💚بسم الله الرحمن الرحیم💚
✿ تو فقط لیلی باش ܓ✿
حیف است شیعه باشیم، اما خوشبخت نباشیم...
دم خونه ما دوتا مغازه لوازم التحریر فروشی هست. یکیشون فروشنده ش مرد هست و اون یکی یه دختر جوان. من معمولا مشتری دومی هستم، مگر اینکه اون چیزی که میخوام رو نداشته باشه. دیروز رفته بودم برای خانوم خانوما نوک اتود بخرم. منتظر بودم نوبتم بشه که چشمم به چندتا کتابی افتاد که برای فروش گذاشته بودن، و یکیشون رساله یکی از مراجع تقلید نه چندان معروف بود. داشتم فکر میکردم همیچین کتابی اینجا مگه چقدر فروش داره که آوردنش! ...
خانوم فروشنده رد نگاه من رو گرفت و فهمید دارم به رساله نگاه میکنم و گفت: میگن رساله توی خونه باشه، ثواب داره درسته؟
مشتری جلویی من که داشت برای پسر پیش دبستانیش خمیر بازی انتخاب میکرد، گفت:
_ آره، خیلی ثواب داره. مادر شوهرم خیلی مومنه. همیشه به ما ایراد میگیره که چرا توی خونه مون رساله نداریم! ... یکی بده ببرم دهنش بسته بشه !
فروشنده یکی از رساله ها رو برداشت و بهش داد و گفت:
_ اتفاقا دیروز هم خواهرم یکی برد. منم میخوام برای خودم یکی بردارم!
دستش رو به طرف قفسه برد و از من پرسید:
_ شما هم میخوای؟
من که مغزم از تحلیل قضایا عقب افتاده بود گفتم:
_ نه، من رساله مرجع خودم رو توی خونه دارم ... هر رساله ای رو که نمیشه استفاده کرد.
خانوم فروشنده با تعجب گفت:
_ مگه رساله با رساله فرق میکنه؟
خانوم مشتری هم برگشت و در انتظار جواب به من نگاه کرد. با اینکه بچه ها توی خونه تنها بودن و عجله داشتم زودتر برگردم، اما وقتی دیدم خیلی دوست دارند بدونند جریان چیه، حس کردم وظیفه دارم وقت بذارم و براشون توضیح بدم. گفتم که اول باید مرجعشون رو انتخاب کنند و ببیند در احکام دین میخوان از چه کسی تقلید کنند.
از واکنش شدیدشون معلوم شد اصلاً درک درستی از واژه ای به نام مرجع تقلید ندارند و فکر میکردند مرجع داشتن مال آدمهای بیسواده! ... حتی خانوم خریدار پشت چشمی نازک کرد و اون جمله کلیشه ای که بارها شنیده بودم رو تحویلم داد : وا! مگه آدم میمونه که تقلید کنه !
براشون مثال زدم که تقلید کردن از مرجع مثل مراجعه به پزشک موقع بیماریه. در واقع ما چون در زمینه پزشکی و شناخت و درمان بیماریها اطلاع کافی نداریم، به کسی مراجعه میکنیم که دانش این کار رو داره و بهش میگن پزشک. اون میتونه بهمون بگه باید چکار کنیم. ما هم به اون چیزی که اون گفته عمل میکنیم تا حالمون خوب بشه.
در امور دینی هم چون ما تخصص کافی نداریم، به کسی مراجعه میکنیم که دانش این کار رو داره و بهش میگن مرجع تقلید. اون میتونه بهمون بگه در مواجهه با مسائل مختلف دینی باید چکار کنیم. ما هم به اون چیزی که اون گفته عمل میکنیم. به این کار اصطلاحا میگن تقلید ... آیا این کار مال بیسوادهاست؟
حالا برای اینکه کار آدمها راحت تر بشه، هر مرجع تقلیدی، مطالبی که فکر میکنه آدمها در امور روزمره شون بهش نیاز دارند رو در یک کتاب مینویسه که اصطلاحا به اون کتاب میگن رساله توضیح المسائل یا به قول خودمون رساله ... هر کسی باید رساله مرجع خودش رو داشته باشه تا بتونه درباره مسائل مختلف بهش مراجعه کنه و ببینه تکلیفش چیه.
