eitaa logo
صلی الله علیک یااباعبدالله
124 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
653 ویدیو
14 فایل
کانال مذهبی: باسلام وذکراللهم صل علی محمدوآل محمد وعجل الله تعالی فرجه الشریف مقدم عشاق الحسین {ع} گرامی باد . «مدیر «کربلایی`محمدعلی پورصالح» «خادم امام حسین علیه السلام» «{روحی وارواحنالک الفداء یااباعبدالله}» آدمین حب علی بن ابیطالب علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم ❣ دعای هر روز ماه 🌙 صفر ✅ https://eitaa.com/YaAtash
◼️ وقتی که امام زين العابدين علیه‌السلام با شنیدن روضه اسارت آل الله، سر به دیوار کوبیده و خون از سر مبارکشان جاری می‌شود... در روایتی نقل شده است: روزی خوراک و نوشیدنی نزد امام سجاد «صلوات الله علیه» نهادند، گرسنگی و تشنگی پدرش امام حسین علیه‌السلام در صحرای کربلا به یادش آمد و اشک گلویش را بست و سخت گریست تا جامه هایش از گریه و اشک بر پدرش خیس شد. دستور داد تا خوراک را از نزد او ببرند. 🩸 مردی یهودی وارد شد و سلام کرد و دست إمام علیه‌السلام را گرفت و شهادتین گفت و به امامت به إمام سجاد علیه‌السلام اقرار نمود. حضرت فرمودند: برای چه از دین خود و نیاکانت دست کشیدی؟ گفت: خوابی دیدم. فرمودند: چه خوابی دیدی؟ 🩸آن مرد یهودی گفت: خواب دیدم از خانه برای دیدار برادری بیرون شدم و راه را گم کردم و بیچاره شدم. در این فکر بودم که پشت سرم ناله و گریه و آواز تکبیر و تهلیل بلند شد. وقتی نگریستم لشکری بود و پرچم ها و سرها بالای نیزه و پشت سرشان شترهای لاغر که بر آن‌ها زنان غارت زده و کودکان دست بسته سوار بودند. میان آن ها جوانی بر شتر تنومندی در نهایت رنج و سختی، دست و سرش با غل آهنی بسته و از پاهایش خون می‌ریخت و اشکش بر گونه روان بود. گویا شما بودید و همه زن ها و کودکان عزادار بودند و وامحمّداه! واعلیاه!… می‌گفتند. 🩸در این میان که کاروان در راه بود ناگاه گنبدی در سینه بیابان عیان شد، چون خورشید درخشان جلوی قافله سه بانو بودند. تا گنبد را دیدند خود را به زمین انداختند و خاک بر سر ریختند و سیلی بر رخ زدند و فریاد زدند: «واحسناه! واحسیناه!…» 🩸مردی کوسه و کبود چشم به آن ها رسید و آن ها را زد و به زور سوار کرد و دیدم که خون از زیر سرپوش یکی از زنان که به گمانم بزرگتر آن ها بود از شدت غم روان شد. ای آقا! جلوی سرها سری نورانی بود که بر پرتو خورشید و ماه چیره بود و چون بدان گنبد درخشان رسیدند مردی که آن سر را می‌برد، ایستاد. یارانش او را نهیب زدند و سر را از او گرفتند و گفتند: ای مرد پَست! تو از بردنش ناتوانی. گفت:کسی نبود که در بردنش کمک کند و سر را از آن گرفتند و به دیگری دادند و تا سی تن آن را دست به دست کردند و همه میخکوب شدند و همه واماندند و کمکی نیافتند. به امیر قوم گزارش دادند از اسب پیاده شد و چادری زدند بلندتر از سی ذراع و او در میان آن نشست و دیگران در گرد او. 🩸آن زنان وکودکان را بی فرش و بستر روی زمین ریختند و خورشید روی آنها را می‌سوزاند و نیزه ها که سرها برآن بود به عمد در برابر آنها گذاشتند تا آنها را دلشکسته کنند و بیشتر دل آنها را بسوزانند و جگر آن ها را پاره کنند. 