#هر_صبح_یک_آیه
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«إِذًا لَّأَذَقْنَاكَ ضِعْفَ الْحَيَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ عَلَيْنَا نَصِيرًا»
اگر چنین میکردی، ما دو برابر مجازات (مشرکان) در زندگی دنیا، و دو برابر (مجازات) آنها را بعد از مرگ، به تو میچشاندیم؛ سپس در برابر ما، یاوری برای خود نمییافتی!
(سوره مبارکه إِسراء/ آیه ۷۵)
❇ تفســــــیر
و اگر چنین مى کردى ما دو برابر مجازات مشرکان در حیات دنیا، و دو چندان بعد از مرگ به تو مى چشانیدیم، سپس در برابر ما یار و یاورى نمى یافتى (إِذاً لاَ َذَقْناکَ ضِعْفَ الْحَیاةِ وَ ضِعْفَ الْمَماتِ ثُمَّ لاتَجِدُ لَکَ عَلَیْنا نَصِیراً).
🌺🌺🌺
چرا عذاب مضاعف؟
روشن است هر قدر مقام انسان از نظر علم، آگاهى، معرفت و ایمان بالاتر رود، اعمال نیک او به همان نسبت عمق و ارزش بیشتر، و طبعاً ثواب فزون ترى خواهد داشت.
کیفرها و مجازات ها نیز به همین نسبت بالا خواهد رفت، یک انسان بى سواد و ضعیف الایمان اگر گناه کبیره اى مرتکب شود، چندان غیر منتظره نیست و به همین دلیل مجازات کمترى دارد.
اما یک فرد با ایمان و عالم پرسابقه، هر گاه گناه صغیره اى نیز انجام دهد جاى تعجب خواهد بود، و چه بسا مجازات او در برابر این گناه کوچک، از مجازات آن عامى بى سواد در برابر آن گناه کبیره شدید و سنگین تر باشد!.
به همین دلیل در قرآن مجید درباره همسران پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم:
اى همسران پیامبر! هر کس از شما عمل ناشایست آشکارى انجام دهد، مجازات او دو برابر خواهد شد و این بر خدا آسان است * و هر کس از شما در پیشگاه خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله) خضوع کند و عمل صالح انجام دهد پاداش او را دو چندان خواهیم داد، و روزى بزرگوارانه اى را براى او آماده کرده ایم.
آیات فوق، نیز اشاره به همین واقعیت است که به پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى گوید: اگر انحراف و تمایلى به شرک و مشرکان پیدا مى کردى، مجازاتت را در دنیا و آخرت مضاعف مى کردیم.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۷۵ سوره مبارکه إسراء)
#هر_صبح_یک_آیه
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَىَ غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا»
نماز را از زوال خورشید (هنگام ظهر) تا نهایت تاریکی شب [= نیمه شب] برپا دار؛ و همچنین قرآن فجر [= نماز صبح] را؛ چرا که قرآن فجر، مشهود (فرشتگان شب و روز) است!
(سوره مبارکه إِسراء/ آیه ۷۸)
❇ تفســــــیر
به دنبال آیات گذشته، که بحث از توحید و شرک، و سپس وسوسه ها و توطئه هاى مشرکان مى کرد، در آیات مورد بحث، به مسأله نماز، توجه به خدا و نیایش مى پردازد، که عامل مؤثرى براى مبارزه با شرک، و وسیله اى براى طرد هر گونه وسوسه شیطانى از دل و جان آدمى است.
نخست، مى گوید: نماز را برپا دار، به هنگام زوال آفتاب، تا نیمه شب، و همچنین قرآن فجر (نماز صبح) را; چرا که این نماز مورد توجه فرشتگان شب و روز است (أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلى غَسَقِ اللَّیْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُوداً).
دُلُوکِ الشَّمْسِ به معنى زوال آفتاب از دائره نصف النهار است که وقت ظهر مى باشد، و در اصل از ماده دَلْک به معنى مالیدن گرفته شده; چرا که انسان در آن موقع بر اثر شدت تابش آفتاب چشم خود را مى مالد.