هردوشون چنان نگاهم میکردند که انگار از فضا اومدم! خانوم خریدار که به وضوح نرمتر شده بود و چه بسا از اون توهینی که کرده بود پشیمون شده بود گفت:
_ حالا چطوری مرجع انتخاب کنیم.
گفتم:
_ این دیگه کاملاً بسته به نظر خودتونه. برای انتخاب مرجع ۳ راه هست که یکیش تشخیص خود آدم هست، که ا ز بین مراجع هرکسی رو که فکر میکنید بیشتر به تقوا و دانایی قبولش دارید انتخاب کنید ... اگه خود آدم دانش کافی نداشت باید فردی رو انتخاب کنه که ۲ نفر آدم عادل و عالم تصدیقش کنند. ( به شرطی که دو نفر آدم عادل و عالم دیگه نظرشون بر ضد اون فرد نباشه) ... سومین راه هم اینه که یک عده ای از اهل علم متفقا کسی رو تصدیق کنند. و آدم بر مبنای حرف اونها اون فرد رو به مرجعیت خودش انتخاب کنه ... بعد که مرجعتون رو انتخاب کردید، رساله ش رو بخرید و با دقت بخونید. اگه مشکلی داشتید که توی رساله نوشته نشده بود، میتونید به دفترشون زنگ بزنید و سوال کنید.
#پست_شصتم (بخش_اول)
#تو_فقط_لیلی_باش
💞تو فقط لیلی باش💞
🆔 @WomanArt
🔰🔰🔰🔰
#پست_شصتم (بخش دوم)
#تو_فقط_لیلی_باش
فکر میکردم خانوم فروشنده از اینکه دارم نونش رو آجر میکنم از دستم کفری شده باشه، اما کاملاً برعکس بود. با خوشحالی ازم تشکر کرد و رساله ها رو از روی پیشخوان برداشت و سر جاش گذاشت و گفت:
_ پس الان به دردمون نمیخوره. باید اول مرجعمون رو انتخاب کنیم.
و بعدش اصرار داشت پول نوک اتود رو ازم نگیره. میگفت: " ارزش این چیزی که امروز از شما یاد گرفتم، خیلی بیشتر از این حرفهاست. توی این ۳۰ سالی که از خدا عمر گرفتم هیچکس اینطوری این مطلب به این مهمی رو برام توضیح نداده بود! " ... اما من به هر ترفندی بود پول رو بهش دادم، چون حاضر نبودم حتی به اندازه ۱۶۰۰ تومن هم از راه دین نفع مادی ببرم!
خانوم خریدار هم با اینکه اصلاً به تیپش نمیخورد اهل این حرفها باشه، بهم گفت تا آخر عمرش ازم ممنونه و اینکه اصلاً فکر نمیکرده موضوع این مدلی باشه، و فکر کرده رساله هم مثل قران یک کتاب برای تبرکه !!!!
خیلی دوست داشتم براش یادآوری کنم که قران کتاب خود خود خود خداست ... پس چطور میشه فقط محض ثواب ازش استفاده کرد؟ وقتی رساله که نوشته بنده خداست، اینقدر کاربرد داره، کتابی که خود خدا گوینده ش هست، کاربردش بی انتهاست ... اما حیف که حس کردم دیگه بحث زیادی سنگین میشه و دیگه چیزی نگفتم ...
وقتی داشتم به سمت خونه برمیگشتم فکر میکردم همه اینها رو توی خواب دیده ام. اما این حقیقت داشت که در مملکت اسلامی و شیعی ما، شیعه هایی هستند که سالها از به تکلیف رسیدنشون میگذره، اما هنوز مرجع تقلید ندارند و از اون بدتر اینکه اصلاً نمیدونن مرجع تقلید چی هست و از اون بدتر تر اینکه تا این حد ذهنیت منفی نسبت به این اصطلاحات تقلید و مرجع تقلید و ... دارند.
و قسمت دردناک ماجرا اینه که هنوز فطرتشون سلیم هست و نسبت به این موضوعات عناد ندارن و اگه درست براشون توضیح داده بشه، استقبال میکنند.
من با این حرفها و ذهنیتهای منفی بیگانه نیستم و حتی میتونم بگم در خانواده مون باهاش بزرگ شدم. اما با خوشبینی تمام امیدوار بودم این فقط محدود به اطرافیان خودم باشه. اما با این ماجرا فهمیدم اوضاع تا چه حد وخیمه ...