🩸ترسا(آن مرد یهودی) گفت: ای آقا! من سخت بی تاب شدم و سیلی بر چهره زدم و از غم و اندوه، جامه های کهنه را دریدم و در نزدیک زن ها و کودکان با دلی شکسته و چشمی گریان نشستم و ناگاه نیزه‌ای که سر شریف بر آن بود، به سوی گنبد درخشان برگشت و با زبانی رسا گفت: پدرجان! ای امیرمؤمنان! بر تو سخت است آنچه به ما رسید از کشتن و سر بریدن… 🩸من با خود گفتم: صاحب این سر نزد خدا مقامی بزرگ دارد و دلم به دوستی او مایل شد. در این میان که با خود اندیشه داشتم و خود را در میان کفر و اسلام مخیر می‌دیدم، ناگهان شیون زنان بلند شد و روی پا ایستادند و چشم به آن گنبد درخشان دوختند. من هم روی پا بلند شدم و نگریستم دیدم زنانی از آن گنبد فرود آمدند که در آن ها خانمی پر از هیبت و نور است و جامه ای خون آلود به دست دارد و مو پریشان وگریبان دریده است دامن می‌کشد و سیلی بر رخ می زند، به انبیاء و پدرش رسول الله صلی الله علیه وآله وسلّم و امیرالمؤمنین علیه السلام با دلی داغدار، استغاثه دارد و داد می زند: «واولداه! واحبیب قلباه!…». 🩸ای آقا! چون آن بانو به سرها و کودک‌ها نزدیک شد، افتاد و بی هوش شد وپس از مدتی به هوش آمد و با چشمانش بدان سراشاره کرد وسر با نیزه خم شد و در دامنش افتاد و او سر را گرفت و به سینه چسباند و بوسید وگفت: پسر جانم! تو را مثل جد و پدرت نشناختند و کشتند. ای وای آب را به رویت بستند…ای پسرم! چه کسی سینۀ تو را خُرد کرد؟ ای اباعبدالله! چه کسی عیالت را اسیر و اموالت را غارت کرد؟چه کسی تو را و پسرانت را سر برید؟ چه دلیرند بر هتک حرمت خدا و رسول خدا! 🩸راوی گفت: در همین حین که این قضیه را برای امام سجاد علیه السلام نقل میکردم، قامَ عَلی طولهِ و نَطحَ جِدارَ البیت بِوَجههِ فکَسرَ أَنفُه و شَجَّ رأسُه و سالَ دَمُهُ عَلی صَدره و خَرَّ مغشیّاً علیه مِن شِدّةِ الحُزن والبکاء ▪️امام سجاد علیه السلام تمام قامت برخاست و سر به دیوار اتاق کوبید و بینی مبارکش شکست و خون از بینی و سرش به سینه‌اش سرازیر شد و از شدت اندوه افتاده و بی‌هوش شد. 📚دارالسلام،محدث نوری، ج٢ ص١٧٠ ✅ https://eitaa.com/YaAtash
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕌 السلام علیکم ❤️ یااهل بیت النبوه 🌸 امام صادق علیه السلام : از شام گاه پنج‌شنبه ، فرشتگانی با قلم‌هایی از طلا و لوح‌هایی از نقره ، از آسمان به سوی زمین می‌آیند و تا غروب روز جمعه ثواب هیچ عملی را نمی‌نویسند به جز صلوات بر محمّد و آل محمّد (علیهم السّلام). 📚من‌لایحضره‌الفقیه٬ جلد ۱ ✅https://eitaa.com/YaAtash کانال : ❣👇 صلی الله علیک یا اباعبدالله
🔰امام رضا(ع): زیارت امام حسین(ع) مانند زیارت خداست 🔸امام رضا(ع): كسى كه قبر امام حسين(ع) را در كنار فرات زيارت كند مثل كسى است كه خدا را بالاى عرش زيارت نموده است. 📚ثواب‌الاعمال شیخ صدوق، ص۱۴۷ 🕌 از راه دور ونزدیک در این شب زیارتی شهید کربلاء فراموش نکن سلام به ارباب بی کفن همرا با زیارت عاشورا ؛ عاشورا .... التماس دعا . ✅https://eitaa.com/YaAtash