و یا از دَلْک به معنى متمایل شدن است; چرا که خورشید در این موقع از دائره نصف النهار به سمت مغرب متمایل مى شود.
و یا این که انسان، دست خود را در مقابل آفتاب حائل مى کند، گوئى نور آن را از چشم خود کنار مى زند و متمایل مى سازد.
به هر حال، در روایتى که از منابع اهل بیت(علیهم السلام) به ما رسیده دلوک به معنى زوال خورشید، تفسیر شده است.
و اما غَسَقُ اللَّیْل با توجه به این که غسق شدت ظلمت است، و تاریکى شب، در نیمه شب از هر وقت متراکم تر مى باشد، این کلمه روى هم رفته نیمه شب را مى رساند.
قرآن، به معنى چیزى است که قرائت مى شود و قرآن فجر روى هم رفته، اشاره به نماز فجر است.
به همین دلیل، آیه فوق، از آیاتى است که اشاره اجمالى به وقت نمازهاى پنجگانه مى کند، و با انضمام سایر آیات قرآن، در زمینه وقت نماز، و روایات فراوانى که در این رابطه وارد شده، وقت نمازهاى پنجگانه دقیقاً مشخص مى شود.
🌺🌺🌺
به هر حال، جاى تردید نیست که جزئیات اوقات نمازهاى پنجگانه در این آیات بیان نشده، بلکه، مانند بسیارى دیگر از احکام اسلامى، تنها به کلیات قناعت شده، و شرح آن در سنت پیامبر(صلى الله علیه وآله) و امامان راستین آمده است.
نکته دیگرى که در اینجا باقى مى ماند این است که آیه فوق مى گوید: إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُوداً: نماز صبح مورد مشاهده است اما منظور مشاهده چه کسانى است؟
روایاتى که در تفسیر این آیه به ما رسیده، مى گوید: مشهود ملائکه شب و روز است; زیرا در آغاز صبح، فرشتگان شب که مراقب بندگان خدایند جاى خود را به فرشتگان روز مى دهند، و چون نماز صبح در همان آغاز طلوع انجام مى گیرد، هر دو گروه آن را مشاهده کرده و بر آن گواهى مى دهند.
این روایات را دانشمندان شیعه و اهل تسنن هر دو، نقل کرده اند.
از این تعبیر به خوبى روشن مى شود که بهترین موقع براى اداى نماز صبح، همان لحظات آغاز طلوع فجر است.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۷۸ سوره مبارکه إسراء)
#هر_صبح_یک_آیه
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا»
و از تو درباره «روح» سؤال میکنند، بگو: «روح از فرمان پروردگار من است؛ و جز اندکی از دانش، به شما داده نشده است!»
(سوره مبارکه إِسراء/ آیه ۸۵)
❇ تفســــــیر
روح از مخلوقات خداوند است. بینائى، قدرت و قوت دارد، خدا آن را در دل هاى پیغمبران و مؤمنان قرار مى دهد.
در روایات متعددى که در کتب شیعه و اهل تسنن، آمده است مى خوانیم: مشرکان قریش این سؤال را از دانشمندان اهل کتاب گرفتند و مى خواستند: پیامبر(صلى الله علیه وآله) را با آن بیازمایند، به آنها گفته شده بود: اگر محمّد(صلى الله علیه وآله) اطلاعات فراوانى درباره روح در اختیار شما بگذارد، دلیل بر عدم صداقت او است، لذا جمله کوتاه و پرمعنى پیامبر(صلى الله علیه وآله) براى آنها اعجاب انگیز بود.
ولى در بخشى دیگر از روایات، که از طرق اهل بیت(علیهم السلام) در تفسیر آیه فوق به ما رسیده، مى بینیم: روح به معنى مخلوقى برتر از جبرئیل و میکائیل معرفى شده که با پیامبر(صلى الله علیه وآله) و امامان همواره بوده و آنان را در خط سیرشان از هر گونه انحراف بازمى داشته است.