از اون بدتر اینکه خیلیها مرجع دارند، اما حاضرن سوال شرعیشون رو از هر کسی بپرسن، جز از دفتر مرجعشون! ... اما باید به این نکته توجه کرد که اول و آخر نظر مرجعمون هست که مهمه. پس لازم نیست وقتمون رو با سوال از دیگران تلف کینم.
من خودم مشتری پر و پا قرص دفتر آقا هستم و در حین خوندن رساله، سوالهایی که برام پیش میاد رو یادداشت میکنم و مورد به مورد زنگ میزنم و از دفترشون میپرسم. همیشه هم زنگ میزنم بخش خواهران که بتونم یه خوش و بشی هم با خانمهای پاسخگو بکنم! ... الان اگه یکی از اون نازنینان خواننده اینجا باشه، دیگه کارم زاره! میگه کم خودش هی زنگ میزد، دیگران رو هم تشویق میکنه! ;o)
اما حقیقت اینه که امر دین شوخی بردار نیست. و مسائلی که آدم میدونه در زندگی روزمره بهشون ممکنه نیاز پیدا کنه رو واجب هست یاد بگیره! ... مثلاً اگه وضومون، غسلمون، طهارت و نجاساتمون و ... ایراد داشته باشه نمیگن نمیدونست، اشکالی ندازه. در خیلی از موارد باید از اول تمام اون نمازها و روزه ها رو بجا بیاریم!
اگه قرار باشه توی خونه ما شیعه ها فقط ۳ تا کتاب وجود داشته باشه، به نظر من اون ۳ تا کتاب باید اینها باشن:
یک قران با معنی فارسی
کتاب گناهان کبیره شهید دستغیب
و رساله عملیه مرجعمون ...
و اینکه هر روز بریم سراغشون و دردمندانه بخونیمشون و ازشون برای زندگیمون راهنمایی بخوایم ... اینقدر با سیری و خیال راحتی به مسائل دینی نگاه نکنیم. خیلی وقتها این مسائل سرنوشت آدم رو تغییر میدن. چون خیلی از مشکلات زندگیهای ما به خاطر گناهان ماست. و اینکه عبادتهامون اشکال فنی داره! نمازی که مقدماتی مثل طهارت یا شرایط جانبی دیگه ش ایراد داره و مقبول نیست، چطوری میخواد ما رو از گناه حفظ کنه و تنهی عن الفحشاء و المنکر باشه؟
#پست_شصتم (بخش_دوم)
#تو_فقط_لیلی_باش
💞تو فقط لیلی باش💞
🆔 @WomanArt
🔰🔰🔰🔰
#پست_شصتم (بخش سوم)
#تو_فقط_لیلی_باش
حضرت امیر علیه السلام که ما خودمون رو شیعه شون میدونیم و امشب داریم میلادشون رو با اینهمه آب و تاب جشن میگییم، در دعای کمیل بهمون میگن که خیلی از دعاهای ما به خاطر همین گناهانمون بالا نمیره، و به اجابت نمیرسه.: اللهم اغفر لی الذنوب التی تحبس الدعا. ( خدایا بر من ببخشای گناهانی را که مانع قبول دعاهایم میشوند ... )
و خیلی از بلاهای ناگهانی که وارد زندگیهامون میشه، نتیجه گناهان خود ماست : اللهم اغفر لی الذنوب التی تنزل البلاء ( خدایا، بر من ببخش گناهانی را که موجب نزول بلا میشوند )
و خیلی از گناهان باعث میشن نعماتی که داشته ایم، ازمون گرفته بشه : اللهم اغفر لی الذنوب التی تغیر النعم ( خدایا بر من ببخشای گناهانی را که نعمتهایت را از من دور میکند )
اگر گناهها رو نشناسیم، چطور میتونیم باهاشون مبارزه کینم و وجودمون رو لایق دریافت رحمتهای خداوند قرار بدیم؟ ... اگه نتونیم اعمال دینیمون رو درست انجام بدیم، چطور میتونیم توقع داشته باشیم برکاتشون در زندگیمون جاری بشه؟
تمام سختیهایی که پیامبر مهربانیها صلی الله علیه و آله و بعد از ایشون حضرت امیر علیه السلام و سایر ائمه متحمل شدند برای این بود که ما به سرنوشت امتهای قبل دچار نشیم. برای این بود که پیامهای دین درست و کامل به ما برسه و ما راه درست زندگی کردن و لذت بردن از مواهب این دنیا رو یاد بگیریم. اونها از خودشون و راحتیشون گذشتند تا این پَک رو کامل به ما برسونن و این امکان رو به ما بِدن که برخلاف میل شیطان و دار و دسته ش که میخوان ما همش درگیر باشیم و افسرده و ناامید، یک زندگی شاد و زیبا و باشکوه و الهی رو تجربه کنیم ... پس امشب بزرگترین تشکر ما از حضرت امیر، زیبا و پاک زندگی کردنمونه ...
