💚بسم الله الرحمن الرحیم💚
✿ تو فقط لیلی باش ܓ✿
پرسش و پاسخ Q & A - پاسخ به سوال انار جان و سارا جان
این پست در پاسخ به سوال انار جان و سارا سارا جان در بخش نظرات پست قبلی نوشته شده ... از همه دوستان عذر میخوام که نتونستم زودتر بیام. دوباره مودمم خراب شده بود و تونستم فقط با گوشی اینجا رو چک کنم، برای همین امکان جواب دادن به نظرات رو نداشتم ...با تشکر از تمام دوستان این کامنتدونی هیئتی که در غیاب من نکات مهم رو بیان کردند، چندتا مطلبی که به ذهنم رسید رو به مطالب گفته شده، اضافه میکنم.
-----
انار جان اول از همه بذار ابراز احساسات کنم بابت اینکه خدا رو شکر تا این حد از زندگیت راضی هستی و همسرت هم تا این حد همراهه ... تولد گل قشنگت هم پیشاپیش مبارک …
فکر کنم شما همون انار جان هستی که همون اوایل برام کامنت گذاشتی و بهم کتاب " هفت عادت مردمان موثر" رو پیشنهاد کردی. اگر همون عزیز هستی یه تشکر هم بهت بدهکارم ، چون از مطالب اون کتاب خیلی استفاده کردم.
اما بریم سراغ حرفهای خودمون ... من خوب منظور شما رو می فهمم و بارها و بارها اعتراف کرده ام که اگر همون جهان بینی قبلیم رو داشتم و میومدم مطالب اینجا رو میخوندم درست مثل شما برام پذیرفتنی نبود و حتی در مقابلش موضع میگرفتم ... البته شما خیلی خوب و منطقی نظرت رو بیان کردی و این نشان از شخصیت شماست و جای تقدیر داره.
الحمد لله شما که مهندس عمرانی و خودت میدونی فوندیشن یه بنا تا چه حد مهم و اساسیه ... در بنای تفکر ما هم هیمنطوره. اینکه بیس تفکر ما الهی باشه یا مادی توی دیدمون به دنیا تاثیر بنیادی داره ... اصلا کلا مسیر عوض میشه ...
من نمیتونم به دنیا فقط از دید مادی نگاه کنم. نمیتونم باور کنم که این انسانهایی که هر روز می میرن و دفن میشن دیگه همه چیز براشون تموم شده ... این حس رو مخصوصا بعد از مرگ مادربزرگم که خیلی دوستشون داشتم و در یک تصادف به طور ناگهانی از دست رفتند، درک کردم. این یه حقیقته که انسان امروز هست و فردا نیست ... و من نمیتونم بپذیرم که این دنیا با اینهمه عظمتش و اینهمه نظمش بیهوده باشه و ما بعد از مرگ نابود بشیم و تمام!
پس اگر هدفی هست، اگر بعد از مرگ، زندگی هست که ادامه و نتیجه زندگی این دنیای ماست، دیگه نمیشه کارهای این دنیا و اون دنیا رو از هم سوا کرد ... دیگه هر کاری توی این دنیا ارزشی پیدا میکنه و یه تاثیری روی سرنوشت اون دنیامون داره، ... چه مثبت و چه منفی ... پس نمیشه بگیم من هر کاری دوست دارم میکنم و هر طوری دلم خواست با آدمها و مسائل برخورد میکنم، چون دیگه تصمیم گیرنده فقط ما نیستیم، بلکه تصمیم گیرنده اصلی کسی هست که مالک هر دو جهانه و ما باید خودمون رو با خواست و راهنماییهای او تطبیق بدیم.
اما چون دلم میخواد این موضوع باز بشه، موقتا تمام اعتقاداتم به خدا و ائمه – علیهم السلام– و اینکه ما توی این دنیا بیهوده نیومدیم رو میذارم کنار ... و بقیه حرفهام از دید کسی هست که کلا لائیک هست و خدا رو قبول نداره و ایده آلش این هست که در این دنیا هفتاد هشتاد سال شاد و خوشبخت و سلامت زندگی کنه و بعدش هم با عزت و احترام به خاک سپرده بشه و تمام.