این روایات، بیان میکند روح آدمى مراتب و درجاتى دارد، آن مرتبه اى از روح که در پیامبران و امامان است، مرتبه فوق العاده والائى است که از آثارش معصوم بودن از خطا و گناه، و نیز آگاهى و علم فوق العاده است و مسلماً چنین مرتبه اى از روح، از همه فرشتگان برتر خواهد بود، حتى از جبرئیل و میکائیل !
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۸۵ سوره مبارکه إسراء)
#هر_صبح_یک_آیه
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَلَئِن شِئْنَا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ بِهِ عَلَيْنَا وَكِيلًا»
و اگر بخواهیم، آنچه را بر تو وحی فرستادهایم، از تو میگیریم؛ سپس کسی را نمییابی که در برابر ما، از تو دفاع کند...
(سوره مبارکه إِسراء/ آیه ۸۶)
❇ تفســــــیر
نخست، مى فرماید: ما اگر بخواهیم، آنچه را بر تو وحى فرستاده ایم از تو مى گیریم (وَ لَئِنْ شِئْنا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذِی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ).
سپس کسى را نمى یابى که از تو دفاع کند و آن را از ما باز پس گیرد (ثُمَّ لاتَجِدُ لَکَ بِهِ عَلَیْنا وَکِیلاً).
پس این مائیم که این علوم را به تو بخشیده ایم تا رهبر و هادى مردم باشى، و این مائیم که هر گاه صلاح بدانیم از تو باز پس مى گیریم، و هیچ کس را در این رابطه دخل و تصرفى نیست!.
🌺🌺🌺
در پیوند این آیات، با آیه قبل، علاوه، بر آنچه گفته شد، این احتمال نیز وجود دارد که در آخرین جمله بحث گذشته خواندیم تنها بهره اندکى از علم و دانش به شما داده شده است .
و در آیات مورد بحث، مى خوانیم: خداوند حتى بهره اى را که از علم و دانش به پیامبرش داده است مى تواند باز پس گیرد، پس همه چیز شما حتى علم و آگاهیتان از سوى او است.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۸۶ سوره مبارکه إسراء)
#هر_صبح_یک_آیه
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«إِلَّا رَحْمَةً مِّن رَّبِّكَ إِنَّ فَضْلَهُ كَانَ عَلَيْكَ كَبِيرًا»
مگر رحمت پروردگارت (شامل حالت گردد،) که فضل پروردگارت بر تو بزرگ بوده است!
(سوره مبارکه إِسراء/ آیه ۸۷)
❇ تفســــــیر
آیه بعد که به صورت استثناء آمده است، مى گوید: اگر ما این علم و دانش را از تو نمى گیریم رحمت پروردگار تو است (إِلاّ رَحْمَةً مِنْ رَبِّکَ).
رحمتى است براى هدایت و نجات خودت، رحمتى است براى هدایت و نجات جهان بشریت، و این رحمت در واقع دنباله همان رحمت آفرینش است.
آن خدائى که به مقتضاى رحمت عام و خاصش، انسان ها را آفرید و لباس هستى که برترین لباس تکامل است، در اندامشان پوشانید، همان خدا براى پیمودن این راه، به مقتضاى رحمتش، به آنها کمک مى کند، رهبرانى آگاه و معصوم، خستگى ناپذیر و دلسوز، مهربان و پر استقامت براى هدایتشان مبعوث مى نماید، همین رحمت است که ایجاب مى کند، هرگز روى زمین از حجت الهى خالى نماند.
🌺🌺🌺
و در پایان آیه، به عنوان تأکید، یا به عنوان بیان دلیل، بر جمله سابق مى گوید: فضل پروردگار بر تو بزرگ بوده است (إِنَّ فَضْلَهُ کانَ عَلَیْکَ کَبِیراً).
وجود زمینه این فضل در دل تو، که با آب عبادت و تهذیب نفس و جهاد آبیارى شده از یکسو، و نیاز مبرم بندگان به چنین رهبرى از سوى دیگر، ایجاب کرده است که: فضل خدا بر تو فوق العاده زیاد باشد:
درهاى علم را به روى تو بگشاید، از اسرار هدایت انسان آگاهت سازد، و از خطاها محفوظت دارد، تا الگو و اسوه اى براى همه انسان ها تا پایان جهان باشى.
