eitaa logo
تو فقط لیلی باش... 💚
1.7هزار دنبال‌کننده
215 عکس
86 ویدیو
2 فایل
ـ✨﷽✨ـ 📗داستان واقعی و جذاب زندگی رضوان بانو💜 🌺جهاد زیبای من در خاکریزی به نام خانه، برای فتح الفتوحی به عظمت "لتسکنوا الیها"🌺 📈 ادمین تبلیغات 🏡کانال های دیگر ما @Zendegi_Bakhsh @RezgheSoty پیام ناشناس به ما: https://gkite.ir/es/9700924
مشاهده در ایتا
دانلود
💚بسم الله الرحمن الرحیم💚 ✿ تو فقط لیلی باش ܓ✿ سلام و عصر زیبای شهریوریتون بخیر ... غیبتم به این خاطر بود که خونه مامان اینها بودم و در حال کارتن کردن وسایلشون برای اسباب کشی ... البته هنوز یک دهم کارها هم انجام نشده! ... اینقدر در اینهمه سال زندگی خرده ریز توی گوشه و کنار اون خونه جمع شده، که جمع کردن و بسته بندی کردنشون کار یک روز و دو روز نیست ... تازه هی خاطره هایی از کودکی و نوجوانی پیدا میشد و کلی نوستالژی و آه و حسرت به روزهای زیبای کودکی ... خلاصه این غیبت چند روزه رو موجه کنید، تا بریم سر بقیه مطلب ...   روزی که نوشتن در اینجا رو شروع کردم، هدفم این بود که به افکارم جهت بدم و با کمک و راهنمایی دوستانم در عالم سایبر ، بتونم این مسیر سخت رو راحتتر طی کنم. هنوز مدت زیادی نگذشته بود که لطف خدا شامل حال این وبلاگ شد، و خواهران زیادی باهام همراه شدند که تک تکشون برام ارزشمند هستند و همیشه عطر حضورشون اینجا رو معطر کرده ... شرمنده ام که هیچوقت نتونستم اونطور که باید و شاید شایسته اینهمه لطف باشم، و حتی کلی هم شرمنده دوستانی هستم که هنوز نتونستم سوالهاشون رو جواب بدم. اما باور کنید زیاد هم تقصیر من نیست. واقعیت اینه که لیلی بودن کار وقتگیری هست ... آدم باید حواسش در آن واحد به جنبه های مختلف زندگی باشه، و دیگه مجالی برای نشستن و وبلاگ نوشتن و جواب اینهمه کامنت سرشار از لطف رو دادن، برای آدم نمی مونه ... یعنی من تازه می فهمم چرا در دوران جاهلیتم اینهمه وقت اضافه داشتم، چون از سر و ته زندگی میزدم و برای کارهام اونقدر که باید و شاید وقت و انرژی صرف نمیکردم. برای همین هم همیشه یه جای کارهام میلنگید و هیچ چیزی سر جای خودش نبود ... اما این روزها که دارم سعی میکنم بین جنبه های مختلف زندگی یه تعادلی ایجاد کنم، می بینم واقعا نمیتونم بیشتر از یکی دو ساعت در روز برای اینجا وقت بذارم و برای همین اداره ی اینجا با همین روال، واقعا داره برام به یک بار ذهنی تبدیل میشه ... علاوه بر این، این روزها همسرجان تایم تابستانی کارش هست و چند هفته ای ساعت کارش کوتاهتر از قبل شده، و ما باید تمام کارهایی که در طول سال فرصتی براشون نداریم رو در همین چند هفته انجام بدیم : خریدهای عمده، دکتر رفتنها، تعییر و تحولاتی که لازمه توی خونه داده بشه، و هزارتا کار ریز و درشت دیگه ... این وسط علاوه بر همه اینها، کارتن کردن وسایل مامان اینها برای اسباب کشی هم نور علی نور شده که باید آخر هفته ها برم کمکشون ( تازه همین امروز ظهر برگشتم خونه خودمون ) ... خلاصه که الان من به تمام معنا یک سر دارم و هزارتا سودا ! مسلماً شما هم دوست ندارین بیاین اینجا و حرفهای کسی رو بخونین که فقط شعار میده و با سر و وضع آشفته، وسط یه خونه شبیه بازار شام نشسته و داره از زیباییهای جهاد همسرداری حرف میزنه! ... یا مجبوره نیازهای همسر و بچه های خودش رو نادیده بگیره، و بعد بیاد اینجا از راهکارهای تعامل مثبت با افراد خانواده داد سخن بده ... یا مادرش رو دست تنها با اونهمه کار ول کرده و اومده داره اینجا می نویسه ... مطمئنم حرفهای همچین آدمی به دل شما خوانندگان باهوش و نکته سنج اینجا نخواهد نشست و اون تاثیری که باید داشته باشه رو نخواهد داشت ... واقعیت اینه که چند هفته ای من نمیتونم زود به زود اینجا رو چک کنم و آخر هفته ها هم که عملا دو روز کامل اینجا بدون نظارت باقی می مونه، و ممکنه مشکلاتی مثل مشکلات چند روز قبل پیش بیاد ... برای همین علیرغم میل باطنیم مجبورم بخش نظرات اینجا رو تاییدی کنم، تا شان نگاههای پرارزش شما خواهرهای نازنینم حفظ بشه و شرمنده تون نشم. ( نظرات این پست هم استثنائا باز هست ) از طرفی به لطف خدا اینجا یه جو خوبی بوجود اومده که خواهرهای دینی همه در مسیر بهتر شدن به هم کمک میکنند. اما با تاییدی شدن کامنتها دیگه اون حالت وجود نداره که کسی بیاد سوالی بپرسه و دوستان سریع بخونن و بهش کمک کنند ... راستش دلم نمیاد این فضا از بین بره، چون خود من هم به اندازه شما از مطالبش استفاده میکنم. من بعد از کلی فکر کردن، برای اینکه این جو صمیمی که همه دور هم هستیم از دست نره، یه راهی پیدا کردم ... با اجازه تون یک وبلاگ زدم به نام :  " سالن تبادل نظرات "  ...  