صدا زدی عمو عمو جان دادم رسیدم و کنار تو افتادم

چنان رمق گرفته شد از جانم نمیرسد به گوش تو فریادم

جوانان بنی هاشم رفتند حرم قاسم

چگونه سوی مادرت برگردم؟ نفس بکش عزیز من دق کردم💔

تن تو را من از دل سنگ و تیغ کشان کشان به خیمه ها آوردم💔💔

ز یکدگر جدا شده اعضایت💔

حسن شده حسن به سر تا پایت

چشم تو گرفته ام خون ها را که میروی به دیدن بابایت💔💔

به خاک و خون کفن جسمت تابوت حسن جسمت

صدا زدی عمو عمو جان دادم رسیدم و کنار تو افتادم

چنان رمق گرفته شد از جانم نمیرسد به گوش تو فریادم

جوانان بنی هاشم رفتند حرم قاسم💔

التماس دعا.. 💔

آدم از یه جا به بعد نه برای حاجت میره هیئت نه برای نذر و نیاز نه برای جایزه گرفتن ؛ فقط میره که رفته باشه میره که بیفته تو دامنشون میره که فقط تو این دنیا نباشه ؛ تـو دنیایی که در اون قلبِ "حسیـن[؏]" شکسته شد ، خیری نیست💔

فقط ففرّوا إلی الحسین :))))

سنگ‌باران که شدی یاد حسن افتادم . . . #شب_ششم_محرم #حضرت_قاسم #محرم @ranyaa_313

نمیدونم چه حکمتی دوساله شب هفتم باید حالم بد بشه... :')💔 التماس دعا...

ولی رزق خوبیه داخل هیئت وسط روضه.. :) 💔

یکی از عزیزان حرم مطهر امام رئوف یادمون بودن... :)))) 🖤💔

زبان به روضه چرا وا کنم؟ همین کافی‌ست: مباد شاهدِ جان دادنِ پسر، پدری . . . #شب_هفتم_محرم #حضرت_علی_اصغر #محرم @ranyaa_313

یادت باشه ی بار هم بهم مادر نگفتی مواظب خودت باش از روی نی نیوفتی.. 💔

پسر‌ بزرگ نکردم که دست و پا بزند ...💔

شهره از این عشق و ســـــــودای ت...:)))

زبان به روضه چرا وا کنم همین کافیست : مباد شاهدِ جان دادنِ پسر، پدری...

از حضرت زینب‌س درباره علاقه زیادش نسبت به برادرش عباس‌ع پرسیدند. فرمود : معجرم را می‌بویم ؛ چرا که در مسیر کربلا، بسیار آن را برایم درست می‌کرد ... #حضرت_عباس #تاسوعا

حضرت عباس فکر میکنه اشتباه دیده شنبده

اما مادر میگه من مادرتم من فاطمه ام...

عباس سر از پا نمی‌شناسد میخواد بلند شه