روشن است این گونه استثناها دلیل بر این نیست که ممکن است خداوند عملاً روزى این رحمت را از پیامبرش بگیرد، بلکه دلیل بر آن است که، پیامبر(صلى الله علیه وآله) نیز چیزى از خود ندارد، علم و دانش و وحى آسمانى او، همه از ناحیه خدا و بسته به مشیت او است.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۸۷ سوره مبارکه إسراء)
#هر_صبح_یک_آیه
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَىَ أَن يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا»
بگو: «اگر انسانها و پریان (جن و انس) اتفاق کنند که همانند این قرآن را بیاورند، همانند آن را نخواهند آورد؛ هر چند یکدیگر را (در این کار) کمک کنند.
(سوره مبارکه إِسراء/ آیه ۸۸)
❇ تفســــــیر
با توجه به این که آیات قبل و بعد در ارتباط با مباحث قرآن است، پیوند آیه مورد بحث که با صراحت از اعجاز قرآن سخن مى گوید، با آنها نیاز به گفتگو ندارد.
به علاوه، در آیات آینده، بحث مشروحى پیرامون بهانه جوئى هاى مشرکان در زمینه اعجاز و طلب معجزات گوناگون، آمده است. آیه مورد بحث در حقیقت مقدمه اى است براى بحث آینده، تا به این بهانه جویان نشان دهد که عالى ترین و زنده ترین سند حقانیت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) که به صورت یک معجزه جاودانى همیشه در تاریخ مى درخشد، همین قرآن است و با وجود این قرآن، بهانه جوئى ها بى جا است!
بعضى نیز خواسته اند پیوند این آیه را با آیات گذشته، از نظر مقایسه اسرارآمیز بودن روح، با اسرار آمیز بودن قرآن، بیان کنند ولى، پیوندى را که در بالا گفتیم روشن تر به نظر مى رسد.
به هر حال، خدا روى سخن را در اینجا به پیامبر(صلى الله علیه وآله) کرده، مى گوید: به آنها بگو اگر تمام انسان ها و پریان اجتماع و اتفاق کنند تا همانند این قرآن را بیاورند، قادر نخواهند بود، هر چند یکدیگر را معاضدت و کمک کنند (قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الاْ ِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لایَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْض ظَهِیراً).
🌺🌺🌺
این آیه، با صراحت تمام، همه جهانیان را اعم از کوچک و بزرگ، عرب و غیر عرب، انسان ها و حتى موجودات عاقل غیر انسانى، دانشمندان، فلاسفه، ادباء، مورخان، نوابغ و غیر نوابغ، خلاصه، همه را بدون استثناء، دعوت به مقابله با قرآن کرده مى گوید: اگر فکر مى کنید قرآن سخن خدا نیست و ساخته مغز بشر است، شما هم انسان هستید، همانند آن را بیاورید، و هر گاه بعد از تلاش و کوشش همگانى، خود را ناتوان یافتید، این بهترین دلیل بر معجزه بودن قرآن است.
این دعوت به مقابله که در اصطلاح علماء عقائد، تحدّى نامیده مى شود یکى از ارکان هر معجزه است، و هر جا چنین تعبیرى به میان آمد، به روشنى مى فهمیم که آن موضوع، از معجزات است.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۸۸ سوره مبارکه إسراء)
#هر_صبح_یک_آیه
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفًا أَوْ تَأْتِيَ بِاللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ قَبِيلًا»
یا قطعات (سنگهای) آسمان را -آنچنان که میپنداری- بر سر ما فرود آری؛ یا خداوند و فرشتگان را در برابر ما بیاوری...
(سوره مبارکه إِسراء/ آیه ۹۲)
❇ تفســــــیر
3 ـ یا آسمان را آن چنان که مى پندارى قطعه، قطعه، بر سر ما فرود آرى (أَوْ تُسْقِطَ السَّماءَ کَما زَعَمْتَ عَلَیْنا کِسَفاً).
4 ـ یا خداوند و فرشتگان را در برابر ما رو در رو بیاورى (أَوْ تَأْتِیَ بِاللّهِ وَ الْمَلائِکَةِ قَبِیلاً).
