◀️شبهه #شماره_1656
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
مگه اون موقع محرم و نامحرمی نبوده که #کنیزان میتونستند حجاب نداشته باشند
مگر کنیزان مسلمان نبوده اند؟یا اگر کنیزی مسلمان بود میتونست حجاب نداشته باشد؟مگر محرم و نامحرمی کنیز و غیر کنیز دارد؟"
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
چرا محرم نامحرمی بوده.
در آن زمان معمول بوده كه كنيزان بدون پوشيدن سر و گردن از منزل بيرون مىآمدند، و از آنجا كه از نظر اخلاقى وضع خوبى نداشتند گاهى بعضى از جوانان هرزه مزاحم آنها مىشدند، در اينجا به زنان آزاد مسلمان دستور داده شد كه حجاب اسلامى را كاملا رعايت كنند تا از كنيزان شناخته شوند و بهانهاى براى مزاحمت به دست هرزگان ندهند.
بديهى است مفهوم اين سخن آن نيست كه اوباش حق داشتند مزاحم كنيزان شوند، بلكه منظور اين است كه بهانه را از دست افراد فاسد بگيرند.ديگر اينكه هدف اين است كه زنان مسلمان در پوشيدن حجاب سهلانگار و بى اعتنا نباشند مثل بعضى از زنان بى بند و بار كه در عين داشتن حجاب آن چنان بىپروا و لاابالى هستند كه غالبا قسمتهايى از بدنهاى آنان نمايان است و همين معنى توجه افراد هرزه را به آنها جلب میكنه. 📝 *لبیک یا حسین* خانم دارستانی, [۱۶.۰۴.۱۶ ۲۱:۳۸]
[In reply to M. Rezayat]
با توجه به واقعیت بردهداری در زمان ظهور اسلام، این دین با وجود مبارزه تدریجی با آن،[1]احکامی نیز برای بردگان در نظر گرفت که یکی از آنها موضوع حجاب کنیزان بود. با توجه به آیات و روایات مرتبط؛ حجاب زنان و کنیزان را میتوان به چند دوره تقسیم کرد:
1. دوره همگونی حجاب زنان آزاد با حجاب کنیزان
با توجه به برخی آیات قرآن، گویا حجاب همه زنان (اعم از کنیز و غیر کنیز) تا زمان نزول این آیات همانند و شبیه بوده است و پس از آن، تفاوتی بین حجاب آنان ایجاد شده است. آیه 31 سوره نور به طور خاص؛ دستور حجاب کاملتر به زنان مؤمنه میدهد و جزئیاتی از حجاب را مطرح میکند که قبلاً رعایت نمیشده، مثلاً میفرماید: «...روسریهاى خود را بر سینه خود افکنند [تا گردن و سینه با آن پوشانده شود]...».[2]
از آیه 59 احزاب برمی آید که رعایت حجاب کامل اسلامی از طرف زنان قبل از نزول این آیه لازم نبوده و فرقی بین زنان آزاد و کنیزان نبوده است.
2. دوره تفاوت حجاب زنان آزاده و کنیزان
در بررسیهای قرآنی - تاریخی، نقطه جدایی و تفاوت حجاب کنیزان با زنان آزاده را میتوان نزول آیه 59 سوره احزاب دانست. در شأن نزول این آیه[3] چنین آمده است: عدهای از افراد لا ابالی؛ به خصوص شبهنگام؛ مزاحم دختران و زنان پاکدامن میشدند و بهانه آنان؛ شباهت ظاهریشان با زنان فاسده و کنیزان بود؛ خداوند در اینباره دستور جدیدی ابلاغ کرد و فرمود: «اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها(روسریهاى بلند) خود را بر خویش فروافکنند، این کار براى اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است؛ [و اگر تا کنون خطا و کوتاهى از آنها سر زده توبه کنند] خداوند همواره آمرزنده رحیم است».[4]
یعنی؛ اگر این حجاب کامل را رعایت کنند از دیگر افراد متمایز شده و به صورت معمول مورد آزار و اذیت قرار نمیگیرند.
تکمیل حجاب در این آیه با توجه به معنای آن؛ مربوط به حجاب سر و گردن است[5] و بر طبق روایات؛[6] مخصوص زنان آزاد بود و میتوان فهمید که در جامعه آن روز به این قسمت از حجاب اهمیتی داده نمیشد و دست کم بودند دختران و زنانی که چنین حجابی نداشتند.