🩸حکایت شخصی که می‌خواست ثواب پیاده‌روی تا حرم مطهر سیدالشهداء علیه‌السلام را از زائر طریق مشّایه بخرد … حجة الاسلام آقای سید کاظم بادکوبه‌ای فرمودند که مرحوم پدرم آیت الله سید محمد باقر بادکوبه‌ای نقل کردند: 🔹 سفری در خدمت آیه الله سید محمود شاهرودی پیاده به کربلا رفتیم. وسایل سفر را در مدرسه بادکوبه‌ای گذاشتیم، برای زیارت امام حسین علیه‌السّلام با همان حال خستگی و پاهای تاول‌زده وارد صحن حضرت اباعبدالله علیه‌السلام شدیم. 🗯 یک زائر ایرانی متوجه شده بود که ایشان با پای پیاده به کربلا مشرّف شده اند، با اصرار زیاد التماس می‌کرد که ثواب این زیارت پیاده را به او بفروشند. مرحوم آیه الله شاهرودی به تقاضای ایشان اعتنا نکردند و به سوی حرم مطهر حرکت کردند. 📍بعد از زیارت به مدرسه بادکوبه‌ای آمدیم و استراحت نمودیم. فردا صبح خادم مدرسه آمد و گفت: سید محمود شاهرودی و سید محمد باقر بادکوبه‌ای کجا هستند؟ یک نفر کارشان دارد. بعد از ملاقات متوجّه شدیم که او همان شخص دیروزی است که می خواست ثواب زیارت ما را بخرد. ✅ او گفت: دیشب حضرت اباعبدالله علیه‌السّلام را در عالم رؤیا دیدم که در مجلسی تشریف دارند و جمعی در اطراف آن حضرت هستند. من با گریه خدمت حضرت رسیدم و عرض کردم که من می‌خواستم ثواب زیارت پیادۀ دو سید را بخرم و آن دو سید قبول نکردند. 🔖 حضرت اباعبدالله علیه‌السّلام به کسی روی کردند و فرمودند: برو به نزد برادرم حضرت عباس و بگو: ثواب زیارت پیاده سید محمود شاهرودی و سید محمد باقر بادکوبه‌ای چقدر می‌باشد؟ 🖇 من با آن شخص به محضر حضرت عباس علیه‌السّلام رفتم. ایشان نیز در صحن نشسته بودند و جمعی در اطراف ایشان بودند. آن شخص این مطلب را از حضرت عباس علیه‌السّلام پرسید. حضرت رو کردند به ملائکه‌ای که در آنجا حضور داشتند و فرمودند: ثواب زیارت پیاده آن دو سید را چقدر می‌نویسید؟ 👈 ملائکه مرا با خود بردند و از من پرسیدند: چه می بینی؟ نگاه کردم دیدم که آسمان درحال بارش است، گفتم: باران می‌بینم که درحال بارش می باشد. به من فرمودند: اگر خداوند به ما امر بفرماید که قطرات این باران را حساب کنیم، می‌توانیم آن را حساب کنیم، ولی ما قدرت نداریم که ثواب زیارت پیادۀ این دو سید را حساب کنیم! 📚جرعه ای از کرامات امام حسین علیه‌السلام،مهدی پور، ص۱۲۰ 🕌 https://eitaa.com/YaAtash
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕌 یا عطاش کربلاء ❣ سلام بر حسین علیه السلام لعنت بر قاتلان اباعبدالله و اهل بیت علیه السلام ❣🕌❣ ✅https://eitaa.com/YaAtash
ذکر اعظم 👇 💐اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل الله تعالی فرجه الشریف ❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ماجرای از حال رفتن ناصرالدین شاه در روضه امام حسین علیه‌السلام به روایت حامد عسکری بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد... ✅ https://eitaa.com/YaAtash
43.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙 نوحه مشهور اربعینی خود را بازخوانی کرد 🏴 باسم کربلایی مداح مشهور عراق در آستانه سال 1445 قمری، نوحه «تِزورونی»‌اش را که در مسیر پیاده‌روی اربعین از موکب‌ها بسیاری پخش می‌شود، در هیأتی بازخوانی کرد. تِزورونی اَعاهِـدکُم به زیارت من می‌آیید، با شما عهد می‌بندم تِـعِـرفـونی شَفیـعْ اِلکُم می‌دانید که من شفیع شمایم أسامیـکُم اَسَـجِّـلْـهِه أسامیکُم اسامی‌تان را ثبت می‌کنم 🕌 https://eitaa.com/YaAtash