قَبِیل گاهى به معنى کفیل و ضامن تفسیر شده، و گاه به معنى چیزى که در مقابل انسان قرار مى گیرد و رو در روى او قرار دارد، بعضى نیز آن را جمع قبیله به معنى جماعت دانسته اند.
🌺🌺🌺
طبق معنى اول، تفسیر آیه چنین مى شود: تو باید خدا و فرشتگان را به عنوان ضامن صدق گفتارت بیاورى.
و طبق معنى دوم، چنین است: تو باید خدا و فرشتگان را بیاورى و در برابر ما قرار دهى.
و اما طبق معنى سوم، مفهوم آیه چنین است: گروه، گروه نزد ما آورى!.
باید توجه داشت این مفاهیم سه گانه، با هم منافات و تضادى ندارند، و ممکن است همه، در مفهوم آیه جمع شوند; چرا که استعمال لفظ واحد در اکثر از معنى نزد ما هیچ مانع ندارد.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۹۲ سوره مبارکه إسراء)
#هر_صبح_یک_آیه
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«قُلْ كَفَىَ بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ إِنَّهُ كَانَ بِعِبَادِهِ خَبِيرًا بَصِيرًا»
بگو: «همین کافی است که خداوند، میان من و شما گواه باشد؛ چرا که او نسبت به بندگانش آگاه و بیناست!
(سوره مبارکه إِسراء/ آیه ۹۶)
❇ تفســــــیر
به دنبال بحث هاى گذشته، که در زمینه توحید، نبوت، و گفتگو با مخالفان بود، این آیات، یک نوع اعلام ختم بحث در این مرحله و نتیجه گیرى از آن مى باشد.
نخست مى گوید: اگر آنها دلائل روشن تو را در رابطه با توحید، نبوت و معاد نپذیرند، به آنها اعلام کن و بگو: همین بس که خدا میان من و شما گواه باشد; چرا که او از حال بندگانش آگاه، و نسبت به کارشان بینا است (قُلْ کَفى بِاللّهِ شَهِیداً بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ إِنَّهُ کانَ بِعِبادِهِ خَبِیراً بَصِیراً).
🌺🌺🌺
در حقیقت، دو هدف از بیان این عبارت در نظر بوده است:
نخست این که مخالفان متعصب لجوج را تهدید کند که، خداوندِ آگاه و بینا، شاهد و گواه اعمال ما و شما است، گمان نکنید از محیط قدرت او بیرون خواهید رفت، و یا چیزى از اعمالتان بر او مخفى مى ماند.
دیگر این که پیامبر(صلى الله علیه وآله) با بیان این عبارت، ایمان قاطع خود را به آنچه گفته است ظاهر سازد; چرا که قاطعیت گوینده در سخن خود، اثر عمیق روانى در شنونده دارد، باشد که این تعبیر محکم و قاطع، که توأم با یک نوع تهدید ملایم نیز مى باشد در آنها اثر بگذارد، قلبشان را تکان دهد و فکرشان را بیدار کند و به راه راست بخواند.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۹۶ سوره مبارکه إسراء)
#هر_صبح_یک_آیه
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
« فَأَرَادَ أَن يَسْتَفِزَّهُم مِّنَ الْأَرْضِ فَأَغْرَقْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ جَمِيعًا»
پس (فرعون) تصمیم گرفت آنان را از آن سرزمین ریشه کن سازد؛ ولی ما، او و تمام کسانی را که با او بودند، غرق کردیم.
(سوره مبارکه إِسراء/ آیه ۱۰۳)
❇ تفســــــیر
چون فرعون، نتوانست در برابر استدلالهاى دندان شکن موسى (علیه السلام) مقاومت کند به همان چیزى متوسل شده که همه طاغوتیان بى منطق در تمام قرون و اعصار، به آن متوسل مى شدند؛ یعنى:
اراده کرد آنها را از آن سرزمین بیرون کند، اما ما او و همه همراهانش را غرق کردیم (فَأَرادَ أَنْ یَسْتَفِزَّهُمْ مِنَ الاْ َرْضِ فَأَغْرَقْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ جَمِیعاً).