واقعاً حیفه که نتونیم زیبا زندگی کنیم ...
حیفه که شیعه باشیم، اما خوشبخت نباشیم ...
حیفه که با گناهانمون و با ندانم کاریهامون خودمون رو از لذت یک زندگی گوارا محروم کنیم ...
عید میلاد امام المتقین ، امیر المومنین ، و کسی که تقسیم بهشت و جهنم به دستهای مهربان اوست، بر همگیمون مبارک
*
** این روزها پنجشنبه ها رو خیلی دوست دارم. معمولا وقتی بیدار میشم همسرجان چای رو دم کرده، و گلها و درخت بنجامین توی بالکن کوچیکمون رو آب داده و بوی خاک نم زده توی خونه پیچیده ... این روزها حتی خانوم خانوما هم فرق کرده و دیشب بدون اینکه من ازش بخوام ظرفها و قابلمه ها رو شست ...
امروز شودهای باقالی پلو رو خود همسرجان خرید و پاک کرد و خرد کرد. و بعدش با هم برای اولین بار شربت سکنجبین درست کردیم. بماند که چقدر وسطش هی آزمون و خطا کردیم و کتاب رزا رو زیر و رو کردیم! همسرجان قبلاها که مادرش درست میکرد طعمش رو چشیده بود، اما من هیچ ذهنیتی ازش نداشتم. از بس همیشه شربت برام سن ایچ بود و بس! ... یا نهایتا شربت آلبالوهای مید این مامان !
پیشنهاد میکنم اگه تا حالا نخوردین، حتماً امتحان کنید. یه طعم "شیرین و در عین حال تند " قشنگی داره که خیلی دلنشینه. حتی خانوم خانوما ( که خیلی در اطعمه و اشربه سخت پسنده) هم خیلی خوشش اومده بود و درجا دوتا لیوان بزرگ ازش خورد! ...
دستور العمل تهیه سکنجبین هم این هست:
هر قدر شکر نیشکر ( بهتره که شکر قهوه ای نیشکر باشه و شکر چغندر بشدت سودا زاهست) داریم، به اندازه ای آب میریزیم که روش رو بگیره. آب رو باید لیوان لیوان بریزیم، چون برای اندازه گیریهای بعدی لازمه بدونیم چند لیوان آب ریخته ایم. بعد میذاریم روی حرارت تا جوش بیاد و روش حباب بزنه. اونوقت به ازای هر ۸ لیوان آب، یک لیوان سرکه میریزیم. و صبر میکنیم تا شربت قوام بیاد.
در این فرصت به ازای هر ۸ لیوان آب، ۴۰۰ گرم نعناع رو میشوییم و دور ساقه اش محکم نخ میبندیم و در آخرین مراحل داخل شربت می اندازیم. حدود ۱۰ دقیقه که همراه شربت جوشید و حسابی عصاره اش وارد شربت شد زیر شربت را خاموش میکنیم و کمی بعد نعناع را از داخل شربت بیرون می آوریم. بعد هم که شربت سرد شد آن را صاف میکنیم و در بطری میریزیم.
نکته: بهتره حتماً از سرکه خانگی استفاده کنید تا شربت، خواص مفیدش رو داشته باشه. سرکه های موجود در بازار مثل وردا و مهرام ... اسید هستند و نه تنها خاصیت ندارند، بلکه ضرر هم دارند ... من خودم هم با سرکه خانگی درست کردم.
این هم از شیرینی این میلاد ... نگید رضوان تک خور بود ! ;o)
#پست_شصتم (بخش_سوم)
#تو_فقط_لیلی_باش
💞تو فقط لیلی باش💞
🆔 @WomanArt
💚بسم الله الرحمن الرحیم💚
✿ تو فقط لیلی باش ܓ✿
حیف است شیعه باشیم، اما خوشبخت نباشیم...