ببین عزیزم، خدا رو شکر همسر شما خوب هستن و انسانیتشون بهشون حکم میکنه که با شما همراه باشن و نتیجه این بشه که شما از زندگیت راضی هستی. اما به این فکر کن که مثل همسر شما خیلی کم پیدا میشه. به اطرافت نگاه کن. به همکارات، دوستهات و آشناهات ... مگه چند درصد مردها اینطوری هستند؟ مثل همسر شما یا مثل همسر ستاره جان؟ ... واقعا خود شما اگه خدای نکرده مشکلی با همسرت پیدا کنی چطوری برخورد میکنی؟ ...
این واقعا به شانس آدم بستگی داره ، چون حتی ممکنه مردی اولش خوب باشه ولی بعدش به هر دلیل تغییر رویه بده ... اونوقت باید چکار کرد؟ ... طلاق؟ ... خوب بعد از طلاق چی؟ ... بچه ها چی ؟ ... اصلا حتی اگه توی جامعه هم برای یک زن مطلقه مشکلی نباشه، خود زن باید با احساسات جریحه دار شده ش چکار کنه؟ ...
فرض کنیم الان منِ نوعی با همسرم مشکل دارم. چند راه پیش پامه :
۱ – به زندگی ادامه بدم با فلاکت بدبختی و هیچ تلاشی برای بهبود اوضاع نکنم >>> هیچ عقل سلیمی این رو نمیپذیره و همچین آدمی هرچی سرش بیاد، حقشه.
۲ – به زندگی ادامه بدم، ولی من هم بپرم وسط گود و هرچی شوهرم میگه دوتا بذارم روش و مشکل رو پیچیده تر کنم >>> نتیجه این میشه که یک عمر با یه جنگ و جدال زندگی کنیم و از هم بیزار باشیم. و خدا میدونه چه آدمهای وحشتناکی از توی همچین خونه ای به بار میان!
#پست_هشتاد_و_نهم (بخش_اول)
#تو_فقط_لیلی_باش
💞تو فقط لیلی باش💞
🆔 @WomanArt
🔰🔰🔰🔰
#پست_هشتاد_و_نهم (بخش دوم)
#تو_فقط_لیلی_باش
۳ – طلاق بگیرم و بقیه عمرم رو مجرد زندگی کنم، بدون بچه ها ( یعنی یا اصلا تا بچه دار نشدم طلاق بگیرم، یا بچه ها رو بدم به شوهرم ) >>> پس حس محبت مادریم رو چطوری ارضا کنم؟ ... بچه ها بدون مادر باید از کی محبت دریافت کنن و سرنوشتشون چی میشه؟
۴ – طلاق بگیرم و بچه ها رو ببرم پیش خودم >>> پس باید برای گذران زندگیم تمام وقت کار کنم پس کی باید به بچه ها برسه و تربیتشون کنه؟
۵ – طلاق بگیرم و بعدش دیگه با هیچکس رابطه ای نداشته باشم >>> پس احساسات و عواطف زنانه م رو برای کی خرج کنم و نیازهای عاطفیم چطور برآورده بشه؟
۶ – طلاق بگیرم و بعدش برای اینکه زیر بار ازدواج با مردی نرم، با مردی دوست بشم یا برم زیر یک سقف " دوستانه " باهاش زندگی کنم! >>> خوب همونطور که من تعهدی به اون ندارم، اون هم تعهدی به من نداره و ممکنه بعد از اینکه بهش وابسته شدم یهو من رو ول کنه و بره ... مضافا به اینکه این گزینه فقط در خارج ممکنه و در ایران حتی اگه آدم دین نداشته باشه هم عرف به این آسونیها بهش همچین امکانی رو نمیده، و مدام مشکلات مختلف براش پیش میاد.
۷ – طلاق بگیرم و بعدش با کس دیگه ای ازدواج کنم >>> از کجا معلوم که اون شوهر جدید هم مثل قبلی آدم بدی نباشه و دوباره همین سیکل تکرار نشه؟
یادآوری میکنم که فرضمون این هست که اصلا خدا و مذهبی در کار نیست و آدم مجازه هر کاری دلش خواست و تشخیص داد درسته رو انجام بده. اما می بینیم که حتی در این حال هم نتیجه اون چیزی نیست که آدم دلش میخواد . پس فقط یک راه می مونه ... راه هشتم :
۸ – بمونم و زندگی کنم و سعی کنم با صبر و آرامش، مشکلاتم رو قدم به قدم حل کنم ... >>> این راه عاقلانه ماجراست...