یَسْتَفِز از ماده استفزاز به معنى تحریک و برانگیختن است.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۱۰۳ سوره مبارکه إسراء)
#هر_صبح_یک_آیه
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
« وَبِالْحَقِّ أَنزَلْنَاهُ وَبِالْحَقِّ نَزَلَ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا»
و ما قرآن را به حق نازل کردیم؛ و به حق نازل شد؛ و تو را، جز به عنوان بشارتدهنده و بیمدهنده، نفرستادیم!
(سوره مبارکه إِسراء/ آیه ۱۰۵)
❇ تفســــــیر
بار دیگر قرآن، به سراغ اهمیت و عظمت این کتاب آسمانى مى رود و به پاسخ بعضى از ایرادات، و یا بهانه جوئى هاى مخالفان مى پردازد.
نخست، مى گوید: ما قرآن را به حق نازل کردیم (وَ بِالْحَقِّ أَنْزَلْناهُ).
بلافاصله اضافه مى کند و به حق نازل شد (وَ بِالْحَقِّ نَزَلَ).
و ما تو را جز براى بشارت و بیم دادن نفرستادیم و حق هیچ گونه تغییر در محتواى قرآن ندارى (وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاّ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً).
🌺🌺🌺
در این که فرق میان جمله اول (وَ بِالْحَقِّ أَنْزَلْناهُ) و جمله دوم (وَ بِالْحَقِّ نَزَلَ) چیست؟ مفسران بیانات گوناگونى دارند از جمله:
1 ـ منظور از جمله اول، این است که ما مقدّر ساختیم قرآن به حق نازل شود و جمله دوم اضافه مى کند: این تقدیر تحقق یافت، بنابراین، یکى اشاره به تقدیر است، و دیگرى به مرحله فعلیت.
2 ـ منظور از جمله اول، این است که ماده و محتواى قرآن حق است، و جمله دوم، اشاره به این است که نتیجه و ثمره آن نیز حق مى باشد.
3 ـ منظور از جمله اول، این است که ما قرآن را به حق نازل کردیم و جمله دوم، مى گوید: چون پیامبر از خود حق دخل و تصرفى نداشت به حق نازل شد.
ولى احتمال دیگرى در اینجا نیز وجود دارد که از تفاسیر گذشته، روشنتر مى باشد و آن این که گاه انسان شروع به کارى مى کند اما چون قدرتش محدود است، نمى تواند آن را تا به آخر به طور صحیح پیاده کند.
اما کسى که از همه چیز آگاه است و بر همه چیز توانا، هم آغاز را صحیح شروع مى کند و هم انجام را به طور کامل تحقق مى بخشد.
فى المثل، گاهى انسان آب زلالى را از سرچشمه رها مى کند، اما چون نمى تواند در مسیر راه آن را از آلودگى ها حفظ کند، پاک و زلال به دست مصرف کننده نمى رسد، ولى آن کس که از هر نظر بر کار خود مسلط است، هم آن را پاک و زلال از چشمه بیرون مى آورد، و هم آن را پاک و زلال در ظرف هاى تشنگان و نوشندگان وارد مى سازد.
قرآن نیز، درست چنین کتابى است که به حق از ناحیه خداوند نازل شده است، و در تمام مسیر ابلاغ ـ چه در آن مرحله که واسطه جبرئیل بوده، و چه در آن مرحله که گیرنده پیامبر(صلى الله علیه وآله) بود ـ در همه حال، آن را از هر نظر حفظ و حراست فرمود، و حتى با گذشت زمان به مقتضاى (إِنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنّا لَهُ لَحافِظُونَ) دست هیچ گونه تحریف به دامانش دراز نشده، و نخواهد شد، چرا که خدا پاسداریش را بر عهده گرفته است.
بنابراین، این آب زلال وحى الهى، از عصر پیامبر(صلى الله علیه وآله) تا پایان جهان، دست نخورده به همه دل ها راه مى یابد.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۱۰۵ سوره مبارکه إسراء)
#هر_صبح_یک_آیه
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
« وَقُرْآنًا فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَىَ مُكْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنزِيلًا»
و قرآنی که آیاتش را از هم جدا کردیم، تا آن را با درنگ بر مردم بخوانی؛ و آن را به تدریج نازل کردیم.
