◀️شبهه #شماره_1778
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
شریعتی : #حکومت مذهبی ؛ رژيمی است که در آن به جای #رجال سياسی ، رجال مذهبی (روحانی) مقامات #سياسی و #دولتی را اشغال میکنند و به عبارت ديگر حکومت مذهبی يعنی حکومت #روحانيون بر ملت..
#سیاسی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
✳️نمیدانیم که جمله از مرحوم شریعتی است و یا باز بنام ایشان صادر شده است ، اما در هر حال فرقی نمیکند . به فرض که تعریف "حکومت مذهبی" چنین باشد که نیست ، اما سؤال این است که حال تعریف حکومت غیر مذهبی چیست؟
🔸اگر این را پاسخ دهند ، بر خودشان معلوم میشود که تعریفشان از "حکومت مذهبی" غلط است.
♦️مثال :
اگر در کشوری یک حقوقدان رییس جمهور شد ، میتوان گفت : حکومت غیر مذهبی ، یعنی یک حقوقدان زمام امور را در دست میگیرد ، بنابراین ، به اعتبار اینکه حقوقدان است ، به رأی مردم اهمیت نمیدهد ، استبداد دارد و ...؟ یا اگر یک اقتصاددان یا یک سرمایه دار یا یک پزشک رییس جمهور شد چه ؟ آیا تعریف ارائه شده ، فقط در خصوص حکومت مذهبی و یک شخص روحانی صدق میکند ؛ چرا؟ این تعریف از کجا آمده و بر کدام اصول عقلی ، منطقی و علمی استوار میباشد؟
♦️به جای رجال سیاسی :
به جای رجال سیاسی ، رجال مذهبی می آیند یعنی چه ؟! آیا شاخصه رجال سیاسی این است که الزاماً کافر و لامذهب باشد ؟! یک دیندار و مذهبی ، نمیتواند سیاسی باشد ؟! آنهم در اسلام ناب که "سیاست را از دیانت جدا نمیداند"؟ پس ببینید ، همه شعار بی منطق است.
1⃣صرف نظر از مذهبی و غیر مذهبی بودن یک حکومت ، باید توجه داشت که هر چند که "حاکم" یک انسان است ، اما چگونگی "حکومت" ، با یک شخص خاص تعریف نمیشود.
2⃣حکومت ، با بافت و ساختار "اعتقادی" تعریف میشود ؛ حال فرقی ندارد که مذهبی باشد یا به اصطلاح غیر مذهبی ؛ کلیسایی باشد یا اسلامی ؛ سرمایه داری باشد یا جمهوری و ...
3⃣وقتی یک بافت و ساختار "اعتقادی" ، به رأی مردم و یا به زور ، حاکمیت را در اختیار گرفت ، و قوانین کشورش را منطبق با آن ساختار تدوین کرد ، و چارچوبها و رفتارهایی را که در راستای آن اعقتاداتِ هدفمند میباشد ، در شئون متفاوت کشورداری حاکم کرد ، میشود "نوع حکومت" . حال خواه مذهبی باشد ، یا غیر مذهبی ؛ سلطنتی باشد یا جمهوری ، مستقل باشد یا وابسته.
4⃣حکومتها ، تا وقتی ساقط نشده اند ، پابرجا هستند ، در صورتی که رهبران آنها یا میمیرند ، یا به دلیل فرسودگی کناره میگیرند ، یا با رأی مردم متغیر میشوند و ... ؛ پس تعریف حکومت به اشخاص نمیباشد ؛ بلکه اشخاصی که به حکومت میرسند نیز با همان "ساختار اعتقادی" تعریف شده و از آن حیث دارای مقبولیت و مشروعیت میگردند.
5⃣حکومت سلطنتی ، از پدری به پسری یا به یکی از اعضای خانواده سلطنتی منتقل میشود (مثل انگلیس یا سعودی) ؛ حکومت دیکتاتوری ، از دیکتاتوری به دیکتاتور دیگر منتقل میشود ، خواه با کودتا باشد یا ... ؛ حکومت فراماسونی ، با اشکال متفاوتش ، بین اعضای قسم خورده و شیطان پرست تقسیم میشود ، حال چه حزبی بر سرکار آیند و چه فردی ؛ حکومت سرمایه داری ، همیشه در اختیار و کنترل و انتخاب سرمایه داران است ، حال چه سلطنتی باشد ، یا جمهوری ؛ مردمی باشند یا حزبی . همه توسط سرمایه داران اصلی ، اداره میشوند. (مثل آمریکا) . حکومت اسلامی (مانند جمهوری اسلامی ایران) نیز از یک فقیهی که در میان فقهای زنده ، دارای شرایط مساعدتر ، مطلوبتر و مقبول تر میباشد ، به فقیه دیگری دارای همین شرایط منتقل میشود.
♦️بحث از انواع حکومتها :
دقت کنیم که بحث از انواع حکومتها ، یک بحث علمی است که به صورت عام همگان میدانند و یا با توضیحی مختصر ، درک موضوع و مطلب میکنند ، و به صورت تخصصی ، از مباحث مطروح در "علوم سیاسی" میباشد . در هر حال ، اصلاً و ابداً یک بحث شعاری و ژورنالیستی نمیباشد که هر کس هر طوری که خواست ، به تناسب مواضعش ، از آن تعریف بدهد . این گونه تعاریف سبک ، تبلیغی یا ضد تبلیغی میباشد و هیچ بار علمی ندارد.
♦️حکومت غیر مذهبی نداریم :
پیش از این بسیار توضیح داده شد که تقسیم مردمان و حکومتها به «دیندار و بی دین» ، فقط یک حُقه ای برای فریب است ، در این عالم نه بی دینی و بی مذهبی وجود دارد و نه شخص بی دین و بی مذهب ؛ بلکه همگان نوعی دین و مذهب دارند ، فقط ادیان و مذاهبشان متفاوت است . حکومتها نیز چنین هستند . امپریالیسم ، کمونیسم ، صهیونیسم ، ماسونیسم ، فمینیسم ، فاشیسم ، لیبرالیسم و...، همه دین و مذهب هستند ، همه از نوعی جهان بینی و ایدئولوژی (دین) برخوردار میباشند و با آن تعریف میشوند ؛ و همه سعی دارند که به حکومت برسند و هر کدام هم که به حکومت برسند ، افرادی را به قدرت مینشانند که بر همان اعتقاد باشند و سعی کنند تا چارچوب های آن اعتقاد را بر شئون متفاوت جامعه ، قوانین و مدیریت ، حاکم کنند.
♦️حکومت اسلامی :