#تلنگر
هروقت فكر گناه سراغم مياد، به یاد #مرگ میوفتم.💀
❌به اينكه اگه موقع انجام گناه سكته كنم و بميرم...😰
🔥✋🏻و دستم جايي باشه كه نبايد باشه يا حتی تن برهنه باشم
(چه آبرويي ازم ميره😔)
📛مهمتر از همه اينكه ديگه مُردم و فرصتی برای جبران اشتباهم و توبه ندارم.😭
☑️پس : اگه تحریک شدی به این فکر کن ممکنه الان فرشته مرگ کنارت باشه...😰
⚠️ به این فکر کن که بعد مرگ دیگه راه بازگشتی نیست...♻️❌
📛کی میتونه الان اینجا قسم بخوره که تا یک دقیقه دیگه زندس⁉
️
📛پپس تویی که از یک دقیقه یا حتی یک ثانیه بعد از خودتم خبری نداری، چطور این گناهو انجام میدی درحالیکه ممکنه درهمون لحظه بمیری⁉️💀
📛چه تضمینی میکنی که وقتی برای #توبہ داشته باشی⁉️
️
❕پپس مواظب باش❕
💀 مـرگ خبر نمیکنه 💀
#برای_حمایت_از_ما_لطفا_مطالب_کانال_را_فوروارد_کنید
@witness🌸
#گـفتـگو😉
👱♂ : سلام خـواهـر خـوبیـد؟؟ مـیشه باهـام آشـنا بشیم؟!(🙄)
:سلام ممنـون ! در چه جـهت آشـنا بشیم؟؟(😐)
👱♂: فقط در حـدِ خـواهـر برادری!!()
: آهان ! باشه!(😳)
👱♂: پس آبجـی جـان مـیشه اسمـتون و سنتـونو بدونم ؟!؟(😕)
:بله !! زهـرا هـسـتم ، ۱۹ ساله
👱♂: بـح زهـرا خانم(😶)
: شما چی بـرادر؟؟
👱♂: رضـا هسـتم ، ۲۱ سـاله(😐)
یـڪ مـاه بعـد؛؛👇👇👇
👱♂ : سـلام عشـقم !!(😳)
زهـرا جـونم خـوبـۍ؟؟(😑)
:سـلام عـزیزم قـربونت تـو خـوبی ؟؟(😤)
👱♂:خـدا نکـنـه عشقـم !(😶)
عـزیزم امـروز ساعت شش مـیام دنـبالت هـاااااا !! بـریم یـه قهـوه برنیـم(😓)
: واااااای!!! بـاشـه(😖)
↑↑↑ایـن مـاجـراے ڪـسایی کـه مـیگـن که فقـط خـواهـر برادرے مـیحـرفیـم ، ولـے متـاسفانـه بعـد از چنـد مدت تـبدیـل میـشه به حـرفـاے عـاشـقانـه😏
واقـعا به نـاراحـت ڪـردن امـام زمـان مـی ارزه؟؟😔😞😥
@Witness
#کانال_از_چادرم_تا_شهادت💞
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🍃🌸
#حتمابخونیم
مذهبی بودم
کارم شده بود چیک و چیک!
سلفی و یهویی..
عکس های مختلف با چادر و روسری لبنانی!
من و دوستم یهویی توی کافی شاپ
من و زهرا یهویی گلزار شهدا
من و خواهرم یهویی سرخه حصار
عکس لبخند با عشوه های ریز دخترکانه..
دقت میکردم که حتما چال لپم نمایان شود در تمامی عکسها..
کامنتهایم یک در میان احسنت و فتبارک الله احسن الخواهر!
دایرکت هایم پرشده بود از تعریف و تجمید ها
از نظر خودم کارم اشتباه نبود
چرا که داشتم حجاب؛حجاب برتر!
کم کم در عکسهایم رنگ و لعاب ها بالا گرفت
تعداد مزاحم ها هم خدا بدهد برکت!
کلافه از این صف طویل مزاحمت...
یکبار از خودم جویا شدم چیست علت؟!
چشمم خورد به کتابی..
رویش نشسته بود خروارها خاک غفلت..
هاا کردم.. و خاکها پرید از هر طرف..
"سلام بر ابراهیم" بود عنوان زیر خاکی من...
ابراهیم هادی خودمان..
همان گل پسر خوشتیپ..
چارشانه و هیکل روی فرم و اخلاق ورزشی..
شکست نفس خود را..
شیک پوشی را بوسید و گذاشت کنج خانه..
ساک ورزشی اش هم تبدیل شد به کیسه پلاستیکی!
رفتم سراغ ایسنتا و پستها
نگاهی انداختم به کامنتها
80 درصدش جنس مذکر بود!!!
با احسنت ها و درودهای فراوان!
لابه لای کامنتها چشمم خورد به حرفهای نسبتا بودار برادرها!
دایرکت هایم که بماند!
عجب لبخند ملیحی..
عجب حجب و حیایی...
انگار پنهان شده بود پشت این حرفهای نسبتا ساده
عجب هلویی..
عجب قند و نباتی ای جان!
از خودم بدم امد
شرمسار شدم از اینهمه عشوه و دلبری..
شهید هادی کجا و من کجا!
باید نفس را قربانی میکردم..
پا گذاشتم روی نفس و خواستم کمی بشوم شبیه ابرهیم و ابرهیم ها...
|فاطمھ_قاف| نشردهیم
#تلنگر
یادٺ نرود همیشہ فردایے هسٺ
در #قلب ڪویر آب گوارایے هسٺ
گر موج زند جهان ز نامردےها
نومید نباش #عزیز_زهرایے هسٺ
#شبتون_مهدوی
#وقف_هادی
@witness
💔
#مثل_شھدا...
پدرم تعریف میکرد که روزی در خیابان با محمد حسین پیاده راه میرفتیم. خواستم امتحانش کنم و ببینم در زمینه ی احترام گذاشتن به پدر، چقدر دقیق است.
عمدا قدم هایم را آهسته تر کردم.😉
بلافاصله محمد حسین هم سرعتش را کم کرد تا از من جلوتر نزند.
#شهیدسیدمحمدحسین_محجوب
#احترام_به_والدین
#آھ_اےشھادت...
💕 @witness
لذتی که تو زبون روزه
و
دیدن غذا خوردن بقیه
و
اطاعت از دستور خداست
توی
هیچ چیز
دیگه ای
نمیشه پیدا کرد
#روزه_داران
#قبول_باشه