◀️شبهه #شماره_1342
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
آیا بیان و انتشار جمله «کُلّنا عَباسُک یا زینب (س)» #شرک است؟
#اعتقادی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
✳️پیش از آنکه بدانیم آیا این جمله ، آن جمله و جملات دیگر "شرک" هست یا نیست ؛ باید دقت کنیم که نوع نگاه ما به مقوله هایی چون «توحید ، کفر ، شرک ، نفاق و ...» ، مبتنی بر تعاریف ، چهارچوبها ، جوّسازی و فرهنگ «وهابیت انگلیسی» نباشد . این جمله نباشد ، یک جملهی دیگر ؛ جملات که تمامی ندارند ؛ پس باید معنای «توحید و شرک» را دانست . وهابیت انگلیسی (مانند سعودی و داعش امروز) ، ابتدا با سلاح "توحید و شرک" به میدان آمد ، تمامی مسلمانان شیعه و سنی را "مشرک" خواند و هر چه را خوشش نیامد "شرک" خواند و بدین بهانه ، جان و مال و نوامیس مسلمین را بر خود حلال کرد.
🔸از آن پس ، واژه ی "شرک" ، ابزار دست مشرکین وهابی قرار گرفت و خلاف باورها ، ایده ها ، خواستها ، سیاستها و منافع خود را "شرک" خواندند!
🔸اگر دقت کنید ، به ویژه در چند سال اخیر ، نگاه و فرهنگ منحط وهابیت انگلیسی ، به اذهان عمومی ما (به ویژه در فضای مجازی) القا میشود ، البته بدون بردن نام وهابیت . چرا که میدانند مردم ما خوب آنها را میشناسند و تنفر دارند.
♦️شرک :
1⃣شرک یعنی "شریک" گرفتن برای خداوند سبحان در خالقیت ، مالکیت ، ربوبیت و هر گونه عبادتی ؛ بنابراین اقسام بسیاری نیز دارد ؛ و اگر بخواهیم در یک دسته بندی کلی ، از «ترین»هایش بگوییم ، میتوانیم به موارد ذیل اشاره نماییم:
2⃣سنتی ترین و ساده ترین "شرک" ، بت پرستی است که در گذشته رواج داشت و امروزه نیز به ویژه در شرق آسیا (هندوستان ، چین ، ژاپن ، مالزی ، فیلیپین و ...) رواج دارد و تبلیغ نیز میشود.
3⃣حاکمترین شرک ، قایل شدن "ربوبیت = صاحب اختیاری و تربیت امور" ، برای صاحبان قدرتهای استکباری میباشد که در گذشته برای فراعنه قایل بودند و امروزه برای آمریکا و انگلیس.
4⃣پیچیده ترین و نامحسوس ترین شرک نیز اطاعت ، پیروی و بندگی هوای نفس میباشد که اگر کسی با آن مبارزه کرد و از آن خلاص شد ، مبتلا به شرک های دیگر و حتی معاصی نیز نمیگردد.
♦️توحید و شرک نظری و عملی :
انسان متشکل از دو بُعد نظری و عملی میباشد ، پس همانطور که توحید نظری و عملی وجود دارد ، شرک نظری و علمی نیز وجود دارد.
1⃣توحید نظری این است که آدمی در شناخت و باورهای خود (به تعبیری جهانبینی) ، معتقد به وجود خدا و معاد و بالتبع نبوت و قرآن و ... باشد ؛ اما توحید عملی ، این است که انسان در عرصه ی عمل نیز به جز خداوند سبحان را هدف نگیرد ، جز «قربة الی الله» را قصد ننماید و بالتبع اگر کاری میکند ، در چارچوب اوامر و نواهی او (شرع مقدس) باشد.
2⃣شرک نظری این است که آدمی در شناخت و باورهای خود (به تعبیری جهان بینی) ، برای خداوند متعال ، در وحدانیت ، خالقیت، ربوبیت و ... شریک قائل گردد. مثلاً برای او جسمیت قایل شود ؛ برای او فرزند قائل شود ؛ بت های زنده و مرده را در خالقیت و ربوبیت شریک بداند ؛ قدرت و مالکیت را بین او و خدایان دورغین و خیالی خود تقسیم کند و ... ؛ اما شرک عملی ، این است که انسان در کارهایش اهدافی جز او را منظور دارد (مثل نماز ریایی) ، بنده و مطیع رب النوع های کاذب ، ادعایی و خیالی گردد و ...
♦️گناه :
بنابراین ، به فرض این که فعلی، گناه باشد ، دلیل بر آن نیست که "شرک" نیز باشد [البته بحث ما از شرک خفی و ... نیست]. گناه ممکن است از غفلت ، نادانی ، فشار نفس و ... رخ دهد . اگر هر گناهی به مثابه ی "شرک" بود ، هر کسی با اولین گناه ، از جرگهی موحدین و مؤمنین خارج میشد و گناهش نیز با «استغفار = طلب بخشش و پوشش» و «توبه = بازگشت از گناه به سوی خدا» بخشوده نمیشد ؛ و بازگشتش منوط به دوباره "اسلام" آوردن و اظهار قلبی و زبانی شهادتین میگردید.
♦️نصرت و تعاون :
آیا هر گونه «نصرت ؛ حمایت و یاری» و نیز هر گونه «تعاون ؛ همکاری و مدد یکدیگر»، شرک است ؟! اگر چنین باشد که باید هرگونه فعالیت های اجتماعی ، اعم از سیاسی ، آموزشی ، فرهنگی ، اقتصادی و ... را تعطیل کنند و هر کس خودش برود در جنگلی به تنهایی زندگی کند ! آیا خداوند علیم ، در قرآن مجید ، بارها به «نصرت و تعاون» ، امر و توصیه ی مؤکد ننموده است ؟! بنابراین ، اگر "نصرت و تعاون"، در راه خدا و به امر خدا باشد، یک تکلیف است، پس عبادت است و اگر در راه غیر خدا باشد ، گاهی شرک ، گاهی ظلم و گناه نابخشودنی نیز میباشد . مانند به یاری شتافتن وهابیت ، برای اربابان کافر و مستکبر (آمریکا ، انگلیس ، اسرائیل و کلاً فراماسون و صهیونیسم بین الملل) ؛ و نیز هر کسی که با فکر ، اندیشه ، قلم ، قدم، مال و یا هر امکان و اقدام خود، به هر مقداری ، به کمک آنها میشتابد . (المائدة، 2)
♦️یا زینب ، کُلّنا عَباسُک (سلام الله علیهما) :