(سوره مبارکه إِسراء/ آیه ۱۰۶)
❇ تفســــــیر
در آیه بعد، به پاسخ یکى از بهانه گیرى هاى مخالفان که مى گفتند: چرا قرآن یکجا بر پیامبر نازل نشده؟ و روش نزول آن حتماً تدریجى است (همان گونه که آیه 32 سوره فرقان به آن اشاره مى کند) پرداخته، مى گوید:
ما قرآنى بر تو نازل کردیم که به صورت آیات جدا از هم مى باشد، تا با آرامش و به طور تدریج بر مردم بخوانى و به خوبى جذب دل ها و فکرها گردد، و در عمل نیز کاملاً پیاده شود (وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النّاسِ عَلى مُکْث).
و باز براى تأکید بیشتر مى گوید: تمامى این قرآن را به طور قطع ما نازل کردیم (وَ نَزَّلْناهُ تَنْزِیلاً).
بدون شک، براى افراد سطحى مخصوصاً اگر بهانه جو باشند این اشکال در کیفیت نزول قرآن پیدا خواهد شد که:
چرا این کتاب آسمانى بزرگ که پایه و مایه اسلام است، رهنماى کل بشر، و محور همه قوانین حقوقى اجتماعى و سیاسى و عبادى مسلمانان محسوب مى شود، به صورت کامل یکجا بر پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) نازل نگردید، تا مردم پیوسته آن را از آغاز بخوانند و تا انجامش با خبر باشند؟!
ولى، کمى دقت براى حل این ایراد کافى است زیرا:
اوّلاً، قرآن گر چه، نامش کتاب است، ولى همچون کتاب هاى تألیفى انسان ها نمى باشد که بنشینند، موضوعى را در نظر بگیرند، فصول و ابوابش را تنظیم کنند، و به رشته تحریر در آورند، بلکه کتابى است که با حوادث عصر خود، یعنى با بیست و سه سال دوران نبوت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) با رویدادهایش پیوند و ارتباط ناگسستنى دارد.
چگونه ممکن است کتابى که با حوادث بیست و سه سال در ارتباط بوده یکجا و در یک روز نازل شود؟!
🌺🌺🌺
ثانیاً، قرآن کتابى است که تنها جنبه تعلیمى ندارد، بلکه حتماً مى بایست هر آیه آن، پس از نزول اجرا گردد، اگر همه قرآن یکجا نازل مى شد، باید یکجا هم اجرا بشود، و مى دانیم یکجا اجرا شدن امرى محال بوده است; چرا که اصلاح یک جامعه سر تا پا فاسد را در یک روز نمى توان انجام داد، و کودک بیسوادى را نمى توان یک روزه از کلاس اول به دوران دکترا کشاند.
به همین دلیل قرآن تدریجاً نازل شد، تا به خوبى اجرا گردد، و به اصطلاح کاملاً جا بیفتد، دچار هیچ گونه تزلزل نگردد و جامعه نیز، قدرت جذب، پذیرش و حفظ آن را داشته باشد.
ثالثاً، خود پیامبر که رهبر این انقلاب بزرگ بود، بدون شک، اگر مى خواست فکر خود را در اجراى کل قرآن پخش کند، تا در اجراى جزء، جزء، دومى براى او قدرت و آمادگى بیشترى ایجاد مى کرد، درست است که: او فرستاده خدا و صاحب عقل و توانائى بى نظیرى بود، ولى با همه اینها، پذیرش تدریجى قرآن و اجراى تدریجى آن، به صورت کامل ترى انجام مى گرفت.