دم خونه ما دوتا مغازه لوازم التحریر فروشی هست. یکیشون فروشنده ش مرد هست و اون یکی یه دختر جوان. من معمولا مشتری دومی هستم، مگر اینکه اون چیزی که میخوام رو نداشته باشه. دیروز رفته بودم برای خانوم خانوما نوک اتود بخرم. منتظر بودم نوبتم بشه که چشمم به چندتا کتابی افتاد که برای فروش گذاشته بودن، و یکیشون رساله یکی از مراجع تقلید نه چندان معروف بود. داشتم فکر میکردم همیچین کتابی اینجا مگه چقدر فروش داره که آوردنش! ...
خانوم فروشنده رد نگاه من رو گرفت و فهمید دارم به رساله نگاه میکنم و گفت: میگن رساله توی خونه باشه، ثواب داره درسته؟
مشتری جلویی من که داشت برای پسر پیش دبستانیش خمیر بازی انتخاب میکرد، گفت:
_ آره، خیلی ثواب داره. مادر شوهرم خیلی مومنه. همیشه به ما ایراد میگیره که چرا توی خونه مون رساله نداریم! ... یکی بده ببرم دهنش بسته بشه !
فروشنده یکی از رساله ها رو برداشت و بهش داد و گفت:
_ اتفاقا دیروز هم خواهرم یکی برد. منم میخوام برای خودم یکی بردارم!
دستش رو به طرف قفسه برد و از من پرسید:
_ شما هم میخوای؟
من که مغزم از تحلیل قضایا عقب افتاده بود گفتم:
_ نه، من رساله مرجع خودم رو توی خونه دارم ... هر رساله ای رو که نمیشه استفاده کرد.
خانوم فروشنده با تعجب گفت:
_ مگه رساله با رساله فرق میکنه؟
خانوم مشتری هم برگشت و در انتظار جواب به من نگاه کرد. با اینکه بچه ها توی خونه تنها بودن و عجله داشتم زودتر برگردم، اما وقتی دیدم خیلی دوست دارند بدونند جریان چیه، حس کردم وظیفه دارم وقت بذارم و براشون توضیح بدم. گفتم که اول باید مرجعشون رو انتخاب کنند و ببیند در احکام دین میخوان از چه کسی تقلید کنند.
از واکنش شدیدشون معلوم شد اصلاً درک درستی از واژه ای به نام مرجع تقلید ندارند و فکر میکردند مرجع داشتن مال آدمهای بیسواده! ... حتی خانوم خریدار پشت چشمی نازک کرد و اون جمله کلیشه ای که بارها شنیده بودم رو تحویلم داد : وا! مگه آدم میمونه که تقلید کنه !
براشون مثال زدم که تقلید کردن از مرجع مثل مراجعه به پزشک موقع بیماریه. در واقع ما چون در زمینه پزشکی و شناخت و درمان بیماریها اطلاع کافی نداریم، به کسی مراجعه میکنیم که دانش این کار رو داره و بهش میگن پزشک. اون میتونه بهمون بگه باید چکار کنیم. ما هم به اون چیزی که اون گفته عمل میکنیم تا حالمون خوب بشه.
در امور دینی هم چون ما تخصص کافی نداریم، به کسی مراجعه میکنیم که دانش این کار رو داره و بهش میگن مرجع تقلید. اون میتونه بهمون بگه در مواجهه با مسائل مختلف دینی باید چکار کنیم. ما هم به اون چیزی که اون گفته عمل میکنیم. به این کار اصطلاحا میگن تقلید ... آیا این کار مال بیسوادهاست؟
حالا برای اینکه کار آدمها راحت تر بشه، هر مرجع تقلیدی، مطالبی که فکر میکنه آدمها در امور روزمره شون بهش نیاز دارند رو در یک کتاب مینویسه که اصطلاحا به اون کتاب میگن رساله توضیح المسائل یا به قول خودمون رساله ... هر کسی باید رساله مرجع خودش رو داشته باشه تا بتونه درباره مسائل مختلف بهش مراجعه کنه و ببینه تکلیفش چیه.
هردوشون چنان نگاهم میکردند که انگار از فضا اومدم! خانوم خریدار که به وضوح نرمتر شده بود و چه بسا از اون توهینی که کرده بود پشیمون شده بود گفت:
_ حالا چطوری مرجع انتخاب کنیم.