من آدما و زندگیهاشون رو خیلی دوست دارم و پیش از اینکه بیام اینجا بنویسم و اون وقتی که برای ایتنرنت اختصاص داده ام فقط صرف رسیدگی به اینجا بشه، خواننده ی قهار وبلاگ بودم. چه ایرانی و چه خارجی ... وبلاگهای آدمهایی که از خودشون و زندگیشون مینوشتند. و اتفاقا اونهایی رو انتخاب میکردم که زیاد معروف نباشند و مطمئن باشم حرفهاشون و ماجراهای زندگیشون واقعیه و دچار خود سانسوری نیستند.
در گشت و گذاهام وبلاگهای خانومهایی رو میدیدم و پا به پاشون زندگی میگردم که مسلمان یا حتی مسیحی نبودند، و در نتیجه فاکتوری به نام خدا در زندگیشون نقشی نداشت ... اونها یک عالمه با همسرشون مشکل داشتند ( پس میشه نتیجه گرفت بی دین بودن یا نبودن، نقشی در داشتن یا نداشتن مشکل با همسر نداره ) ... همسرشون بداخلاق بود، الکلی بود، دستِ بزن داشت و ... اما باز هم داشتن باهاش زندگی میکردن و ازش جدا نمیشدن و میگفتن زندگی فراز و نشیب داره. باید زندگی کرد. گیریم از این طلاق بگیرم و با یکی دیگه ازدواج کنم ، از کجا معلوم اوضاع عوض بشه؟
به جاش داشتن سعی میکردن با کمک مشاور خانواده روی زندگیهاشون کار کنند، و داشتن تجربیات تلاشهاشون رو مینوشتند و از بقیه هم کمک میگرفتند ...
و همه متفق القول بودند که اولین چیزی که مشاور بهشون گفته بود این بود که : اولین اقدام اینه که نفس عمیق بکشی و سعی کنی صبور و آرام باشی ...
خوب اسلام همین رو میگه ... میگه اگه چیزی از همسرت دیدی که خوشت نیومد و آزارت میداد، صبر کن ... و در اسلام بهترین حالت صبر، صبر جمیل هست ... یعنی صبر بدون نک و نال و شکایت و ناسپاسی، اما همراه با چاره جویی و تلاش برای رفع مشکل.(اینجا درباره ش مفصل توضیح داده ام)
پس تا اینجا معلوم شد چه با دین باشیم و چه بی دین فقط یک راه پیش پامونه: صبر برای متعادل نگه داشتن اوضاع و در عین حال تلاش برای مرتفع کردن مشکل.
حالا تازه اینجاست که پای دین میاد وسط و خدای عادل میگه : خوب نمیشه که یه خانومی که همسر خوب و خوش اخلاق و همراه داره و توی زندگی آب توی دلش تکون نمیخوره ، با فلان خانوم که همسرش اینقدر بد اخلاقه و اذیتش میکنه هر دو یکسان باشن. بالاخره باید یه جایی این دوتا با هم فرق داشته باشن، تا اون صبر و تلاش ها تلافی بشه و مزدش داده بشه.
اونوقته که خدا اجر جهاد رو برای همچین خانوم تلاشگر که صبر جمیل پیشه کرده، منظور میکنه و فشار قبر رو ازش برمیداره و اینهمه برکات که در روایات داریم رو شامل حالش میکنه ... و البته کسی که داره به خاطر عمل به دستور خدا صبر و تلاش میکنه، خدا به تلاشش برکت میده و در عین کار یه شیرینی از اون تلاش در وجودش ایجاد میکنه که در حین تلاش کمتر اذیت بشه و چه بسا حتی لذت هم ببره.
پس جهاد و تلاش لزوما اذیت کننده نیست. بلکه لذتبخش هم هست ... من خودم میتونم شهادت بدم که الان تک تک کارهام رو با لذت تمام انجام میدم و هیچ هم ناراحت نیستم و حتی خییییییلی از قبل شادتر و بانشاط تر و سرحال تر و هدفمندترم ...