رابعاً، نزول تدریجى، مفهومش ارتباط دائمى پیامبر(صلى الله علیه وآله) با مبدأ وحى بود ولى، نزول دفعى ارتباط پیامبر(صلى الله علیه وآله) را بیش از یک بار تضمین نمى کرد.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۱۰۶ سوره مبارکه إسراء)
#هر_صبح_یک_آیه
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
« قُلْ آمِنُوا بِهِ أَوْ لَا تُؤْمِنُوا إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِن قَبْلِهِ إِذَا يُتْلَىَ عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ سُجَّدًا»
بگو: «خواه به آن ایمان بیاورید و خواه ایمان نیاورید، کسانی که پیش از آن به آنها دانش داده شده، هنگامی که (این آیات) بر آنان خوانده میشود، سجدهکنان به خاک میافتند...
(سوره مبارکه إِسراء/ آیه ۱۰۷)
❇ تفســــــیر
آیه بعد، براى درهم شکستن غرور مخالفان نادان، مى گوید: مى خواهید ایمان بیاورید، مى خواهید نیاورید، آنها که پیش از این، علم و دانش به آنها داده شده است، هنگامى که قرآن بر آنان خوانده مى شود، با تمام صورت به خاک مى افتند و سر تسلیم در برابر آن فرود مى آورند (قُلْ آمِنُوا بِهِ أَوْ لاتُؤْمِنُوا إِنَّ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذا یُتْلى عَلَیْهِمْ یَخِرُّونَ لِلاْ َذْقانِ سُجَّداً).
🌺🌺🌺
به چند نکته باید توجه کرد:
1 ـ مفسران، معمولاً معتقدند جمله (آمِنُوا بِهِ أَوْ لاتُؤْمِنُوا) ایمان بیاورید یا نیاورید؛ دنباله محذوفى دارد که از قرینه کلام روشن مى شود; این دنباله را به گونه هاى مختلفى ذکر کرده اند:
بعضى گفته اند منظور این است: شما چه ایمان بیاورید و چه نیاورید، اعجاز قرآن و استنادش به خدا روشن است.
بعضى دیگر گفته اند: مکمّل جمله، این بوده: شما ایمان بیاورید، یا نیاورید، نفع و ضررش متوجه خودتان است .
ولى این احتمال نیز وجود دارد که جمله بعد از آن مکمّل جمله قبل است، چنان که نظیر آن را در زبان فارسى داریم، مى گوئیم: تو مى خواهى سخن مرا بپذیر یا نپذیر، آنها که اهل دانش و فهمند مى پذیرند، کنایه از این که: علت عدم پذیرش تو، عدم آگاهى و دانش تو است، اگر دانشى مى داشتى، مى پذیرفتى.
2 ـ منظور از الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ ، جمعى از دانشمندان یهود و نصارى است که پس از شنیدن آیات قرآن، و مشاهده نشانه هائى که در تورات و انجیل خوانده بودند، ایمان آوردند، در صف مؤمنان راستین قرار گرفتند، و جزء دانشمندان اسلام شدند.
3 ـ یَخِرُّونَ یعنى بى اختیار به زمین مى افتند، به کار بردن این تعبیر، به جاى یَسْجدُون (سجده مى کنند) اشاره به نکته لطیفى دارد، و آن این که آگاهان بیداردل، به هنگام شنیدن آیات قرآن، آن چنان مجذوب و شیفته سخنان الهى مى شوند که بى اختیار به سجده مى افتند و دل و جان را در راه آن از دست مى دهند.
4 ـ أَذْقان جمع ذقن به معنى چانه است، و مى دانیم به هنگام سجده کردن، کسى چانه بر زمین نمى گذارد، اما تعبیر آیه، اشاره به این است که آنها با تمام صورت در پیشگاه خدا بر زمین مى افتند، حتى چانه آنها که آخرین عضوى است که به هنگام سجده ممکن است به زمین برسد، در پیشگاه با عظمتش بر زمین قرار مى گیرد.
بعضى از مفسران، این احتمال را نیز داده اند که: در سجده معمولى انسان نخست پیشانى بر خاک مى نهد، ولى کسى که همچون مدهوشان بر خاک مى افتد، اول چانه او بر زمین قرار مى گیرد، به کار بردن این تعبیر، در آیه تأکیدى است بر معنى یَخِرُّونَ.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۱۰۷ سوره مبارکه إسراء)