهنگ با روايات متعددى است كه مى‏ گويد در آن شب، مقدرات يك سال انسانها تعيين مى‏ گردد، و ارزاق و سرآمد عمرها، و امور ديگر، در آن ليله مباركه تفريق و مى‏ شود. ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « تقدیر در شب نوزدهم ماه رمضان صورت می گیرد و ابرام و تحکیم آن در شب بیست و یکم و امضاء آن در شب بیست و سوم صورت می گیرد » 📚الکافی ج 4 ص 156 👌و فرمود ؛ « حوادث و مرگ‏ها و روزى‏ ها و آنچه تا سال خواهد شد ، در شب نوزدهم تقدیر می شود » 📚الکافی ج 4 ص 156 ❕البته اين امر هيچگونه تضادى با آزادى اراده انسان و مساله اختيار ندارد، چرا كه تقدير الهى به وسيله فرشتگان بر طبق شايستگيها و لياقتهاى افراد، و ميزان ايمان و تقوى و پاكى نيت و آنها است. ❕يعنى براى هر كس آن مقدر مى‏ كنند كه لايق آن است، يا به تعبير ديگر زمينه ‏هايش از ناحيه خود او شده، و اين نه تنها منافاتى با اختيار ندارد و بلكه تاكيدى بر آن است. 📚تفسیر نمونه ج 27 ص 189 ❕ در گذشته بیشتر در مورد رابطه الهی با اختیار انسان توضیح داده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/3519 👌 فلسفه احیاء شب قدر در این نکته است که چون در شب قدر سرنوشت انسانها براى يك سال، بر طبق لياقتها و آنها، تعيين مى ‏شود، بايد آن شب را بيدار بود، و توبه كرد و خودسازى نمود و به درگاه خدا رفت و لياقتى بيشتر و بهتر براى رحمت او پيدا كرد ، به خاطر همین است که عبادت و بندگی در شب قدر ارزشی بالاتر از هزار ماه دارد . ❕آرى در لحظاتى كه سرنوشت ما تعيين مى‏ شود نبايد انسان در خواب باشد، و از همه چيز غافل و بيخبر كه در اين سرنوشت غم ‏انگيزى خواهد داشت ، قرآن نیز چون يك كتاب سرنوشت ‏ساز است، و خط سعادت و خوشبختى و هدايت انسانها در آن مشخص شده است بايد در شب قدر ، شب تعيين سرنوشتها، نازل گردد، و چه زيبا است رابطه ميان" قرآن" و" شب قدر"؟ 📚همان مدرک ❕لذا در فراوانی بر احیاء شب قدر تاکید شده است . 👌امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « هر کس شب قدر را احیاء بگیرد ، گناهانش آمرزیده می شود ، اگر چه به اندازه ستاره های آسمان و سنگینی و پیمانه های دریاها باشد » 📚وسائل الشیعه ج 10 ص 358 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔برترین اعمال در شب قدر چه می تواند باشد تا بتوانیم فضیلت این شب را درک کنیم ❗️❗️ 💠💠 👌برترین اعمال در شب قدر ، مشغول شدن به عبادت و بندگی و ذکر و دعا و قرائت قرآن و شب زنده داری است . ❕🔷زیرا اعمال و در شب قدر برتر از هزار ماه است . 🔶 3 ❕و هزار ماه بیش از سال است .به راستی چه شب با عظمتی است که به اندازه یک عمر طولانی پر برکت دارد . 📚تفسیر ج27 ص183 🔷امام علیه السلام فرمود : « اعمال خیر و در شب قدر برتر از هزار ماهی است که شب قدر نباشد » 📚 ج4 ص157 🔶امام علیه السلام فرمود : « اعمال صالح در شب از نماز و زکات و سایر کارهای خیر برتر است از عمل کردن در ماهی که شب قدر نداشته باشد » 📚 ج4 ص157 👌پیامبر فرمود : « هر کس شب قدر را از روی و امید به خداوند احیا نگه دارد خداوند تمام گناهانش را می آمرزد » 📚 الاشهر الثلاث ص136 👌امام علیه السلام فرمود : « هر کس شب قدر را احیا نگه دارد خداوند تمام گناهانش را می آمرزد اگر چه به اندازه ستارگان آسمان ها و سنگینی ها و پیمانه های دریاها باشد » 📚 الاعمال ص186 👌در حدیث نقل شده است که خداوند می فرماید ؛ « تقرب من برای کسی است که شب قدر را بماند ، رحمت من برای کسی است که در شب قدر به رحم کند ، جواز عبور از صراط برای کسی است که در شب قدر بدهد ، درختان و میوه های بهشتی برای کسی است که در شب قدر مرا بگوید ، نجات از