حتماً بخوانید .هیچ می دانستید در مورد مداحی که ملاباسم کربلایی برای زائران اربعین خوانده و بسیار زیاد از سیمای ملی و دیگر رسانه های شیعیان جهان پخش میشود. ماجرایش چیست ؟ شعرش را یکی از مراجع بزرگ نجف در خواب دیدن که حضرت امام حسین علیه السلام این شعر را می خوانند برای زوار اربعین 😭 ایشان صبح که از خواب برخواستند همه شعر را به یاد داشته اند و بعدا توسط آقای باسم کربلایی مداحی می شود .ترجمه نوحه را در زیر میخوانید 🌸🍃🌸🍃🌸 تا ان شاء الله زائران در بین راه معنی این نوحه را بدانند: 👇👇👇👇 تِزورونی اَعاهِـدکُم به زیارت من می‌آیید، با شما عهد می‌بندم ▪ تِـعِـرفـونی شَفیـعِلکُم می‌دانید که من شفيع شمایم ▪ أسامیـکُم اَسَـجِّـلْـهِه أسامیکُم اسامی‌تان را ثبت می‌کنم ▪ هَلِه بیکُم یا زِوّاری هَلِه بیکُم خوش آمدید ای زائران من خوش آمدید ▪ وَ حَـگّ چَفِّ الکَفیل و الجود وَ الرّایه قسم به دستان ابالفضل و کرامت و پرچم او ▪ أنا وْ عَبّاسْ وَیّاکُم یَا مَشّایه من و عباس با شماییم ای که با پای پیاده به سوی من می‌آیید ▪ یا مَن بِعْتو النُفوسْ و جِئتـو شَرّایه ای که جان‌هایتان را به بهای زیارت من به کف گرفته‌اید ▪ عَلَیّ واجِبْ اَوافیکُم یَا وَفّـایه بر من واجب است تا به شما وفا کنم، ای وفاداران! ▪ تواسینی شَعائرْکُم عزاداری‌هایتان به من دلداری می‌دهد ▪ تْرَوّینی مَدامِعْـکُم و اشک‌هایتان مرا سیراب می‌کند ▪ اَواسیکُم أنَـا وْ جَرْحـی أواسیکُم من و زخم‌هایی که بر تن دارم به شما دلداری می‌دهیم ▪ هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم خوش آمدید ای زائران من، خوش آمدید ▪ هَلِه یَلْ ما نِسیْتْ و عَلْ وَعِدْ تِحْـضَـرْ خوش آمدید ای که وعده‌تان را فراموش نکرده و بر سر موعد حاضر می‌شوید ▪ إجِیْـتْ و لا یْـهَـمَّـکْ لا بَرِدْ لا حَرّ آمدید در حالی که نه گرما برای‌تان مهم بود و نه سرما ▪ وَ حَـگ دَمْـعِ العَـقیله و طَبرَه الأکبَر قسم به اشک زینب و فرق شکافته اکبر ▪ اَحَضْـرَکْ و ما أعوفَکْ ساعـه المَحْـشَرْ در محشر کنارتان خواهم بود و رهایتان نمی‌کنم ▪ عَلَی المَـوعِـدْ اَجی یَمکُم و لا اَبْـعَـدْ و اعوفْ عَنْـکُم در وقت دیدار پیشتان می‌آیم و دور نمی‌شوم و رهایتان نمی‌سازم ▪ مُحامیکُم وَ حَگ حِیدَرْ مُحامیکُم پشتیبانتان هستم به حقّ حیدر پشتیبانتان هستم ▪ هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم آمدید ای زائرانِ من، خوش آمدید ▪ یَـا هَـلْـشایِلْ رایه وْ جایْ گاصِدنی ای آنکه پرچم به دست قصد دیدار مرا کرده‌اید ▪ تِـعْـرُف رایَتَـکْ بی مَن تُذَکِّـرْنی؟ می‌دانی که پرچمت مرا به یاد چه کسی می‌اندازد؟ ▪ بِلـکطَعو چْفوفه وْ صاحْ اِدْرِکْـنی به یاد آن دست بریده‌ای که فریاد زد: مرا دریاب ▪ صِحِتْ وَیلاه یا اخویه وْ ظَهَرْ مِحْنی و با شنیدن آن صدا، آشکارا فریاد زدم که بی‌برادر شدم و اندوهم بر من آشکار شد ▪ کِسَرْ ظَهری سَهَمْ هَجْـرَکْ تیر هجرت کمرم را شکست ▪ نِفَدْ صَبری بَعَدْ عُمـرَکْ بعد از شهادتت صبرم به پایان رسید ▪ اُوَصّیکُمْ عَلَی الرّایِه اُوَصّیکُمْ سفارش این پرچم را به شما می‌کنم ▪ هَـله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم خوش آمدید ای زائران من، خوش آمدید ▪ یَا مَنْ گاصِدْ إلَیَّ و دَمْـعِه تِجْـریـهْ ای که با چشمان اشکبار قصد زیارت مرا کرده‌اید ▪ اَعرُفْ حاجِتَکْ مو داعی تِحْـچیـهِ حاجت‌تان را می‌دانم، نیازی به گفتن نیست ▪ وَ حَـگ نَحـْـرِ الرِّضیع اِلـحاجِه اَگضیهِ قسم به