#پست_هشتاد_و_نهم (بخش_دوم)
#تو_فقط_لیلی_باش
💞تو فقط لیلی باش💞
🆔 @WomanArt
🔰🔰🔰🔰
#پست_هشتاد_و_نهم (بخش سوم)
#تو_فقط_لیلی_باش
نمیدونم شاید شما از همون اول که اینجا رو خوندین دیگه نیومدین و در جریان پیشرفتهای من نبودین. برای همین حس کردین که من سرم رو انداخته ام پایین و فقط دارم فقط صبر میکنم ... من در طی این چند ماه به وضوح لطف خدا رو در زندگیم دیدم و اوضاعم به طرز باورنکردنی بهتره :
وزنم حدود ۶ کیلو کم شده ، همسر خان به همسر جان تبدیل شده ، محبتش و توجهش به من به طرز قابل توجهی بیشتر شده ... و از همه مهمتر رضایتم از خودم و عملکردم با قبل قابل مقایسه نیست ... والبته همه اینها از لطف خداست ...
***
درباره سوال مشترک انار جان و سارا سارا جان که گفته بودند میشه همزمان زن توی بیرون هم کار کنه و این مزاحمتی برای نقش زنانه ش در زندگی نداره هم باید بگم من همیشه گفته ام که نمیتونم حکم کلی بدم که زن میتونه بره بیرون کار کنه، یا نکنه. این دیگه بسته به توان هر فرد هست که بتونه یا نه. من خودم بالشخصه دیدم خدا وکیلی نمیتونم همزمان هم در بیرون و هم در خونه بهترین باشم و در نتیجه اولویت رو به خونه دادم.
اما قبول دارم که زن میتونه اگه دوست داشت، شغلهای سبک و پاره وقت که وقت و انرژی زیادی ازش نگیره رو انجام بده و حالش رو ببره ... درست مثل خود سارا جان که با درایت قابل تحسینی وضعیتش و توانش رو سنجید و نذاشت موقعیت کاری وسوسه ش کنه، و کارش رو مطابق توانش انتخاب کرد ...
اما حالا من یه سوال از شما دوستان دارم: آیا کار کردن در بیرون خونه برای یک زن یک نیاز فطریه؟ یا یه نیاز اکتسابی که با توجه تغییر شرایط اجتماع در خانمهای چند نسل اخیر ایجاد شده؟ ...
آیا مادر بزرگهای ما که اونقدر شاد وخوشبخت با همسرانشون زندگی میکردند و تا آخر عمر به هم وفادار بودند و جونشون هم به هم بسته بود، بیرون کار میکردند، یا مثلا پدر بزرگهای ما هی مثل مردهای امروزی قربون صدقه شون میرفتند و هی توی کارها کمکشون میکردند؟ ... مسلمه که اینطور نبود ... اما ای کاش یه نظر سنجی برگزار بشه و ببینیم آیا میزان رضایت از زندگی خانمهای نسلهای اخیر بیشتره یا مادر بزرگهای ما ؟ ...
اما همسر بودن و مادر بودن یک نیاز فطریه ... چیزیه که هیچکس جز خود زن نمیتونه انجامش بده ... و اونقدر کار مهمیه و نیاز به انرژی داره که واقعا نمیشه با کار سنگین بیرون جمعش کرد. مگر اینکه آخرش زن داغون بشه ، حالا چه روحی و چه جسمی ... مامان خود من شاغل بودن و در کارشون خیلی موفق. اما چون میخواستن برای ما چیزی کم نذارن و خونه و زندگی و بچه هاشون هییییچ کم و کسری نداشته باشه، فشار به خودشون اومد و زود فرسوده شدن والان خیلی دارن اذیت میشن ...
این که میگم اصلا بحث دین و مذهب درش دخیل نیست ... اون وبلاگ ملیندا ( زن کامل امروز - که لینکش هم گوشه وبلاگمه) رو هم توی یکی از همون گشت و گذارهام پیدا کردم. فکر کنم خوندن پستهاش براتون جالب باشه ...
یه زن آمریکائیه که بعد از سالها زندگی به خودش میاد و شغل موقعیت اجتماعی خوبش رو رها میکنه تا بتونه به اون آرامشی که یک زن فقط در بودن همه جانبه کنار خانواده ش به دست میاره، برسه ... این خانوم مسلمان نیست اما با فطرتش این رو فهمیده ...
امیدوارم نونسته باشم منظورم رو خوب برسونم. باز هم اگه توضیح بیشتری نیاز بود، بفرمایین، تا تقدیم کنم ....
#پست_هشتاد_و_نهم (بخش_سوم)
#تو_فقط_لیلی_باش
💞تو فقط لیلی باش💞
🆔 @WomanArt