باید دقت شود که معنای این آیه شریفه؛ لزوم بیحجاب بودن کنیزان نیست، همانطور که نمیتوان اجازه اذیت و آزار کنیزان و نظر شهوانی و گفتوگوهای هوس انگیز با آنان را از آیه برداشت کرد.
اولین گزارش اجبار کنیزان به نپوشاندن سر در دوران خلیفه دوم نقل شده است. «بغوی» در تفسیر خود روایتی نقل میکند: «روزی کنیزکی که روی خود را پوشیده بود از جلوی دیدگان عمر؛ خلیفه دوم، گذشت. عمر به او دشنام داد و با شلاق به او ضربه زد و گفت: آیا خودت را شبیه زنان آزاد کردهای؟!».[7]
ظاهراً همین روش دست کم تا زمان عمر بن عبدالعزیز؛ یعنی سالهای پایانی قرن اول در بین لایه حکومتی و عموم مردم ادامه داشت. از دستورات عمر بن عبدالعزیز نیز آن بود که مانع شوند کنیزان، حجاب خود را مانند زنان آزاد قرار دهند.[8]
اولین روایات شیعی موجود در این باب نیز مربوط به اواخر همین قرن است.
راوی میگوید از امام باقر(ع) پرسیدم: آیا کنیز هم باید سر خود را بپوشاند و نماز بخواند؟ آنحضرت فرمود: «بر کنیز واجب نیست که مقنعه بر سر کند».[9]
از امام صادق(ع) پرسیده شد: آیا کنیزى که نماز میگذارد [باید] سر خود را بپوشاند؟ آنحضرت فرمود: «خیر، پدرم هر گاه میدیدند کنیز خادمه نماز میخواند و مقنعه بر سر کرده او را میزد تا مقنعهاش را بردارد و بدین ترتیب زن حرّه(آزاده) از مملوکه مشخص گردد».[10]
ادامه پاسخ #شبهه #شماره_1656
اما روایت دیگری نیز از امام صادق(ع) نقل شده است که در آن؛ زدن کنیزان را به دیگران نسبت دادهاند: ابی خالد قماط نقل میکند از امام صادق(ع) پرسید: آیا کنیز باید سر خودش را بپوشاند؟ آنحضرت فرمود: «اگر خواست میتواند بپوشاند و میتواند نپوشاند (مخیر است) شنیدم که پدرم میفرمود: این کنیزان زده میشدند و به آنان گفته میشد که خود را شبیه زنان آزاد نکنید».[11]
اینکه امام باقر(ع) در این روایت، سنت تنبیه کنیزان در صورت حجاب را به دیگران نسبت داده، شاید نشانگر آن باشد که اصرار بر نپوشیدن مقنعه و روسری برای کنیزان پیش از آنکه سنت اسلام باشد، سنت خلیفه دوم بوده است.
بیهقی از انس بن مالک چنین نقل کرده است: «کنیزکان عمر بن خطاب در حالی به ما خدمت میکردند که موهای ایشان پیدا بود و بر سینههایشان ریخته بود».[12] البانی این روایت و رجال آنرا ستوده است.[13]
همین سنت خلیفه دوم بعد از او پیگیری شد و در این مدت یعنی تا سالهای پایانی قرن اول که عمر بن عبدالعزیز مجدداً بر این سنت تأکید کرد، ما گزارشی در این زمینه نداریم.
روایات شیعی نیز در سالهای پایانی قرن اول و اوائل قرن دوم - یعنی درست مصادف با احیاء مجدد روش تنبیه توسط خلیفه وقت- صادر شده است. بنابراین، احادیثی که در آن سخن از تنبیه و زدن کنیزان است و حتی در عبارات آن؛
📝 *لبیک یا حسین* خانم دارستانی, [۱۶.۰۴.۱۶ ۲۱:۳۹]
[In reply to M. Rezayat]
عبارتی شبیه عبارت،خلیفه دوم وجود دارد، میتواند نشانگر نوعی تقیه در آن باشد.[14]
برخی از اندیشمندان اهل سنت نیز چنین تنبیهی را در دورههای بعدی روا ندانسته و در صدد توجیه رویکرد خلیفه دوم برآمدند: «جلوگیری از حجاب کنیزان در زمان عمر، یک سیاست شرعی (حکم دولتی و نه حکم شرعی) بوده است».[15]برخی نیز این سیاست را سیاستی موقّت خواندهاند که در زمان خلیفه دوم و احیاناً در زمانی محدود اجرا و سپس انکار شده است.[16]
هر چه از زمان عمر بن عبدالعزیز و اوائل قرن دوم به بعد میرویم حقیقت این مطلب رخنمایی میکند، همانطور که ذکر شد، در برخی روایات امام صادق(ع) دیگر صحبتی از اجبار به بی حجابی کنیزان نیامده، بلکه آنان را در اختیار حجاب آزاد قرار داده است.[17]
بررسی و نتیجهگیری از روایات
با بررسی روایات شیعی که بیشتر آنها مربوط به حجاب در نماز برای کنیزان است، میتوان نتیجه گرفت که کنیزان در پوشش سر و یا نپوشاندن آن آزادند، اگرچه عفاف و پوشش در هر حال برتری و استحباب دارد. همچنین نمیتوان به روایات تنبیه کنیزان در صورت پوشاندن سر، اعتماد چندانی کرد.