اونجا در واقع حکم سالن اجتماعات اینجا رو داره که همگی دور هم جمعیم و از هر دری با هم حرف میزنیم و به هم کمک میکنیم ... لینکش رو هم اونجا گوشه وبلاگ میذارم تا دوستان راحت بهش مراجعه کنند ... یه چیزی مثل اون وبلاگ "چرا جلیلی؟" که مهربانو شکیب عزیزم در ایام انتخابات زد، و در واقع سالن بحثهای سیاسی ما بود ...   (بخش_اول) 💞تو فقط لیلی باش💞 🆔 @WomanArt
🔰🔰🔰🔰 (بخش دوم) پیرو پیشنهادات دوستانی مثل نیلوفر جان که میخواستن مطالب اینجا دسته بندی بشه، پستهای وبلاگ رو در سه موضوع دسته بندی کرده ام :  همسرانه ... مادرانه ... سبک زندگی مومنانه و هر کس میتونه کامنتدونی پست دلخواه خودش رو دنبال کنه. اما چون من خودم نمیتونم اونجا رو اداره کنم قصد دارم از یکی از دوستان بخوام اونجا رو اداره کنند. فعلا به یکی از دوستان رو انداخته ام و اگر لطفش شامل حالم بشه، اونجا رو رسماً افتتاح میکنیم. البته دوست عزیزی که مسئولیت این سالن تبادل نظرات رو به عهده میگیره، کار زیادی لازم نیست انجام بده. فقط باید حواسش به این باشه که فضای کامنتدونی ها پاک و در شان خواهران نازنینی که در اون حاضرند باقی بمونه، و اگه یک کامنت نامناسب دید، سریع عکس العمل نشون بده ... و اینکه وقتی نظرات زیاد شد و کامنتدونی سنگین شد، پست جدید بذاره که بحثها اونجا ادامه پیدا کنه ... مثلا اگه نطرات پست مادرانه شماره ۱ سنگین شد، پست مادرانه شماره ۲ رو بذاره ... یا اگه نظرات همسرانه ۵ سنگین شد، همسرانه ی ۶ رو بذاره ... البته اداره این سالن اجباری نیست، و هر وقت کسی که قبول زحمت کرده، خسته شد یا موقعیتی براش پیش اومد که نمیتونست ادامه بده، کلید رو میده به من، تا به عزیز دیگه ای تحویل بدم ... خلاصه اونجا دیگه واقعاً تجسم تعاونوا علی البر و التقوی هست، و دیگه هر گلی زدیم به سر خودمون زده ایم ... باید همه دست به دست هم بدیم و این فرصت خوبی که لطف خدا برامون فراهم کرده رو با تمام وجود حفظ، و ازش استفاده کنیم ...   من هم کماکان این گوشه مشغولم و از خودم می نویسم، و دوستان میتونن درباره خود مطلبی که نوشته ام نطرشون رو بذارن. اینطوری من هم در پیدا کردن نظرات @ دار و جواب دادن بهشون راحتترم و دیگه صفحه اونقدر سنگین نمیشه که کانکشن ذغالی من از پس باز کردنش برنیاد ... یه حسن دیگه ش این هست که کامنتهای زیر مطلب تماماً مربوط به خود اون مطلب و مکملش هستند. نه اینکه بعضی دوستان با هزار امید کامنتدونی رو باز کنند و ببینند از دویست و خورده ای کامنت گذاشته شده، فقط چندتاشون به مطلب مربوط هستند و بعد بیان غرش رو درگوشی به من بیچاره بزنند! ... آخه از شما چه پنهان این مدت کلی اعتراض داشتم به اینکه چرا کامنتدونی پستها زیاد به خود پست مربوط نیست و آدم نمیتونه مطلب رو توی ذهنش تکمیل کنه  ;o)   در پایان مثل همیشه از آقایان محترمی که احیاناً اینجا رو میخونن میخواهم که وقتشون رو به کارهای مفیدتری اختصاص بدن، چون واقعاً اینجا چیزی که به درد آقایان بخوره پیدا نمیشه ... پس لطفاً بذارن جو اینجا یکدست باقی بمونه و خواهرهایی که اینجا دور هم هستند بتونند راحتتر با هم صحبت کنند ... من باور دارم که باید حد و مرزها حتی در دنیای مجازی هم مراعات بشه و دوست دارم لااقل در اینجا که تا یه حدی روش کنترل دارم، این اتفاق بیفته. این خواسته ی بیشتر خواهران خوب اینجاست، که خیلیهاشون بارها و بارها و در کامنتهای عمومی و بیشتر از اون در کامنتهای خصوصیشون ازم خواستن این مورد رو تذکر بدم. (بخش_دوم) 💞تو فقط لیلی باش💞 🆔 @WomanArt