eitaa logo
تو فقط لیلی باش... 💚
1.7هزار دنبال‌کننده
215 عکس
86 ویدیو
2 فایل
ـ✨﷽✨ـ 📗داستان واقعی و جذاب زندگی رضوان بانو💜 🌺جهاد زیبای من در خاکریزی به نام خانه، برای فتح الفتوحی به عظمت "لتسکنوا الیها"🌺 📈 ادمین تبلیغات 🏡کانال های دیگر ما @Zendegi_Bakhsh @RezgheSoty پیام ناشناس به ما: https://gkite.ir/es/9700924
مشاهده در ایتا
دانلود
💚بسم الله الرحمن الرحیم💚 ✿ تو فقط لیلی باش ܓ✿ خانه داری شغل با ارزشیست - قسمت دوم خوب این هم بخش دوم " خانه داری شغل با ارزشیست ... " که بخش اولش رو چند روز پیش اینجا براتون گفتم ... ( لطفا اگر دوستانی هستند که بخش اول رو نخوندن، اول اون رو مطالعه کنند، تا خالی الذهن وارد بحث نشن.) دوباره یادآوری میکنم که من به هیچ وجه ادعا نمیکنم این مطالب که من میگم مو لای درزش نمیره و یا برکات شغل مقدس خانه داری فقط محدود به همین موارد هست ... اینها چیزهایی هستند که به ذهن محدود من رسیده، و من اونها رو مبنای عملم قرار داده ام ... شما دوستان نازنین میتونین درباره شون فکر کنید و هر طوری که صلاح میدونید درباره زندگیتون تصمیم بگیرید ... با این مقدمه بحث رو ادامه میدیم ... ۲ -  یکی دیگه از فواید اینکه آدم کارهای خونه ش رو خودش انجام بده، اینه که یه جورایی با نفسش جهاد کرده ... نفس من خیلی خوشش میاد که من فکر کنم برای خودم کسی هستم و شانم والاتر از این حرفهاست که بخوام کارهای پیش پا افتاده انجام بدم ... اینکه کسی بیاد و به کارهای خونه برسه و آدم بتونه بهش بگه این کار رو بکن و فلان چیز رو فلان جا بذار و ... حس خیلی خوبی داره، حتی اگه این دستور دادن در کمال ادب باشه و شان اون کارگر هم مراعات بشه ... این کار فی نفسه یه عامل خوب برای ارضای هوای نفسه ...  اما انجام کارهای خانه جلوی کبر و غرور رو میگیره، و به آدم یادآوری میکنه که اونقدر ها هم محور جهان هستی نیست که همه موظف باشن کمر بسته درخدمتش باشند ... در کتاب آداب و رسوم فرهنگ جبهه این موضوع خیلی زیبا شرح داده شده که بچه ها - مخصوصاً فرماندهان – چطور شبها یواشکی لباسهای همه رو می شستند، کفشهای همدیگه رو واکس میزدن، یه جوری که کسی نفهمه چادرها و سنگرها رو مرتب میکردند، ظرفها رو میشستن و ... خلاصه هر کاری رو انجام میدادن تا منیتشون بشکنه، و یادشون نره که هرکی هستن و هر عنوانی که دارن، در واقع یک بنده ی ناچیز خدا بیشتر نیستن! در صفحه ی ۹۴ این کتاب میخوانیم: " غالبا برگ برنده دست بچه هاست. هر سازی را که نفس سرکش کوک کند، و هر راهی را که هوای نفس جلوی پای آنها بگذارد، بچه ها حرف خودشان را می زنند و راه خودشان را می روند. گاهی با شستن توالتها و تمیز کردن مجاری فاضلاب غرور را سر جایش می نشانند، و گاهی در نیمه شب با رفتن به دور دست و تهیه آب برای دستشوییها و همینطور پر کردن تانکرها و آفتابه ها سر راه تن پروری سبز میشوند. گاهی با جارو کردن سنگر و شستن ظروف غذای دیگران به نحوی که متوجه نشوند، واکس زدن پوتینهای بچه ها وقتی همه خوابیده اند، و شستن لباسهای جمع شده در تشت که اشخاص خیس کرده اند تا صبح آنها را بشویند، و یک وقت با نگهبانی به جای دوستان و در هوای سرد و ساعتهای نیمه شب . خلاصه هر کس بنا بر شان خود راه و روشی دارد برای خرد کردن دنده های نفس شیطانی که که هزار رنگ دارد و همه راهها را هم بلد است ... "   خوب، حالا ما در خونه اینهمه کار حاضر آماده جلومون هست ... فقط کافیه یه نیت قربه الی الله کنیم، و بریم برای جهاد اکبر ... بریم برای شکستن بت منیّت ها و خودپسندیها ،و آسمان به آسمان روحمون رو تعالی بدیم ...   ۳ -  یک فایده دیگه این هست که زنی که مدام داره به زندگیش زسیدگی میکنه، ناخودآگاه در جریان امور اهل خانه قرار میگیره و از قرائن و نشانه هایی که اونها از خودشون بجا گذاشته اند، با روحیاتشون بیشتر آشنا میشه و چه بسا مشکلاتشون رو زودتر و بهتر متوجه میشه ... من بارها شده موقع رسیدگی به اتاقها و مرتب کردنشون متوجه یه مشکلات یا عادتهای بدی که داشت در بچه ها شکل میگرفت، شده ام و موفق شدم به موقع اقدام کنم و جلوی نهادینه شدنش رو بگیرم. مثلا یه بار دیدم هر بار میرم اتاق خانوم کوچولو رو مرتب میکنم میبینم یک عالمه دستمال کاغذی خورد شده پشت تختش ریخته ... اول گذاشتم به حساب بازی، اما وقتی تکرار شد یه بار این موضوع رو در قالب قصه مطرح کردم و قصه یه خرس کوچولویی رو براش گفتم که هی پشت تختش دستمال خورده ریخته بود. ازش پرسیدم به نظرت چرا خرس کوچولو این کار رو میکرد؟ و اون بدون معطلی گفت: من میدونم چرا ... حتماً "گرگ دستمال خور" اومده بوده سراغش! و بعد برام گفت که یکبار که داشته توی یه مهمونی با بچه ها بازی میکرده، شنیده اونا داشتن به همدیگه می گفتن یه گرگ بدجنسی هست که شبها میاد سراغ بچه ها. و فقط راهش اینه که براش پشت تخت دستمال خورده بریزی تا سرش گرم بشه و نیاد سراغت! ... (بخش_اول) 💞تو فقط لیلی باش💞 🆔 @WomanArt
🔰🔰🔰🔰 (بخش دوم) خوب این خیلی بد بود که بچه شبها چنین ترس عظیمی رو تجربه کنه ... با همدیگه درباره ش حرف زدیم و چند شب کشیک کشیدیم و دیدیم حتی اگه دستمال نریزیم هم گرگی نمیاد و خلاصه به لطف خدا مشکل حل شد. این مثال رو میشه تعمیم داد به همه افراد خانواده ، و اینکه این دقت و این سوال فقط برای یه مادر ممکنه مطرح بشه ... در حالیکه خدمتکار اون دقت نظر رو نداره و صرفا از لحاظ فیزیکی کارها رو انجام میده. و چه بسا هم هی توی دلش غر بزنه که عجب بچه ای هست که هی دستمال میریزه و کار آدم رو زیاد میکنه!   ۴ – خانه حریم مقدس یه خانواده ست، و بهتره زیر و بمش رو فقط خود افراد اون خونه بدونن و بشناسن. من به خاطر اینکه بین دوستان و خانواده مون اکثر خانمها شاغل هستند و معمولا کسی رو دارن که هفته ای چند بار میره و به امورات خونه میرسه، شنیده ام چندین بار تا حالا پیش اومده که اون خدمتکار مشکلاتی برای خانواده بوجود آورده، یا رابطه هایی با افراد خانواده برقرار کرده ... یا مثلا درحین کار متوجه اسراری از افراد اون خونه شده و همون رو بهانه اخّاذی قرار داده و ... البته قبول دارم که توی هر شغلی خوب و بد هست، اما از قدیم گفته اند " اگه برات مهمه که کاری بی مشکل انجام بشه، خودت انجامش بده! " ... من فکر میکنم در زندگی یک خانواده ، خانه یه رکن مهم هست که به این سادگیها نمیشه درباره ش ریسک کرد ... خوب وقتی کار کردن زن توی خونه  و رسیدگی و توجهش به امور تا این حد برکات داره، چرا آدم بیاد و نه تنها اونها رو از دست بده، بلکه هم  هزینه ای به اقتصاد خانواده تحمیل کنه، و هم حریم امن خونه رو به مخاطره بندازه؟   ۵ - تمام اینها رو گفتم ... اما این رو هم بگم که این به این معنا نیست که همه بار کارهای خونه باید به دوش زن باشه ... باید در حین انجام کارها حواسمون باشه که به ترفندهای مختلف روحیه تعاون رو در افراد خانواده زنده کنیم ... باید فرهنگ سازی کنیم تا افراد خانواده ( مخصوصا بچه ها ) در مقابل زحمتهای خانم خونه بی تفاوت نباشن و خدای نکرده اون رو با خدمتکار اشتباه نگیرند ... اصلا یاد دادن مهارت انجام کارهای شخصی که برای گذران زندگی لازم هست ( مثل غذا درست کردن، ظرف شستن، مرتب کردن محل زندگی، اتو کردن لباس و ... ) یکی از وظایف مهم والدین هست و پسر و دختر هم نمیشناسه. همه باید بلد باشند از پس خودشون و زندگیشون بر بیان و بتونن یه حداقلهایی رو برای خودشون تامین کنند. این خیلی زشته که یه پسر یا یه دختر نوجوان بلد نباشه لباس خودش رو اتو کنه، یا اتاقش رو مرتب کنه و ... اما آیا این روزها جوانها و نوجوانها اینطوری هستند؟ یا به طرز وحشتناکی در هر امر کوچکی به پدر و مادر وابسته هستند ؟... چطوری میشه این روحیه مشارکت رو در اونها ایجاد کرد؟ ... مفتخرم که بگم باز هم کلید این امر دست مادر هست و نوع نگاهش به امر مهم خانه داری ... چطوری؟ ... عرض میکنم خدمتتون : دیدین بعضیها اینقدر با اشتها میخورند که حتی بذغذا ترین آدمها هم در کنارشون به اشتها می افتند؟ دقت کردین که میزان ذوق و شوق، و انرژی که آدمها برای کاری میگذارند، با تمایل سایرین به انجام اون کار نسبت مستقیم داره؟ ... اصلا این یک اصل در روانشناسیه که نوع رویکرد ما به یک موضوع، روی تاثیر گذاری حرفمون بر دیگران اثر مستقیم داره، و البته عکسش هم صادقه و اگه آدم کاری رو ازته دلش دوست داشته باشه، ولی دیگران رو ازش نهی کنه، اون نهی، بازدارندگی چندانی نخواهد داشت ... همون ضرب المثل " رطب خورده، منع رطب چون کند؟ " ... بچه ها از کی باید یاد بگیرند که کار خونه لذتبخشه؟ از مادری که مدام نق میزنه و خودش رو کوزت میدونه و فکر میکنه با انجام کارهای خانه، داره " گوشه این خراب شده، حروم میشه" ؟ ... بچه ای که یک بار هم ندیده مادرش از انجام کارها خوشحال باشه و لذت ببره؟ خوب معلومه اون مادر همیشه دست تنها خواهد بود و هیچکدوم از افراد خانواده بهش کمک نخواهند کرد، مگر با اکراه و اجبار ... برای همینه حتی اگه کمک کنند هم، نتیجه کار دلخواه نیست و مرحله دوم غر زدنها شروع میشه که : "بدتر کار رو خراب کردین" و "شماها عرضه هیچ کاری رو ندارین" و "اگه من بمیرم اینجا رو کثیفی از جا برمیداره" و ... و تمام حرفهایی که باعث میشه خاطره بدی از انجام این کارها در ذهن بچه ها نقش ببنده. قراره بچه ها از ما درس زندگی بگیرند ... قراره ما اولین و بهترین معلم برای اونها باشیم ... اما اگه خودمون زندگی کردن رو بلد نباشیم، چه توقعی میشه داشت؟ ...   باز هم مطلب طولانی شد و مجبورم به همین مقدار بسنده کنم و ازتون بخوام درباره اینها فکر کنید ... اگر خدا بخواد در قسمت بعد مطالب رو تکمیل میکنم، و با یک جمع بندی مهم به اتمام میرسونم ... (بخش_دوم) 💞تو فقط لیلی باش💞 🆔 @WomanArt