مشهور فقها نیز قائل به عدم وجوب پوشش سر برای کنیزان - در نماز و غیر نماز – شدهاند، اگرچه حکم به استحباب حجاب برای آنان دادهاند.[18]
[1]. ر.ک: «اسلام و برده داری»، سؤال 513.
[2]. نور، 31. نیز ر.ک: «حجاب در اسلام»، سؤال 431؛ «کیفیت تشریع حجاب»، سؤال 11202.
[3]. عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، تحقیق: رسولی محلاتی، سید هاشم، ج 4، ص 307، قم، انتشارات اسماعیلیان، چاپ چهارم، 1415ق.
[4]. احزاب، 59.
[5]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 17، ص 427، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[6]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج8، ص 581، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372 ش.
[7]. بغوی، حسین بن مسعود، معالم التنزیل فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 664، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1420ق.
[8]. «عمر بن عبد العزیز کتب: أن لا تلبس أمه خمارا و لا یتشبهن بالحرائر»؛ ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق: عطا، محمد عبد القادر، ج 5، ص 296، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق.
[9]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 3، ص 394، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[10]. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 4، ص 411، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق.
[11]. «عَنْ أَبِی خَالِدٍ الْقَمَّاطِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنِ الْأَمَةِ أَ تُقَنِّعُ رَأْسَهَا قَالَ إِنْ شَاءَتْ فَعَلَتْ وَ إِنْ شَاءَتْ لَمْ تَفْعَلْ سَمِعْتُ أَبِی یَقُولُ کُنَّ یُضْرَبْنَ فَیُقَالُ لَهُنَّ لَا تَشَبَّهْنَ بِالْحَرَائِرِ»؛ همان، ص 412.
[12]. بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، محقق: عطا، محمد عبد القادر، ج 2، ص 320، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ سوم، 1424ق.
[13]. «قلت: و إسناده جید رجاله کلهم ثقات»؛ البانی، محمد ناصر الدین، إرواء الغلیل فی تخریج أحادیث منار السبیل، ج 6، ص 204، بیروت،
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_1656
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
مگه اون موقع محرم و نامحرمی نبوده که #کنیزان میتونستند حجاب نداشته باشند
مگر کنیزان مسلمان نبوده اند؟یا اگر کنیزی مسلمان بود میتونست حجاب نداشته باشد؟مگر محرم و نامحرمی کنیز و غیر کنیز دارد؟"
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
چرا محرم نامحرمی بوده.
در آن زمان معمول بوده كه كنيزان بدون پوشيدن سر و گردن از منزل بيرون مىآمدند، و از آنجا كه از نظر اخلاقى وضع خوبى نداشتند گاهى بعضى از جوانان هرزه مزاحم آنها مىشدند، در اينجا به زنان آزاد مسلمان دستور داده شد كه حجاب اسلامى را كاملا رعايت كنند تا از كنيزان شناخته شوند و بهانهاى براى مزاحمت به دست هرزگان ندهند.
