فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسطوری شهادت امام صادق
و فراق تو....
جانسوز ترین خاطره از زندگانی ام بود که به وصال تلخی پایان یافت!
من بودم و یک پیکر از تو که چیزی جز استخوان نبود!
آه دنیا..... آه ای دنیای بی وفا! اینگونه جواب عشقم راپس دادی؟
همسرم! پاره ای از تنم! که نمی دانم کی و چطور از من دل ربود💘
فرزندانم..💔
حال اینگونه باید با پاره تنم روبه رو شوم؟!
در حالی که پاره ای از استخوان از او برایم آوردند؟
او چهارشانه بود! قدش سایه ی سرم! حال اینطور به پناهگاه و منشاء آرامش و امنیتم روبه رو شدم!..... 💔
همسر عزیز تر از جانم می گویند وقت وداع 👋 است و برای آخرین بار کنارت زمزمه می کنم!) :.. د. و. س. ت. ت. د. ا. ر. م💞
می دانم! می دانم که این آخرین دیدارمان نخواهد بود!
انگشتر عقیق و بازوبندت را به یادگار نگه خواهم داشت زیرا عطر تورا دارند..... 💔
تقدیم به:همسران شهدای مدافع به خصوص شهید تازه تشییع شده...
نویسنده :م س ا 🥀
کپی آزاد..
@Witness
سلام رفقا
شدیدا ب یک ادمین تبادلات و پست نیازمندیم!
✅ خواهشا سن شون هم ۱۵ به بالا
✅ ادمین تبادل، تبادلات رو سر موقع انجام بدن! و ادمین پست فعال باشن!
اگر دوستی در بین مان هست ب آیدی مراجعه کن
@Fa_Za_Za
#چندکلمـہ ...
روایـت داریـم ...
هرکـس بعـد از نماز واجب
یک دعـای مستجـاب دارد!
وقتی خدا میگوید:
بعد از نماز دستت را بلند کن
حاجـت بـخواه ...
چرا انـجام نمیدهی ...؟
#آیتالله_مجتهدی_تهرانی
| @Witness |
ای شهید؟!☘
دعـا کن برای ما
گمنـام ماییـم که در دنیـا
فقط بدنبـال جاه و مقـام و نامیـم؛
دعایـمان کن
ای آسمانیِ بی ادعا..!
ما هویتمان را گم کرده ایم...
🌹خوش نام تویی؛گمنام منم🌹
💝 @Witness
😍 #روزی_عُشّاق 😍
چیرگی بر نفس 👊
وقتی بهار سال 36 به دومین ماهش رسید🌺، تو یه خونه مستاجری حوالی میدون خراسان ،خانواده مشهدی محمدحسین هادی شیش نفره شد👨👩👧👦.پسری به دنیا اومد که کفّ نفس رو خوب یاد گرفت؛بنده واقعی خدا بود💞...کی بود گفت شهید هادی ؟؟مرحبا ! 👏👏👏
اسمشو خیلی شنیدین می دونم ! 🙃
خوب ازش می دونین می دونم ! 😊
پس توی اتوبیوگرافی شهید گیر نمی کنیم.می ریم سر اصل مطلب🙂
📢خواهرا و برادرا!توجه!📢
عه ببخشید شما اون برادری نیستی که عکس این شهید تو صفحه مجازیته؟🤔
پس چرا وقت صحبت کردن با نامحرم زللل می زنی تو چشاش؟😳والا رفقای شهید هادی که می گفتن ابراهیم به نامحرم آلرژی داشت. .🙄
شما آبجی!شمایی که شهید رو برادر معنوی خودت می دونی.😍.بله شما!☺️
به نقل از خواهر شهید دهقان می گم: همانطور که شما شهید را برادر خود می دانید او هم شما را خواهر خود می داند.پس برایش خواهری کنید.💝
پس خواهر معنوی شهید هادی! در جلب توجه نامحرم انقدر کوشا نباش.🙃
شما اخوی محترم که به فوروارد کردن تکست های شهیدانه📃و انتخاب پروفایل های لاکچریِ دلتنگ شهادت❣و عضویت تو کانال های شهدایی🎫💻؛شهره ی خاص و عامی🎗!