آتش جهنم برای کسی است که در شب قدر کند ، رضایت من برای کسی است که در شب قدر دو رکعت بخواند » 📚مستدرک ج7 ص456 👌در نقل دیگری امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « شب قدر را احیاء بگیر و صد رکعت در آن بخوان و غسل کن » 📚الکافی ج 4 ص 156 ❕فضیل بن یسار می گوید ؛ « امام باقر علیه السلام در شب بیست و یکم و بیست و سوم ، تمام شب را با دعا سپری می شد تا هنگام صبح و سپس نماز ( صبح را ) می خواند » 📚الکافی ج 4 ص 155 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « هرکس سوره عنکبوت و روم را در شب بیست و سوم ماه رمضان بخواند ، به خداوند سوگند اهل بهشت است ، چرا که این دو سوره در نزد خدا جایگاه رفیعی دارند » 📚بحار الانوار ج 94 ص 19 ❕امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « در شب بیست و یکم و بیست و سوم صد رکعت نماز بخوان که در هر رکعت پس از حمد ، ده مرتبه سوره توحید را بخوان و اگر بتوانی این دو شب را تا صبح بیدار باشی چنین کن ، چرا که در آن فضل کبیر و نجات از آتش است » 📚همان مدرک ص 24 ❕علامه مجلسی می گوید: « بهترین اعمال در این شب ها طلب آمرزش گناهان و دعا برای امور دنیوی و اخروی است هم برای خودش و هم برای نزدیکانش چه زنده باشند و چه از دنیا رفته باشند و همچنین ذکرهای مختلف و صلوات بر محمد و آلش تا انجا که مقدور است انجام دهد ودر بعضی از روایات وارد شده که دعای جوشن کبیر را در این سه شب بخوانند» 📚زاد المعاد ص126 ❕البته شیخ صدوق در این رابطه سخنی قابل توجه دارد و می گوید ؛ « هر کس این دو شب ( شب بیست و یکم و بیست و سوم ) را به مذاکره علم احیا بدارد پس این کارش از همه کارها برتر و بهتر است» 📚امالی ، ص649 ❕به نظر می رسد که این مطلب برگرفته از سخن پیامبر به ابوذر است که فرمود ؛ « یک ساعت نشستن برای مذاکره علم محبوبتر است نزد من از شب زنده داری هزار شب که در هر شب هزار رکعت نماز خوانده شود و برتر است از هزار غزوه که انجام داده شود و برتر است از دوازده هزار مرتبه قرائت قرآن ، پس بر شما باشد به مذاکره و گفتگوی علمی چرا که با علم حلال از حرام شناخته می شود ، ای ابوذر ، یک ساعت نشستن برای گفتگوی علمی برای تو از عبادت یک سال که روزش را روزه بداری و شبش را به نماز بایستی بهتر است » 📚جامع الاخبار ص 37 ❕در کتاب مفاتیح نوین هم آمده است ؛ « احیا داشتن شب های قدر مستحب است یعنی این که شب را تا صبح بیدار باشد و با عبادت و دعا و تلاوت قران و جلسات سخنرانی دینی و پرسش و پاسخ های مذهبی و یا مطالعه کتابهای تفسیری و عقاید و مواعظ سپری کند» 📚کلیات مفاتیح نوین،ص785 👌بنابراین هم عبادت و بندگی لازم است و هم علم آموزی و یاد گرفتن دین ، در این صورت است که عبادت موجب رشد و ترقی انسان می شود . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔آیا مساله تقدیر اعمال در شب قدر با اختیار و آزادی افراد بشر منافات ندارد ❕آیا تقدیر خداوند از افراد بشر سلب اختیار نمی کند ❗️❗️ 💠💠 👌شب قدر به اين جهت « قدر » ناميده شده كه جميع مقدرات بندگان در تمام سال در آن شب تعيين مى‏ شود، اين معنى سوره دخان است كه مى‏ فرمايد ؛ « ما اين كتاب مبين را در شبى پر بركت نازل كرديم، و ما همواره انذار كننده بوده‏ ايم، در آن شب كه هر امرى بر طبق حكمت خداوند تنظيم و تعيين مى‏گردد" (دخان- 3 و 4). 👌اين بيان هماهنگ با روايات متعددى است كه مى‏ گويد در آن شب، مقدرات يك سال انسانها تعيين مى‏ گردد، و ارزاق و سرآمد عمرها، و امور ديگر، در آن ليله مباركه تفريق و مى‏ شود. ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « تقدیر در شب نوزدهم ماه رمضان صورت می گیرد و ابرام و تحکیم آن در شب بیست و یکم و امضاء آن در شب بیست و سوم صورت می گیرد » 📚الکافی ج 4 ص 156 👌و فرمود ؛ « حوادث و مرگ‏ها و روزى‏ ها و آنچه تا سال خواهد شد ، در شب نوزدهم تقدیر می شود » 📚الکافی ج 4 ص 156 ❕البته اين امر هيچگونه تضادى با آزادى اراده انسان و مساله اختيار ندارد، چرا كه تقدير الهى به وسيله فرشتگان بر طبق شايستگيها و لياقتهاى افراد، و ميزان ايمان و تقوى و پاكى نيت و آنها است. يعنى براى هر كس آن مقدر مى‏ كنند كه لايق آن است، يا به تعبير ديگر زمينه ‏هايش از ناحيه خود او شده، و اين نه تنها منافاتى با اختيار ندارد و بلكه تاكيدى بر آن است. 📚تفسیر نمونه ج 27 ص 189 👌به بیان دیگر تقدیر خداوند در ارتباط با افعال انسان از دو جهت مورد توجه است ؛ 1⃣تقدیر خداوند نسبت به اتفاقاتی که با اختیار انسان در ارتباط است . 2⃣تقدیر خداوند نسبت به اتفاقاتی که خارج از اختیار انسان است . ❕در رابطه با قسم اول باید توجه داشت که مقصود از تقدیرهای خداوند همان سنت های قطعی است که بر ما و جهان حکومت می کنند و تاثیر این سنت ها در خوشبختی و بدبختی مردم قطعی و تخلف ناپذیر است و ما در انتخاب هر سنتی از این سنن مختار و ازاد هستیم . ❕تقدیر الهی درباره ملتی که تن به تنبلی و بیکاری درد دهند و با یکدیگر به نزاع و اختلاف برخیزند و نیروهای خداد را در مسیر های غلط به هدر دهند واز وضع زمان و محیط خود آگاهی نداشته باشند ان است که دیر یا زود از هم متلاشی گردند ، ولی تقدیر خداوند درباره ملتی که به فکر محرومان زحمتکش باشد و با کم کردن فاصله طبقاتی آنان را از یک زندگانی آبرومند برخور دار سازندل و به طور خلاصه ملتی که عاطفه و دادگر باشند این است که همواره از ثبات و آرامش و ترقی و پیشرفت و تحرک و سازندگی برخوردار شوند .این ما هستیم که از هر یک از این دو تقدیر یکی را انتخاب می کنیم . گر شخص بیمار به پزشک مراجعه کند و دارو بخورد خوب میشود و اگر به پزشک مراجعه نکند و یا دارو نخورد یا می میرد یا رنجور می شود هر دو سرنوشت به دست خداست و انتخاب هریک با ماست و آثر آن به حکم خداست. هر کس تلاش و کوشش کند موفق می شود و هرکس از امکاناتش استفاده نکند، سرنوشتش خراب میشود .تقدیر خداوند این است که هر کس صله رحم کند و صدقه دهد عمرش زیاد شود و هر کس قطع رحم کند عمرش کم شود . شما میتوانید با مراجع به سنن خداوند در جهان آفرینش صدها مثال برای قضا وقدر مربوط به افعال بشر پیدا کنید ومعنای تقدیر را درباره کارهای انسان بدست اورید . 👌پیامبر گرامی فرمود ؛ « پنج طایفه هستند که دعای آنان مستجاب نمی شود یکی از آنان کسی است که از زیر دیوار کج که در حال ریختن است فرار نکند و دیوار فرو ریزد » 📚بحار الانوار ج 5 ص 105 ❗️دعای او مستجاب نمی شود زیرا سرنوشت کسی که از دیوار کج فرار نکند مرگ است ولی با اختیار خود به استقبال این سرنوشت رفت در صورتی که می توانست تقدیر دیگری انتخاب کند. 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌امیر مومنان از زیر دیواری که مشرف بر ریختن بود فرار کرد وقتی به او اعتراض کردند که آیا از قضا و قدر خداوند فرار می کنی فرمود ؛ « از قضایی به قضای دیگر و از سرنوشتی به سرنوشت دیگر فرار می کنم و هر دو تقدیر خداست» 📚توحید ،صدوق ص 369 👌یعنی من در انتخاب هر دو ازاد هستم اگر در زیر دیوار بنشینم و فرو ریزد و بمیرم به حکم سرنوشت است واگر فرار کنم و سالم بمانم ان نیز به حکم سرنوشت است . ❕با این بیان روشن می شود که مساله قضا و قدر و تقدیرات خداوند منافاتی با اختیار انسان ندارد . از سوی دیگر خداوند می داند که انسان با اختیار خود از کدام یک از تقدیرات تبعیت می کند .