بديهى است مفهوم اين سخن آن نيست كه اوباش حق داشتند مزاحم كنيزان شوند، بلكه منظور اين است كه بهانه را از دست افراد فاسد بگيرند.ديگر اينكه هدف اين است كه زنان مسلمان در پوشيدن حجاب سهلانگار و بى اعتنا نباشند مثل بعضى از زنان بى بند و بار كه در عين داشتن حجاب آن چنان بىپروا و لاابالى هستند كه غالبا قسمتهايى از بدنهاى آنان نمايان است و همين معنى توجه افراد هرزه را به آنها جلب میكنه. 📝 *لبیک یا حسین* خانم دارستانی, [۱۶.۰۴.۱۶ ۲۱:۳۸]
[In reply to M. Rezayat]
با توجه به واقعیت بردهداری در زمان ظهور اسلام، این دین با وجود مبارزه تدریجی با آن،[1]احکامی نیز برای بردگان در نظر گرفت که یکی از آنها موضوع حجاب کنیزان بود. با توجه به آیات و روایات مرتبط؛ حجاب زنان و کنیزان را میتوان به چند دوره تقسیم کرد:
1. دوره همگونی حجاب زنان آزاد با حجاب کنیزان
با توجه به برخی آیات قرآن، گویا حجاب همه زنان (اعم از کنیز و غیر کنیز) تا زمان نزول این آیات همانند و شبیه بوده است و پس از آن، تفاوتی بین حجاب آنان ایجاد شده است. آیه 31 سوره نور به طور خاص؛ دستور حجاب کاملتر به زنان مؤمنه میدهد و جزئیاتی از حجاب را مطرح میکند که قبلاً رعایت نمیشده، مثلاً میفرماید: «...روسریهاى خود را بر سینه خود افکنند [تا گردن و سینه با آن پوشانده شود]...».[2]
از آیه 59 احزاب برمی آید که رعایت حجاب کامل اسلامی از طرف زنان قبل از نزول این آیه لازم نبوده و فرقی بین زنان آزاد و کنیزان نبوده است.
2. دوره تفاوت حجاب زنان آزاده و کنیزان
در بررسیهای قرآنی - تاریخی، نقطه جدایی و تفاوت حجاب کنیزان با زنان آزاده را میتوان نزول آیه 59 سوره احزاب دانست. در شأن نزول این آیه[3] چنین آمده است: عدهای از افراد لا ابالی؛ به خصوص شبهنگام؛ مزاحم دختران و زنان پاکدامن میشدند و بهانه آنان؛ شباهت ظاهریشان با زنان فاسده و کنیزان بود؛ خداوند در اینباره دستور جدیدی ابلاغ کرد و فرمود: «اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها(روسریهاى بلند) خود را بر خویش فروافکنند، این کار براى اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است؛ [و اگر تا کنون خطا و کوتاهى از آنها سر زده توبه کنند] خداوند همواره آمرزنده رحیم است».[4]
یعنی؛ اگر این حجاب کامل را رعایت کنند از دیگر افراد متمایز شده و به صورت معمول مورد آزار و اذیت قرار نمیگیرند.
تکمیل حجاب در این آیه با توجه به معنای آن؛ مربوط به حجاب سر و گردن است[5] و بر طبق روایات؛[6] مخصوص زنان آزاد بود و میتوان فهمید که در جامعه آن روز به این قسمت از حجاب اهمیتی داده نمیشد و دست کم بودند دختران و زنانی که چنین حجابی نداشتند.
باید دقت شود که معنای این آیه شریفه؛ لزوم بیحجاب بودن کنیزان نیست، همانطور که نمیتوان اجازه اذیت و آزار کنیزان و نظر شهوانی و گفتوگوهای هوس انگیز با آنان را از آیه برداشت کرد.
اولین گزارش اجبار کنیزان به نپوشاندن سر در دوران خلیفه دوم نقل شده است. «بغوی» در تفسیر خود روایتی نقل میکند: «روزی کنیزکی که روی خود را پوشیده بود از جلوی دیدگان عمر؛ خلیفه دوم، گذشت. عمر به او دشنام داد و با شلاق به او ضربه زد و گفت: آیا خودت را شبیه زنان آزاد کردهای؟!».[7]
ظاهراً همین روش دست کم تا زمان عمر بن عبدالعزیز؛ یعنی سالهای پایانی قرن اول در بین لایه حکومتی و عموم مردم ادامه داشت. از دستورات عمر بن عبدالعزیز نیز آن بود که مانع شوند کنیزان، حجاب خود را مانند زنان آزاد قرار دهند.[8]
اولین روایات شیعی موجود در این باب نیز مربوط به اواخر همین قرن است.
راوی میگوید از امام باقر(ع) پرسیدم: آیا کنیز هم باید سر خود را بپوشاند و نماز بخواند؟ آنحضرت فرمود: «بر کنیز واجب نیست که مقنعه بر سر کند».[9]
از امام صادق(ع) پرسیده شد: آیا کنیزى که نماز میگذارد [باید] سر خود را بپوشاند؟ آنحضرت فرمود: «خیر، پدرم هر گاه میدیدند کنیز خادمه نماز میخواند و مقنعه بر سر کرده او را میزد تا مقنعهاش را بردارد و بدین ترتیب زن حرّه(آزاده) از مملوکه مشخص گردد».[10]