گفتم:
_ این دیگه کاملاً بسته به نظر خودتونه. برای انتخاب مرجع ۳ راه هست که یکیش تشخیص خود آدم هست، که ا ز بین مراجع هرکسی رو که فکر میکنید بیشتر به تقوا و دانایی قبولش دارید انتخاب کنید ... اگه خود آدم دانش کافی نداشت باید فردی رو انتخاب کنه که ۲ نفر آدم عادل و عالم تصدیقش کنند. ( به شرطی که دو نفر آدم عادل و عالم دیگه نظرشون بر ضد اون فرد نباشه) ... سومین راه هم اینه که یک عده ای از اهل علم متفقا کسی رو تصدیق کنند. و آدم بر مبنای حرف اونها اون فرد رو به مرجعیت خودش انتخاب کنه ... بعد که مرجعتون رو انتخاب کردید، رساله ش رو بخرید و با دقت بخونید. اگه مشکلی داشتید که توی رساله نوشته نشده بود، میتونید به دفترشون زنگ بزنید و سوال کنید.
#پست_شصتم (بخش_اول)
#تو_فقط_لیلی_باش
💞تو فقط لیلی باش💞
🆔 @WomanArt
🔰🔰🔰🔰
#پست_شصتم (بخش دوم)
#تو_فقط_لیلی_باش
فکر میکردم خانوم فروشنده از اینکه دارم نونش رو آجر میکنم از دستم کفری شده باشه، اما کاملاً برعکس بود. با خوشحالی ازم تشکر کرد و رساله ها رو از روی پیشخوان برداشت و سر جاش گذاشت و گفت:
_ پس الان به دردمون نمیخوره. باید اول مرجعمون رو انتخاب کنیم.
و بعدش اصرار داشت پول نوک اتود رو ازم نگیره. میگفت: " ارزش این چیزی که امروز از شما یاد گرفتم، خیلی بیشتر از این حرفهاست. توی این ۳۰ سالی که از خدا عمر گرفتم هیچکس اینطوری این مطلب به این مهمی رو برام توضیح نداده بود! " ... اما من به هر ترفندی بود پول رو بهش دادم، چون حاضر نبودم حتی به اندازه ۱۶۰۰ تومن هم از راه دین نفع مادی ببرم!
خانوم خریدار هم با اینکه اصلاً به تیپش نمیخورد اهل این حرفها باشه، بهم گفت تا آخر عمرش ازم ممنونه و اینکه اصلاً فکر نمیکرده موضوع این مدلی باشه، و فکر کرده رساله هم مثل قران یک کتاب برای تبرکه !!!!
خیلی دوست داشتم براش یادآوری کنم که قران کتاب خود خود خود خداست ... پس چطور میشه فقط محض ثواب ازش استفاده کرد؟ وقتی رساله که نوشته بنده خداست، اینقدر کاربرد داره، کتابی که خود خدا گوینده ش هست، کاربردش بی انتهاست ... اما حیف که حس کردم دیگه بحث زیادی سنگین میشه و دیگه چیزی نگفتم ...
وقتی داشتم به سمت خونه برمیگشتم فکر میکردم همه اینها رو توی خواب دیده ام. اما این حقیقت داشت که در مملکت اسلامی و شیعی ما، شیعه هایی هستند که سالها از به تکلیف رسیدنشون میگذره، اما هنوز مرجع تقلید ندارند و از اون بدتر اینکه اصلاً نمیدونن مرجع تقلید چی هست و از اون بدتر تر اینکه تا این حد ذهنیت منفی نسبت به این اصطلاحات تقلید و مرجع تقلید و ... دارند.
و قسمت دردناک ماجرا اینه که هنوز فطرتشون سلیم هست و نسبت به این موضوعات عناد ندارن و اگه درست براشون توضیح داده بشه، استقبال میکنند.
من با این حرفها و ذهنیتهای منفی بیگانه نیستم و حتی میتونم بگم در خانواده مون باهاش بزرگ شدم. اما با خوشبینی تمام امیدوار بودم این فقط محدود به اطرافیان خودم باشه. اما با این ماجرا فهمیدم اوضاع تا چه حد وخیمه ...
از اون بدتر اینکه خیلیها مرجع دارند، اما حاضرن سوال شرعیشون رو از هر کسی بپرسن، جز از دفتر مرجعشون! ... اما باید به این نکته توجه کرد که اول و آخر نظر مرجعمون هست که مهمه. پس لازم نیست وقتمون رو با سوال از دیگران تلف کینم.
من خودم مشتری پر و پا قرص دفتر آقا هستم و در حین خوندن رساله، سوالهایی که برام پیش میاد رو یادداشت میکنم و مورد به مورد زنگ میزنم و از دفترشون میپرسم. همیشه هم زنگ میزنم بخش خواهران که بتونم یه خوش و بشی هم با خانمهای پاسخگو بکنم! ... الان اگه یکی از اون نازنینان خواننده اینجا باشه، دیگه کارم زاره! میگه کم خودش هی زنگ میزد، دیگران رو هم تشویق میکنه! ;o)
اما حقیقت اینه که امر دین شوخی بردار نیست. و مسائلی که آدم میدونه در زندگی روزمره بهشون ممکنه نیاز پیدا کنه رو واجب هست یاد بگیره! ... مثلاً اگه وضومون، غسلمون، طهارت و نجاساتمون و ... ایراد داشته باشه نمیگن نمیدونست، اشکالی ندازه. در خیلی از موارد باید از اول تمام اون نمازها و روزه ها رو بجا بیاریم!
اگه قرار باشه توی خونه ما شیعه ها فقط ۳ تا کتاب وجود داشته باشه، به نظر من اون ۳ تا کتاب باید اینها باشن:
یک قران با معنی فارسی
کتاب گناهان کبیره شهید دستغیب
و رساله عملیه مرجعمون ...
و اینکه هر روز بریم سراغشون و دردمندانه بخونیمشون و ازشون برای زندگیمون راهنمایی بخوایم ... اینقدر با سیری و خیال راحتی به مسائل دینی نگاه نکنیم. خیلی وقتها این مسائل سرنوشت آدم رو تغییر میدن. چون خیلی از مشکلات زندگیهای ما به خاطر گناهان ماست. و اینکه عبادتهامون اشکال فنی داره! نمازی که مقدماتی مثل طهارت یا شرایط جانبی دیگه ش ایراد داره و مقبول نیست، چطوری میخواد ما رو از گناه حفظ کنه و تنهی عن الفحشاء و المنکر باشه؟
#پست_شصتم (بخش_دوم)
#تو_فقط_لیلی_باش
💞تو فقط لیلی باش💞
🆔 @WomanArt
تو فقط لیلی باش... 💚
🔰🔰🔰🔰 #پست_شصتم (بخش دوم) #تو_فقط_لیلی_باش فکر میکردم خانوم فروشنده از اینکه دارم نونش رو آجر میکنم
🔰🔰🔰🔰
#پست_شصتم (بخش سوم)
#تو_فقط_لیلی_باش
حضرت امیر علیه السلام که ما خودمون رو شیعه شون میدونیم و امشب داریم میلادشون رو با اینهمه آب و تاب جشن میگییم، در دعای کمیل بهمون میگن که خیلی از دعاهای ما به خاطر همین گناهانمون بالا نمیره، و به اجابت نمیرسه.: اللهم اغفر لی الذنوب التی تحبس الدعا. ( خدایا بر من ببخشای گناهانی را که مانع قبول دعاهایم میشوند ... )
و خیلی از بلاهای ناگهانی که وارد زندگیهامون میشه، نتیجه گناهان خود ماست : اللهم اغفر لی الذنوب التی تنزل البلاء ( خدایا، بر من ببخش گناهانی را که موجب نزول بلا میشوند )
و خیلی از گناهان باعث میشن نعماتی که داشته ایم، ازمون گرفته بشه : اللهم اغفر لی الذنوب التی تغیر النعم ( خدایا بر من ببخشای گناهانی را که نعمتهایت را از من دور میکند )
اگر گناهها رو نشناسیم، چطور میتونیم باهاشون مبارزه کینم و وجودمون رو لایق دریافت رحمتهای خداوند قرار بدیم؟ ... اگه نتونیم اعمال دینیمون رو درست انجام بدیم، چطور میتونیم توقع داشته باشیم برکاتشون در زندگیمون جاری بشه؟
تمام سختیهایی که پیامبر مهربانیها صلی الله علیه و آله و بعد از ایشون حضرت امیر علیه السلام و سایر ائمه متحمل شدند برای این بود که ما به سرنوشت امتهای قبل دچار نشیم. برای این بود که پیامهای دین درست و کامل به ما برسه و ما راه درست زندگی کردن و لذت بردن از مواهب این دنیا رو یاد بگیریم. اونها از خودشون و راحتیشون گذشتند تا این پَک رو کامل به ما برسونن و این امکان رو به ما بِدن که برخلاف میل شیطان و دار و دسته ش که میخوان ما همش درگیر باشیم و افسرده و ناامید، یک زندگی شاد و زیبا و باشکوه و الهی رو تجربه کنیم ... پس امشب بزرگترین تشکر ما از حضرت امیر، زیبا و پاک زندگی کردنمونه ...
