eitaa logo
ویکی شبهه ( پاسخ به شبهات و شایعات فضای مجازی)
16.5هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
3هزار ویدیو
14 فایل
. ❌ تبادل و تبلیغ نداریم❌ 📲ارسال شبهات و شایعات👇 https://eitaa.com/joinchat/2097479691C55df9079c9 📲کانال ✅ ویکےشبهہ ✅ در تلگرام: https://telegram.me/Wiki_Shobhe . .
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷ویکی شبهه🇮🇷 @Wiki_Shobhe 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 ◀️شبهه 💡کلمات کلیدی : ، بی_خانمان، ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe خشایار عمادی: نیمه شبی بود، خسته خانه آمد. لیلا، همسرش، گفت بود به دلیل خستگی از تشریفات در همه بخش های زندگی، خواهان جدایی است. اشک در چشمانش حلقه بست و سکوت کرد... دوچمدان کتاب و یک چمدان لباس هایش را بست و به دفتر نخست وزیری نقل مکان کرد. اتاقی از دفتر نخست وزیری را تا مدتی مسکن خود قرار داد. روزی محمدرضا شاه با او تماس گرفت و پرسید: "چه شده که پس از لیلا دفتر نخست وزیری را خانه کرده ای؟؟" پاسخ داد: "خانه مان را لیلا پیش از عروسی خریده بود. در واقع من در خانه او زندگی می کردم و اگر به خانه مادرم هم بروم از جدایی ما سخت آزرده خواهد شد." پس از آن بود که شاه فهمید نخست وزیر خانه ای از خود ندارد! دستور داد زود یکی از کاخ ها را خریداری، و از آن به بعد آنجا را "سرای نخست وزیری" کردند. او کسی نبود جز امیر عباس هویدا، نخست وزیر محمدرضا شاه پهلوی.... برگرفته از کتاب "معمای هویدا" (نوشته دکتر عباس میلانی، کمونیست سابق و از مخالفان حکومت پهلوی) آری، این بود بالاترین مقام اجرایی کشور در حکومت دزد و فاسد پهلوی!!!!!!!!! چه خوب شد که ملت بسیار آگاه (!!) ایران انقلاب کردند و انسانهای شریف و درستکار را به جای آن فاسدان دوران پهلوی سر کار آوردند!!!!!!!! ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ وقتی در نیویورک بودم تلویزیون‌ها خبر دادند امیر_عباس_هویدا به دستور محمدرضا زندانی شده است. فریدون_هویدا برادرش که مثل خودش یک آدم خنثی است و عادات و حرکات زنانه دارد و با یک لحن مخصوصی صحبت می‌کند، آمد پیش من و گریه و زاری کرد که تلفن بزنم به محمدرضا و از او تقاضای استخلاص امیرعباس را بکنم. گفتم من یک همچی کاری نمی‌کنم. چشمش کور برود زندان تا آدم بشود! شاید باورتان نشود که این آدم... همیشه ایام یا در محوطه سعدآباد قدم می‌زد یا در خانه‌ای که در حوالی تجریش داشت با خواننده‌ها و نوازنده‌ها و مطرب‌ها خوش بود و یا مجالس خراب بر پا می‌کرد... آخه این هم شد نخست وزیر؟! یادم هست همین هویدا وقتی به دستور محمد_رضا از نخست وزیری خلع شد، آمد پیش من و با چشمان سرخ شده از گریه و صدای محزون و گرفته دست مرا بوسید و استدعا کرد پیش محمدرضا شفاعتش را بکنم تا در پست نخست وزیری باقی بماند! گفتم: من در امور مملکت دخالت نمی‌کنم و کاری به این کارها ندارم اما تو در این ۱۳ سال چه کار درستی انجام دادی که من حالا بروم و به واسطه آن محمدرضا را وادارم تا تو را در نخست وزیری نگه دارد؟! تاج_الملوک خاطرات_تاج_الملوک (همسر رضاشاه و مادر محمدرضا پهلوی) صفحه ٤٦٧ قانون؛ هر توهین به ما و‌دین ما=پاسخ به یکی از شبهات و رسوا کردن جعلیات باورهایتان @saerin باز نشر از: 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 @Wiki_Shobhe