آیا با اختیارش صله رحم می کند تا عمرش زیاد شود یا قطع رحم می کند تا عمرش کم شود . با اختیارش تلاش می کند تا موفق شود یا تنبلی می کند تا شکست بخورد . همان امری را که قرار است انسان با اختیار خودش انجام دهد نزد خداوند معلوم است و پرودگار در پرونده عمل او ثبت می کند و طبق روایات در شب قدر فرشتگان آن پرونده را به محضر امام عصر علیه السلام عرضه می کنند . 📚بحار الانوار ج25 ص47 باب 3 👌دعا و راز و نیاز و توبه و استغفار در شب قدر برای آن است تا توفیقات و هدایات خداوند شامل انسان شود و انسان با اختیار خود و توفیقات خداوند از تقدیراتی پیروی کند که موجب سعادت او و جامعه اش می گردد . 2⃣در رابطه با قسم دوم از تقدیرات ، یعنی اتفاقاتی که برای انسان رخ می دهد اما انسان هیچ نقشی در ایجاد آنها ندارد ، انسان مومن باید یقین داشته باشد که آنچه برایش اتفاق افتاده ، به صلاح و مصلحتش بوده است چنان که خداوند به مومنین چنین آموزش می دهد ؛ « بگو هيچ حادثه ‏اى براى ما رخ نمى‏ دهد مگر آنچه خداوند براى ما نوشته است، او مولى (و سرپرست) ما است و مؤمنان تنها بر خدا توكل مى‏ كنند. » ( توبه 51) 👌چنان که گفتیم ، سرنوشت ما تا آنجا كه با كار و كوشش و تلاش ما مربوط است به دست خود ما است و آيات قرآن نيز با صراحت اين موضوع را بيان مى ‏كند مانند (وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعى‏):" انسان بهره ‏اى جز سعى و كوشش خود ندارد" (سوره نجم آيه 39) و (كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ):" هر كس در گرو اعمال خويش است" (سوره مدثر آيه 38) و آيات ديگر. 👌ولى در بيرون دايره تلاش و كوشش ما و آنجا كه از حريم قدرت ما خارج است، دست تقدير تنها حكمران است، و آنچه به مقتضاى قانون عليت كه منتهى به مشيت و علم و حكمت پروردگار مى‏ شود مقدر شده است انجام ‏پذير خواهد بود. منتها افراد با ايمان و خداپرست كه به علم و حكمت و لطف و رحمت او مؤمن هستند همه اين مقدرات را مطابق" نظام احسن" و مصلحت بندگان مى ‏دانند، و هر كس بر طبق شايستگي هايى كه اكتساب كرده است مقدراتى متناسب آن دارد. 📚تفسیر نمونه ج 7 ص 443 ❕امام صادق عليه السلام فرمود ؛ « از مرد مسلمان در شگفتم! خداوند عز و جل براى او حكمى نمى‏ كند، جز اين كه برايش خير است: اگر با قيچى‏ ها بريده شود، برايش خير است، و اگر پادشاه مشرق و مغرب شود، [باز هم‏] برايش خير است. » 📚الکافی ج 2 ص 62 ❕امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « براى من مهم نيست كه نيازمند يا بيمار يا ثروتمند گردم؛ زيرا خداوند عز و جل مى ‏فرمايد: «براى مؤمن، جز آنچه خير او در آن است، انجام نمى‏ دهم». 📚بحار الانوار ج 71 ص 151 ❕كسى از امام علىّ بن موسى الرضا عليه السلام پرسيد ؛ آيه «وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» مفهومش چيست؟ امام فرمود: «لِلتَّوَكُّلِ دَرَجَاتٌ؛ توكّل درجاتى دارد» سپس افزود: «یكى از آنها اين است كه در تمام امورت، آنچه را در مورد تو انجام مى‏ دهد به او اعتماد كنى و راضى باشى، و بدانى خداوند در خير و نظارت بر امور تو فروگذار نمى ‏كند، و نيز بدانى كه حاكميّت در همه اينها از آن اوست، و كار خود را به او واگذارى و بر او توكّل كنى» 📚بحار الانوار ج 75 ص 336 👌نوع دوم از تقدیرات هم به حسب شایستگی های فرد رقم می خورد و خداوند برای افراد شایسته تقدیراتی لحاظ می کند که به صلاح دنیا و آخرتش است و احیاء شب قدر هم برای توبه و استغفار و کسب شایستگی های بیشتر برای دریافت فیوضات الهی و بهترین تقدیرات است . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir