eitaa logo
تو فقط لیلی باش... 💚
1.7هزار دنبال‌کننده
215 عکس
86 ویدیو
2 فایل
ـ✨﷽✨ـ 📗داستان واقعی و جذاب زندگی رضوان بانو💜 🌺جهاد زیبای من در خاکریزی به نام خانه، برای فتح الفتوحی به عظمت "لتسکنوا الیها"🌺 📈 ادمین تبلیغات 🏡کانال های دیگر ما @Zendegi_Bakhsh @RezgheSoty پیام ناشناس به ما: https://gkite.ir/es/9700924
مشاهده در ایتا
دانلود
💚بسم الله الرحمن الرحیم💚 ✿ تو فقط لیلی باش ܓ✿ زندگی آبتنی کردن در حوضچه "اکنون" است... سلاااام و عید میلاد امام عشق، حضرت سید الشهدا مبارک ... هفته قبل ششمین هفته برنامه جدید زندگی من تموم شد. ۴۰ روز زندگی با یک سبک تازه و انجام دادن کارهایی جدید و تجربه کردن حسهای جدید ... این یک هفته اخیر هم که به سفر و بعد هم این ماموریت چند روزه همسرجان گذشت، که البته یک کم از مسیر برنامه هام دور شدم. یک کم که چه عرض کنم، بعضی قول و قراهام مثل محدود کردن اینترنت به ۱.۵ ساعت که کلا ملغی شد و روم به دیوار یه وقتهایی به بالای ۷ ساعت هم رسید! خدا خودش به داد قبض تلفن برسه! ... پیاده روی هم که یه خط در میون بود. و همینطور موارد دیگه ... اینها یعنی اینکه اون موارد جدول بعد از اینهمه تکرار، هنوز هم توی وجودم نهادینه نشده و تا چوب به دست بالای سر خودم نایستم، آدم عمل نیستم! ... البته از شما چه پنهون بدم نمیومد بعد از ۶ هفته تلاش، یه استراحتی به روح و روانم بدم و چند روزی رو ریلکس باشم و بیخیال بچرخم و هی نگران نباشم که فلان کارم مونده ... فکر میکنم استراحت به جایی هم بود، چون اون اواخر دیگه با کسالت کارهام رو میکردم، اما الان دیگه واقعا دوست دارم دوباره برگردم سر برنامه و دوباره زندگیم یه سر و شکلی به خودش بگیره! یک عامل بزرگ دیگه این بیخیالی، این ماجراها و التهابات انتخابات بود که توی این هفته به اوج خودش رسید. و اینکه بیشتر وقتم رو در سایتهای خبری پلکیدم و خوندم و دلی از عزا درآوردم! ... نمیدونم قبلا بهتون گفته بودم یا نه، که مسائل سیاسی حقیقتا برای من حکم مخدر رو داره و از مسیر زندگی عادی دورم میکنه و یه نشاط خاصی بهم تزریق میکنه ... یه حسی مثل همون حسی که بندگان خدایی که معتاد هستند از لحظات بعد از مصرف مواد توصیف میکنند. اینکه آدم متوجه گذر زمان نمیشه و یه حال خوش وصف ناپذیری داره ... سر انتخابات ۸۸ و ماجراهای بعدش، من خانوم کوچولو رو ۴ ، ۵ ماهه باردار بودم. الان خاطرات من از بارداری منحصر میشه به قبل از انتخابات، چون بعدش اینقدر حواسم به مسائل سیاسی بود که تمام خاطرات دیگه م رو تحت الشعاع قرار داده! ... حتی یادمه که اون موقع یکی از تستهای غربالگریم مشکوک بود و اولش خیلی غصه خوردم، ولی دکترم گفت جای نگرانی نیست و الحمد لله معلوم شد واقعا مشکلی نبوده و خانوم کوچولو صحیح و سالم به دنیا اومد. یکی از بزرگترین چیزهایی که کمکم کرد این موضوع زیاد اذیتم نکنه و نشینم هی فکر و خیال کنم، همین بود که حواسم به چیزهای هیجان انگیزتری گرم بود و فرصت نگرانی و غصه خوردن نداشتم! یه بار داشتم فکر میکردم این سیاستمداران عالم چطور همیشه سرحالند و عمرهای طولانی میکنند و با اینکه از گوشه و کنار میشنویم که بیشترشون سرطان یا بیماریهای صعب العلاج دیگه هم دارند، اما مثل بیمارهای عادی از پا نمی افتند و خودشون رو نمی بازند ... بعد به این نتیجه رسیدم که به خاطر زندگی پر هیجانشونه که دیگه فرصتی برای فکر کردن به بیماری و از تک و تا افتادن رو بهشون نمیده! حالا اینها رو گفتم که بگم عذر تقصیر بابت این هفته بی جدول و اینکه یه مدت بود از حال و کارم نمینوشتم ... قبلا هم گفته ام نوشتن من اینجا دلی هست و انعکاس زندگی و دغدغه های روزانه منه. هیچوقت نخواستم و نمیتونم نقش بازی کنم و به چیزی که نیستم و کاری که نمیکنم تظاهر کنم. این هفته به لطف نبودن همسرجان، واقعا به معنای کلمه ول معطل بودم و فقط به چیزهایی پرداختم که خودم دوستشون داشتم، نه چیزهایی که مقتضای زندگیست و باید خواه ناخواه انجامشون داد ...   حالا در راستای اینکه آدم نباید همش سیاه نمایی کنه، این رو هم بگم که در مدت سفر و این روزها مراقب خورد و خوراکم بودم و بیشتر موارد رژیمم رو بجز پیاده روی مراعات کردم! ... البته خانوم مشاور سفر بود و شنبه چون نمیتونستم بهش گزارش بدم، اصلا خودم رو وزن هم نکردم! ... ولی امروز صبح که تصمیم گرفتم دوباره به زندگی عادی برگردم، رفتم روی ترازو. و بعععله یک کیلو کاهش داشتم و شدم ۸۱.۸۰۰ کیلو ... البته خودم هم از آزاد شدن لباسهام میتونستم بفهمم که ترازو خبرهای خوشی برام داره، شکر خدا! ... اما خیلی دلم سوخت چون به نظرم اگه پیاده روی رو هم انجام میدادم، بیشتر از اینها کاهش داشتم! (بخش_اول) 💞تو فقط لیلی باش💞 🆔 @WomanArt
🔰🔰🔰🔰 (بخش دوم) امروز آخرین روز ماموریت همسرجانه و گفته که برای نهار خودش رو میرسونه ... میخوام یه دست درست و حسابی به خودم و خونه بکشم و به یمن میلاد امام عشق، یک بسم الله دوباره بگم، برای شروع زندگی عادی و معمول ...  این دوره ۴۰ روزه بهم نشون داد که اگه آدم بخواد میشه. میشه آدم خیلی کارها رو که براش سخته انجام بده و نتیجه ش رو هم بیینه. قبل از این فکر میکردم آدم باید کارها رو با اعتقاد و از ته قلب انجام بده تا نتیجه داشته باشه. اما الان میفهمم اگه حتی مثل یک ربات برنامه ریزی شده هم کار کنه، لااقل یه بخشی از اثرات اون کار در زندگیش نمایان میشه و این خیلی بهتر از اینه که به امید یک کار ایده آل، دست به هیچ کاری نزنه! ... فهمیدم بزرگترین دشمن من در این سالها این آرمان گرایی من بوده که همیشه فکر میکردم یا آدم نباید کاری رو بکنه، یا اگه میکنه باید عاااالی انجامش بده. اما الان باور دارم که " فمن یعمل مثقال ذره خیرا، یره " ... حتی اگه یک ذره هم کار درست انجام بشه، اثرش رو توی زندگی داره و همین اثر های کم روی هم جمع میشن و کم کم آدم رو به سمت رسیدن به ایده آلها سوق میدن. بله رضوان خانوم: لازم نیست حتما عاااااشق جارو کردن باشی. حتی اگه صبح به صبح مثل یک ربات برنامه ریزی شده استارت بزنی و جارو و تی و گردگیری رو انجام بدی، خونه تمیز خواهد شد و اثرات این تمیزی و مرتبی در زندگیت جاری خواهد شد! ... لازم نیست برای هر کاری اینقدر باخودت مذاکره کنی! خودت رو بذار روی اتو پایلت و بذار کارها انجام بشه ... لذت حس خوبی که در اثر کارهای انجام شده در زندگیت جاری خواهد شد، جای هیچ مذاکره ای رو باقی نمیذاره ... It’s not what you do once in a while  .it’s what you do day in and day out, that makes the difference JENNY CRAIGU   *** اطلاعیه: این مودم اکسترنال من سیمش مشکل پیدا کرده و به یه مویی بنده! برای همین مدام قطع و وصل میشه و عنقریبه که کلا سیمش قطع بشه و خلاص! ... این رو گفتم که اگه یه وقت آخر هفته ای  که دستم به هیچ جا بند نیست، بی مودم شدم و صدام درنیومد بدونید که مشکل از کجاست ... (بخش_دوم) 💞تو فقط لیلی باش💞 🆔 @WomanArt
💚بسم الله الرحمن الرحیم💚 ✿ تو فقط لیلی باش ܓ✿ زندگی آبتنی کردن در حوضچه "اکنون" است... سلاااام و عید میلاد امام عشق، حضرت سید الشهدا مبارک ... هفته قبل ششمین هفته برنامه جدید زندگی من تموم شد. ۴۰ روز زندگی با یک سبک تازه و انجام دادن کارهایی جدید و تجربه کردن حسهای جدید ... این یک هفته اخیر هم که به سفر و بعد هم این ماموریت چند روزه همسرجان گذشت، که البته یک کم از مسیر برنامه هام دور شدم. یک کم که چه عرض کنم، بعضی قول و قراهام مثل محدود کردن اینترنت به ۱.۵ ساعت که کلا ملغی شد و روم به دیوار یه وقتهایی به بالای ۷ ساعت هم رسید! خدا خودش به داد قبض تلفن برسه! ... پیاده روی هم که یه خط در میون بود. و همینطور موارد دیگه ... اینها یعنی اینکه اون موارد جدول بعد از اینهمه تکرار، هنوز هم توی وجودم نهادینه نشده و تا چوب به دست بالای سر خودم نایستم، آدم عمل نیستم! ... البته از شما چه پنهون بدم نمیومد بعد از ۶ هفته تلاش، یه استراحتی به روح و روانم بدم و چند روزی رو ریلکس باشم و بیخیال بچرخم و هی نگران نباشم که فلان کارم مونده ... فکر میکنم استراحت به جایی هم بود، چون اون اواخر دیگه با کسالت کارهام رو میکردم، اما الان دیگه واقعا دوست دارم دوباره برگردم سر برنامه و دوباره زندگیم یه سر و شکلی به خودش بگیره! یک عامل بزرگ دیگه این بیخیالی، این ماجراها و التهابات انتخابات بود که توی این هفته به اوج خودش رسید. و اینکه بیشتر وقتم رو در سایتهای خبری پلکیدم و خوندم و دلی از عزا درآوردم! ... نمیدونم قبلا بهتون گفته بودم یا نه، که مسائل سیاسی حقیقتا برای من حکم مخدر رو داره و از مسیر زندگی عادی دورم میکنه و یه نشاط خاصی بهم تزریق میکنه ... یه حسی مثل همون حسی که بندگان خدایی که معتاد هستند از لحظات بعد از مصرف مواد توصیف میکنند. اینکه آدم متوجه گذر زمان نمیشه و یه حال خوش وصف ناپذیری داره ... سر انتخابات ۸۸ و ماجراهای بعدش، من خانوم کوچولو رو ۴ ، ۵ ماهه باردار بودم. الان خاطرات من از بارداری منحصر میشه به قبل از انتخابات، چون بعدش اینقدر حواسم به مسائل سیاسی بود که تمام خاطرات دیگه م رو تحت الشعاع قرار داده! ... حتی یادمه که اون موقع یکی از تستهای غربالگریم مشکوک بود و اولش خیلی غصه خوردم، ولی دکترم گفت جای نگرانی نیست و الحمد لله معلوم شد واقعا مشکلی نبوده و خانوم کوچولو صحیح و سالم به دنیا اومد. یکی از بزرگترین چیزهایی که کمکم کرد این موضوع زیاد اذیتم نکنه و نشینم هی فکر و خیال کنم، همین بود که حواسم به چیزهای هیجان انگیزتری گرم بود و فرصت نگرانی و غصه خوردن نداشتم! یه بار داشتم فکر میکردم این سیاستمداران عالم چطور همیشه سرحالند و عمرهای طولانی میکنند و با اینکه از گوشه و کنار میشنویم که بیشترشون سرطان یا بیماریهای صعب العلاج دیگه هم دارند، اما مثل بیمارهای عادی از پا نمی افتند و خودشون رو نمی بازند ... بعد به این نتیجه رسیدم که به خاطر زندگی پر هیجانشونه که دیگه فرصتی برای فکر کردن به بیماری و از تک و تا افتادن رو بهشون نمیده! حالا اینها رو گفتم که بگم عذر تقصیر بابت این هفته بی جدول و اینکه یه مدت بود از حال و کارم نمینوشتم ... قبلا هم گفته ام نوشتن من اینجا دلی هست و انعکاس زندگی و دغدغه های روزانه منه. هیچوقت نخواستم و نمیتونم نقش بازی کنم و به چیزی که نیستم و کاری که نمیکنم تظاهر کنم. این هفته به لطف نبودن همسرجان، واقعا به معنای کلمه ول معطل بودم و فقط به چیزهایی پرداختم که خودم دوستشون داشتم، نه چیزهایی که مقتضای زندگیست و باید خواه ناخواه انجامشون داد ...   