واقعاً حیفه که نتونیم زیبا زندگی کنیم ...
حیفه که شیعه باشیم، اما خوشبخت نباشیم ...
حیفه که با گناهانمون و با ندانم کاریهامون خودمون رو از لذت یک زندگی گوارا محروم کنیم ...
عید میلاد امام المتقین ، امیر المومنین ، و کسی که تقسیم بهشت و جهنم به دستهای مهربان اوست، بر همگیمون مبارک
*
** این روزها پنجشنبه ها رو خیلی دوست دارم. معمولا وقتی بیدار میشم همسرجان چای رو دم کرده، و گلها و درخت بنجامین توی بالکن کوچیکمون رو آب داده و بوی خاک نم زده توی خونه پیچیده ... این روزها حتی خانوم خانوما هم فرق کرده و دیشب بدون اینکه من ازش بخوام ظرفها و قابلمه ها رو شست ...
امروز شودهای باقالی پلو رو خود همسرجان خرید و پاک کرد و خرد کرد. و بعدش با هم برای اولین بار شربت سکنجبین درست کردیم. بماند که چقدر وسطش هی آزمون و خطا کردیم و کتاب رزا رو زیر و رو کردیم! همسرجان قبلاها که مادرش درست میکرد طعمش رو چشیده بود، اما من هیچ ذهنیتی ازش نداشتم. از بس همیشه شربت برام سن ایچ بود و بس! ... یا نهایتا شربت آلبالوهای مید این مامان !
پیشنهاد میکنم اگه تا حالا نخوردین، حتماً امتحان کنید. یه طعم "شیرین و در عین حال تند " قشنگی داره که خیلی دلنشینه. حتی خانوم خانوما ( که خیلی در اطعمه و اشربه سخت پسنده) هم خیلی خوشش اومده بود و درجا دوتا لیوان بزرگ ازش خورد! ...
دستور العمل تهیه سکنجبین هم این هست:
هر قدر شکر نیشکر ( بهتره که شکر قهوه ای نیشکر باشه و شکر چغندر بشدت سودا زاهست) داریم، به اندازه ای آب میریزیم که روش رو بگیره. آب رو باید لیوان لیوان بریزیم، چون برای اندازه گیریهای بعدی لازمه بدونیم چند لیوان آب ریخته ایم. بعد میذاریم روی حرارت تا جوش بیاد و روش حباب بزنه. اونوقت به ازای هر ۸ لیوان آب، یک لیوان سرکه میریزیم. و صبر میکنیم تا شربت قوام بیاد.
در این فرصت به ازای هر ۸ لیوان آب، ۴۰۰ گرم نعناع رو میشوییم و دور ساقه اش محکم نخ میبندیم و در آخرین مراحل داخل شربت می اندازیم. حدود ۱۰ دقیقه که همراه شربت جوشید و حسابی عصاره اش وارد شربت شد زیر شربت را خاموش میکنیم و کمی بعد نعناع را از داخل شربت بیرون می آوریم. بعد هم که شربت سرد شد آن را صاف میکنیم و در بطری میریزیم.
نکته: بهتره حتماً از سرکه خانگی استفاده کنید تا شربت، خواص مفیدش رو داشته باشه. سرکه های موجود در بازار مثل وردا و مهرام ... اسید هستند و نه تنها خاصیت ندارند، بلکه ضرر هم دارند ... من خودم هم با سرکه خانگی درست کردم.
این هم از شیرینی این میلاد ... نگید رضوان تک خور بود ! ;o)
#پست_شصتم (بخش_سوم)
#تو_فقط_لیلی_باش
💞تو فقط لیلی باش💞
🆔 @WomanArt