لطف کن و یه کم ویترین اخلاق و مَنِشِت رو هم شهدایی کن.☺️
نسیم بوی تو را صبح با خودش آورد🍃
و گفت: روزی عشاق با خداوند است🌺
@Witness
#حجاب
چـــادرےهایی را میــشنـــاسۍ کـہ
#حرمــت آن را نـگـــه نــمیـــدارنــد !😒
بـــاور کن ایــن قـانـع کنـنده نیسـت☝️🏻
بـــراے #چـــــادر نـــداشــتــن تـۅ
تـــۅ حــرمـت ِ #حـجــاب ِ زهــرا(سـ)
رانــــگـه دار ...💛🍃
و بـه هــمـه ثــابـت کـن
چــادرےهایِ #زهــرایـۍ بیـشـترنـد ...😍👌🏻
💝 @Witness
#خاطرات_شهدا
روز های اول انقلاب گذشت
سختی های زیادی داشتیم ☝️
نبود نفت، در گیری های ضد
انقلاب، ترور ها و ....
نمی دونید چه ایامی بود
خوشحال بودیم که این روزها
می گذره و اوضاع بهتر می شه
مدتی گذشت تا اینکه جنگ شروع
شد با اینکه یک لحظه تحمل دوری
بچه هارو نداشتم، اما بخاطر خدا
اجازه دادم که به جبهه برند 😭
خیلی سخت بود ، خصوصا برای
من ... اما تحمل کردم و توکل کردم
به خدا
بچه هام یکی یکی رفتند 😔
روزهایی بود که یک پسرم مفقود
و چهار پسرم هم زمان در جبهه
حضور داشتند
خلاصه اینکه شش پسر من در
طول دوران دفاع مقدس به طور
مستمر در جبهه بودند ✋
یادمه که هر بار بچه ها می رفتند
براشون آش پشت پا درست می
کردم
مدتی بود که حساب کردم هر
هفته دوبار آش درست کرده بودم
همسایه ها اعتراض می کردند
که سیده خانم، چه خبره ؟ 😳
گفتم : باور کنید هر آش که پختم
پشت پای یکی از بچه ها بود
جواد میاد، جمال می ره، کمال
میاد جابر می ره ... بعضی بچه ها
چند روز به مرخصی می اومدند
و دوباره می رفتند 😞
بچه ها یکی یکی می رفتند و
میومدند. همیشه سینی آب و قرآن
دستم بود و اونها رو بدرقه می
کردم
روزها گذشت تا اینکه کمال در یکی
از عملیات ها به شدت مجروح شد
با هلی کوپتر به یکی از شهرها
بردنش
وقتی رفتم ملاقاتش
پارچه سفیدی روی بدنش انداخته
بودند تا من زخم هاشو نبینم 😧
اما در همون حال مردم و زنده
شدم
جراحت کمال شدید بود ، خواست
خدا بود که زنده مونده بود 😔✋
ولی با همه مجروحیت و مدت ها
بستری شدن در بیمارستان ،
هیچوقت به دنبال درصد جانبازی و
... نرفت.
می گفت ما برای این چیزا جبهه
نرفتیم
پسر دیگرم جلال هم اواخر جنگ توی
حلبچه مجروح شد
یادمه اون ایام همسایه ها می گفتند
خدا نکنه برای بچه های سیده خانم
اتفاقی بیفته، چون اینطوری که به
بچه هاش وابسته اس زنده نمی
مونه
همه می دونستند من طاقت دوری
فرزندم رو ندارم 😭
اما به همه می گفتم : بچه های
من از بچه های امام حسین ( علیه
السلام ) عزیز تر نیستند
آقا همه ی بچه هاش رو برای خدا
هدیه کرد. ☝️
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله
#مادران_آسمانی
#شهید_جاوید_الاثر
#شهید_جمال_محمد_شاهی
🕊
❤️🕊 @Witness
#امام_رضایے
حالم به جز نگاه تو بهتر نمی شود؛|🌸🍃
یک شب بدون ذکر رضا سر نمی شود...
می گریم از برای حرم رفتنم، رضــا
نابرده رنج گنج میسر نمی شود...|😢💔
[ @Witness ]~