حالا در راستای اینکه آدم نباید همش سیاه نمایی کنه، این رو هم بگم که در مدت سفر و این روزها مراقب خورد و خوراکم بودم و بیشتر موارد رژیمم رو بجز پیاده روی مراعات کردم! ... البته خانوم مشاور سفر بود و شنبه چون نمیتونستم بهش گزارش بدم، اصلا خودم رو وزن هم نکردم! ... ولی امروز صبح که تصمیم گرفتم دوباره به زندگی عادی برگردم، رفتم روی ترازو. و بعععله یک کیلو کاهش داشتم و شدم ۸۱.۸۰۰ کیلو ... البته خودم هم از آزاد شدن لباسهام میتونستم بفهمم که ترازو خبرهای خوشی برام داره، شکر خدا! ... اما خیلی دلم سوخت چون به نظرم اگه پیاده روی رو هم انجام میدادم، بیشتر از اینها کاهش داشتم! (بخش_اول) 💞تو فقط لیلی باش💞 🆔 @WomanArt
تو فقط لیلی باش... 💚
💚بسم الله الرحمن الرحیم💚 ✿ تو فقط لیلی باش ܓ✿ زندگی آبتنی کردن در حوضچه "اکنون" است... سلاااام و
🔰🔰🔰🔰 (بخش دوم) امروز آخرین روز ماموریت همسرجانه و گفته که برای نهار خودش رو میرسونه ... میخوام یه دست درست و حسابی به خودم و خونه بکشم و به یمن میلاد امام عشق، یک بسم الله دوباره بگم، برای شروع زندگی عادی و معمول ...  این دوره ۴۰ روزه بهم نشون داد که اگه آدم بخواد میشه. میشه آدم خیلی کارها رو که براش سخته انجام بده و نتیجه ش رو هم بیینه. قبل از این فکر میکردم آدم باید کارها رو با اعتقاد و از ته قلب انجام بده تا نتیجه داشته باشه. اما الان میفهمم اگه حتی مثل یک ربات برنامه ریزی شده هم کار کنه، لااقل یه بخشی از اثرات اون کار در زندگیش نمایان میشه و این خیلی بهتر از اینه که به امید یک کار ایده آل، دست به هیچ کاری نزنه! ... فهمیدم بزرگترین دشمن من در این سالها این آرمان گرایی من بوده که همیشه فکر میکردم یا آدم نباید کاری رو بکنه، یا اگه میکنه باید عاااالی انجامش بده. اما الان باور دارم که " فمن یعمل مثقال ذره خیرا، یره " ... حتی اگه یک ذره هم کار درست انجام بشه، اثرش رو توی زندگی داره و همین اثر های کم روی هم جمع میشن و کم کم آدم رو به سمت رسیدن به ایده آلها سوق میدن. بله رضوان خانوم: لازم نیست حتما عاااااشق جارو کردن باشی. حتی اگه صبح به صبح مثل یک ربات برنامه ریزی شده استارت بزنی و جارو و تی و گردگیری رو انجام بدی، خونه تمیز خواهد شد و اثرات این تمیزی و مرتبی در زندگیت جاری خواهد شد! ... لازم نیست برای هر کاری اینقدر باخودت مذاکره کنی! خودت رو بذار روی اتو پایلت و بذار کارها انجام بشه ... لذت حس خوبی که در اثر کارهای انجام شده در زندگیت جاری خواهد شد، جای هیچ مذاکره ای رو باقی نمیذاره ... It’s not what you do once in a while  .it’s what you do day in and day out, that makes the difference JENNY CRAIGU   *** اطلاعیه: این مودم اکسترنال من سیمش مشکل پیدا کرده و به یه مویی بنده! برای همین مدام قطع و وصل میشه و عنقریبه که کلا سیمش قطع بشه و خلاص! ... این رو گفتم که اگه یه وقت آخر هفته ای  که دستم به هیچ جا بند نیست، بی مودم شدم و صدام درنیومد بدونید که مشکل از کجاست ... (بخش_دوم) 💞تو فقط لیلی باش💞 🆔 @WomanArt