گلوی شیرخواره، حاجت‌تان را برآورده می‌کنم ▪ یَا زائرْ عاهَدِتْ کِلْ عِلّه اَشْـفیهِ زائران من، عهده کرده‌ام که هر بیماری را شفا دهم ▪ اَخو زینب فَرَحْ بیکُمْ برادر زینب به خاطرتان شاد شد ▪ هَله وْ مَرحَبْ یُنادیکُم خوش آمدید صدایتان می‌زند ▪ یُحَیّیـکُم اَبو الغیـره یْحَیّیـکُم مرد غیرتمند به شما درود می‌گوید ▪ هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم خوش آمدید ای زائرانِ من، خوش آمدید ▪ زینبْ مَنْ تُشاهِدکُم تِزورونی زینب هنگامی که شما را می‌بیند که زیارتم می‌کنید، می‌گوید: ▪ تُنادیکُم لِوَنْ بِالطَّفّ تحضُرونی! کاش در جنگ حاضر می‌شدید ▪ ما اَمْـشی یِسْره وْ لا یَسلِبونی که مرا به اسیری نمی‌بردند و مرا غارت نمی‌کردند ▪ و لا بسیاطهم غَدَر یْضرِبونی با تازیانه‌های خیانت نمی‌زدند ▪ تُنادینی: أنَا الجیره وْ صَد عَنّی أبو الغیره صدایم می‌زند که من در بندم و سرور غیرتمندان از دستم رفت ▪ اَبَچّیکُم عَلی مْصابه اَبَچّیکُم شما را بر این مصیبت می‌گریانم ▪ هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم خوش آمدید ای زائران من،‌خوش آمدید. این متن رابرای همه کسانی که میدانید زائر اباعبدالله علیه السلام در اربعین میباشند بفرستید. 🕌 https://eitaa.com/YaAtash
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زیارت اربعین_مطیعی -  @nyazmorabbee.mp3
21.19M
💠﷽💠 📖 زیارت اربعین ❣🕌❣ 🔉 باصدای؛ حاج میثم مطیعی ✅https://eitaa.com/YaAtash ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔈دلدادگی زائران اربعین در بین‌الحرمین ▪️فوج فوج عاشقان مولا راهی کربلا شده‌اند، نبض هستی در بین‌الحرمین می‌تپد اینجا غریبه‌ای نیست همه عاشق و دلداده امام حسین علیه السلام و هم نوای عمه سادات هستند. 🕌 https://eitaa.com/YaAtash
🎙 خاطره آیت‌الله مکارم شیرازی از پیاده‌روی اربعین: 🗓سال ۱۳۲۹-۱۳۳۰ 🔹️ظهر که می‌شد زیر درختان نخل می‌کردیم و همراه خودمان یک مقدار نان خشک و ماست آب گرفته و یک چراغ می‌بردیم و چایی و بساط و اینها. 🔸️ظهرها جایی نمی‌رفتیم، خودمان کنار شط، در آن سایه می‌نشستیم، منتها آب ، گل آلود بود و نمی‌شد از آن برای خوردن استفاده کرد. باید ته نشینش کنی، ما هم که نمی‌توانستیم ته‌نشین کنیم. 🔹️زوار از روشی استفاده می‌کردند، ماده‌ای هست به نام «» که این را در آب، با دست حرکت می‌دادند، تمام آن چیزها را ته نشین می‌کرد و از آب ، استفاده می‌کردند، به همین دلیل یک خورده زاق همراهمان می‌بردیم. شب را در می‌ماندیم، طبعاً صبح هم آنجا بودیم. 🔸️در یکی از سفرها ما ظهر اطراق کردیم و استراحت و دیگر بعد از ظهر باید راه می‌رفتیم. شروع کردیم به راه رفتن، چند تا از جوان‌های ، مال یکی از مضیف‌ها آمدند به ما پیشنهاد کردند که امشب را اینجا باشید. 🔹️گفتیم ما تازه راه افتادیم، تا شب خیلی وقت است، ما باید برویم. یکی‌شان گفت ندارد. از او اصرار و از ما انکار، یک وقت دیدیم کشید که باید پیش ما بمانید! یعنی اینقدر به زوار داشتند. 🔸️من گفتم ما قول می دهیم که از طرف شما هم زیارت می‌کنیم، بنابراین اجازه ما را بدهید. دیگر هر طوری بود راضی‌شان کردیم و اجازه مرخصی را گرفتیم و حرکت کردیم. 🎞از سمت راست: آیت‌الله سبحانی، آیت‌الله مکارم شیرازی https://eitaa.com/YaAtash